سینمای دفاع مقدس عنوانی است که درباره آن بحث و بررسیهای بسیاری انجام شده است، اما با وجود گفتوگوهای فراوان در این زمینه آثار چندانی در قالب این ژانر تولید نشده است و یا آثار تولید شده کارهایی چندان درخور نیستند. در این میان فیلمهایی چون «تنگه ابوقریب» نیز ساخته میشوند که از آن میتوان به عنوان نقطه درخشان سینمای دفاع مقدس نام برد. این فیلم توانسته است در همه بخشهای خود برگی زرین در کارنامه آثار دفاع مقدسی رقم بزند و در همین راستا، خبرنگار ایکنا گفتوگویی با علی سلیمانی، بازیگر این فیلم سینمایی، انجام داده است که مشروح آن را در زیر میخوانید.
فیلم تنگه ابوقریب با استقبال بسیار خوب مخاطبان و منتقدان مواجه شده است. این کار به لحاظ معنا و ساختار کاری مثالزدنی در سینمای ایران محسوب میشود. آیا زمانی که میخواستید این کار را قبول کنید به ظرفیتهای این فیلم واقف بودید؟
دوستی من با سعید ملکان، تهیهکننده این فیلم، به 25 سال پیش برمیگردد. او روزی به من زنگ زد و گفت میخواهم فیلمی تولید کنیم که در حوزه دفاع مقدس اتفاقی تازه است. در همان تماس تلفنی خلاصهای از قصه را تعریف کرد، اما مقرر شد تصمیمگیری را به بعد از خواندن فیلمنامه موکول کنیم. وقتی سناریو را خواندم باید اعتراف کنم چیزی از آن متوجه نشدم، چون فیلمنامه نزدیک به 10 بار بازنویسی شده بود، اما احساسی به من میگفت، این اثر قطعاً مطلوب خواهد بود به همین جهت ایفای نقش در این کار را پذیرفتم. وقتی برای اولین بار در لوکیشن حضور یافتم مطمئن شدم که تصمیم اشتباه نبوده است، چون تمام امکاناتی که در صحنه وجود داشت نشان میداد که با یک کار کاملاً حرفهای مواجه هستیم، حتی وسایل دفاعی پشت صحنه این فیلم با کارهای دیگر قابل مقایسه نبود، چون میدیدم برای بازیگران جایی در نظر گرفتهشده تا هنگامیکه جلوی دوربین نیستند به استراحت مشغول شوند. این امر برای من بسیار جالب بود، زیرا چندی پیش من فیلمی دفاع مقدسی به نام اشنوگل را کارگردانی کردم، برای همین میدانم فراهم کردن چنین امکاناتی تا چه حد دشوار است. فراهم کردن مقدمات ساخت این کار هم بسیار دشوار است،. یک ماه قبل از آغاز فیلمبرداری تمامی گروه دور هم جمع میشدند و کار روخوانی با دقت پیگیری میشد. به همین جهت امروز چنین موفقیتی برای این اثر رقم خورده است.
نقش شما در نیم ساعت اول فیلم از صحنه حذف میشود اما همان حضور 30 دقیقهای بسیار زیبا بود به نحوی که اگر مخاطبان فیلم درباره نقشهای ماندگار تنگه ابوقریب اظهار نظر کنند، حتماً یکی از آنها نقش شماست. آیا تصور چنین بازخوردی را از نقش خود داشتید؟
زمانی که فیلمنامه را خواندم، نمیدانستم که این شخصیت در نیم ساعت نخست فیلم شهید میشود، زیرا همانگونه که گفتم فیلمنامه نزدیک به 10 بار بازنویسی شده بود، ولی در زمان فیلمبرداری به این امر واقف شدم، اما بازهم اهمیت نقش چندان برایم روشن نبود، ولی هنگام اکران با بازخوردهایی که از مردم دریافت کردم بهشدت جذب شدم و دریافتم مردم سادگی و واقعی بودن شخصیت «عزیز» را به خوبی درک کردهاند و آن را پذیرفتهاند. شخصیت مورد نظر فرماندهای آذریزبان است که فردی شوخ طبع است و در بخشیهایی از فیلم هم مداحی میکند. او دوست ندارد همانند فرماندهان با او رفتار شود. به همین جهت در تمامی مراحل در کنار رزمندگان است.
حضور عزیز در تنگه ابوقریب با شهادتش به پایان نمیرسد، بلکه نوجوانی که او به یکی از رزمندگان میسپارد، نام عزیز را در طول فیلم زنده نگه میدارد. این نوجوان سمبل نسل جوان امروز است که رزمندهها وظیفه داشتند آنها را حمایت و هدایت کنند تا آینده این کشور به دست آنها ساخته شود.
زمانی که با مخاطبان صحبت میکنیم بیشتر نظرها به جلوههای ویژه و بصری این فیلم مربوط میشود و تمرکز ویژهای بر روی فرم این اثر است، به نظر شما آیا تنگه ابوقریب به معنا توجه نداشته است؟
بههیچوجه این نکته را قبول ندارم، چون من ریزهکاریهایی را در تنگه ابوقریب دیدم که در کمتر کار دفاع مقدسی شاهد آن بودیم. در این فیلم برای اولین بار از حاجی و سیدهای رایج در سینمای دفاع مقدس خبری نبود. این پرهیز از شعار به اندازهای با دقت انجامشده بود که من یکی از زیباترین صحنههای این فیلم را تک سکانس نمازخواندن این کار میدانم. در این بخش از فیلم فرمانده هنگام نماز، بدون اینکه فردی متوجه شود آخر صف ایستاده و نمازش را میخواند. از این دست اشارات زیبا در این فیلم بسیار وجود دارد، حتی در برخی بخشها به شبهاتی که افراد جامعه در این حوزه مطرح میکنند پاسخ داده میشود.
نکته تمایز این اثر در آن است که ما توانستهایم برخی ناگفتهها را هم بیان کنیم. هیچگاه درباره برخی از خیانتها سخن نگفتهایم و همواره گفتهایم که موقعیت برای بیان حقایق مناسب نیست. هیچگاه درباره تلاش کارکنان بیمارستان نفت آبادان حرف نزدهام و همیشه به بیان چیزهایی بسنده کردهایم که چندان با واقعیت همخوانی ندارد، چون آنها را فرازمینی نشان دادهایم، در صورتی که آنها هم همانند ما بودند، همانگونه که اگر امروز جنگی رخ دهد، افرادی که حتی فکرش را هم نمیکنید از این کشور دفاع خواهند کرد. این موضوع به نظرم جزء امتیازات فیلم است که تا به امروز به آن توجه درستی نشده است.
اشنوگل فیلمی بود که شما آن را کارگردانی کردید، اما این فیلم به لحاظ امکانات بههیچوجه قابل قیاس با تنگه ابوقریب نیست.آیا اگر این امکانات در اختیار شما بود توانایی ساخت چنین کاری را داشتید؟
فرم یکی از اصول فیلمسازی است که در برخی مواقع کار را از سقوط نجات میدهد. برای مثال کارهایی بودهاند که متن خوبی نداشتند، اما به مدد فرم از سقوط نجات پیدا کردهاند. این گفته را به خوبی در سینمای آمریکا میتوان مشاهده کرد. به همین جهت داشتن فرم خوب در تنگه ابوقریب نهتنها امتیازی ویژه است، بلکه در کنار معنای فاخر، فیلم را به اثری ماندگار تبدیل کرده است. این موفقیت تنها نظر شخصی من نیست، بلکه مخاطبان این کار هم، چنین نظری دارند، زیرا هرگاه این فیلم را با مردم دیدم، شاهد بودم در پایان نمایش، وقتی نام شهدا در تیتراژ آورده میشود، همه به پا خواسته و دست میزنند.
عموماً تحقیق را یکی از اصول موفقیت فیلمهای دفاع مقدسی است، آیا برای دستیابی به این مهم باید از مطالعات کتابخانهای استفاده کرد یا اینکه تاریخ شفاهی در این زمینه بیشتر کمک میکند؟
گفتوگو با آدمهای جنگ را بهتر از مطالعه کتابخانهای میدانم، چون جزئیاتی که در گفتوگوی مستقیم با آدمهای جنگ به دست میآید قابل قیاس با مطالعات کتابخانهای نیست. در اشنوگل گفتوگوهای بسیاری با غواصها داشتیم که در عملیاتهای مختلف شرکت داشتند همین عامل هم باعث شد تا با وجود کمی امکانات این فیلم مورد پسند تماشاگران قرار گیرد.
قیاس اشنوگل با تنگه ابوقریب به نظر شما معقول است؟
قیاس این دو کار بههیچوجه درست نیست، چون بودجه ما تنها 500 میلیون بود که در مقابل بودجه تنگه ابوقریب رقم ناچیزی محسوب میشود، حتی این محدودیت به اندازهای بود که تنها دو روز لنز تله در اختیارمان بود؛ در چنین شرایطی شما چه توقعی از اشنوگل دارید؟ البته باید این نکته را هم اضافه کنم که داشتن امکانات صرفاً دلیلی بر کیفیت یک اثر سینمایی نیست، زیرا کارهایی هم داشتهایم که بهترین تجهیزات را در اختیار داشتهاند، اما امروز هیچ نامی از آن نمیشنویم. ذکر این نکته ضروری است تا احجافی در حق کارگردان و عوامل فیلم تنگه ابوقریب رخ ندهد.
بهرام توکلی تا قبل از تنگه ابوقریب، فیلم دفاع مقدسی جلوی دوربین نبرده بود، برای همین شاید اولین قدم یک فیلمساز در سینمای جنگ که نیازمند میزانسن و دکوپاژ بسیار است کمی سطح پایین باشد، اما این تصورات رخ نداد و با یک شاهکار سینمایی روبهرو شدیم.
آیا شما بهعنوان بازیگری که تجربه کارگردانی فیلم دفاع مقدسی را هم دارد، چنین تصوری را از او داشتید؟
درباره بهرام توکلی باید نکتهای را بیان کنم. این فیلمساز بهخوبی باکارش آشناست و روشی که در کارش دارد برای من بازیگر بسیار دوستداشتنی است، چون درباره شخصیت با بازیگر حرف میزند و برخی مواقع از نظرات او هم برای بهتر شدن کار استفاده میکند. این اتفاق به نظر به افزایش انگیزه بازیگران کمک بسیاری کرده است.
برخی مدعی هستند که نسل امروز پذیرای فیلمهای دفاع مقدسی نیست، اما استقبالی که از تنگه ابوقریب به عمل آمد نشان داد اگر در این حوزه کار خوب انجام شود، نسل جوان از آن کار استقبال خواهند کرد.
قهرمانپروری چقدر در جذب مخاطب مؤثر است؟
قهرمانپروری در بسیاری از آثار مورد توجه بوده و عموم مردم قهرمانان ملی خود را دوست دارند به نظر شما سینمای غرب بعد از گذشت 70 سال جنگ جهانی را نادیده گرفته؟ جواب خیر است. مثالی دیگر در این زمینه سریال «وضعیت سفید» است این سریال با محوریت دهه شصت بود، اما این کار توانست نظر مردم و منتقدان را به خود معطوف کند، چون کارگردانی که پشت دوربین قرارگرفته بود، کارش را به خوبی میدانست و نحوه تعامل با مخاطبان را به خویب درک کرده بود.
البته باید یادآور شد که وظیفه سینما پیروی از سلیقه مخاطبان نیست، بلکه رسالت اصلی فرهنگسازی در حوزه سینماست. این اتفاق اگر رخ دهد شاهد اتفاقات بسیاری خوبی در سینما خواهیم بود که تأثیراتش در جامعه هم مشاهده میشود، والا اگر بخواهیم موجسواری کنیم نتیجه آن خواهد شد که در زمان حال تا حدودی گرفتار آن هستیم و بازنگری در سیاستهای فیلمسازی ما را از این ورطه رها خواهد کرد.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام