زیارت با چشم دل/ حاضرم پایش را روی چشمانم بگذارد
کد خبر: 3871995
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۳

زیارت با چشم دل/ حاضرم پایش را روی چشمانم بگذارد

گروه شهرستان‌ها ــ در یک روز زمستانی دقایقی را مهمان بانوی نابینایی از حافظان کل قرآن ساکن در روستای کیذور سبزوار می‌شوم که دارای ۲۰ شاگرد قرآنی است.

زیارت با چشم دل/ حاضرم پایش را روی چشمانم بگذارد

در یک روز زمستانی مهمان یکی از حافظان کل قرآن از روستای کیذور شهرستان سبزوار می‌شوم، حافظ قرآنی که با چشم دل به زیارت خانه خدا رفته و آنچه را که بقیه با چشم سر دیدند او با چشم دل آن را دیده است.

عصمت کاملی، روشندل روستای کیذور، متولد 1358 است که در حاشیه مراسم تقدیر از حافظان قرآن شهرستان سبزوار به همرا‌ه مادرش در سبزوار دقایقی را با او به گفت‌و‌گو می‌نشینم.

این حافظ کل قران در سن حدود 12 سالگی در حالی که دانش‌آموز پنجم ابتدایی بوده بینایی چشمانش را به دلیل بیماری به‌طور کلی از دست داده، از اینرو مادرش همیشه همراه او است.

کاملی بعد از نابینایی کامل با تشویق معلم مدرسه سابق و همراهی مادرش شروع به حفظ کلام الله مجید می‌کند. نبود امکانات از بزرگترین مشکلات در روستاست، اما دلسرد نمی‌شود و بعد از حفظ 20 جزء از قرآن مجید در مدت 6 سال برای پیشرفت و تکمیل حفظ قران عازم مؤسسه قرآنی بیت‌الحفاظ نرجس سبزوار می‌شود و ادامه حفظ قرآن را زیر نظر اساتید قرآنی در این مؤسسه قرآنی در مدت 2 سال علی‌رغم مشکلات رفت و آمد در حدود سال 91 به سرانجام می‌رساند.

کاملی در این رابطه به خبرنگار ایکنا از خراسان‌رضوی می‌گوید: نبود مدرسه برای نابینایان در روستا و عدم یادگیری خط بریل و همچنین نبود امکانات در روستایمان، یادگیری و حفظ قرآن را برایم مشکل کرده بود اما می‌دانستم حفظ کلام الله مجید دارای برکات زیادی است و با توکل بر خدا این راه را ادامه دادم.

فاطمه اکرمی، مادرش که در کنار او ایستاده ادامه می‌دهد: نابینایی او از یک طرف و پیگیری برای درمان و عمل‌هایی که روی چشم او انجام شد باعث شد در بعضی مواقع نتواند به صورت مستمر حفظ قرآن را ادامه دهد.

او که عاشق دخترش است با بیان اینکه عصمت دارای ذهن بسیار خوبی است و رتبه‌های زیادی در مسابقات قران شهرستانی و استانی از جمله رتبه اول مسابقات قرآن بهزیستی، رتبه اول مسابقات قرآن جهاد کشارزی و مقام‌هایی در مسابقات قرآن اوقاف و اداره ارشاد کسب کرده است، ادامه می‌دهد: برای رفتن به مسابقات کشوری باید دخترم به تنهایی به تهران و شهرستان‌های دیگر می‌رفت و چون همراهی نداشت؛ بنابراین نتوانست در مسابقات قرآن کشوری شرکت کند.

حاضرم پایش را روی چشمانم بگذارد

اکرمی در حالی که بیان می‌کند 6 فرزند دارم اما تنها این دخترم در خانه همیشه کمک من است و بقیه سر خانه و زندگی خودشان رفته‌اند، در پاسخ به سؤالم که چقدر از دخترت رضایت دارید، می‌گوید: حاضرم عصمت پایش را روی چشمانم بگذارد، او عصای دستم است اگر نباشد تمام کارهایم روی زمین می‌ماند.

مادر نگران فرزندش است و برای بعد از رفتنش از دنیا نمی‌داند چه اتفاقاتی برای دختری که خیلی دوستش دارد رخ خواهد داد، وقتی به سمت حافظ قرآن بر می‌گردم تا سؤال بعدی را بپرسم می‌بینم، آرام اشک‌های دخترش جاری شده و به احترام مادر مدتی سکوت می‌کند.

از خانم کاملی سؤال می‌کنم بزرگترین آرزوی زندگیت چیست، پاسخ می‌دهد: ظهور آقا امام زمان(عج) و موفقیت در راه قرآن و عمل به قرآن. اما مادرش ادامه می‌دهد؛ دوست دارد یک لپ تاپ داشته باشد تا بتواند فعالیت‌های قرآنی‌اش را در آن‌ها ثبت و برای آموزش به شاگردانش از آن استفاده کند.

وقتی به خانم کاملی می‌گویم از آرزوهایت داشتن لپ‌تاپ است؟ می‌خندد، اما مادر می‌گوید من برایش داشتن لپ‌تاب آرزو می‌کنم، چرا که به آن نیاز دارد و در خانه هیچ کامپیوتری نداریم.

زیارت خانه خدا با چشم دل

گفت‌و‌گویم را با این بانوی قرآنی از سفرهای زیارتی‌اش ادامه می‌دهم که به مکه و عتبات‌ عالیات رفته است. وقتی سؤال می‌کنم آیا از طرف اوقاف یا حج و زیارت به خاطر رتبه‌های قرانی رفتید؟ پاسخ می‌دهد نه. به همراه مادر و پدرم در حدود 10 سال قبل به سفر مکه و انجام اعمال حج عمره رفتیم و دو بار توفیق زیارت ائمه اطهار(ع) در عتبات‌ عالیات نصیبم شده است.

از او سؤال می‌کنم شما که نابینا هستید خانه خدا را چگونه دیدید؟ کمی مکث می‌کند و می‌گوید: با چشم دل، مردم با چشم سر به زیارت خانه خدا می‌روند اما من با چشم دل برای حج عمره رفتم و لذت وصف‌نشدنی داشت، انسان در آن لحظات از تمام غم و غصه‌های عالم رها می‌شود و قابل توصیف نیست.

نشر زکات علم

خانم کاملی از اساتید قرانی است که زحمات و رنج زیادی برای حافظ قرآن شدن در نبود امکانات در روستایش کشیده است و این روزها در همان زادگاهش و در همان منزلی که در آن ساکن است مشغول تدریس و آموزش قرآن شده و در حال نشر زکات علمش است. او ادامه می‌دهد: در حال حاضر بیش از 20 شاگرد قرآنی دارم.

مادرش با بیان اینکه بعضی از آن‌ها ماهیانه 10 هزار تومان برای یادگیری قرآن پرداخت می‌کنند، عنوان می‌کند: ما مبلغی درخواست نکردیم و این خود شاگردانش هستند که این مبلغ را برای آموزش و حفظ قرآن به دخترم پرداخت می‌کنند.

رتبه اول مسابقات بهزیستی خراسان رضوی با اشاره به اینکه از حدود دو سال قبل آموزش قرآن و حفظ آن را به‌صورت مداوم در منزل آغاز کردم، بیان می‌کند: در حال حاضر اکثر قرآن‌آموزان یک تا دو جزء از قرآن را حفظ هستند و در گذشته اکثر کلاس‌های آموزشی فقط در تابستان تشکیل می‌شد و بقیه ایام به مادرم کمک می‌کردم.

او که این روزها پدرش در سن پیری قرار گرفته و با عصا در حال راه رفتن است، در رابطه با نحوه حفظ قرآنش بیان می‌کند: با از دست دادن بینایی چشمانم ادامه تحصیل برایم غیرممکن بود و ابتدا حفظ قرآن را با لوح فشرده در روستا آغاز کردم و در مدت هشت سال حفظ کل قرآن مجید را در سبزوار تکمیل کردم و در حال حاضر روزانه با تلاوت دو تا چهار جزء از کلام‌الله مجید محفوظات قرآنی‌ام را مرور می‌کنم.

وقتی به ساعت نگاه می‌کنم نزدیک اذان ظهر است و آن‌ها باید به مینی بوس روستایشان در جنوب سبزوار برسند، با تشکر از اینکه وقتشان را به این گفت‌وگو اختصاص داده‌اند تا میدان رسالت (فلکه شیرها) سبزوار با آن‌ها همراه می‌شوم و وقتی در حال پیاده شدن از ماشین هستند، خداحافظی می‌کنم؛ اما مادرش بعد از تشکر با اشاره به مسجد زینبه در گوشه میدان می‌گوید؛ نزدیک اذان ظهر است در این مسجد نماز می‌خوانیم و بعد حرکت خواهیم کرد.

عصمت کاملی یکی از بی‌شمار حافظان قرآنی است که در بی‌توجهی و بی‌مهری مسئولان قرآنی قرار گرفته است و گاهی اوقات با دادن هدایای جزئی که گاهی حتی به اندازه کرایه راه آنان نیز نیست قصد دارند آن‌ها به فراموشی سپرده نشوند. اما سؤال اساسی این هست آیا مسئولان کشور به وظیفه خودش همانطور که حضرت علی(ع) برای حافظان قرآن سهمی از بیت‌المال (200 دینار) قرار داده بودند که ماهیانه به آن‌ها پرداخت می‌شد، حقوقی اختصاص داده شده است؟ اگر هست به چه کسانی داده می‌شود و اگر نیست چرا حافظان، به‌ویژه حافظان نابینای قرآن مورد بی‌مهری و بی‌توجهی واقع شده‌اند؟

آیا با توجه به آیه 32 سوره حج «وَمَنْ یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ‌»، حفظ و ترویج علوم قرآنی از بهترین کارها به‌ویژه در روستاها برای گرامی داشت و زنده نگه داشتن شعائر اسلامی برای تقوی قلب‌ها نیست؟ و آیا وقت آن نرسیده است حافظان قرآن به‌درستی مورد حمایت واقع شوند؟

علی اکبر ملکی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی

انتهای پیام
captcha