به گزارش ایکنا؛ مخاطب در کتاب «خوابهای زنگدار» به مرور خاطرات رزمندهای مینشیند که خدمات علمی، حوزوی و نظامیاش به بخشها و شاخههای متعددی تقسیم میشد. او طلبه حوزه علمیه قم، پایهگذار «کمیته دِهبید» فارس، فرمانده «گردان تبوک» در عملیات بیتالمقدس، مسئول آموزش «پادگان 21 حمزه» تهران، فرمانده «یگان دریایی سپاه»، مسئول «پادگان شهدای خیبر قم» و آموزش سربازان و بسیجیان بود.
فرماندهای که سرباز را در اوج نیاز به نیرو در زمان جنگ تحمیلی ترخیص میکرد تا دل همسرش را به دست بیاورد.
رضا وحید در کتاب «خوابهای زنگدار» رزمندهای را روایت میکند که در هر مسئولیتی که پذیرفت درخشید و سرانجام در عملیات کربلای 4 در جزیره «بوارین» به شهادت رسید.
کتاب «خوابهای زنگدار» به قلم رضا وحید در 352 صفحه و با قیمت 140هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد و روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای تهیه کتاب میتوانند به کتابفروشیهای سراسر کشور و یا سایت انتشارات کتاب جمکران کتاب به آدرس www.ketabejamkaran.ir مراجعه کنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: روزهای آموزش که تمام شد، نوبت پذیرش اکبر شد، اما بعد از آموزش گفتند: «چند روز برو مرخصی و شنبه بیا سپاه.»
وقتی بعد از دو سه روز آمد سپاه، دید خبری نیست. هر روز میآمد و تا ظهر در آسایشگاه مینشست؛ ولی کسی کاری به او نمیسپرد. دیگر خسته شده بود. یک روز آمد آسایشگاه و دید تعدادی نیرو آمد. پرسید: «خبریه؟!» گفتند: «قراره توی میدون آستانه رژه بریم.»
تعدادی کلت و کلاش تاشو بود که بچهها سرش دعوا داشتند. یک تیربار هم کناری افتاده بود؛ ولی کسی به آن محل نمیگذاشت. شیخ اکبر تیربار را برداشت و روی کولش گذاشت و دو سه ردیف نوار فشنگش را دور کمرش بست و آماده شد برای رژه.
وقتی با آن تیربار سنگین جلوی فرمانده آن وقت سپاه، مرحوم حجتالاسلام «ایرانی» رژه رفت، از اکبر خوشش آمد و مشخصاتش را از بچهها گرفت.
انتهای پیام