حجتالاسلام قادر حافظ، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و پژوهشگر عرفان، در گفتوگو با ایکنا ضمن توضیح درباره چیستی معنویت بدون دین، به بیان راهکارهای مقابله با دینوارهها پرداخت. وی در این زمینه گفت: کتابی به نام «معنویت در سازمان» نگاشته شده و در آن فرق فاحش بین دین، اخلاق، معنویت و عرفان مشخص شده است. معنویت به معنای معنا و روحانیت است؛ البته معادل عرفان نیست. عرفان بخش عمیقتر معنویت است. هر پدیدار عرفانی معنوی هست ولی هر پدیدار معنوی، عرفانی نیست. هر پدیدار دینی معنوی است ولی هر پدیدار معنوی دینی نیست. نسبت دین و عرفان عموم و خصوص مطلق است. هر دینی معنویت دارد ولی هر معنویتی دینی نیست.
سکولاریزاسیون در اولین معنا یعنی تفکیک نهاد دین از سیاست
پژوهشگر عرفان و ادیان در ادامه به تبیین معنای سکولاریسم پرداخت و گفت: سکولاریزاسیون در اولین معنا یعنی تفکیک نهاد دین از سیاست. دین هست اما بازیگر سیاسی نیست. در دومین معنا به معنای حذف متافیزیک ادیان است؛ یعنی دین هست ولی متافیزیک ندارد. در سومین معنا دین به حداقل بازیگری میرسد؛ لذا از این نظر دین سِلفی را به جنبشهای نوین دینی «خودکیشی» هم میگویند. سکولاریزاسیون میگوید دین باشد ولی فردی باشد، یعنی جمعی نباشد. لذا معنویت سکولار باید عناصر متافیزیکال نداشته باشد، باید جهانبینی نداشته باشد. از این منظر «یوفو» یا بشقابپرنده یکی از جنبشهای نوین دینی است. این جنبش اصلاً اعتقادی به متافیزیک ندارد. یوگا یکی از جنبشهای نوین دینی است. سکولار و معنویت است اما اعتقادی به جهانبینی ندارد و کاملاً خداناباور است. معنویت سکولار با ویژگیهای سکولاریزاسیون معنا پیدا میکند؛ یعنی متافیزیکال نیست، عنصر جمعی ندارد، بازیگر سیاسی نیست، تفسیر قدسی از جهان ندارد. مصداق این معنویت در «اوشو» و «یوفو» کاملاً عیان است. این معنویت الزاماً دینی نیست. ایدئولوژی ندارد. مناسک و گزارههای اخلاقی ندارد. معنویت سکولار صرفاً در پی پرکردن خلأ معنوی است که انسان معاصر آن را در نوردیده است. در یک جمله اگر دین سکولاریزه شود، میشود معنویت.
تصوف بهترین جایگزین معنویت سکولار و دینوارههاست
وی در ادامه به بیان راهکارهای خود برای مقابله با جنبشهای نوین دینی پرداخت و توضیح داد: راهبردهای مختلف و متنوعی برای مقابله با دینوارهها وجود دارد؛ مانند راهبرد تدافعی، راهبرد جبرانی، راهبرد مقابلهای و ... متأسفانه راهبرد کشور ما راهبرد امنیتی و مقابلهای است و ما فقط داریم بگیرو ببند میکنم و به همین خاطر تاکنون راه به جایی نبردیم. باید توجه داشته باشیم که رویکرد جبرانی هم وجود دارد. اگر شما این عرفانهای کاذب را کنار میگذارید باید جایگزینش را هم معرفی کنید. تصوف ما بهترین جایگزین برای دینوارههای جدید است. ما باید با تصوف سر سازش داشته باشیم. باید کتب عرفانی ما همهخوان و همهفهم بشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان ضمن انتقاد از رویکرد حوزههای علمیه نسبت به میراث صوفیه، تصریح کرد: وقتی هنوز نهادهای حوزوی ما نسبت به کتاب مثنوی معنوی بدبین هستند شما چه انتظاری دارید؟ خب جوان امروز به جای اینکه مثنوی بخواند، کتاب «کیمیاگر» پائولو کوئلیو را میخواند. کتاب «از سکس تا فراآگاهی» اوشو را میخواند. جوان ما مدرک لیسانس گرفته ولی هنوز با شاهنامه مأنوس نیست. هنوز با غزلیات حافظ و میراث صوفیه آشنا نیست. تا وقتی این جنبشها در کشور ما دپارتمان نشوند و به صورت علمی مطالعه نشوند نمیشود با آنها مقابله کرد. ما باید رویکرد جبرانی را برجسته کنیم و معنویت دین خودمان را معرفی کنیم.
حجتالاسلام حافظ ادامه داد: متأسفانه ما همیشه از میراث خودمان دوری گزیدیم. این مسئله بسیار مهم است که ما باید بازگشت به خویشتن داشته باشیم. باید سره از ناسره میراث صوفیه مشخص بشود. الآن سالیان سال است که «فصوص» و «فتوحات» محییالدین و اسفار و ... تدریس میشود. ما مواجهههای مختلفی با صوفیه داریم. ما نباید ریخت صوفیه را محور قرار دهیم بلکه کتب کلاسیک صوفیه میتواند راهگشا باشد. مواجهه ما با صوفیه همواره بر اساس ریخت آنها بوده است. اما آنچه مهم است این است که ما با متون خود صوفیه روبرو بشویم. مثلاً وقتی ما با متونی مثل مثنوی و منطقالطیر عطار مواجه میشویم آیا مواجهه بدی است؟ البته در طول تاریخ بین فقها و عرفا همواره نزاع بوده است اما اگر امروز هم این نزاع را ادامه بدهیم جوانان ما از دست میروند. جوانان ما همه آثار اوشو و پائولو کوئیلو را خواندهاند ولی یک اثر از میراث خودمان را نخواندند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان ترویج اباحهگری را علت فراگیری دینوارهها در نظر آورد توضیح داد: وقتی معنویت سکولار میشود مقبول واقع میشود. اگر سکولار نمیشد مقبول واقع نمیشود. در جهان سکولار هیچ بایدی وجود ندارد، نه باید اخلاقی وجود دارد و نه باید ایدئولوژیک. وقتی شما میگویید: «حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه»، این یعنی محدودیت؛ ولی در جهان سکولار این مرزها وجود ندارد. با وجود این باید عرض کنم اصطلاحاتی مثل «اباحهگری» اصطلاحات علمی جامعهشناختی نیستند. خود غربیها نقدهای جدیتری را نسبت به این دینوارهها بیان کردهاند. این جنبشها وارداتی هستند، نقدهایشان هم وارداتی است. ما باید نقدهای آنها را وارد کنیم چون نقدهای جدیتری است.
انتهای پیام