به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عباس کوثری، قرآنپژوه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه سهشنبه، 25 تیرماه، در پیشاجلاسیه «روششناسی جامع تحلیل وجوه و نظائر در قرآن» با اشاره به دو تعریف مهم در مورد وجوه و نظائر گفت: اولین تعریف از ابنجوزی است؛ وی وجوه را شامل الفاظی میداند که در قرآن با یک هیئت و اعراب نوشته میشود، ولی در موارد مختلف قرآن معانی مختلفی به خود میگیرند مانند امام و امت که در آیات متعدد به کار رفته، ولی در جایی به معنای راه، جایی به معنای لوح محفوظ، گاهی به معنای نامه اعمال و رهبر و ... معنا شده است.
وی با بیان اینکه زرکشی و سیوطی این تعریف را قبول ندارند افزود: ایشان گفتهاند که این تعریف با مواردی که در کتب وجوه و نظائر آمده متناسب نیست. در مجموع بنده نظر زرکشی را پذیرفتهام و در این تحقیق براین مبنا جلو رفتهام.
کوثری با بیان اینکه یکی از روشهای بنده استفاده از آیات همسان در بحث وجوه و نظائر بوده است، افزود: مثلاً در مورد «قدر» دو معنا آمده یکی عظمت و دیگری سرنوشت که بنده گفتهام قدر در سوره قدر به معنای سرنوشت است، زیرا موید و آیه همسان آن در آیات ابتدایی سوره مبارکه دخان(آیات 3 و4) آمده است؛ علامه طباطبایی هم در ذیل آیه «فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» ﴿دخان/4﴾ آورده چیزی جز سرنوشت نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به مثال دیگری به واژه «کلمه» اشاره کرد و گفت: کلمه را به معنای اراده حتمی و قطعی میدانیم؛ زیرا این واژه در آیه 137 اعراف «...وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ...» مشابهاتی دارد که از جمله در آیه 119 سوره هود است.
استفاده از روایات اهل بیت(ع) و سیاق
کوثری با بیان اینکه جهت دوم بنده در روششناسی وجوه و نظائر، استفاده از روایات اهل بیت(ع) آن هم نه به صورت گوش و چشم بسته اضافه کرد: البته عمده بحث وجوه در منابع اهل سنت آمده است و به نظر بنده این نوآوری در کار بوده که روایات اهل بیت(ع) از منابع شیعه و سنی استفاده شده است؛ همچنین سومین نوآوری در این روش استفاده از «سیاق» است.
این محقق و قرآنپژوه ادامه داد: بنده حدود و حجیت سیاق را مورد بررسی قرار دادهام؛ مثلاً اینکه سیاق در معنای واژه حکمت چه کاربردی دارد؛ بنده در نهایت احکام الهی و سنت را یکی از مصادیق حکمت میدانم و شاهد قرآنی آن نیز آورده شده است؛ در سوره جمعه، سخن از «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» است که معلوم میشود حکمت مکمل کتاب، یعنی سنت است؛ همچنین آیات انذاری از دیگر مصادیق حکمت است که مؤید آیهای آن هم موجود است.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: همچنین تفسیر ما تفسیر تطبیقی بوده است؛ معمولاً در بیشتر موارد هر جا از المیزان تفسیری بیان شده، از تفاسیر اهل سنت نیز تفسیر آوردهایم؛ همچنین از مبانی کلامی شیعه در بحث وجوه و نظائر خیلی استفاده شده است که مثال آن در توجیه واژه عرش و استغفار حضرت ابراهیم(ع) است. همچنین واژگان در هر جا دقیقاً تحلیل و بررسی شده است و توسعه معنایی هم داشتیم.
بررسی 225 مدخل و 17 کتاب
در ادامه عباس مصلاییپور به عنوان ناقد گفت: ارائهدهنده بحث 225 مدخل را بررسی کرده است؛ پیشینه بحث را به خوبی ارائه کرده و 17 کتاب را در این زمنیه معرفی و محاسن و عیوب آنها را بیان کرده است؛ لذا زحمات زیادی برای این کار کشیدهاند.
وی با بیان اینکه عنوان این اجلاسیه، نوآوری در بحث وجوه و نظائر است، اضافه کرد: استفاده از روایات شیعه و برخی موارد دیگر جنبه نوآوری ارائهدهنده هست، ولی از علوم جدید و علوم دیگر مانند صرف و نحو و یا علوم 15گانه سیوطی هم میتوان در بحث وجوه استفاده کرد؛ لذا انحصار در هفت مورد دلیلی ندارد، ضمن اینکه مبنای خود را تعریف ابنجوزی گرفتهاید، ولی در واژه «صد» و برخی واژگان دیگر این مورد رعایت نشده است.
این قرآنپژوه اظهار کرد: در صفحه 304 کتاب شما کاربردهای صلاة در قرآن به معنای نماز، دعا، رحمت ویژه، کنیسههای یهود به کار رفته، ولی همین واژه در آیه 43 نساء «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى...» احتمالاً به معنای مسجد هم هست، ولی چرا استفاده نشده است یا در واژه خیر آن را به معنای مال، آمادگی، اسب و ... گرفتهاید، ولی یکی از موارد افعل تعیینی است که جا دارد اضافه کنید.
مصلاییپور اظهار کرد: مثلاً از واژه اَلٌا و «ان لا» یاد شده و آن را جزء وجوه دانستهاید که اگر این باب باز شود برای انّما هم میتوان در برخی موارد، مای کافه بگیریم و در برخی موارد مانند «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ» غلط املایی است، ولی در این اثر بیان نشده است.
وجوه بیشتری برای کلمات باید لحاظ شود
حجتالاسلام والمسلمین خداوردی نیز به عنوان ناقد دیگر این کرسی با بیان اینکه تولید فرهنگنامهها در حوزه قم جای خوشحالی دارد، گفت: چون به سمت روش جامع رفتهاید باید منابع بیشتری دیده میشد؛ مثلاً در واژه «اب» در کلمه «ابویکم» به معنی آدم و حوا در منابع اهل سنت آمده است.
وی تأکید کرد: در مباحث علمی باید به سمت کارهای متهورانه برویم؛ مثلاً واژه «انفس» را به معنای روح و جان گرفتهاید؛ یعنی پیشفرض فلسفی بر لغت تحمیل شده است در حالی که معادلهای دیگری هم دارد که به آن اشاره نشده است؛ مثلاً در برخی ترجمهها این کلمه به معنای حیات گرفته شده است نه روح و نفس ناطقه مستقل از بدن یا در ترجمه طبری «یتوفی» را «میراند» گرفته است، البته این نظر را قبول نداریم، ولی چون باید روش جامع باشد این موارد هم باید مورد توجه قرار میگرفت و وجوه آن ذکر میشد.
خداوردی افزود: در مورد کلمه اسلام در تعبیر «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» اسلام را به معنای اصطلاح اسلام امروزی نگرفتهاید و معنایی که گرفتهاید، انقیاد و تسلیم است، ولی به این نکته توجه نشده که در بحث لغوی، اولین معنای اسلام سلامت و عافیت بود که در این آیه به این معنا گرفته نشده و نیاوردن آن هم تحلیل نشده است. یا در «ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ» خوب است معنای فقها در بحث عدل را بگیریم، ولی باید دلائل قوی داشته باشیم؛ زیرا محتمل است عدل به معنای انصاف باشد نه اجتناب از انجام واجبات و ترک محرمات که این تعریف فقهی با آیه مربوطه در این زمینه یکسان نیست.
جایگاه علوم جدید در وجوه و نظائر دیده نشده است
همچنین حجتالاسلام والمسلمین عیسی مسترحمی، مدیرگروه قرآن و علوم مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره)، با بیان اینکه میتوان مدعی شد که خداوند با یک واژه چندمعنا را مورد توجه داشته است، افزود: برخی واژگان در یک آیه ممکن است به کار رفته باشد، ولی در عین حال همین یک واژه میتواند چند وجه و معنا داشته باشد که در اثر شما نبود.
وی با بیان اینکه شما از آیات مشابه استفاده کردهاید، ولی ممکن است این مسئله لغزنده باشد، تصریح کرد: مثلاً در تعبیر «مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا»، گفتهاید که اطراف مسجدالاقصی و مکه است ولی احتمال دارد مکان سومی هم باشد که قرآن سومی را ذکر نکرده است.
مسترحمی با بیان اینکه شما از روش تطبیقی بهره بردهاید، بیان کرد: مطالعات مقارن بسیار مهم و ثمربخش است؛ آیتالله سبحانی هفت مرحله و گام در تفسیر تطبیقی را در یک سخنرانی بیان کردند که شما هم باید در این اثر همه یا بسیاری از این مراحل را طی میکردید. شما مدعی روش جامع هستید. باید مشخص کنید در این روش جایگاه علوم جدید کجاست؟ جایگاه عقل، تاریخ و دانش تجربی کجاست؟.
دفاع مجدد ارائهدهنده
حجتالاسلام والمسلمین کوثری در دفاع مجدد در مورد ذکر معانی بیشتر برای واژگان گفت: این مسئله طبیعی و درست است و اگر بازنگری داشته باشیم میتوانیم احتمالات دیگری را بیاوریم گرچه این احتمالات باید مستند باشد، لذا برخی موارد نمیتواند جزء وجوه و نظائر باشند.
وی افزود: مثلاً اینکه صلات را به معنای مسجد بتوانیم بگیریم آیا ظهور در این معنا دارد؟ یا براساس کدام استناد باید این کار را انجام دهیم؛ این کار جای تأمل دارد و باید مستند به لغت و تفسیر شود یا در بحث «يَتَوَفَّي الْأَنْفُسَ» توفیه به معنای اخذ کامل است که نمیتواند صرفاً به بدن اطلاق شود.
این محقق تصریح کرد: احتمالات مختلف در کتاب دیده شده، ولی بنا بر ذکر احتمالات مستدل و داشتن استناد بوده است نه احتمالاتی که موافق نبوده است؛ همچنین اشاره شد که پیشفرض فقهی داشتهاید؛ بنده موافقم محقق باید آزادانه تحقیق کند، ولی وقتی روایت صحیحهای وجود دارد نمیتوانیم آن معنا را به راحتی رها کنیم.
کوثری اضافه کرد: همچنین گفتند که یک لفظ در یک آیه را چرا اشاره نکردید که پاسخ این است که در این صورت از بحث وجوه خارج میشدیم؛ چون وجوه بحث کلمه مشابه در آیات مختلف است نه یک کلمه در یک آیه.
انتهای پیام