امتداد خلق عظیم نبوی در شخصیت امام حسن مجتبی(ع)
کد خبر: 4131862
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۳
یادداشت

امتداد خلق عظیم نبوی در شخصیت امام حسن مجتبی(ع)

حضرات معصومین و از جمله امام حسن(ع) در اخلاق و عمل، الگو و اسوه بودند و هر کدام در امتداد خلق کریم و عظیم نبوی ظاهر می‌شدند.

حدیث نبوی

ارزش واقعی هر انسان به علم، کمالات و فضایل اخلاقی اوست. انسان‌ها فطرتا شیفته اخلاق پسندیده‌اند و در تمام قرون و اعصار، سجایای اخلاقی محبوب بشر بوده‌ است. صفاتی همچون عدالت، طهارت نفس، امانت‌داری، صداقت، شجاعت، صبر، وفای به عهد، تواضع، شفقت، احسان، گذشت و فداکاری، آزادی‌خواهی و... همواره مورد احترام انسان‌هاست. از این رو، برنامه تربیتی اسلام به‌عنوان آخرین دین الهی، جامع‌ترین برنامه اخلاقی را دربر گرفته، همان‌گونه که پیامبر(ص) نیز هدف رسالت خود را اتمام مکارم اخلاق بیان کرد.

حضرات معصومین و از جمله امام حسن(ع) در اخلاق و عمل، الگو و اسوه بودند و هر کدام در امتداد خلق کریم و عظیم نبوی ظاهر می‌شدند. بازخوانی و بیان نمونه‌هایی اندک از فضایل و ویژگی‌های منحصربه‌فرد امام حسن(ع) به‌عنوان مصداق انسان کامل مکتب اسلام، هدف این نوشتار است.

شرافت و بزرگواری

ابن‌عباس در روایتی، از نحوه ورود حسن‌بن‌علی(ع) در دوران طفولیت به محضر پیامبر(ص) چنین بیان می‌کند که امام حسن(ع) در حالی‌ که صورتش را شسته و پاکیزه بود، خدمت پیامبر(ص) رسید. رسول خدا(ص) او را در آغوش گرفت، بوسید و فرمود: این پسر من، آقاست و به این وسیله، به مسلمانان نیز آموخت که باید از دوران طفولیت، آقایی و بزرگواری را به کودک تلقین کرد و به او فهماند که انسانی باشخصیت و شایسته‌ است.

امام حسن(ع) از چنان جایگاه والای اجتماعی برخوردار بود که محمد بن اسحاق درباره ایشان چنین نقل کرد که پس‌ از پیامبر(ص)، هیچ‌کس به قله شرفی که حسن‌بن‌علی(ع) دست یافت، نرسید. ابن اسحاق ادامه می‌دهد: «کسی برای من تعریف کرد هنگامی که امام حسن(ع) در راه مکه از مرکب خود پایین آمد و پیاده راه پیمود، همه مسافران کاروان به احترام او از مرکب پایین آمده و پیاده به راه ادامه دادند (اعلام‌الوری، ص ۳۰۴). پیامبر(ص) نیز در این خصوص فرمود: «هیبت و سروری خود را به این پسرم ارزانی داشته‌ام.» (اعیان‌الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۳)

امام حسن(ع) در روایتی، مکارم اخلاق را منوط به این ۱۰ صفت دانسته‌ است: راستگویی، ناامیدی حقیقی از آنچه در دست مردم است، عطا به نیازمند، اخلاق زیبا، حق‌شناسی، صله رحم، مراعات حق همسایه، شناختن حقوق رفیق، پذیرایی از مهمان و عالی‌ترین آنها، حیا و شرم انسان.

تواضع و فروتنی

امام حسن مجتبی(ع) با مردم زندگی می‌کرد، از آنها جدا نبود و همواره در نهایت سادگی و تواضع می‌زیست. ایشان وقتی به فقرا می‌رسید، آنها را انعام می‌داد، اکرام می‌کرد و سفره خود را با آنها می‌گسترانید. همیشه با مردم نشست‌وبرخاست داشت، در نماز جماعت حاضر می‌شد، به عیادت بیماران می‌رفت و در تشییع جنازه‌ها شرکت می‌کرد.

روزی کودکانی که در مسیر گذر امام مشغول بازی و خوردن خرده نان بودند، ایشان را به جمع خود دعوت کردند. امام پذیرفت و همراه آنان مشغول خوردن نان شد. آن‌گاه کودکان را به منزل خود آورد و بعد از اطعام کامل، لباس‌های مناسبی به آنها اهدا کرد. سپس به یارانش فرمود: در این تعامل، برتری از آن کودکان بود؛ زیرا آنان هر چه را داشتند، با ما قسمت کردند، ولی ما بیشتر از آنچه به آنان دادیم، هنوز در خانه داریم. (جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه، ج ۷، ص ۵).

ایشان در حدیثی می‌فرماید: «بالاترین مقام در نزد خدا از آن کسی است که آشنا به حقوق مردم باشد و سعی در ادای آن نماید. کسی که در برابر برادر دینی خود تواضع کند، خداوند او را از راستگویان و شیعیان علی‌بن‌ابیطالب(ع) محسوب خواهد کرد.» (حیاة الامام الحسن بن علی، ج ۱، ص ۳۰۹)

سخاوت

امام حسن(ع) در بخشش و کرم، شهره خاص‌ و عام بود؛ هر چه از موقوفات نخلستان‌های پدر یا ماترک مادر داشت، در سفره گشاده‌ای به مردم تقدیم می‌کرد. ایشان دو مرتبه، مال‌الله را از دارایی خود خارج و سه مرتبه دارایی خود را به دونیم کرد؛ نیمی را خود برداشت و نیم دیگر را در راه خدا داد، به‌گونه‌ای که اگر دو جفت کفش داشت، یک جفت را برای خود برمی‌داشت و جفت دیگر را به نیازمندان می‌بخشید (جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه، ج ۷، ص ۳).

انس بن مالک نقل می‌کند: یکی از کنیزان امام مجتبی(ع)، دسته‌گلی به آن حضرت هدیه کرد. حضرت آن دسته‌گل را با کمال میل پذیرفت و به او فرمود: «تو را در راه خدا آزاد کردم.» اطرافیان سؤال کردند که چگونه در برابر فقط یک دسته‌گل، آزادی را به او تقدیم کردید؟ حضرت فرمود: «خداوند ما را این‌گونه تربیت کرده است.» و آیه ۸۶ سوره نساء را قرائت کردند: «آن‌گاه که برای احترام به شما هدیه‌ای دادند یا تهنیت فرستادند، شما با بهتر از آن پاسخگو باشید.» سپس فرمود: «برتر از هدیه‌‌اش، آزادی و رهایی او بود.»

امام مجتبی(ع) قبل‌ از اینکه سؤال‌کننده تقاضای خود را مطرح کند، او را مورد تفقد قرار می‌داد و می‌فرمود: «بخشیدن پیش‌ از سؤال، از بزرگترین بزرگواری‌هاست.» (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۳).

زهد و تقوا

امام حسن(ع)، عابد و زاهد مبرز عصر خود بود. آن حضرت با اینکه از نعمت‌های مادی و رفاهی برخوردار بود، اما لحظه‌ای به دنیا دل نبست و دمی از یاد و نام خدا غافل نبود. ایشان در ایام کودکی و نوجوانی که سختی معیشت را به جان می‌خرید نیز همواره به ایتام، بیوه‌زنان و مساکین رسیدگی می‌کرد.

امام حسن(ع) دائما در ذکر بود و هیچ‌ وقت کسی او را خالی از ذکر نمی‌دید (امالی صدوق، ص ۱۰۸). ایشان از نماز صبح در اول طلوع فجر با کسی سخن نمی‌گفت تا خورشید طلوع کند و در تمام این مدت در حال ذکر الهی بود. شیخ صدوق از امام صادق(ع) این‌گونه روایت کرده‌ است: «هر گاه امام حسن(ع) یاد مرگ، قبر، بعث، نشور و گذشتن بر صراط می‌افتاد، گریه می‌کرد و چون به یاد عرضه نامه اعمال بر حق‌تعالی می‌افتاد، نعره می‌کشید و مدهوش می‌شد. چون به نماز می‌ایستاد، به‌دلیل آنکه خود را در مقابل پروردگار خویش می‌دید، بندهای بدنش می‌لرزید و چون یاد بهشت و دوزخ می‌کرد، مضطرب می‌شد. در هیچ حالی کسی او را ملاقات نمی‌کرد، مگر آنکه می‌دید مشغول به ذکر خداوند است. زبانش از تمام مردم راستگوتر بود و بیانش از همه فصیح‌تر (منتهی‌الامال، ص ۳۱۱). فنا بودن امام در حق، سبب شده بود که ۲۰ یا ۲۵ مرتبه به حج برود.

هر گاه وضو می‌ساخت، ارکان بدنش متزلزل می‌شد و می‌لرزید و رنگ رخسار مبارکش زرد می‌گشت. وقتی علت را جویا می‌شدند، ایشان در پاسخ می‌فرمود: «سزاوار است بر کسی که می‌خواهد نزد پروردگار عرش به بندگی بایستد، رنگش متغیر شود و رعشه در مفاصلش بیفتد.» (مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۱۷).

توجه وافر به علم و دانش

حضرت علی(ع) و فرزندانش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، رهبر علمی و دینی مردم بودند و ملجأ و پناه همگان در مسائل اسلامی، علوم تفسیر و احکام شرعی محسوب می‌شدند. فزونی علم و دانش امام حسن(ع) از احتجاجات او با دشمنان اهل‌ بیت(ع)، به‌خصوص معاویه و مروان، نامه‌های نوشته شده به معاویه و خطبه‌هایی که بنا به مناسبت‌ها ایراد می‌کرد، کاملا روشن و آشکار است.

ایشان توجه ویژه‌ای به خردورزی داشت و می‌فرمود: «بر شما باد که بیندیشید؛ زیرا اندیشه حیات دل بینا و کلید درهای حکمت است.» (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۵) ایشان همچنین می‌فرمود: «آموخته‌های خود را به دیگران بیاموز و از دانش دیگران بهره بگیر؛ در این‌ صورت، دانش خویش را تقویت و تحکیم بخشیده‌ای و از آگاهی‌های دیگران بهره‌مند شده‌ای.» (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۱). ایشان در خصوص به‌کارگیری خرد و اندیشه می‌فرمود: «سعادت هر دو جهان در گرو بهره‌مندی از نیروی عقل و اندیشه است.» (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۱).

روزی امام حسن(ع)، فرزندان و برادران خود را دعوت کرد و به آنان چنین فرمود: «همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می‌رود که بزرگان جامعه فردای خود باشید. پس دانش تحصیل کنید و علم بیاموزید. هر کس از شما توانایی حفظ دانش ندارد، آن را بنویسد و در منزل نگه‌داری کند.» (طبقات ابن‌سعد، ج ۵، ص ۲۳).

الهه‌سادات بدیع‌زادگان، کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث

با نگاهی به فصلنامه بینات، شماره ۶۰

انتهای پیام
captcha