تهمینه میلانی کارگردان صاحب نام سینمای ایران در جدیدترین تجربه سینمایی خود «ملی و راههای نرفتهاش» سراغ موضوعی رفته که می توان به وفور نمونههایی از آن را در جامعه مشاهده کرد، اما متاسفانه عدهای که تنها به سینما نگاهی جناحی دارند، سعی میکنند بدون داشتن منطق سینمایی تولیدات این فیلمساز را زیر سوال ببرند. این اتفاق درباره اکثر کارهای میلانی رخ داده است، بدون اینکه ساختار فنی کارهای او مورد قضاوت قرار گیرد.
البته میلانی در کارنامه خود آثار متنوعی به لحاظ کیفی دارد. برای مثال با فیلمی چون «واکنش پنجم» تحسین همگان را بر میانگیزد یا با فیلمی نظیر «یکی از ما دو نفر» این سوال را در ذهن به وجود میآورد که چگونه فیلمسازی میتواند تا این حد در کارش افت کیفی داشته باشد؟ اما فیلم اخیر وی «ملی و راههای نرفتهاش» انصافاً جزء کارهای خوب این سینماگر محسوب میشود.
قصه این فیلم همانند دیگر آثار میلانی با محوریت زنان ساخته شده است. قصه درباره دختر جوانی است که با امید و آرزوی فراوان ازدواج میکند، اما بعد از ازدواج تازه مشکلاتش آغاز میشود. درباره این فیلم، میتوان به چند حوزه پرداخت تا نقدهای مطرح شده بتواند تمامی قسمتها را در بر گیرد. بحث اول به فیلمنامه مربوط میشود. میلانی در نگارش سناریو «ملی و راههای نرفتهاش» به روی تعلیق تاکید ویژه دارد. این تعلیق در برخی مواقع دلهرهآور میشود، برای همین جذابیت آن تا پایان کار حفظ شده و تماشاچی با آن همراه میشود.
درباره فیلمنامه، شاید عدهای این نقد را داشته باشند که پیرامون معضلات مطرح شده غلو شده است، اما به این دوستان پیشنهاد میشود که سری به دادگاههای خانواده بزنند و خود شاهد باشند تا چه حد برخی از زنان قربانی ظلمهایی هستند که نسبت به آنها از سوی خانواده روا میشود. برای همین ضروری است این زخمها را نشان داد تا بتوان برای آن درمانی پیدا کرد، وگرنه با پوشاندن ضعفها نه تنها نمیتوان آن را درمان کرد، بلکه بر شدت آن نیز افزوده میشود. نکته دیگر در حوزه فیلمنامه این فیلم سینمایی به شخصیتپردازی خوب این کار برمیگردد. نقشهای اصلی این فیلم موشکافانه ارزیابی شده و تصویرسازی آدمها به صورت دیو و فرشته نیست، چون سیاهترین نقش هم خود قربانی ظلمی است که به او شده است.
درباره شخصیتپردازی در «ملی و راههای نرفتهاش» یک نکته قابل ذکر است. آن هم اینکه در انتقاداتی که به تهمینه میلانی میشود عموماً این نقد زیاد است که وی نگاهی سیاه به مردها دارد، اما در این فیلم شخصیتی که «السا فیروز آذر» آن را ایفا میکند زنی است که با خیانت خود زندگی خانوادهاش را به نابودی کشانده است.
مطلب دیگری که پیرامون این فیلم میتوان مطرح کرد به بازیهای خوب این فیلم مربوط میشود که به نظرم در میان کارهای میلانی فیلمی نمونه است. ماهور الوند بازیگر جوان این کار بسیار خوب نقش خود را ایفا کرده، میلاد کیمرام هم سعی کرده، قالب پیشین خود را شکسته و تصویری جدید از خود ارائه دهد. همچنین در میان بازیهایی این فیلم، هنرنمایی افسر اسدی و جمشید هاشمپور از دیگر اتفاقات خوب این فیلم سینمایی است. اما درباره کارگردانی این فیلم سینمایی هم میتوان امتیاز مناسبی به فیلم داد. این مسئله هم در بحث دکوپاز نمود پیدا میکند هم در هدایت بازیگران. در کنار این موضوع دیگر بخشهای فنی فیلم نیز توانسته با استانداردهای خوب این فیلم هماهنگ شوند.
جدا از مباحث فنی «ملی و راههای نرفتهاش» باید به توجهات اخلاقی و معنایی فیلم هم پرداخت. در این فیلم سینمایی همانند دیگر آثار میلانی پرداختن به اخلاقیات یکی از ارکان اصلی فیلم است. این توجه نیز به هیچ وجه شکل کلامی ندارد، بلکه داستان مفهوم را به بیننده منتقل میکند. این توضیح را دادم تا بگویم توجهات دینی و اخلاقی تنها آن چیزی نیست که ما در ظاهر آن را میبینم، بلکه باید تاثیرگذاری آن را در تماشاچی شاهد باشیم؛ اتفاقی که تصور میکنم در فیلمهای تهمینه میلانی به خوبی رخ میدهد.
بحث اصلی در فیلم موضوع خانواده است؛ موضوعی که از آن باید به عنوان اصلیترین رکن جامعه نام برد. در حقیقت خانواده محلی است که نقش آدمها در جامعه پیرامونشان از آنجا شکل میگیرد. اگر فردی در خانواده امنیت داشته باشد، زندگی با آرامش خواهد داشت و اگر امنیت نباشد تاثیرات آن را در جامعه به شکل بزهکاریهای اجتماعی میتوان مشاهده کرد.
در «ملی راههای نرفتهاش» به نکته پرداخته میشود که به نوعی از آن به روشنگری نام برد، چون این تصور در جامعه به اشتباه باب شده که تعصب بدون منطق به معنای غیرت است؛ غیرتی که ریشه گرفته از باورهای دینی دارد! اما به واسطه فیلم تماشاگر در مییابد، بسیاری از پندارهای رایج در جامعه اشتباه هستند.
درباره توجهات اخلاقی فیلم تهمینه میلانی، آیتمهای بسیاری را میتوان مطرح کرد که در حوصله این بحث نمیگنجد. موضوعاتی چون؛ احترام به پدر و مادر، وفاداری، خانواده، راستگویی و...که بارها در دستورات دینی ما مورد تاکید قرار گرفتهاند، اما باید اذعان کرد هر چه در فیلم نشان داده شده برای تماشاگر تاثیرگذار و قابل باور است؛ امتیازی که معتقدم در سینمای اخلاقگرای ما باید همهگیر شود.
به قلم؛ داود کنشلو
انتهای پیام
یک فیلم منفی که مردستیزی کارگردان همه جای اون نمود پیدا کرده بود و میلانی خیلی تلاش کرد همه مردهای این فیلم رو هیولا نشون بده و تنها مردی که تو این فیلم آدم بدی نبود مشاور تلفنی ملی بود که اون هم فقط صداش در فیلم بود.
میلانی بیش از نشون دادن نفرتش نسبت به مردها، زنها رو ضعیف و حقیر
نشون داد