باطل همچون کفی از میان می‌رود
کد خبر: 3467627
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۹
به مناسبت سالروز فرار شاه/

باطل همچون کفی از میان می‌رود

گروه سیاسی: بر اساس آیه 17 سوره مبارکه «رعد»، باطل همچون کفی بر روی سیل است که بیرون افتاده از میان می‌رود ولى آنچه به مردم سود می‌رساند در زمین می‌ماند؛ «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء»

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، 26 دی‌ماه 1357 روزی بود که محمدرضا پهلوی پس از 37 سال حکومت بر سرزمین ایران و مخالفت همه‌جانبه ملت ایران خاک وطن را برای همیشه ترک کرد تا دیوارهای طاغوت و استبداد در هم شکسته و زمان اهتزاز پرچم انقلاب اسلامی به دست مردم و به رهبری حضرت امام خمینی(ره) نزدیک و نزدیک‌تر شود.

محمدرضا پهلوی که در سال 1320 پس از کناره‌گیری پدرش به دستور انگلیسی‌ها، بر مسند پادشاهی نشست اما نتوانست استقلال کشور حفظ کند؛ به طوری که ایران تبدیل به حیات‌خلوتی برای قدرت‌هایی همچون آمریکا و انگلیس شده بود.

ملت ایران که همواره در طول تاریخ به آزادگی معروف بودند، ظلم و بیداد رژیم شاهنشاهی و بیگانگانی که قصد تاراج ملت را کرده بودند، برنتافتند و مبارزات خود را به رهبری مرجعیت آغاز کردند. هرچند مردم ایران خون‌های بسیاری در این مسیر نثار کردند اما حقانیت خود را ثابت کرده و ظلم و باطل را درهم شکستند.

تقابل حق و باطل از جمله مسائلی بوده که همواره در طول تاریخ وجود داشته و صحنه مبارزه و درگیری‌های میان شخصیت‌ها و یا گروه‌هایی را خلق کرده است. قرآن کریم در موقعیت‌های مختلف به این تقابل اشاره داشته و نوید چیرگی حق بر باطل و جانشینی صالحان را بر زمین داده است. اما این چیرگی وابسته به صبر و استقامت جریان حق است. همانطور که در آیه 55 سوره نور آمده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان‌گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید آنانند که نافرمانند».

این به معنای ضعف جریان باطل نیست. همواره جریان باطل تلاش می‌کند با هر ابزاری قدرت خود را حفظ کند اما قدرتی بالاتر از آنچه می‌پندارد وجود دارد؛ مانند آنچه در جنگ بدر رخ داد. گروه اندکی در برابر صدها سرباز تنومند پیروز شدند. غلبه سحر موسی (ع) بر سحر فرعون و فرعونیان نیز از این دست موارد به شمار می‌رود؛ «فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛ فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ؛ پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که مى‏کردند باطل شد و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند».

با این حال جریان باطل به دلیل اتصال به قدرت‌های شیطانی همواره در دل ملت‌ها و انسان‌هایی که قلوب مطمئنی ندارند، موجب اضطراب و ترس می‌شود اما نباید فراموش کرد که «الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ». از همین رو باطل تنها کفی بر روی آب است. سست و نابودشدنی.

خداوند متعال در آیه 17 سوره رعد اینگونه باطل را معرفی کرده است: «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ؛ [همو که] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه‌‏هایى به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زینتى یا کالایى در آتش می‌گدازند هم نظیر آن کفى برمی‌آید خداوند حق و باطل را چنین مثل می‌زند اما کف بیرون افتاده از میان می‌رود ولى آنچه به مردم سود می‌رساند در زمین [باقى] می‌ماند خداوند مثل‌ها را چنین می‌زند».

جریان باطل این‌چنین است؛ هرچند زرق و برق ثروت و قدرت آنها بیش از جریان حق است اما آنچه دیده می‌شود، چشم‌نواز و دل‌فریب است. «زاهق» صفتی است که خداوند در آیه 18 سوره انبیا بر جریان باطل نهاده است. «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ؛ بلکه حق را بر باطل فرو می‌افکنیم پس آن را در هم می‌شکند و بناگاه آن نابود می‌گردد واى بر شما از آنچه وصف می‌کنید». از این رو، باطل رفتنی است: «جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا؛ حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است».

و در چنین موقعیتی حق حاکم می‌شود تا آنچه خداوند میسر فرموده، جاری گردد: «وَیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ؛ خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا می‌کند» (شوری؛ 24). البته این وعده خوشایند همگان نیست: «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ؛ تا حق را ثابت و باطل را نابود گرداند هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند» (انفال؛ 8).

باطل نابودشدنی است و در طول تاریخ آنچه باطل بوده، نابود و به تاریکی‌ها سپرده شده است. این بدان معناست که باطل و سردمداران آنها فرصت کافی دارند تا حقیقت و راستی را در جامعه به جریان در آوردند اما اصرار آنها بر کفر و طاغوت، سرنوشت آنها را حتمی می‌کند. همانطور که در آیه 257 سوره بقره آمده است: «وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‏اند آنان را از تاریکی‌ها به سوى روشنایى به در می‌برد و[لى] کسانى که کفر ورزیده‏اند سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکی‌ها به در می‌برند آنان اهل آتشند که خود در آن جاودانند».

طاغوت از نور به ظلمت می‌رود و نور درخشان‌تر از گذشته آسمان‌ها را در می‌نوردد. «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ؛ و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست‏شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم؛ و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیم‌ناک بودند بنمایانیم». (قصص؛ 5)

captcha