نیازمند همت مضاعف در زمینه علوم الهی و انسانی هستیم/ جدایی علم و دین از حکمت و آسیب به انسان
کد خبر: 3873766
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۹
غلامرضا اعوانی:

نیازمند همت مضاعف در زمینه علوم الهی و انسانی هستیم/ جدایی علم و دین از حکمت و آسیب به انسان

گروه معارف _ استاد غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه با بیان اینکه امروز، دین و علم از حکمت جدا می‌‌شود، گفت: جدا شدن دین، علم و فلسفه از مقاصد الهی خود، به انسان لطمه می‌زند. جوانان ما امروز در تکنولوژی به جایگاه خوبی رسیده‌اند، اما در زمینه علوم الهی و انسانی هم باید همت مضاعفی داشته باشند.

نیازمند همت مضاعف در زمینه علوم الهی و انسانی هستیم/ جدایی علم و دین از حکمت و آسیب به انسان

به گزارش ایکنا از خوزستان، نشست حکمت و قلم شب گذشته ۳ بهمن ماه با حضور استاد غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه و حکمت در نمایشگاه کتاب خوزستان برگزار شد.

اعوانی در آغاز این نشست گفت: آگاهی چیزی است که پایان ندارد. هر چه انسان بر آگاهی خویش بیشتر بیافزاید قدر و منزلت او بیشتر می‌شود به تعبیر ارسطو انسان همان است که می‌داند و دیگر هیچ. انسان تنها موجودی است که می‌تواند آگاهی خود را افزایش دهد. خداوند به حضرت رسول(ص) می فرماید: قل رب زدنی علما. حضرت رسول با آن مقامی که داشته‌اند، دعایی می‌کند: خدایا علم مرا بیفزا.

وی درباره علت انتخاب عنوان حکمت و قلم برای این نشست گفت: حکمت با علم یک فرق اساسی دارد. حکمت آن چنان که تعریف شده است، علم به حقایق اشیا به اندازه توانایی بشر است، اما علم به خصوص علوم جدید بیشتر به پدیدارها توجه دارند و قوانین را جستجو می‌کنند. قدما بین علم طولی و عرضی فرق می‌گذاشتند؛ چیزی که امروزه مطرح نیست. این طول و عرض از قرآن فهمیده شده است. قرآن کریم می‌فرماید: بشتابید به سوی مغفرت پروردگارتان و بهشتی که عرض آن همین آسمان ها و زمین است. آسمان و زمین عرضی دارد که می‌بینیم،  اما طول آن برای ما آشکار نیست.

این استاد فلسفه ادامه داد: علوم هم طول و عرض دارند. انسان یک موجود طولی است، عرضی نیست. علوم امروز به عرض می‌پردازند، اما حکمت درصدد دست یافتن به عمق و طول حقیقت اشیا است؛ مثلا ریاضیات به کمیت می‌پردازد، یا موضوع طب، تن انسان است ولی حکمت مسئله عمیق‌تری دارد: این که چگونه یک چیز امکان وجود پیدا کرده است؟ مثلاً درباره قلم، چه طور تنها موجودی که قلم دارد انسان است؟ چرا موجودات دیگر نمی‌نویسند و قلم ندارند؟ چه چیزی باعث شده است یکی از ممیزات انسان نوشتن باشد؟ کتابت با قلم به انسان اختصاص دارد.

اعوانی با بیان اینکه کاتب بودن به جهت داشتن علم است، افزود: موجودات دیگر علم ندارند. عقل و نطق ندارند. عقل قدرت فهم حقایق اشیا را دارد. پس یکی از شرایط امکان کتابت‌ و به کار بردن قلم، علم است. چه چیزی به انسان امکان می‌دهد دنبال علم باشد؟ قدرت عقل و نطق بالقوه.

نویسنده کتاب حکمت هنر معنوی در ادامه با اشاره به سوره قلم در قرآن کریم گفت: خداوند در این سوره قلم را با علم ارتباط داده است. قرآن، علم و قلم و حکمت را به خدا نسبت داده است. یکی از تفاوت‌های حکمت با علم همین است که حکمت هر چیزی را از دید مبدا می‌بیند. مثلا آدم را تنزیل از مقام رب العالمین می‌داند. پس بازگشت علم هم به سوی خداوند است. عالم، ظهور اسماء و کمالات الهی است. اگر دقت کرده باشید در قرآن کریم اسما الهی با الف و لام شروع می‌شوند: الخبیر، الحکیم، اللطیف و ... که معنی اطلاق می‌دهد یعنی خداوند خبیر مطلق است، حکیم مطلق است. هر علم و کمالی در جهان ظهور اسماء الهی است.


اعوانی در بخش دیگری از سخنان خود درباره تعریف انسان نیز بیان کرد: وجه ممیز انسان از حیوانات دیگر، به گفته فلاسفه عقل و ادراک معانی است؛ اما برخی عرفا این را کافی نمی‌دادند. به اعتقاد آنها یک آیه در قرآن کریم وجود دارد که به بهترین وجهی انسان را معرفی می‌کند. این آیه می‌‌فرماید: وعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا(بقره، ٣١). خداوند تمام اسما الهی را به انسان آموزش داده است و این اختصاص به انسان دارد. اسما حقایق عالم هستند. مطابق این آیه انسان بالقوه می‌تواند این حقایق را درک کند. پس قلم با اسما و حقایق الهی ارتباط دارد.


این فیلسوف تصریح کرد: امروز دین دارد از حکمت جدا می‌‌شود. علم و فلسفه هم اینطور. و این وحشتناک است که دین، علم و فلسفه از مقاصد الهی خود جدا می‌‌شوند. این موضوع به انسان لطمه می‌زند.

وی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه باید قدر فرهنگ خود را بدانیم، اظهار کرد: اگر امروز به فرهنگ‌های دیگر مراجعه کنید، خواهید دید چیزی به نام حکمت معنا ندارد. حتی در کشورهای اسلامی اصول عقاید هست اما حکمت نیست.

اعوانی بخش پایانی سخنان خود را به توضیح جایگاه بی نظیر دانشگاه جندی شاپور در جهان اختصاص داد و گفت: دانشگاه جندی شاپور دانشگاه ناشناخته، اما بسیار مهمی در تاریخ بشر بوده است و غربی‌ها در این باره خیلی تحقیق کرده‌اند زیرا جندی شاپور، دانشگاه با عظمتی بوده است. شهر جندی‌شاپور در زمان شاپور اول، وسعت زیادی داشته و از لحاظ شهرسازی بسیار ممتاز بود. این شهر مرکز فرهنگ ایران در گذشته به شمار می‌آید و قبل از اسلام، چهار یا پنج دانشگاه در جهان اهمیت داشته است اما در میان‌ آنها فقط جندی شاپور بین‌المللی بوده است؛ یعنی فرهنگ‌های مختلف در آن وجود داشته و به چهار زبان در آن تدریس می‌شد. به عبارتی جندی شاپور یکی از مراکز بزرگ ترجمه بود.

این استاد فلسفه در پایان گفت: اینها نشان می‌دهد که اینجا این اهلیت و صلاحیت را دارد که به آن موقعیت علمی بازگردد. ما باید به جوانان خود بگوییم گذشتگان ما در طلب علم به چه جایی رسیدند. سرنوشت بزرگان را بخوانید که شب و روز همت و تلاش کردند. جوانان ما امروز در تکنولوژی به جایگاه خوبی رسیده‌اند، اما در زمینه علوم الهی و انسانی هم باید همت مضاعفی داشته باشند.

انتهای پیام
captcha