کسانی که از نمایشگاه قرآن امسال بازدید کردند، به خاطر دارند که یکی از بخشهای جذاب این نمایشگاه، طرح تحلیل روانشناسی نقاشی کودکان با رویکردی قرآنی و دینی بود. ایدهای نو که در صورت پیگیری میتواند زمینهساز تربیت دینی کودکان براساس روانشناسی رشد باشد. از این رو هفته گذشته، به مناسبت روز جهانی کودک با مریم قاسماحمد، مدیر بخش آموزش و پژوهش نمایشگاه بیست و هفتم قرآن و مجری این طرح در خبرگزاری ایکنا به گفتوگو نشستیم. قاسماحمد که در مقطع دکترای علوم قرآن تحصیل کرده، در حال حاضر مسئولیت معاونت برنامهریزی و آموزش معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد را نیز بر عهده دارد. این گفتوگو را از نظر میگذرانیم:
ایکنا ــ تحلیل روانشناسی نقاشی کودکان در نمایشگاه قرآن با چه هدف پژوهشی انجام شد؟
من فکر میکنم قبل از هر چیز باید از دقت و توجه شما به این موضوع و اهمیت آن تشکر کنم. امسال در نمایشگاه قرآن برنامهای با عنوان «آموزش و تحلیل مفهومسازی قرآنی کودکان براساس روانشناسی رشد»، ذیل کمیته آموزش و پژوهش نمایشگاه اجرا شد. در این بخش، از کودکان درخواست میکردیم که نقاشی بکشند، سپس آن را برای خانوادههایشان تحلیل میکردیم، البته تحلیلهای دقیقتر بعد از نمایشگاه انجام شد که نتایج آن هنوز منتشر نشده است. اگر بخواهم به سابقه این کار اشاره کنم باید بگویم این ایده حاصل یک کار پژوهشی بود که از چند سال پیش آغاز کرده و به این نتیجه رسیده بودم که ارائه آموزههای قرآنی برای کودکان باید با رویکرد میانرشتهای دنبال شود.
معتقدم آموزههای دینی برای کودکان باید از دو حیث بررسی جدی شود. اول اینکه درک دینی در کودکان و ویژگیهای مربوط به آنها باید در ارائه آموزههای قرآنی مورد اهتمام جدی قرار گیرد و مشخص شود که این تفکر در سنین مختلف رشد بر چه پایههایی استوار است و محدوده تواناییهای کودک در فهم مسایل دینی چگونه است تا متناسب با همان تواناییها به ارائه آموزههای دینی برای او همت گمارد. دوم اینکه باید به صحت متون و دور بودن آنها از روایات جعلی و اسرائیلیات توجه کرد. زیرا قصص قرآنی و به طور خاص داستانهای انبیای الهی، مانند بسیاری از منابع تاریخی و تفسیری آکنده از اسرائیلیات و روایتهای کتب عهدین و منقولات تحریفی شده است و ناگزیریم متون و منابع کودکان را از این حیث مورد بازنگری جدی قرار دهیم.
انجام این طرح نیز در حقیقت تلاش برای آگاهیبخشی به خانوادهها از از این دو منظر بود. طی حدود 12 شب در نمایشگاه قرآن، دو هزار و 500 خانواده به این بخش مراجعه کردند. اگر هر خانواده به طور متوسط دو فرزند هم داشته باشد فکر میکنم چیزی حدود پنج هزار نقاشی را شاهد بودیم. به تدریج با مراجعه خانوادهها و آگاهی آنها از طرح شاهد استقبال چشمگیری شدیم. از این جهت امیدوارم این طرح در سال آینده بتواند در ارائه آموزههای صحیح به خانوادهها نقش بسیار مؤثرتری را ایفا کند.
هدف اصلی در این بخش، این بود که بتوانیم از نقاشیهای مفهومی کودکان که اتفاقاً عمدتاً از خانوادههای مذهبی هم بودند، نوع نگرش آنان به آموزههای قرآنی و مفاهیم دینی را مورد تحلیل قرار دهیم. این تحلیل نیز از این جهت برای مهم خواهد بود که میتواند خلأهای موجود در تربیت دینی کودکان را نشان و تجاربی را در اختیار دستاندرکاران آموزش قرآن برای کودکان قرار دهد.
ایکنا ــ بازه سنی کودکانی که به این بخش مراجعه میکردند، چقدر بود و چه نقاشیهایی میکشیدند؟
درک دینی در کودکان و ویژگیهای مربوط به آنها باید در ارائه آموزههای قرآنی مورد اهتمام جدی قرار گیرد و مشخص شود که این تفکر در سنین مختلف رشد بر چه پایههایی استوار است
بچههایی که مراجعه میکردند، به دو گروه تقسیم میشدند. کودکان پنج تا هفت سال و هشت تا 10 سال. گروه اول غالباً درکی از مفاهیم دینی نداشتند لذا بیشتر از آنها خواسته میشد مفهوم خانواده را نقاشی کنند، مثلاً پدر و مادر و خانواده خود را روی کاغذ بکشند. وقتی آنها مفهوم خانواده را میکشیدند، روانشناسان در این غرفه حضور داشتند و برای خانوادهها به صورت مجزا تحلیل روانشناسی و دینی نقاشیها را ارائه میدادند. گاهی مواردی در نقاشیها وجود داشت که کارشناس مذهبی یا روانشناس مجبور میشد با در نظر گرفتن ظرافتهای خاصی آن را برای پدر و مادرها توضیح دهد، پدر و مادرها هم غالبا علاقهمند بودند که نکات مفهومیای را که در نقاشی فرزندانشان تحلیل میشد، بدانند.
رده بعدی که بچههای هشت تا 10 ساله بودند، درک بیشتری از مطالب دینی داشتند. لذا علاوه بر اینکه از آنها میخواستیم درباره خانواده خود نقاشی بکشند، درخواست میکردیم درباره یک مفهوم دینی یا قصه یک پیامبر الهی نقاشی بکشند. مثلاً از آنها میخواستیم درباره این نقاشی بکشند که اگر کار بد یا خوبی مرتکب شوند چه اتفاقی برایشان میافتد. در این بخش، تیمی متشکل از چندین کارشناس روانشناسی، قرآنی - روایی و هنری داشتیم.
ایکنا ــ تحلیل روانشناسی از نقاشی کودکان چه نتایجی برای شما داشت؟
نقاشیها پیامهای مختلفی داشت، خیلی نمیتوانم قبل از انتشار کتاب، توضیح مبسوطی ارائه دهم اما به اختصار میتوانم بگویم که ما از این طرح که در نمایشگاه انجام شد به چند نتیجه مهم رسیدیم و چند خلأ را در حوزه تربیت دینی کودک شناسایی کردیم. یکی از خلأها این است که داستانهای قرآنی برای کودکان براساس روانشناسی رشد نوشته نمیشود. یک مجموعه داستان را نمیتوانیم نام ببریم که داستانهای قرآنی را براساس ردهبندی سنی عرضه کرده باشد. لذا معتقدم باید بازنگری کنیم و مجموعه داستانهای قرآنی و متناسب با روانشناسی رشد برای کودکان بازنویسی شود.
داستانهای قرآنی برای کودکان براساس روانشناسی رشد نوشته نمیشود. یک مجموعه داستان را نمیتوانیم نام ببریم که داستانهای قرآنی را براساس ردهبندی سنی عرضه کرده باشد
البته این را هم بگویم که متأسفانه در جامعه به مسئله ردهبندی سنی کودکان در ارائه آموزهها توجه جدی نداشتهایم و حتی فیلمها و انیمیشنهایی که تولید میشوند، اهمیت چندانی به این مسئله ندادهاند. چنان که اگر فردی بخواهد با کودک خودش به سالن سینما برود نمیداند کدام فیلم را میتواند با کودکش به نظاره بنشیند. آیا اساساً تولید فیلمی برای کودکان داریم؟ اگر تولید شده است، آیا مؤلفههای روانشناسی در آن لحاظ شده است یا خیر؟ اینها سؤالاتی جدی است.
در خصوص داستانهای قرآنی برای کودکان مشکل جدیتر است، زیرا علاوه بر اینکه باید متناسب با روانشناسی رشد باشد، اجازه نداریم در داستانی که برای کودکان روایت میکنیم هر روایت ناموثقی را که ممکن است با آموزههای حقیقی قرآن و تعالیم ائمه در تضاد باشد برای کودکان نقل کنیم و موجب آشفتگی ذهن و درک آنها در آینده باشیم.
از دیگر دستاوردهای این طرح بحث این بود که خلأ ترجمه قرآن برای کودکان را بیشتر احساس کردیم، از آنجایی که نمیتوانیم همه آیات را برای هر رده سنی بیان کنیم، لازم است ترجمه قرآن برای کودکان و به صورت شاید حتی موردی و مفهومی باشد. این کار ضرورت ایجاد تیمی متشکل از تخصصهای روانشناسی، قرآنی، ادبی، عربی، هنری و... را دوچندان میسازد.
ایکنا ــ در بحث تربیت قرآنی بنظر میرسد عملکرد چشمگیری نداشتهایم، ولی نهادهای مدعی و متولی، زیاد داشته باشیم. بنظر شما اگر بخواهیم بحث قرآنی کودک را جدیتر بگیریم کدام نهادها باید جدیتر پای کار بیایند؟
از آنجایی که نمیتوانیم همه آیات را برای هر رده سنی بیان کنیم، لازم است ترجمه قرآن برای کودکان و به صورت شاید حتی موردی و مفهومی باشد. این کار ضرورت ایجاد تیمی متشکل از تخصصهای روانشناسی، قرآنی، ادبی، عربی، هنری و... را دو چندان میسازد
همه ما باید وظایف خود را انجام دهیم و نمیتوانیم بگوییم نقش کدام نهاد پررنگتر است اما مسئلهای که در حوزه آموزشهای قرآنی باید به آن حتماً توجه شود بحث مسبوق بودن پژوهش بر آموزش است، قبل از اینکه اثر آموزشی مذهبی را برای کودکان تولید کنیم و به آنها ارائه دهیم، باید پژوهشهای لازم را انجام داده باشیم. در حوزه کودک ناگزیر هستیم که یک بار دیگر بازنگری کنیم و پژوهشهای مورد نظر را نه با نگاه تکرشتهای بلکه با رویکرد میانرشتهای پیش ببریم. برای اینکه آموزش قرآنی برای کودکان داشته باشیم، ناگزیریم که الزامات روانشناسی را در نظر داشته باشیم،. ما نمیتوانیم یک آموزه قرآنی را صرف اینکه قرآنی است، بدون ردهبندی سنی و بدون توجه به روانشناسی رشد به کودکان ارائه کنیم. کودکان ردهبندیهای سنی دارند که هر کدام اقتضائات خودش را دارد. از لحاظ روانشناسی باید توجه کنیم در هر کدام از این دورهها چه نوع آموزههایی از قرآن را به اینها ارائه دهیم. به بحثهای زیباییشناسی و هنری و جذابیتهای بصری آثاری که برای کودکان تولید میکنیم حتماً باید توجه داشته باشیم.
خواهش من این است در این زمینه نگاه دقیقتری شکل گیرد و دستاندرکارانی که زحمات زیادی را متقبل شدهاند و در مجموعههای متعددی برای کودکان کار میکنند، پژوهش و نگاه چندرشتهای و بلندمدت را در دستور کار قرار دهند. فکر میکنم با این اقدام به دستاوردهای خوبی برسیم و تربیت دینی اثربخشتری را شاهد باشیم.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام
من به عنوان دانشجوی رشته روانشناسی از این گفتگوی زیبا که پایه علمی داشت بسیار لذت بردم.
امیدوارم این نگاه حداقل در نظام آموزش ابتدایی ما به صورت گسترده بسط و گسترش پیدا کند.