سارا شریعتی: شیعه مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: گزارش‌‌ آئین‌های عزاداری داد‌ه‌هایی اجتماعی و قابل تحلیل است
کد خبر: 3755961
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۵
در نشست نقد کتاب «تراژدی جهان اسلام» مطرح شد؛

سارا شریعتی: شیعه مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: گزارش‌‌ آئین‌های عزاداری داد‌ه‌هایی اجتماعی و قابل تحلیل است

گروه جامعه ــ سارا شریعتی در نشست نقد کتاب «تراژدی جهان اسلام» اظهار کرد: خوانش‌های مسیحی از تشیع مسئله‌ای است که با آن مشکل دارم، بعضی مستشرقان شیعه را مکتب رنج و غم و اندوه قلمداد کرده‌اند و در گزارش‌های خود این مکتب را مذهب سوگواری معرفی کرده‌اند، در حالی که در دوران انقلاب اسلامی شاهد بودیم که تشیع به خوبی توانست از مناسک خود کارکردهای انقلابی بسازد، یعنی مناسک عزاداری می‌تواند در راستای کارکردهای اجتماعی و اهدافی والاتر قرار گیرد.

سارا شریعتی: تاثیر خوانش‌های مسیحی بر توصیف مستشرقان از آئین‌های شیعی؛ شیعه، مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: تمام گزارش‌های موجود را به عنوان «داده اجتماعی» و قابل تحلیل جمع‌آوری کرده‌امبه گزارش ایکنا؛ کتاب سه جلدی «تراژدی جهان اسلام»، جدیدترین تألیف محسن حسام مظاهری، پژوهشگر جامعه‌شناسیِ آئین‌های عزاداری، است که برای تدوین آن حدود ۵۰۰ کتاب و مقاله فارسی و بیش از ۱۵۰ منبع به زبان‌های دیگر به قلم بیش از ۳۱۰ شرق‌شناس، ایران‌شناس و سفرنامه‌نویس مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت بررسی آئین‌های عزاداری به مثابه یک سوژه اجتماعی و پرونده ویژه‌ای که ایکنا در محرم سال جاری گشود، خبرنگار ایکنا در نشست نقد و بررسی این کتاب حاضر شد.

این نشست یکشنبه 22 مهرماه با حضور محسن حسام مظاهری، مؤلف کتاب؛ سارا شریعتی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد جامعه‌شناسی دین؛ علی‌اشرف فتحی، پژوهشگر تاریخ اسلام و مدرس حوزه علمیه قم و مهسا اسدالله‌نژاد، پژوهشگر جامعه‌شناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، برگزار شد.

رؤیت‌پذیری عزاداری؛ پیش از صفویه

در ابتدای این نشست علی‌اشرف فتحی، پژوهشگر تاریخ اسلام، در نقد این کتاب اظهار کرد: کتاب ارزشمندی را دوست و همکار ما تألیف کرده است که می‌تواند منبع قابل توجهی در بررسی آئین‌های عزاداری باشد و تحلیل‌های گوناگونی درباره گزارش‌های تاریخی این کتاب رقم بخورد. اما نکات کوچکی هم وجود دارد که می‌توان به آن‌ها توجه کرد؛ مثلاً درباره عنوان کتاب به نظر می‌رسد واژه «تراژدی» مساوی هر غم و اندوهی نیست، معمولاً قهرمانان تراژدی خود مسبب بلایی که بر سرشان به وجود آمده هستند. تراژدی مسیح هم نداریم چه برسد به اینکه تراژدی کربلا داشته باشیم. همچنین در عنوان کتاب قید «جهان اسلام» آمده و واقعیت این است که شیعه از لحاظ آماری ۱۵ درصد جهان اسلام را تشکیل می‌دهد و اقلیت محسوب می‌شود. بنابراین عاشورا و آئین‌های عزاداری آن را نمی‌توان تراژدی کل جهان اسلام به حساب آورد.

وی افزود: ابهامی هم برای من مطرح است که گویا کتاب میان دسته‌گردانی و آئین‌های عزاداری تمایزی قائل است مثلاً گفته شده آیین‌های عزاداری رؤیت‌پذیر از دوران صفویه به بعد در جامعه نمود پیدا کرد در حالی که در همین کتاب اشاره شده که دسته‌گردانی در دوران آل بویه یعنی حدود قرن ۴ هجری هم جریان داشته است. پس آیین‌های عزاداری در سطح جامعه پیش از دوران صفویه نیز جریان داشته و حتی گزارش‌های دیگری نیز وجود دارد که به زعم من بهتر بود در مقدمه کتاب به آن‌ها اشاره ‌شود. مثلاً گزارش ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه در اواخر قرن چهارم هجری می‌گوید شیعیان عزاداری‌های عاشورا را در سطح جامعه «اظهار» می‌کردند که این بحث اشاره به رؤیت‌پذیر بودن عزاداری شیعیان در سده‌های نخستین دارد. یا مثلاً اشعار مشهور مولانا درباره عزاداری مردم دمشق در ایام محرم مؤید همین امر است.

سارا شریعتی: تاثیر خوانش‌های مسیحی بر توصیف مستشرقان از آئین‌های شیعی؛ شیعه، مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: تمام گزارش‌های موجود را به عنوان «داده اجتماعی» و قابل تحلیل جمع‌آوری کرده‌ام

این پژوهشگر تاریخ اسلام یادآور شد: در منابع نخستین شیعی هم اشاره به دسته‌های عزاداری برای امام حسین(ع) وجود دارد، مثلاً کامل الزیارات که از نخستین کتاب‌های تدوین شده در عصر غیبت کبری است در حدیثی از امام صادق(ع) بیان می‌دارد که مردمانی از نواحی کوفه برای عزاداری به کربلا حرکت می‌کردند، حتی توصیفات دقیقی هم دارد که زنان گریه می‌کنند، بعضی قرآن می‌خوانند و بعضی قصه می‌گویند، اینجا این نکته را هم بگویم که بعضی قصه گفتن را به صوفیه نسبت می‌دهند و به نظر می‌رسد که اینگونه نیست زیرا در این روایت می‌بینیم که قصه‌گویی برای عاشورا در همان دوران نیز وجود داشته است. به نظرم ذکر این نکات می‌توانست مقدمه مولف کتاب را تکمیل کند.

مدرس حوزه علمیه قم در ادامه اظهار کرد: همان طور که می‌دانید تاریخ‌نگاری ما در گذشته مبتنی بر تاریخ‌نویسی سیاسی بوده و تاریخ‌نگاری اجتماعی وجود نداشته است. با توجه به فقدان تاریخ اجتماعی و با توجه به اینکه حکومت ایران در سده‌های نخستین دست سنّی‌مذهبان بود، طبیعی است که بسیاری از نکات درباره آیین‌های عزاداری مغفول واقع شود. لذا به نظرم جا داشت که این نکته نیز در تکمیل مقدمه ایشان قرار بگیرد.

فتحی همچنین گفت: چند نکته فرعی نیز درباره کتاب وجود دارد که بد نیست به آن اشاره کنیم، مثلاً ایشان جلد سوم کتاب را به تحلیل‌ها اختصاص داده است اما شاهدیم که در آن گزارش‌هایی درباره نخل‌گردانی نیز وجود دارد. همچنین به نظر می‌رسید روایت یکی از مستشرقان از آیین‌های عزاداری ایران به طور کامل انعکاس نیافته است زیرا من متن کامل آن را پیش‌تر در منبع اصلی خوانده بودم. همچنین در مورد منابع کتاب نیز معتقدم اگر کتاب‌ها از مجلات جدا می‌شد بهتر می‌بود. این نکات ابهامات ذهنی من بود و آنچه فکر می‌کردم در حد سواد من است، درباره این کتاب عرض کردم.

تأملی در باب «تراژدی»

در ادامه این نشست، مهسا اسدالله‌نژاد، پژوهشگر جامعه‌شناسی، با اشاره به عنوان کتاب اظهار کرد: شاید اطلاق واژه تراژدی به واقعه عاشورا محل تردید باشد و باید تأمل مفهومی در آن کرد، به نظر می‌رسد مؤلف محترم، عنوان کتاب را از جمله «سر لوئیس پلی» که خود در آغاز کتاب ذکر کرده، وام گرفته است. آنجا که می‌گوید هیچ نمایشی مانند تراژدی حسن و حسین نمی تواند چنین تأثیرگذار باشد. همین جا مشخص می‌شود که مستشرق مورد نظر حتی درک تاریخی درستی از تاریخ شیعیان ندارد(چراکه امام حسن(ع) ربطی به کربلا ندارد) و در ادامه نیز در اطلاق واژه تراژدی به واقعه کربلا اشتباه کرده است. در اینجا بنا ندارم به ریشه یونانی تراژدی بپردازم اما می‌خواهم با ارائه قرائت «والتر بنیامینی» به بیان تمایز مرگ یک فرد نیک با مرگ یک قدیس یا شهید بپردازم که در اصل تمایز میان درام تراژیک و سوگنامه(نمایشنامه سوگ) محسوب می‌‌شود. قهرمان تراژدی، قدیس نیست و صرفاً انسانی نیک و بهره‌مند از بعضی فضائل اخلاقی است و در عین حال دچار نقائص و اشتباهات متعدد؛ در نهایت هم به دلیل همین اشتباهات است که جان خود را از دست می‌دهد. نکته دیگر این است که در تراژدی تضاد خیر و شر وجود ندارد و نهایتاً با تضاد ارزش‌ها مواجهیم. مثلا یک طرف تراژدی ارزش خانواده را پاسداری می‌کند و طرف دیگر ارزش دولت را؛ در نهایت هم این تعارض آشتی‌ناپذیر به قربانی شدن قهرمان داستان منجر می‌شود، گویی راهی جز فداشدن او نبوده است.

وی افزود: قهرمان تراژدی‌ها عموماً اسطوره‌ای هستند و داعیه تاریخی بودن ندارند در حالی که در نمایش‌های سوگ با شاه کشی‌ها یا شهادت قدیسان مواجهیم. همچنین همانطور که اشاره کردم در تراژدی‌ها با کشمکش شدید اخلاقی روبرو هستیم در حالی که در سوگنامه، اصول اخلاقی از پیش تعیین شده و کاملاً مشخص است چه کسی در جبهه باطل قرار گرفته و چه کسی حقیقت را می‌گوید. به تعبیری می‌توان گفت قهرمان تراژدی گمراهانه می‌میرد و قهرمان نمایش سوگ با آگاهی کامل و آرامش خاطر.

اسدالله‌نژاد در ادامه گفت: نکته دیگر هم این است که در نمایشنامه‌های سوگ، خشونت در درون صحنه رخ می‌دهد و شاید به همین دلیل است که در دوران صفویه شاهدیم درگیری‌های کربلا بر روی صحنه بازسازی می‌شود. مخاطب باید با تماشای نمایش سوگ، به بن بست رسیدن دنیا را درک کند و بداند که نجات و رستگاری واقعی تنها در راهی است که قدیس به سوی آن حرکت کرده است. نکته آخر نیز این است که در نمایشنامه‌های سوگ، گریستن، نقطه اتصال مردم به نمایش است یعنی مخاطب آمده است تا بگرید اما در درام تراژیک لزوما اینگونه نیست.

این ناقد در پایان گفت: مؤلف اثر کتاب سه جلدی خود را به هشت دوره تاریخی تقسیم و پیش از آغاز هر دوره به بیانی جامعه‌شناختی از آیین‌های عزاداری در آن دوره پرداخته که ارزشمند اما بسیار اجمالی و گذراست، به عقیده من این ورود به هر دوره جدید تاریخی، می‌توانست پخته‌تر و بسیط باشد و این دایرةالمعارف را بسیار متفاوت‌تر کند.

انتشار «تراژدی جهان اسلام» یک مناسبت علمی است

در ادامه این نشست سه ساعته، نوبت به سارا شریعتی، پژوهشگر جامعه‌شناسی دین و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رسید تا به بیان نظراتش درباره جدیدترین تألیف شاگرد خود بپردازد.

سارا شریعتی: تاثیر خوانش‌های مسیحی بر توصیف مستشرقان از آئین‌های شیعی؛ شیعه، مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: تمام گزارش‌های موجود را به عنوان «داده اجتماعی» و قابل تحلیل جمع‌آوری کرده‌ام

وی در ابتدا اظهار کرد: به قول یکی از همکاران تقویم ما پر است از مناسبت های مذهبی و سیاسی اما در کنار آن‌ها به نظر من جای مناسبت‌های علمی در تقویم فرهنگی کشور ما خالی است و کسی اهمیت آن‌‌ها را پاس نمی‌دارد، مثلاً در سال ۱۳۸۵ پس از برگزاری یک همایش درباره هنر، الگوی تحلیل‌ها در زمینه هنر به سمت بازار حرکت کرد و این یک نقطه عطف در تقویم علمی جامعه‌شناسی هنر محسوب می‌شود. یا مثلاً انتشار کتاب «اسلام و مبانی حکومت» از علی عبدالرازق یک مناسبت علمی محسوب می‌شود که پس از آن چرخشی در مطالعات به وجود آمد. به نظر من انتشار کتاب «تراژدی جهان اسلام» نیز یک مناسبت علمی در تقویم کشورمان محسوب می‌شود زیرا این کتاب یک منبع و مرجع قابل استناد در زمینه آیین‌های عزاداری است و می‌تواند به مثابه یک ابزار و محل رجوع ما برای یافتن پرسش‌هایی متعدد باشد.

مدیر علمی گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشیع در ادامه گفت: نکته نخست درباره این کتاب این است که به نظرم چنین پروژه‌‌ای با وجود اینکه به موفقیت ختم شده است، نباید به شکل فردی یا به اصطلاح، «دون کیشوتی» پیش برود و یک پژوهشگر 10 یا پانزده سال از عمر خود را صرف آن کند، اما ظاهراً کارهای دون کیشوتی در ایران بهتر جواب می‌دهد. به زعم من تحقیق باید گروهی انجام شود چراکه همیشه گفته‌ایم رستگاری، جمعی محقق می‌شود.

وی افزود: اهمیت این کتاب فارغ از آن که در سه جلد و هزار و ۷۰۰ صفحه نگاشته شده در رویکرد اجتماعی آن است، یکی از کارکردهای اتخاذ این رویکرد آن است که مؤمنان و سوگواران می‌توانند اعمال خود را در آیینه روایت مستشرقان و روایتگران این کتاب ببینند، به بیان ساده‌تر، درمی‌یابند که از بیرون چگونه دیده می شوند؟ من به عنوان کسی که خود به نگاه توریستی محکوم شده است عرض می‌کنم که نگاه توریست ضرورتاً سطحی نیست، بلکه برعکس ممکن است توریست مسئله‌ای را ببینند که یک فرد بومی اهمیت آن را درک نکند یا آن را به خوبی ندیده باشد. بنابراین جایگاه مشاهده‌گری نیز حائز اهمیت است و سفرنامه‌ها خود یک منبع روایت تاریخ از دریچه‌ای دیگر هستند. باید توجه داشته باشیم که تاریخ رسمی را فاتحان می‌نویسند در حالی که تاریخ غیررسمی و اجتماعی را باید در اشعار، سفرنامه‌ها، خاطرات و ... جستجو کنیم.

شریعتی در ادامه با اشاره به جنبه‌های فرمال و شکل‌ کار این کتاب اظهار کرد: همان گونه که خانم اسدالله‌نژاد درباره قید تراژدی و آقای فتحی درباره قید جهان اسلام نکاتی را بیان کردند که من نیز با آن‌ها موافقم، درباره عبارت زیرین عنوان اصلی کتاب: «عزاداری‌های شیعیان به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایرانشناسان»، نکته‌ای دارم. سه نگاه بیگانه که از منظر بیرونی به عزاداری‌ها نگریسته‌اند، برای من بسیار جذاب بود. یک نقد من به کتاب این است که برای مخاطب دقیقاً مشخص نیست کدام یک از روایتگران این کتاب، مستشرق، کدام یک سفرنامه‌نویس و کدام یک ایران‌شناس است. به زعم من مقدمه محدود و ۲۰ صفحه ای برای کتابی ۱۷۰۰ صفحه ای می‌تواند منجر به بروز ابهامات متعددی بشود. شاید اگر مؤلف در ابتدای پروژه که انرژی و حوصله بیشتری دارد دست به نگارش مقدمه بزند، آن را وسیع و تنومند تر بنویسد و توضیحاتی هم درباره مفاهیم ایران‌شناس یا مستشرق ارائه شود که بسیار جای کار دارد و با اهمیت است؛ مثلاً یکی از دوستان، تز دکترای خود را فقط به بیان مفهوم مستشرق اختصاص داده است و این امر نشان می‌دهد که مفهوم مستشرق چقدر جای توضیح و جای کار دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: نقد دیگر من به کتاب همسان شدن منابع است، مثلاً در هر بخشی ۷۰ یا ۸۰ منبع معرفی شده اما همه آن‌ها در یک تراز قرار گرفته‌اند و اهمیت آن‌ها از هم متمایز نشده‌ در حالی که برای ما مهم است منابع اصلی را از غیر آن باز شناسیم. مورد دیگر از نظر قالب کار این است که این کتاب در سه جلد تدوین شده است اما این سه جلد از یکدیگر شخصیت مستقل ندارند. نکته دیگر هم درباره این عکس‌هاست که برای من اهمیت دارد اما عکس‌ها در نمایه‌های کتاب وجود ندارد و باید به شیوه ابتدایی آن را ورق بزنم و هر جا سیاهی دیدم بدانم که یک عکس قرار دارد!

شیعه مکتب غم و اندوه نیست/ مناسک عزاداری ما در راستای کارکردهای اجتماعی و والاست

این استاد جامعه‌شناسی دین در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: یکی از نقاط قوت کتاب «تراژدی جهان اسلام»، توازن میان دوگانگی موجود در اثر است. معتقدم یک دوگانگی در این اثر وجود دارد که من از آن دفاع می کنم و این هم از دوگانگی موجود در خود مؤلف، نشئت می‌گیرد، این کتاب از یک طرف منبع و مرجع است و نمی‌توان خیلی بر آن تحلیل‌های سوسیولوژیک تحمیل کرد چراکه باید وجهی از خنثی بودن آن حفظ شود. یک وجه دیگر هم این است که خود مولف در این زمینه صاحب نظر و صاحب دیدگاه است اما این کتاب به خوبی توانسته است توازن میان این دو حیطه را برقرار سازد.

فرزند مرحوم دکتر علی شریعتی در جمع‌بندی سخنان به یکی دیگر از وجوه اهمیت این کتاب اشاره کرد و گفت: درک اینکه مستشرقان یا سفرنامه‌نویسان با چه خوانش و ذهنیتی از پیش تعیین شده به آئین‌های عزاداری نگریسته‌اند حائز اهمیت است و گزارش‌های این کتاب ما را به آن فهم از خوانش‌های آنان رهنمون می‌کند. به نظر می‌رسد خوانش‌های مسیحی، یونانی و هنری بر بسیاری از روایت‌های روایتگران این کتاب سایه افکنده است، خوانش‌های مسیحی از تشیع مسئله‌ای است که با آن مشکل دارم، مستشرقان شیعه را مکتب غم و اندوه قلمداد کرده‌اند و در گزارش‌های خود این مکتب را مذهب سوگواری معرفی کرده‌اند، حتی میشل فوکو در جایی درباره شیعیان به اجتماع توّابین اشاره کرده و آن مقصود گناه ازلی را مد نظر دارد در حالی که اساساً در تشیع چیزی به نام گناه ازلی به آن معنا که تا ابد دامنگیر انسان باشد و شخص همیشه احساس گناه کند، وجود ندارد. بعضی مستشرقان تشیع را مذهب رنج و اندوه و اشک نشان می‌دهند، در حالی که در انقلاب اسلامی شاهد بودیم که تشیع به خوبی توانست از مناسک خود کارکردهای انقلابی برسازد. یعنی مناسک عزاداری ما نه برای رنج‌ کشیدن و غصه‌ خوردن که در راستای کارکردهایی اجتماعی و والاتر است. در بسیاری از مفاهیم متأثر و مرعوب خوانش‌های مسیحی هستیم و مفاهیم خود را به کار نگرفته‌ایم. مثلاً در گزارش‌هایی که این مستشرقان ارائه کرده اند سه واژه تئاتر، درام و تراژدی هم بسیار پرتکرار است و این کلید واژه‌ها ریشه یونانی دارند.

سارا شریعتی: تاثیر خوانش‌های مسیحی بر توصیف مستشرقان از آئین‌های شیعی؛ شیعه، مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: تمام گزارش‌های موجود را به عنوان «داده اجتماعی» و قابل تحلیل جمع‌آوری کرده‌ام

جمع‌آوری گزارش‌ها به مثابه داد‌ه‌های اجتماعی و قابل تحلیل

در ادامه این نشست که در سالن شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی تهران و با حضور بسیاری از دانشجویان برگزار شد، محسن حسام مظاهری، مؤلف کتاب «تراژدی جهان اسلام» و پژوهشگر آئین‌های عزاداری، گفت: اولین فیش‌برداری‌های این کتاب ۱۵ سال قبل در همین دانشکده علوم اجتماعی اتفاق افتاد. بنابراین برای من بسیار ارزشمند است که نخستین جلسه نقد این کتاب در همین مکان برگزار می‌شود. اینکه خانم دکتر گفتند چرا پروژه شخصی پیشرفته است باید عرض کنم که به نظرم تجربه‌ کار جمعی در ایران به عنوان یک سنت، هنوز جای خود را باز نکرده است، البته امیدوارم گروه مطالعاتی جامعه‌شناسی تشیع بتواند به طور مستمر به فعالیت‌های خود ادامه دهد و به الگوی خوبی برای کار تحقیقاتی جمعی تبدیل شود. ضمن اینکه شاید تعلیق «هیچکاکی» و عدم ثباتی که با آن در ایران مواجه هستیم امکان تجربه یک کار تحقیقاتی جمعی موفق در بخش خصوصی را از ما سلب ‌کند.

سارا شریعتی: تاثیر خوانش‌های مسیحی بر توصیف مستشرقان از آئین‌های شیعی؛ شیعه، مکتب غم و اندوه نیست/ مظاهری: تمام گزارش‌های موجود را به عنوان «داده اجتماعی» و قابل تحلیل جمع‌آوری کرده‌ام

عضو هیئت علمی بنیاد دعبل درباره انگیزه کار تحقیقاتی خود اظهار کرد: کار تحقیقاتی من بر مبنای یک پرسش شکل گرفت و تا به امروز هم هر چه انجام شده در راستای پاسخگویی و تکمیل جواب آن پرسش بوده و در کتاب «رسانه شیعه» هم به آن اشاره کرده‌ام. اینکه: منطق تغییرات آیین‌های عزاداری در گذر زمان چیست؟، کارهای در دست تألیف و انتشار دیگری هم که مد نظر دارم در همین راستاست، مثلاً یکی از تحقیقاتم درباره نوحه‌خوانی و روضه‌های ایرانی است و دیگری درباره گزارش‌های شخصی چهره‌های قاجاری از مراسم عزاداری که در خاطرات و روزنگاشت‌های آنان به ثبت رسیده است.

مظاهری ضمن تشکر از زحمات همسر خود که در جلسه حاضر بود، گفت: برای پروژه تحقیقاتی خود که شب و روز با آن زیسته‌ام به جوانبی همچون بررسی تاریخی و حدیثی نیز اقدام کرده‌ام، مثلاً اگر فتوا را به مثابه یک «داده اجتماعی» و قابل تحلیل در نظر بگیرید. برای جمع‌آوری فتاوای همه مراجع تقلید در زمینه آیین‌های عزاداری از گذشته تا به امروز زمان و زحمت زیادی را صرف کرده‌ام. به همین منوال اقدام به جمع‌آوری سفرنامه‌ها، گزارش‌ها، عکس‌ها و حتی اشعار و نوحه‌ها به عنوان ادبیات شفاهی پرداخته‌ام. من در این اثر ادعای جامعه‌شناختی نکرده‌ام و خودم هم صرفاً آن را یک تدوین از گزارش‌های مربوط به آیین‌های عزاداری می‌دانم. سعی من بر این بوده است که برای هر دوره تاریخی داده‌هایی را ارائه کنم تا بر مبنای آن بتوان تحلیلی ارائه کرد. اما درباره تفکیک میان مستشرقان، ایران‌شناسان و سفرنامه‌نویسان خیلی از مواقع تفکیک قاطع میان آن‌ها امکان‌پذیر نبود و هم‌پوشانی داشتند. با این حال در معرفی هر یک از روایتگران سعی کرده‌ام یکی از این سه وجوه را که در آن ها برجسته‌تر بوده است بازگو کنم.

مؤلف کتاب «تراژدی جهان اسلام» گفت: اما درباره عنوان کتاب؛ وقتی می‌گوییم عزاداری ایرانیان از صفویه تا جمهوری اسلامی به روایت مستشرقان، پس بهتر است عنوان کتاب نیز از زاویه دید آن روایتگران انتخاب شود. سعی کردم تعبیری را که در متن روایتگران پربسامد تر و البته قابل انتشار بود را برای عنوان کتاب انتخاب کنم، مثلاً تعبیر «مالیخولیای مقدس» که در روایت یکی از مستشرقان آمده است نیز برای عنوان کتاب مدنظر من بود اما قابل انتشار به نظر نمی‌رسید. به بیان دیگر معتقدم عنوان کتاب باید خلاصه‌ای از این ۱۷۰۰ صفحه و گویای نگرش کلی آن روایتگران به عاشورا و آئین‌های عزاداری ایرانیان باشد.

مظاهری همچنین اظهار کرد: درباره اینکه گفته شد شاید بعضی از گزارش‌ها در این کتاب فاقد ارزش باشد، به نظر من همه گزارش‌ها حتی آن‌هایی که جعلی باشند به عنوان یک دیتای تاریخی می‌توانند مورد تحلیل قرار گیرند. در وهله اول لازم بود ابتدا همه گزارش‌ها را جمع‌آوری کنیم و سپس در مرحله بعد می‌توانیم به این بپردازیم که از هر گزارشی چه استفاده‌ای می‌توان انجام داد.

در پایان این نشست، حاضران به طرح سؤالات خود در فضایی صمیمانه پرداختند و ناقدان به پرسش‌های مطرح شده پاسخ دادند.

گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.

گزارش از مجتبی اصغری

انتهای پیام

captcha