مصطفی چمران در سال 1311 در تهران متولد شد وبعد از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ التحصیل شد. وی در سال 1337 پس از یک سال تدریس در دانشگاه تهران با استفاده از بورس تحصيلی شاگردان ممتاز به آمريكا اعزام شد و پس از تحقيقات علمی و ممتازترين درجه علمی موفق به اخذ دكترای الكترونيك و فيزيك پلاسما گرديد.
وی در دوران اقامتش در آنجا، با همکاری بعضی از دانشجویان مسلمان دیگر، انجمن اسلامی دانشجویان امریکا را پایه ریزی کردند و به فعالیت پرداخت و به همین دلیل نیز بورس تحصیلی وی از سوی رژیم ستم شاهی قطع شد.
چمران در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به نهضت امام خمینی ملحق شد سپس به مصر رفته و دوره آموزشی جنگهای چریکی ديد و آنگاه مسئوليت تعلیم نیروهای مبارز چریکی ایرانی به عهده وی گذاشته شد. وی سپس به لبنان رفته، سازمان مبارز«امل» را بارویکرد اسلامی، بنیان نهاد و به صورت سازماندهی شده، به مبارزه با رژیم غاصب اسرائيل پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب، وی بعد از ۲۳ سال هجرت، به وطن بازگشت و اولین گروههای پاسدار انقلاب را آموزش داد. سپس شغل معاونت نخست وزیر در امور انقلاب به وی سپرده شد و اندکی بعد برای ختم غائله کردستان و شکست محاصره پاوه به آنجا عازم شد. آنگاه از سوی امام به وزارت دفاع منصوب شد وی در اولین انتخابات مجلس شرکت کرد و بخ عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد. با شروع جنگ تحمیلی آن شهید عزیز ستاد جنگهای نامنظم و واحد مهندسی آنرا برای دفاع دربرابر تهاجم دشمن، تشکیل داد و به مجاهدت در این حوزه پرداخت.
درهنگام دفاع چریکی در برابر یورش رژیم بعث صدام به سوسنگرد وی از ناحیه پای چپ مجروح و به بیمارستان اهواز منتقل شد در همان حالت مجروحیت و دوران درمان در بیمارستان، امور جنگ را دنبال كرد. آن مجروح جنگ، بعد از کمی بهبودی، تاب ماندن نداشته و با چوب در زیربغل، عازم منطقه نبرد در هویزه شد. اندکی بعد عازم دیدار امام شده و گزارش وضعیت جبههها را ارائه داد و مجددا عازم جنوب و منطقه دهلاویه شد و درحین فرماندهی نیروهای مدافع، در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، ترکش به وی اصابت کرده و مجروح شد و درطول مسیر انتقال به بیمارستان، به آرزویش يعنی به شهادت دست يافت.
در محل شهادت شهید چمران در دهلاویه، بنای یادبود و یادمان دفاع مقدس ساخته شده است، که همه ساله جمعیت زیادی از کاروانهای راهیان نور، از آن بازدیدکرده، ضمن آشنایی با وضعیت دفاع مقدس و شهید چمران، از آن شهید عزیز تکریم میشود.
سجایای اخلاق فردی و اجتماعی شهید والامقام بسیار است ولی موارد زیر را بهعنوان ویژگیهای بارز وی میتوان برشمرد؛ ایمان قوی وارتباط باخالق خود، ادب و حسن خلق، دوری از تظاهر و ریا، دانش و مهارت بالا و تلاش برای آموزش متعهدانه به نیروها، شناخت زمان و محیط خود و انتخاب ضرورتهای زمانه و عمل کردن بدان، شجاعت در دوران مبارزه و جهاد، تلاش برای اسلامی کردن محیط کاری خود، بی اهمیت بودن امور دنیوی، ازجمله پست و مقام نزد وی، و بسیاری از سجایای اخلاقی دیگر.
در تقویم کشور ۳۱ خرداد به نام روز ملی بسیج اساتید نامگذاری شده است و هر ساله مراسم مختلفی در سالروز شهادت آن استاد بسیجی شهید درسراسرکشور، توسط سازمان بسیج اساتید برگزار میشود. البته امسال به لحاظ شيوع ويروس کرونا، وضعیت دیگری به خود گرفته است و شرایط زمان حاضر از اهمیت خاصی برخوردار است، که میبایستی مورد توجه اساتید و مسولین دانشگاهها قرار گیرد.
در آییننامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره اهداف و وظایف بسیج اساتید، راهکارها و نکات سودمندی مندرج گردیده که به مواردی از آنها اشاره میشود:
پیگیری تحقق رهنمودها و تدابیر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در دانشگاهها، بسط فرهنگ و تفکر بسیجی در هیأتهای علمی دانشگاهها، دفاع از ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی، کمک به ایجاد زمینه مناسب برای تلاشهای علمی و پژوهشی، ارتقای اندیشه و توسعه خدمت به کشور از مجاری دانشگاهها، کمک به ارتقای معرفت و آگاهی دینی و تحقق وحدت حوزه و دانشگاه، مشارکت در انجام تحقیقات مورد نیاز کشور از طریق برقراری ارتباط و همکاری با سازمانها و نهادهای دولتی، خصوصی و دانشگاهی.
آفتهایی که درجاهای دیگر وجود دارد و متاسفانه به مراسم بسیج اساتید نیز کشیده است: مسئولين دولتی در این مراسم سخنرانی کرده و یا پیام داده و در سایت دانشگاه یادداشت نکوداشت درج میکنند، درحالیکه اقدام عملی در خصوص تعمیم فرهنگ شهید چمران در زیرمجموعهشان مشاهده نمیشود. روسای برخی دانشگاهها بهمناسبت این روز، پیام نکوداشت میدهند، درحالیکه بایستی بگویند چکار کردهاند و چه برنامههایی برای ارتقا این حوزه داشته و یا در برنامه کاری خود دارند. از عناوین زیبا و بیمحتوایی چون آيين بزرگداشت شهید چمران استفاده میشود ولی درخصوص اهداف و رویه آن شهید، حتی درخود آن مراسم، اقدام عملی مشاهده نمیشود. رسانههايی مشاهده میشود که یک عکاس میفرستند و رسالت خود را فقط انتشار چند تصویر از مراسم میدانند، بدون اینکه از محتوای آن مراسم سخنی منتقل کرده باشند. برخی اساتید متعهد وعامل نیز، مطالب بسیار پرمحتوا و ارزشی و کاربردی بیان میکنند ولی پژواک آن در بخشهای ذیربط موثر واقع نمیشود که لازم است توسط مسئولين دلسوز ذیربط مورد توجه ویژه و چارهاندیشی شود.
دانشگاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر رشد کمی و کیفی ساختمان وتجهیزاتشان، به برکت و نعمت جمهوری اسلامی شاهد اتفاقات مبارکی بوده است، پاکسازی کتابهای زاید، اضافه شدن دروس اسلامی عمومی و تخصصی، ترجمه کتب مفید، تالیف و تدوین کتب غنی، ایجاد گرایشهای اسلامی در برخی رشتهها، ایجاد نمازخانه در دانشکدهها، راهاندازی اردوهای فرهنگی، اجرای مراسم مذهبی، بوده است. به عبارتی اگر تحولات فوق را کنار بگذاريم، اغلب روسای دانشگاهها و دانشگاهها و اساتید، آورده چندانی در تحول دانشگاه نداشته و ندارند. و نمره آنان به شدت منفی است و عجیب اینکه علیرغم بلندمدت بودن مسئوليت بسیاری از آنان و فرصت سوزیهایشان و حتی خسارت محتوایی زدنشان در ضعف علمی و ضعف هویت اسلامی و بومی در رشتههای تخصصی زیرمجموعهشان، خود منتقد ظهور و بروز آن در جامعه هستند و به وضع موجود انتقاد دارند، در حالیکه متهم ردیف اول، خود این اساتید و مسئولين دانشگاهها و دانشکدهها هستند. به عنوان مثال، فردی ۲۳ سال رئيس دانشگاه شهید بهشتی بوده، و غیر ازدستاوردهایی که انقلاب به همراه آورده، هیچ ارتقای کیفی در دانشگاه تحت مسئولیت خود به وجود نیاورده، بلکه اکنون منتقد وضع نابسامانیهای فعلی کشور است. مثلا در حوزههای معماری و شهرسازی، در بسیاری از دانشکدهها، نه تنها از هویت غنی معماری و شهرسازی با هویت اسلامی، به جز دو سه درس که فقط به پوسته کالبد و نه محتوای آن میپردازد، چیزی آموزش داده نمیشود.
متاسفانه در بسیاری از دانشکدهها، سبک غربی و یا سبکهای بیریشه، که فقط ظاهر آن زیبا و مدرن ولی فاقد هویت بوده، و حتی با فرهنگ و اقلیم بومی ناسازگار است، به دانشجویان آموزش داده میشود و این مساله به شدت جای تاسف دارد و متاسفانه اغلب این حوزههای تخصصی با مشکل متولی مواجه هستند. لذا میتوان گفت تحول اساسی در محیط دانشگاه و نیز تحول عمیق و غنی، آنطور که شایسته جمهوری اسلامي باشد، در محتوای دورهها، در تالیف منابع غنی با هویت اسلامی و بومی صورت نگرفته است.
از دیگر نشانگرهای آن سیمای عمومی محیط دانشگاه و فارغ التحصیلان آن و پایان نامهها و نیز محصولاتشان در بازار کار دربخش دولتی و خصوصی است. در حالیکه از دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، انتظار انسانسازی و پرورش فارغ التحصيلانی توانمند ومتعهد است. معالاسف در بسیاری از موارد، مشاهده میشود، دانشجویان آخر تحصیل نسبت به ورود به دانشگاه، تنزیل اخلاقیات و تعهد در خدمت به موطن خود دارند. به جز اساتیدی که براساس تعهد و روحیه انقلابی خود، تلاش میکنند، مسئولين آموزش عالی کشور توضیح دهند چرا استاد تراز انقلاب اسلامی پرورش ندادهاند و این حوزهها، چه زمانی سامان خواهد گرفت.
با افزایش تعداد و ظرفیت چند برابری جذب دانشجو، اعضای هيئت علمی نیز افزایش چند برابری یافته است، ولی رسالت عمومی اساتید هنوز متحول نشده و همپای اهداف انقلاب اسلامی و به خصوص انقلاب فرهنگی و سند تحول دانشگاهها ارتقا نیافته است و نیاز به اهتمام یکایک اساتید، به خصوص اساتید بسیجی و به ویژه مسئولين دانشگاهها و مسئولين وزارتهای علوم و بهداشت است.
همچنین اساتید بسیجی، به عنوان سفیران فرهنگی انقلاب در برابر تهاجم فرهنگی دشمن به خصوص در دانشگاهها هستند و باید همواره، ضمن رصد تهدیدات، تذکرات و راهنمایی و راهکارهای لازم را ارائه کرده و مسئولين مربوطه نیز اهتمام ورزند.
اساتید در رشتههای تخصصی خود میتوانند و ضرورت دارد تا تحولی اساسی در رشته دانشگاهی خود بهوجود بیاورند به خصوص، ارتقاء هویت اسلامی و بومی، تامین اهداف انقلاب اسلامی را در منابع رشته تحصیلی و کاربرد آن در تامین نیاز جامعه، جزو اهداف اصلی برنامه کاری خویش قرار دهند.
تحقیق و پژوهش، به خصوص در پروژه تحقیقی دانشجویان دروس کلاس، پایان نامههای دانشجویان، ترجمه کتابهای غنی، تالیف و تدوین کتابهایی که بتوانند منبع غنی رشته واقع شوند، انبوه نشریاتی که مجوز انتشار گرفته و مقالاتی که مورد پذیرش قرار میگیرند، نیازهای پژوهشی صنعت، سازمانها و جامعه را تامین كنند و پرهیز از کارهایی که بعضاً به جز قفسههای کتابخانه دانشکده، هیچ کاربرد دیگری ندارد را مدنظر قرار دهند و دانشکدهها و نیز وزارت خانههای علوم و بهداشت بایستی اهتمام ویژهای داشته باشند که رویکرد غالب چنین باشد و حمایتهای مادی و معنوی را از آن داشته باشند.
يادداشت از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی، پژوهشگر و عضو بسیج اساتید
انتهای پیام