شهید بابایی در ۱۴ آذر ۱۳۲۹ در خانوادهای متوسط و مذهبی در شهر قزوین متولد شد، دوره ابتدایی را در دبستان «دهخدا» و دوره متوسطه را در دبیرستان «نظام وفا» قزوین گذراند؛ پس از گرفتن دیپلم، در سال ۱۳۴۸ در رشته پزشکی پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به خلبانی، داوطلب تحصیل در رشته خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی خلبانی برای تکمیل دوره آموزشی به کشور آمریکا اعزام شد.
دینداری و معنویت شهید
از همان آغاز نوجوانی، صفات بارز اخلاقی، او را از سایر همسن و سالهایش متمایز می نمود و این ارزشها تا آخرین لحظات عمر پربرکتش، در رفتار و منش او، موج میزد. شهید با پشتوانه مذهبی قوی و ایمان نیرومندی که داشت، در مدت اقامت در آمریکا هرگز جذب مظاهر پر فساد غرب نشد و تحت هر شرایطی به اقامه نماز اول وقت و انجام سایر اعمال عبادی مبادرت میورزید. وی قاری قرآن کریم و مداح اهلبیت(ع) بود و در مراسمات و مناسبتهای مختلف تلاوت قرآن و مداحی و نوحه خوانی میکرد و در مراسمات تعزیه نیز شرکت کرده و به ایفای نقش میپرداخت.
نقشآفرینی در صحنه دفاع مقدس
او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال ها، در جبهه های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروی هوایی ارتش نگاشت و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین خاطر او چهره آشنای رزمندگان ارتش و سپاه و بسیجیان و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی بود و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید. شهید بابایی برای پیشرفت سریع عملیاتها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمیکرد، بلکه شخصاً پیشگام میشد و در جمیع مأموریتهای جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می کرد.
شهادت
در تاریخ 15 مرداد سال 1366 با یک هواپیمای دو کابینه "اف -۵" در تبریز عهدهدار انجام آخرین مأموریت پروازی خود شد. ولی متأسفانه هنگام مراجعت از بمباران مواضع دشمن، هواپیما مورد اصابت گلولههای تیربار ضدهوایی قرار گرفت و سرانجام در روز عید قربان، به آروزی بزرگ خود که مقام شهادت بود نائل گردید و نام پرآوازه اش در تاریخ پرافتخار ایران جاودانه شد.
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خدایا، خدایا، تو را به جان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاءالله خلاصه می کنم.
خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدایا همسر و فرزندانم را به تو می سپارم.
خدایا من در این دنیا چیزی ندارم، هرچه هست از آن توست.
پدر و مادر عزیزم، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.