نگرانی از صادرات خاک ایران را همه حس کردهایم و پاسخهای مسئولان را شنیدهایم اینکه هر کدام به چه شکل با آن روبه رو شویم نیز خود به این پارادایم افزوده میشود؛ در قامت یک گردشگر دغدغه سرزمینی داشته باشیم و از داشتهها و میراث خود محافظت کنیم یا در هیجان یک مسافر به جمعآوری خاک و بلورهای رنگین جزیره هرمز بپردازیم، ساحلهای نقره فام جزیره هنگام را سوغات ببریم یا از حس خوب مردم جنوب برای همشهریان خود بازگو کنیم و با رونق دادن به گردشگری شهرهایشان، سختی گرمای طاقتفرسای تابستان را برایشان تلطیف کنیم، در لباس مهمان به فرهنگشان احترام بگذاریم و یا ناهنجاریهای پوشش و رفتارهای نامأنوس جدید خود را به شهرشان تزریق کنیم! تصمیم با ماست و آینده نه چندان دور همه را قضاوت میکند، اما دغدغه سرزمینی و موضوع خاک را همچنان باید به مسئولان عرضه کرد و منتظر پاسخ ماند.
اما چه کسی حقیقت را میگوید آیا خاک ایران در حال قاچاق یا صادر شدن به کشورهای منطقه است؟
محمد الموتی، فعال محیط زیست و دبیر شبکه سازمانهای غیر دولتی ملی محیط زیست و منابع طبیعی در گفتوگو با ایکنا؛ در پاسخ به این سؤال که آیا خاک ایران به راستی صادر یا قاچاق میشود؟ گفت: آقای کلانتری رئیس سازمان محیط زیست مطرح کردهاند که صرفاً مجوز صدور سنگهای معدنی صادرشده و قاچاق خاک واقعیت ندارد اما میتوان عنوان سنگ معدنی و عناصر معدنی را به تمام ذراتی که در کشور وجود دارد اطلاق کرد.
دچار یک مشکل قانونی و یک سوء برداشت و سوء تعبیر از مفهوم خاک هستیم
وی تشریح کرد: ما دچار یک مشکل قانونی و یک سوء برداشت و سوء تعبیر از مفهوم خاک هستیم و از آنجایی که تعریف مشخصی از خاک در قانون مطرح نشده میتوان برای صادرات هر قسمتی از خاک این سرزمین مجوز صدور سنگ معدنی و خاک معدنی گرفت و خاک را به عنوان عنصر معدنی در چارچوب قانون صادر کرد.
این فعال محیط زیست با تأکید بر وجود ضعف قانونی در این بخش، گفت: باید تفاوتهای خاک و سنگهای معدنی در قانون به روشنی مطرح و مشخص شود چه بخشی را میتوان و چه قسمتی را نباید صادر کرد. خاک ماده ارزشمندی است و هر قسمت از خاک هر منطقه قابلیتهای ارزشمند خود را دارد.
هنوز مستنداتی مبنی بر صدور خاک ندیدهام
وی با اشاره به اینکه هنوز گزارش NGO یی مشخص و بر اساس مستندات عینی از فعالان محیط زیست منطقه جنوب کشور ندیده است که اثبات کند خاک این منطقه صادر میشود، گفت: اما این ظن قوی وجوددارد که این اتفاق در حال رخ دادن است و وقتی این مسئله اینگونه تعبیر میشود که مواد معدنی صادر میشود، پس باید جهت فشارمان را بر حوزه اصلاح قوانین ببریم و فشار اجتماعی به اصلاح قانون در این زمینه وارد کنیم تا قانون به طور مشخص و طی یک فوریت مشخص کند که چه موادی را نباید از ایران صادر کرد.
دبیر شبکه سازمانهای غیر دولتی ملی محیط زیست و منابع طبیعی در واکنش به این مسئله که خود مردم ایران هم در بسیاری از مناطق خاکهای رنگی، سنگهای ساحلی یا سایر مواد متعلق به محیط زیست خاص یک منطقه را کیسه کیسه برداشته و با خود میبرند و موجب وارد شدن صدمه به محیط زیست خاص بسیاری از مناطق از جمله جزایز جنوب کشور شدهاند، گفت: وظیفه NGO ها در سه محور مطالبهگری، حساسسازی و آموزش است که مطالبهگری را سازمانهای مردم نهاد در حوزههای مختلف تقریباً انجام میدهند.
الموتی ادامه داد: حساسسازی و آموزش مسائلی است که باید بیشتر بر روی آنها کار کنیم. تقریباً هزار سازمان مردم نهاد محیط زیستی در ایران وجود دارد که آموزش و حساسسازی مردم در حال تبدیل شدن به فعالیت عمده این سازمانها است اما هنوز کار زیادی باقی مانده و فقط قدمهای ابتدایی را برداشتهایم. باید به مرحلهای برسیم که فرهنگ حفاظت از محیط زیست و توجه به منابع حیاتی کشور در تمام شئون زندگی مردم جاری شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا شبکههای اجتماعی قوی و متصل به هم توسط طرفداران محیط زیست برای رصد، شناسایی و اعلام مشکلات زیست محیطی و یافتن راه حلهای مشکلات ایجاد شدهاست؟ گفت: در چند سال اخیر با تقویت زیرساختهای ارتباطی این زمینه فراهمشده که مسائل زیست محیطی در شبکههای اجتماعی نمود بیشتری داشته باشد. البته از سال 78 بین سازمانهای غیر دولتی محیط زیست و منابع طبیعی سراسر کشور شبکه محیط زیست و منابع طبیعی ایجادشد تا بتوان مشکلات و راه حلها را به راحتی در قالب این شبکه به اشتراک گذاشت.
تعداد NGOهای محیط زیست در ایران بسیار کم است
الموتی ارتباط با جوامع محلی را رکن اساسی کار فعالان محیط زیستی دانست و گفت: باید بپذیریم که در کشوری با 80 میلیون جمعیت نزدیک به هزار سازمان مردم نهاد و NGO در حوزه محیط زیست عدد بسیار کمی است در حالی که مثلاً در هند بیش از دو میلیونNGO در حال فعالیت هستند، یعنی سرانه داشتن سازمان مردم نهاد در ایران بسیار پایین است.
وی از اتفاقات بسیار مثبت در پی تلاشهای فعالان محیط زیست در ایران نیز سخن گفت و اظهار کرد: در سالهای گذشته بحث صدور مجوز به اراضی که تبدیل به باغ شده بودند مطرح و تلاش میشد این تخلف قانونی به قانون تبدیل شود که فعالیت سازمانهای مردم نهاد، بیانیههایی که صادر کردند و تماسهایی که با نمایندگان مردم در مجلس گرفتند باعث شد این مسئله به قانون تبدیل نشود. همچنین انتقال آب دریای خزر با مخالفت NGO های شمال کشور مواجه و بعد هم سایر NGO ها به این مخالفت پیوستند و موجب شد این اقدام در بودجه سال جاری مطرح نشود و اما امسال با فشار رئیس جمهور در حال پیشرفت است.
الموتی درخشانترین فعالیت سازمانهای محیط زیستی در ایران را فعالیت در محیطهای محلی، ارتباط با مردم محلی و احیای محیط زیست مناطق مختلف عنوان کرد و گفت: اعضای سازمانهای مردم نهاد با حضور در مناطق محلی و آموزش و همراهسازی مردم محلی توانستند تعدادی از تالابها را احیا کنند، حریم رودخانهها را منظم و حق آبههای پایین دست تأمین کنند.
آمایش محیط زیستی سرزمینمان را بنویسیم
وی در پاسخ به این سؤال که مهمترین مشکل محیط زیستی کشور چیست؟ گفت: اولین چیزی که باید به عنوان نقطه بنیادی تمام مسائل زیست محیطی از مسئولان بخواهیم این است که به سرعت سند آمایش محیط زیست کشور با نگاه به دوره بلند مدت آینده و نسلهای آتی را تهیه کنند.
بخش بزرگی از ظرفیتهای زیستیمان را از دست دادهایم
این فعال محیط زیست ادامه داد: این تلاشی است که از قبل از انقلاب شروع شده بود اما هیچگاه این آمایش برای ایران نوشته نشد. بنابراین تمام تصمیم گیریهای ما در تمام دورهها به نگاه منطقهای، بهرهبرداری صرف و خام فروشی صورت گرفته و این نگاه آسیبی به کشور زده که اکنون میبینیم بخش بزرگی از ظرفیتهای زیستیمان را از دست دادهایم.
فرونشست در تهران 100 برابر استاندارد جهانی است
وی هشدار داد: وقتی بیش از 100 درصد منابع آب تجدید پذیر را مصرف میکنیم با فرونشست زمین مواجه میشویم. اکنون این فرونشست در تهران 100 برابر استاندارد جهانی است؛ ممکن است روزی بتوانیم آب را به هر صورتی حتی با خرید از سایر کشورها تأمین کنیم ولی وقتی خاک را از دست بدهیم حیات سرزمینی و جای زندگی را از دست دادهایم و مردم مجبور میشوند از تمام اراضی و عرصههایی که خاک را از دست دادهاند مهاجرت کنند و آن زمان است که با مسائل بزرگ اجتماعی به دلیل همین تخریبهای زیست محیطی مواجه خواهیم شد.
الموتی در پایان گفت: چون آمایش وجود ندارد، اقدامات هم عاقبت اندیشی نمیشود. با پیشبینیهایی که برای 50 تا 100 سال آینده برای منطقه از لحاظ اقلیمی صورتگرفته سرزمین ایران با مشکلات عدیدهای ناشی از تخریب سرزمین و مهاجرتهای گسترده موتجه خواهد شد.
انتهای پیام