محمد سهرابی، دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران از جوانان با دغدغه و علاقهمند در حوزه فعالیتهای قرآن و عترت(ع) است که در این عرصه همواره فعال بوده و از جمله در نوجوانی با تشویق خانواده بهویژه مادرش که تمام توفیقات خود را مدیون او میداند، به حفظ شش جزء قرآن کریم پرداخته است. سهرابی که در یکی دو سال اخیر تمرکز بیشتری بر فراگیری معارف نورانی نهجالبلاغه معطوف داشته با علاقه و توجه فراوانی مشغول پژوهش و مطالعه در این زمینه است.
حضور این جوان فعال و کوشا از چهارمحال و بختیاری در مرحله کشوری سیاُمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت(ع) بسیج، بهانهای شد تا گفتوگویی با محوریت نهجالبلاغه را با وی داشته باشیم.
ایکنا- لطفاً خودتان را بیشتر معرفی کنید و درباره مسیر انس با قرآن کریم بگویید.
بنده از کودکی توفیق انس با قرآن را در کنار مادرم دارم که با وجود مشغله کاری و اشتغال به معلمی، حافظ 9 جزء از قرآن کریم بود و همچنین در عرصه تدبر در قرآن کریم دورههایی را میگذراند. آشنایی با نهجالبلاغه مربوط به مقطع راهنمایی است که در همین دوران، با لطف پروردگار و کمک همیشگی مادرم توانستم در عرصه حفظ قرآن ورود پیدا کرده و بهصورت خودخوان شش جزء قرآن مجید را حفظ کنم و حتی در دوران راهنمایی تنها حافظ آن مدرسه بودم که برایم بسیار مایه خرسندی بود.
با توجه به ادامه تحصیل در مدرسه معارف اسلامی و برخورداری این مدرسه از فضای قرآنی توانستم در کنار درس، فعالیتهای قرآنی خودم را نیز در فضایی خوب ادامه دهم و از جمله در مسابقات گوناگون شرکت داشتم و حائز افتخاراتی نیز هم در مدرسه و هم در دوره کارشناسی بشوم.
ایکنا- در خصوص آشنایی خودتان با نهجالبلاغه توضیح بدهید.
بنده از نوجوانی با نهجالبلاغه نیز در کنار مصحف شریف مأنوس بوده و هستم و در کلاس هفتم در مسابقات دانشآموزی این رشته با علاقه و انگیزه فراوان شرکت کردم و همیشه نگاه ویژهای به این کتاب ارزشمند و حکمتهای نورانی آن داشتم. این انس رفته رفته افزایش یافت و شیرینی آموزههای آن را درک میکردم. بهتدریج با دورههای طرح نهضت نهجالبلاغهخوانی زیر نظر استاد مهدویارفع آشنا شده و شرکت کردم که کتابها و منابع ناظر بر این طرح تلاش دارند در گام اول روخوانی نهجالبلاغه را به مخاطبان بیاموزند و در این راستا، حکمتهای نهجالبلاغه به دلیل سادگی و کوتاه بودن در اولویت هستند و سپس نامهها و خطبهها آموزش داده میشوند.
به این ترتیب کتاب شریف نهجالبلاغه بهتدریج جای خود را در سجادهام باز کرد یعنی بهویژه در اوقات نماز به مرور و مطالعه حکمتهای روحبخش میپردازم و به توصیه امام علی(ع) در حکمت ۹۱ نهجالبلاغه «فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِكْمَةِ] الْحِكَمِ» این کلام نغز و شگفتانگیز را میآموزم تا از روح و جان رفع ملال و خستگی کنم و حقیقتاً این آموزههای نورانی دل انسان را جلا میدهد.
ایکنا- درس یا درسهایی که از نهجالبلاغه آموختید و در ذهن ماندگار شده را بازگو کنید.
به نظرم دو نامه حضرت به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی(ع) و نیز نامه ایشان به مالک اشتر و نامه ۴۵ به فرماندار بصره در خصوص تفکر سرمایهداری پر از درسهای حکمتآمیز است و آحاد جامعه باید مورد دقت و توجه قرار دهند.
هر کلام امیرالمؤمنین(ع) با نگاه به مسائل جامعه بوده و نمیتوان این نگاه جامعهشناختی حضرت را از نظر دور داشت؛ این سخنان محدود به زمان خودشان و قرن اول هجری نیست بلکه رویکرد فرجاماندیشانه دارد و فرازمانی و فرامکانی است، لذا انتخاب یک کلام و درس از میان این بحر بیکران و عمیق حقیقتاً دشوار است.
مثلاً حضرت در جریان جنگ صفین معتقدند پیروان جریان باطل بسیار در امر خود مصمم هستند که جریان حزباللهی و اهل حق به این اندازه در امر حق مصمم نیست یعنی جریان باطل در مسیر باطلشان با یکدیگر اتحاد دارند و اهل حق باید از آنها درس بگیرند. همین نکته نغز و درسآموز امروز و بهویژه در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بسیار موضوعیت دارد. وقتی صحبت از ضرورت مشارکت در انتخابات میشود واقعاً اهمیتی ندارد که این یا آن حزب پیروز شوند بلکه وحدت و یکپارچگی مردم و حضور آنان در این عرصه مهم و حساس سیاسی اولی بر همه چیز است که باید اتفاق بیفتد، موضوعی که از جانب رهبر معظم انقلاب نیز مورد تأکید قرار دارد.
ایکنا- نقش شرکت در مسابقات قرآن را در پیشرفت و تعالی در این عرصه چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم بُعد مسابقهای مسابقات قرآن اهمیت ندارد و آنچه مهم است دریافت مطلب و افزودن بر تواناییها و دانش و مهارت است یعنی مسابقات قرآن بستری است که انسان انگیزه جدیدی برای آموختن پیدا میکند لذا برد و باخت نباید مهم باشد. معتقدم کسی که حضور فعال در عرصه قرآن و عترت دارد، برد واقعی با اوست حتی اگر در مسابقات برنده نشود بنابراین امتیازات معنوی شرکت در مسابقات قرآن در هر رشتهای بدون شک بالاتر از امتیازات مادی است.
ایکنا- گنجاندن رشته معارف نهجالبلاغه در مسابقات قرآن تا چه اندازه در ترویج فرهنگ نهجالبلاغهخوانی میتواند مؤثر باشد؟
خاصیت مسابقه ایجاد رقابت و جذابیت است و این موضوع باعث میشود که افراد جذب این رویداد شوند و شرکت کنند و برای حضور بهتر و موفقتر دانستهها و مهارت خود را ارتقا دهند و این یک ظرفیت خیلی خوب است که باید استفاده شود. قرآن کریم نیز در فراز نورانی «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ» به ما میآموزد که به جاى رقابت و سبقت در امور مادى، بايد در كارهاى خير از ديگران سبقت گرفت و مسابقات نیز ظرف تحقق این توصیه کلام وحی است یعنی در امور خیر همچون یادگیری قرآن و نهجالبلاغه ایجاد رقابت میکند.
در مسابقات قرآن قاعدتاً شرکتکنندگان از قشر مذهبی و متشرع جامعه هستند که به این حوزه علاقه و ارادت دارند اما جا دارد فکری هم به حال افراد و اقشاری از اجتماع کرد که با قرآن و اهلبیت(ع) ارتباط لازم را نتوانستهاند برقرار کنند و این معارف نورانی را از روی غفلت یا به هر علت دیگری نمیشناسند لذا باید اندیشیده شود که چگونه میتوان همه اقشار جامعه را از معارف دینی و قرآنی بهرهمند کرد.
ایکنا- چرا آحاد جامعه و حتی نخبگان متشرع از گنجینه ارزشمند نهجالبلاغه که برای بسیاری از ساحتهای زندگی انسان نسخه شفابخش و دستورالعمل کاربردی دارد، غافل هستند؟
نمیتوان گفت که در زمینه معارف قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و سایر علوم و منابع دینی غفلت شده است زیرا چه بسیار عالمان و نخبگانی که در این عرصه کار و تلاش میکنند که بسیار ارزشمند است. اما نکته اینجاست که در تبیین و انتقال گسترده این مبانی و مفاهیم به لایههای مختلف با هدف تأثیرپذیری آحاد جامعه نیازمند کار بیشتری هستیم. افرادی که اصطلاحاً از قشر خاکستری اجتماع هستند از این معارف نورانی بیبهره ماندهاند و حتی بسیاری از افراد نسبت به اصول و مبانی دینی غافل هستند و لذا جا دارد فکری به حال تبیین و انتقال آموزهها به شکل قوی و تأثیرگذار کرد.
کلام وحی و معارف اهلبیت(ع) برای نجات انسانها از معضلات و گرههای پیچیده راهکار و دستورالعمل دارند اما متأسفانه از این موضوع غفلت شده و چه بسا مصادیق فراوان بحران نبود معنویت را در جوامع بشری در دنیا مشاهده میکنیم که جهان عاری از معنویت گرفتار تلاطم و بیعدالتی و جنگ و ... است.
ایکنا- راهکارهای اشاعه معارف نهجالبلاغه در بین مردم بهویژه نسل جوان چیست؟
این موضوع حقیقتاً یک دغدغه بزرگ برای دلسوزان است که چگونه میتوان تعلیمات نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و بالاتر از همه مصحف شریف را در بین کودکان و نوجوانان اشاعه داد. این موضوع ارتباط وثیق با نهادهای تعلیم و تربیت دارد و باید برای آن چه از حیث محتوایی و چه شکل انجام کار، برنامهریزی دقیق انجام بگیرد.
به نظرم باید بتوانیم از دل معارف قرآن و نهجالبلاغه و کتب ارزشمند دینی نمادسازی و فرهنگسازی انجام دهیم و با برگزاری پویشها، رویدادها، مسابقات، جشنوارهها و ایجاد رقابت در بین نوجوانان و جوانان این اشاعه اتفاق بیفتد.
آموزشوپرورش باید بررسی کند در حیطه محتوا چه کاری میتوان برای اشاعه نهجالبلاغه در مدارس انجام داد مثلاً میتوان زنگ نهجالبلاغهخوانی را ایجاد کرد. مدارس امروز به علت مدرنیزه شدن از سنتهای خوب گذشته فاصله گرفته است و تاریخ به ما میگوید که مکتبخانهها در وهله اول قرآن و حدیثخوانی را به کودکان و نوجوانان آموزش میدادند اما امروز از این مهم غفلت شده است.
ما در مدارس درسهایی را نداریم که هم دانش و هم مهارت را در دانشآموزان ارتقا دهند و هم یک حس مسابقهای و رقابت را بین آنها ایجاد کنند. به نظرم از موضوع مهم «رقابت» در نهاد تعلیم و تربیت غفلت شده که البته رقابت به معنی تلاش برای نمره بیشتر نیست بلکه یک رقابت سازنده همراه با استدلال و فهم باید شکل بگیرد.
نهادهای فرهنگی نیز جا دارد به خلاقیت و نوآوری روی بیاورند و در مناسبتها یا حتی غیرمناسبتها با برپایی برنامههای خلاقانه فرهنگ دینی را در جامعه تعمیق کنند و از کارهای سطحی و تکراری پرهیز کنند. مثلاً میتوان جشنوارههای هنری نهجالبلاغه را راهاندازی کرد که در این راستا خوشبختانه هنرمندان توانمند و همراه کم نیستند یعنی میتوان مفاهیم را به آنان داد تا اثر هنری در حوزههای مختلف فیلم و عکس، تئاتر، سرود و ... خلق کنند. این پرسش وجود دارد که چند درصد از آثار نمایشی مثلاً در جشنوارههای بینالمللی فیلم و تئاتر فجر به موضوعات مذهبی بهویژه نهجالبلاغه اختصاص دارند و اصولاً آیا پرداختن به این موضوعات برای این دست جشنوارههای معتبر موضوعیت دارد؟ خلاصه اینکه برای اشاعه هر آموزهای ابتدا باید زبان مشترک برای انتقال و تبیین آن را یافت و به نظرم جای کار دارد؛ حاکمیت و دولت وظیفه بسترسازی، ظرفیتسازی و تسهیلگری و حمایت را بر عهده دارند و ساحت اجرایی و موضوع اشاعه باید به مردم سپرده شود.
ایکنا- درباره مسابقات قرآن بسیج که در بخش معارفی مرحله کشوری بهصورت مجازی برگزار شد، نظرتان را بگویید.
به نظرم با برگزاری این بخش از مسابقات بهصورت مجازی حق مطلب ادا نخواهد شد و بهتر آن است که متسابق و داور ارتباط چهره به چهره داشته باشند تا داوری دقیق باشد، ضمن اینکه مجازی برگزارشدن رشتههای معارفی ممکن است این شائبه غلط را ایجاد کند که این حوزهها اهمیت کمتری نسبت به رشتههای حفظ و قرائت دارند.
اینکه متولیان به علت کمبود اعتبارات به برگزاری مسابقات مجازی روی آورند این پرسش را در ذهن ایجاد میکند که آیا قرآن و دین اصل مطلب نیستند و چرا باید در این حوزه صرفهجویی در اعتبارات داشته باشیم؟ آیا جز این است که با سرمایهگذاری و نگاه بلندمدت در حوزه فعالیتهای قرآنی و اشاعه فرهنگ و معارف دین از تحمیل بسیاری از هزینهها در آینده پیشگیری میشود؟
به نظر میرسد قاعدتاً در جامعه اسلامی قرآن و عترت(ع) باید اصل و زیربنا قرار گیرند و سرچشمه باشند و دیگر حوزهها زیرمجموعه قرار بگیرند. چون این اتفاق نیفتاده امروز میبینیم که مفاهیم کلام نورانی قرآن و اهلبیت(ع) به همه اقشار جامعه انتقال نمییابد. اتفاقاً جا دارد در زمینه مسابقات قرآن اعتبارات خوبی در نظر گرفته شود و از بودجه حوزههای دیگر برای این عرصه تزریق شود.
ایکنا- مهمترین دغدغه شما در خصوص نهجالبلاغه چیست؟
حقیقتاً دوست دارم اولاً خودم دانشم را در این زمینه ارتقا بدهم و دوم آنکه خاضعانه و داوطلبانه کاری و کمکی برای انتقال و تبیین آموزههای نورانی قرآن و نهجالبلاغه انجام دهم. اینکه غلامحسین فاتحی، رتبه اول معارف نهجالبلاغه در مسابقات سراسری قرآن کریم امسال که از چهارمحال و بختیاری بود در مصاحبه با این رسانه اعلام آمادگی کرده است که در زمینه اشاعه معارف این کتاب ارزشمند با نهادهای متولی همکاری داشته باشد، بسیار مهم و ارزشمند است و مسئولان قرآنی و فرهنگی باید قدر این فرصت را بدانند که امیدواریم این اتفاق بیفتد و ما نیز آماده هر گونه همکاری و همراهی برای اشاعه محتوای معارف دینی هستیم.
تمام مطالبی که در خصوص قرآن و نهجالبلاغه بیان کردم دغدغه همیشگی بنده است که امیدوارم بتوانم در این مسیر گام تأثیرگذار بردارم.
ایکنا- کلام پایانی...
همیشه این دغدغه را دارم که چرا حوزه قرآن در ساختار اداری ذیل بخش فرهنگی قرار دارد حال آنکه قرآن همه چیز است و باید در رأس قرار گیرد و یک حوزه جداگانه برای آن در نظر گرفته شود، یعنی حوزههایی همچون فرهنگی و پرورشی یا تعلیم و تربیت و ... همه و همه باید ذیل معاونت قرآنی قرار بگیرند نه آنکه حوزه قرآنی زیرمجموعه فرهنگی باشد. پیداست که در ساختارهای اداری نیز قرآن را در انزوا قرار دادهایم و لذا قرآن و به تبع آن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و دیگر منابع دینی هم دیده نمیشوند. وقتی این نگاه حاکم شود، واژگونی یا وارونگی ارزشها رخ میدهد و ارزشها که والاترین نعمت خدا برای ما هستند، بهتدریج فراموش میشوند.
کلامم را با حکمتی نورانی از نهجالبلاغه در همین خصوص به پایان میبرم که حضرت در حکمت ۲۴۴ میفرمایند «إِنَّ لِلَّهِ [تَعَالَى] فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً؛ فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا، وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ» یعنی خداى تعالى را در هر نعمتى حقى است، هر كه آن را ادا كند، بر نعمتش بيفزايد و هر كه در اداى آن قصور ورزد، نعمت خدا را در خطر نابودى انداخته است. پرسش اینجاست که آیا ما حق قرآن را ادا کردهایم و خوب است هر کسی در هر جایگاه از رسانه گرفته تا عرصه هنر و ادبیات یا حوزه دینی و ... به این پرسش پاسخ بدهد که برای ادای حق قرآن و نهجالبلاغه چه تلاشی کرده است؟
انتهای پیام