به گزارش خبرگزاری ایکنا، شهید کاظم ربطی وصیتنامهاش را با یک شعر آغاز کرده است: شهادت سرآغاز پایندگی است/ نترسم ز مرگی که خود زندگی است
او در ادامه وصیتنامه نوشته است: خدا را شکر میکنم که سالهای عمرم را تا فرارسیدن یومالله قرار داده است؛ اکنون یومالله دیگری است که پیرو یومالله امام حسین(ع)است همان یوم الهی که از هزارو سیصد اندی سال پیش از این امام حسین(ع) در میدان شهادت در آن ندای «هل من ناصر ینصرونی» را سر داد اینک ما میگوئیم حسین جان اگر در آن روز و در آن فضای داغ و خونین کسی به فریادت نرسید و ندای تو را لبیک نگفت ما پیروانت در فضای گرم و خونین ایران دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهائیت لبیک میگوییم. حسین جان لبیک و ای زاده حسین لبیک وای رهبر لبیک و این روش یک عاشق است و باید اینگونه باشیم که پرچم اسلام را یاور باشیم ودرغیر این صورت یزیدی هستیم.
در ادامه وصیتنامه آمده است: با سلام و درود به رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و به امت شهید پرور ایران و درود و رحمت بر مزار پاک شهیدان گلگون کفن از صدر اسلام تاکنون، این است متن وصیتنامه این بنده سرا پا تقصیر «کاظم ربطی» امید است که کلیه برادران و خواهران مسلمان مواردیکه راکه امام امت میفرمایند مو به مو مورد عمل درآورند تا جامعه اسلامی ما رو به رشد و تعالی رود. من آگاهانه در این راه قدم گذاشتم و فقط برای پیروزی اسلام و قرآن در جبههها حاضر شدم از عموم برادران و خواهران میخواهم که این بنده حقیر را حلال کنند.
در بخش دیگری از وصیتنامه نوشته شه است: پدر و مادر عزیزم امیدوارم که مرا ببخشید و مورد لطف خود قرار دهید و از خدای بزرگ برایم طلب مغفرت نمائید تا شاید خداوند به واسطه وجود گرامی شما مرا ببخشد و مرا عفو کند. پدر و مادر عزیزم شما میدانید که روزی انسان رفتنی است و باید برود پس چه بهتر از اینکه با افتخار بمیرم و با مرگی با عزت جان خود را در راه اسلام عزیزفدا کنم. در وصیتنامهام پدر، مادر، برادران و خواهران عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنید و از اینکه اذیتتان کردم و موجبات آزار شما را فراهم آوردم مرا ببخشید
در پایان وصیتنامه آمده است: من مقداری نماز و روزه قضا دارم اگر میتوانید آنرا ادا کنید و اگر نمیتوانید از حقوقم مقداری به یکنفر بدهید تا آنرا ادا کند و همچنین مبلغ 300 تومان از حقوقم را کمپوت خریده و به جنگ زدگان اهدا کنید. در خاتمه از همه دوستان و آشنایام حلالیت میطلبم و امیدوارم که مرا ببخشند. از اینکه خدای نخواسته موجبات آزار آنها را فراهم آوردم و از همه میخواهم که تبعیت از رهبر را فراموش نکنند و امام را دعا کنند.
مناجاتی از شهید در برگ نوشتاریش
پروردگارا! ای روح روانم ای نام تو تسکیندهنده قلب پرهیجانم به من نیرویی ده تا در راه تو محکم و استوار بمانم. بارالها من کسی نیستم و چیزی نیستم به جز بنده حقیر و ذلیل تو پس مرا دریاب و به من توفیق معرفت عطا فرما تا تو را از روی شناخت، اطلاعات و عبادت کنم. خدایا نکند قلب من با ریا آمیخته باشد خود ندانم؛ خدایا نکند هوای نفس مرا احاطه کرده باشد و خود ندانم که چه میکنم؛ من از اطاعت کورکورانه بیزارم. خدایا بیدارم کن، پاکم کن، خاکم کن
شنیدم ای سرود عاشقانه/ من از مرغان دوراز آشیانه/ که غیر از لاله وحشی نجویید/ نشان از عاشقان به نشانی/ من از آن بلبل گم کرده لانه/ شنیدم این نوای عاشقانه/ که هرجا لالهای روییده از خاک/ بود از لاله رخساری نشانه
شهید کاظم ربطی این وصیتنامه در 25 شهریور سال 1361 نوشت و در چهاردهم مهرماه همان سال در عملیات مسلم بن عقیل شهید شد.
انتهای پیام /