تدبر، فهم قرآن را از انحصار یک قشر بیرون می‌آورد
کد خبر: 3984217
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۱
احمد پاکتچی:

تدبر، فهم قرآن را از انحصار یک قشر بیرون می‌آورد

احمد پاکتچی معتقد است که برخی مواردی که در فضای تدبر با آن مواجهیم کاملاً به مبانی و اصول مدرنیته برمی‌گردد. در تدبر یکی از مباحث رایج این است که نقطه عزیمت از عقل است که دقیقا منطبق بر بحث اومانیسم غرب است.

ارسال/ مبانی و اصول جریانات تدبری با مدرنیته یکی است/ 3 نوع رابطه تدبر و تفسیربه گزارش ایکنا، احمد پاکتچی، سفیر ایران در یونسکو، 23 تیرماه در آخرین پنل از همایش ملی «جریان‌شناسی تدبر در قرآن کریم و ظرفیت‌های اجتماعی آن در ایران معاصر»، که به همت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد به بحث درباره مسئله تدبر و فهم قرآن و نسبت آن با بازاندیشی دینی پرداخت و گفت:  نواندیشی دینی و رجوع دوباره به سمت متن مقدس برای استخراج سبک زندگی متناسب با شرایط امروز، فقط مسئله ما مسلمین نیست و همه ادیانی که مدرنیته را تجربه کرده‌اند، دنبال این بوده‌اند و مسیحیت زودتر از بقیه شروع کرد، چون مدرنیته در کشورهای غربی شروع شده بود.

وی افزود: سابقه این مباحث در غرب مسیحی به 300 سال و در شرق اسلامی به 150 سال پیش باز می‌گردد و در جهان اسلام با تعابیری چون احیای تفکر دینی و در جهان مسیحیت با عنوان رفرمیست بیان می‌شود.

پاکتچی با بیان اینکه بازاندیشی دینی اعم از نواندیشی دینی است، افزود: بررسی مجدد پرونده متن مقدس دو مدل دارد؛ یک وقت می‌خواهیم در بافت مدرنیته و یک وقت می‌خواهیم در بافت عصر نزول متن را بخوانیم که مدل اول نواندیشی دینی است ولی کسانی که سلفی هستند و بازخوانی متناسب با عصر نزول از قرآن دارند، با اینکه نوعی بازاندیشی دارند ولی نمی‌توان آنها را نواندیش دانست.

فرق تفسیر و تدبر

پاکتچی با اشاره به مقولات تفسیر و تدبر تصریح کرد: وقتی درباره تفسیر حرف می‌زنیم یعنی در مورد یک متن، متنی تولید می‌کنیم، ولی تدبر در قرآن بیشتر التفات به متن و انس با قرآن، قرآنی اندیشیدن و بهره‌گیری از قرآن به مثابه هدایتگر و با قرآن زیستن است. البته اینها ایده‌آل‌های قابل تمجید است ولی چقدر به واقعیت نزدیک است، سخن دیگری است.

وی با طرح این پرسش اساسی که در فرایند بازاندیشی آیا ما براساس تعبد بر متن، قدم‌های بعدی را برمی‌داریم یا از عقل به سمت متن می‌رویم، اضافه کرد: پاسخ به این پرسش در مواجهه با تدبر بسیار مهم است؛ مثلا در آیه 7 آل عمران، سخن از محکم و متشابه داریم؛ چطور ممکن است خداوند متنی پیش روی ما گذاشته باشد که بخشی از این متن بتواند ما را به گمراهی ببرد و بخشی از آن را بفهمیم ولی تابلویی برای تفکیک آنها نداشته باشیم، در این صورت فهم کل متن را باید کنار گذاشت. لذا اگر با مبنای عقلی با قرآن مواجه شویم اصلاً تقسیم محکم و متشابه با خوانش مشهوری که الان وجود دارد، قابل قبول نیست ولی اگر تعبد به متن مراد باشد از آیه هفتم آل عمران محکم و متشابه را فهم کرده و تلاش می‌کنیم متشابهات را در سایه محکمات فهم کنیم.

خلط بین الهام و علم

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در بحث‌های جاری در حیطه تدبر در قرآن این مباحث دائما با هم خلط می‌شود و مشخص نیست نقطه عزیمت آنها عقل است یا متن، گفت: پرسش دیگری که با آن مواجهیم این است که آیا کسی قرار است به ما بگوید با چه روشی تدبر کن یا خودمان روشی داریم، یعنی حجیت فهم ما منوط به تقلید است یا منوط به فهم خودمان. همچنین پرسش جدی دیگر این است که اگر ما آگاهی فراتر از متن داریم، این دانسته‌ها از کجا آمده است؛ در اینجا با دو انتخاب روبرو هستیم؛ یکی اینکه این داده‌ها از علوم مختلف علوم انسانی و غیر آن است، دیگر اینکه بر الهام تکیه کنیم، دوگانه الهام و علم در فضای مسیحیت هم مشاهده می‌شود. متأسفانه در جریان تدبر با فضای آشفته و بلاتکلیفی روبرو هستیم و این آسیب‌زا و خطرناک است. 

تشابهات مبانی تدبر با اصول مدرنیته

پاکتچی تصریح کرد: در طول چند قرن اخیر کشاکشی بین دین‌باوری و مدرنیته ایجاد شده است و این ستیز تا امروز هم ادامه دارد؛ برخی مواردی که در فضای تدبر با آن مواجهیم کاملاً به مبانی و اصول مدرنیته برمی‌گردد. در تدبر، یکی از مباحث رایج این است که نقطه عزیمت از عقل است که دقیقاً منطبق بر بحث اومانیسم غرب است. البته در ایران اومانیسم را انسان‌پرستی می‌دانند در حالی که انسان‌محوری مراد است. 

وی اضافه کرد: اصل دیگر مدرنیته، تغییر است و در تدبر هم این مسئله وجود دارد. گرایش تفسیر این است که معانی را در چارچوب قرار دهد ولی تدبر در هر بار منجر به فهم تازه‌ای از آیه می‌شود. اصل دیگر  مبنایی مدرنیته، اصل فردگرایی است لذا اگر فرد و جماعت داشته باشیم مانند فرد مسلمان و امت اسلامی، تفسیر در معنای سنتی، فهم جماعت باورمند از قرآن است در حالی که در تدبر بیشتر با تحقق‌های فردی مواجهیم که پاسخ به اصل فردگرایی مدرنیته است.

3 نوع ارتباط تدبر و تفسیر

پاکتچی با اشاره به ارتباط بین تدبر و تفسیر بیان کرد: در اینجا سه نوع بازاندیشی وجود دارد؛ دسته اول تدبر را کاملاً در برابر تفسیر سنتی قرار می‌دهند و تفسیر را از درجه اعتبار ساقط و متناسب با عصر حاضر نمی‌دانند. اثر فی ظلال القرآن؛ سیدقطب نمونه آن است که حتی حاضر نیست نامش را تفسیر بگذارد و از تفاسیر قبل هم استفاده نمی‌کند. دسته دوم جریان بازاندیشی معتدل است؛ یعنی تفسیر را معتبر می‌دانند و تدبر را مکمل آن و معتقدند این دو می‌توانند با هم داد و ستد داشته باشند. یعنی اگر مفسری قرآن را تفسیر می‌کند هم محصول تدبر خود اوست و هم از تفاسیر قبل استفاده می‌کند که تفسیر المیزان نمونه بارز این نگاه است. 

وی افزود: دسته سوم جریان بازاندیشی محافظه‌کار، یعنی تدبر محدود به تفسیر است؛ یعنی معتقدند ما باید با تکیه بر تفاسیر در قرآن تدبر کنیم، که نوعی خنثی کردن تدبر و چیزی جز تفسیر خوانی نیست و ویژگی‌های مدرنیته را از تدبر می‌گیرد و آن را به بستر سنت می‌برد.

ویژگی‌های تدبر

پاکتچی با اشاره به برخی ویژگی‌های مقوله تدبر اظهار کرد: تدبر مایل نیست از سنت تفسیری قبل استفاده کند؛ عمومی‌سازی فهم قرآن در طبقات مختلف جامعه، یکی از ویژگی‌های آن است؛ تدبر فهم قرآن را از انحصار یک قوم و قشر بیرون می‌آورد که باز محصول رویکرد فردگرایی به مثابه اومانیسم در غرب است و از دیگر ویژگی‌های تدبر اهمیت دادن به تجربه‌های شخصی و عصری و پلورالیسم معنایی در متن مقدس است. 

پاکتچی با بیان ایکه در جریان تدبر، گاه با بازاندیشی‌های خاص روبرو می‌شویم که نمی‌توان به همه این جریانات تعمیم داد، افزود: مثلا تکیه بر الهام و دریافت والا در تدبر، در  بهره بردن از منبع لدنی است؛ این مسئله فقط در برخی جریانات تدبری وجود دارد که با عرفان‌های نوین بیشتر گره خورده است ولی جریانی جدی و غیرقابل انکار است. 

وی تصریح کرد: گونه دیگر بازاندیشی خاص، تکیه بر خودبسندگی متن و تدبر درون‌گراست؛ چه کسانی که قرآنیون هستند و چه اعتدال‌گراها، بر خودبسندگی متن تکیه دارند و صرفاً با عرضه قرآن بر قرآن دنبال فهم هستند. همچنین جریان دیگر بازاندیشی دینی تکیه بر جوهره مشترک ادیان در مقام تدبر است؛ یعنی معتقدند که قرآن را باید از این زاویه فهمید که لازمه آن مقایسه قرآن با متون مقدس و بررسی عوامل مشترک بین ادیان است. 

انتهای پیام
captcha