به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله «انوار معرفت»، مقالاتی با عناوین «انسانشناسی عرفانی و پایههای هستیشناختی آن»، «ظهور حضرت قائم عج الله تعالی الفرجه الشریف، تجلی توحید با دولت اسم الباطن»، «موطن اخذ میثاق الست و مفاد آن از نگاه فرغانی با تأکید بر آیه میثاق»، «تفکر و کارکردهای فردی و اجتماعی آن در نظام عرفان عملی از منظر نهجالبلاغه»، «تحلیل و بررسی چیستی و جایگاه عقلانیت در معنویت مدرن» و «سهگانههای سلوکی در عرفان اسلامی و مسیحی» منتشر شده است.
انسانشناسی عرفانی و پایههای هستیشناختی آن
در طلیعه نوشتار «انسانشناسی عرفانی و پایههای هستیشناختی آن» میخوانیم: به اعتقاد عارفان، انسان نسبت به سایر مخلوقات خداوند از ویژگی جامعیت برخوردار است و بهدلیل این جامعیت، هر یک از کمالات حقتعالی که در تعینات دیگر بروز و ظهور میکند، در تعین انسانی هم هست و ظهور دارد. ازاینرو، اهلمعرفت انسان را نمونه و نسخه کوچک عالم برمیشمارند و عالم را یک انسان مفصل و بزرگ تلقی میکنند. این نوع نگاه به انسان و جایگاهی که در این نگاه برای انسان در میان ماسویالله در نظر گرفته میشود و نقش و نسبتی که برای انسان نسبت به خداوند و نسبت به دیگر تجلیات او معرفی میگردد، مبتنی بر نوع خاصی از هستیشناسی است. هم انسانشناسی عرفانی و هم هستیشناسی خاصی که در پس آن قرار دارد بهصورتهای مختلفی در آثار عرفانی بررسی شدهاند؛ ولی بهظاهر در هیچ یک از آثار عرفانی یا درباره عرفان، بخش مستقلی به پایههای هستیشناختی انسانشناسی عرفانی اختصاص نیافته و رابطه مبانی مزبور با آموزههای انسانشناسی عارفان بهصورت ویژه تنقیح نشده است. هدف اساسی از این پژوهش، بیان رابطه میان دو بخش اصلی مباحث عرفانی، یعنی هستیشناسی و انسانشناسی عرفانی است و بدین منظور، ابتدا به مباحثی از بنیادهای هستیشناسی و سپس به پارهای از مباحث انسانشناسی عارفان پرداخته، و رابطه این مباحث را بهاجمال بررسی و تبیین نمودهایم.
ظهور حضرت قائم(عج)؛ تجلی توحید با دولت اسم الباطن
نویسنده مقاله «ظهور حضرت قائم عج الله تعالی الفرجه الشریف، تجلی توحید با دولت اسم الباطن» در طلیعه نوشتار خود آورده است: ظهور حضرت قائم عج الله تعالی الفرجه الشریف و استقرار حکومت آن حضرت، موجب تغییرات گسترده در حیات عمومی بشریت خواهد شد؛ اما این تحول عظیم دارای روح کلی است، و آن تجلی توحید با دولت و هیمنه اسم الباطن است. در این مقاله سعی شده است با پژوهشی در روایات اهلبیت علیهم السلام درباره ظهور، به این پرسش پاسخ داده شود که روایات مربوط به ظهور حضرت قائم عج الله تعالی الفرجه الشریف چگونه بر تجلی اسم الباطن در این دوران دلالت دارد و در این زمینه به شواهدی از کلمات اهلمعرفت استناد شده است.
موطن أخذ میثاق الست و مفاد آن از نگاه فرغانی با تأكید بر آیه میثاق
نویسنده مقاله «موطن أخذ میثاق الست و مفاد آن از نگاه فرغانی با تأكید بر آیه میثاق» در طلیعه نوشتار خود آورده است: آیه 172 سوره اعراف معروف به آیه میثاق، همراه با روایات مرتبط با آن، مورد توجه و شرح و تفسیر اندیشمندان مسلمان با گرایشهای متفاوت قرار گرفته و در باب حقیقت و مفاد و موطن این میثاق، دیدگاههای مختلفی ابراز شده است. در این میان، سعیدالدین فرغانی فرد شاخص مکتب عرفانی ابنعربی و شاگرد برجسته صدرالدین قونوی، با توجه به مبانی عرفانی و لحاظ روایات، تفسیر و تبیین بدیعی را درباره موطن و مفاد پیمان و تعداد مواثیق اظهار نموده که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی است. روش بهکاررفته در این نوشتار، اسنادی و روش جمعآوری دادهها کتابخانهای بوده و دادههای مورد نیاز از طریق ابزار فیشبرداری گردآوری شده است. به نظر فرغانی، صورت طینیه حضرت آدم - که مشتمل بر ذرات ترابیه است و هر ذره ترابیه ماده صورت عنصری یکی از ذریه و فرزندان اوست - در عالم مثال منفصل صورت مثالی مییابد. آن ذرات نیز به گونه تفصیلی در آن عالم ظاهر شده، با صورت مثالی ارواح خود مرتبط میشوند و به دلیل قرب به عالم بساطت و وحدت و سریان توحید فطری، به ربوبیت حق تعالی اقرار میكنند. این دیدگاه ویژگیهایی دارد که با ظاهر آیه میثاق و روایات مربوطه انطباق بیشتری دارد.
تحلیل و بررسی چیستی و جایگاه عقلانیت در معنویت مدرن
در چکیده مقاله «تحلیل و بررسی چیستی و جایگاه عقلانیت در معنویت مدرن» میخوانیم امروزه مقولۀ معنویت برای بشر اهمیت فراوانی پیدا کرده است. بر همین اساس، دیدگاههای معنوی متعدد و گاه متضادی در میان مکاتب فکری و فلسفی طرح شده است که یکی از آنها معنویت مدرن نام دارد. از این منظر، امروزه بر اساس عقلانیت مدرن و همسو با تجددگرایی، باید فهمی نوین از دین ارائه داد تا در پرتو آن، درد و رنج انسان کاهش یابد، و انسان به آرامش و رضایت باطن دست پیدا کند. از سوی دیگر، این رویکرد معتقد است که معنویت دینی در تأمین غرض یادشده ناکارآمد است. در پژوهش پیشرو تلاش شده است تا حد ممکن بررسی جامعی از ماهیت و ویژگیهای عقلانیت در نظریۀ معنویت مدرن صورت گیرد. از رهگذار این بررسی و پژوهش روشن میشود که عقلانیت با مشخصۀ استدلالطلبی نهتنها مقتضی معنویت مدرن نیست، بلکه در تمایز و تباین با آن است.
سهگانههای سلوكی در عرفان اسلامی و مسیحی
نویسنده مقاله «سهگانههای سلوكی در عرفان اسلامی و مسیحی» در طلیعه نوشتار خود آورده است بحث درباره سلوک و مراتب آن، در عرفان اسلامی و مسیحی مورد توجه قرار گرفته است. بهطورکلی در این دو عرفان، حرکتی از ظاهر به باطن مطرح است که سلوک عرفانی نام دارد و همچون هر حرکت دیگری امری تدریجی است. در این نوع سلوک، سه عنصر مبدأ و منتها و وسطی وجود دارد. تصویر این سهگانه در نفسالامرِ حرکت، سهگانهای نفسالامری را در مراتب سلوک سالک ایجاب میکند که در عرفان اسلامی و مسیحی بدان پرداخته شده است. سهگانه تهذیب، اشراق و اتحاد در عرفان مسیحی بهنحوی برابر است با سهگانههای مطرح در عرفان اسلامی: مقامات اسلامی، ایمانی و احسانی؛ عوام، خواص و خاص الخواص؛ شریعت، طریقت و حقیقت؛ علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین؛ و تعلق، تخلق و تحقق.
انتهای پیام