قاسم افشار، خواننده پاپ، در گفتوگو با ایکنا، وضعیت موسیقی را اسفبار توصیف کرد و گفت: در موسیقی سبکهای متفاوتی وجود دارد که برای ارزیابی هر کدام باید تخصص داشت و تمرکز من بیشتر روی موسیقی پاپ است که فعالیت دارم. در ابتدای دهه هفتاد موقعیتی پیش آمد که موسیقی پاپ بعد از سالها مجدداً شروع به فعالیت کند. در آن زمان همسالانم وارد این عرصه شدند و انصافاً قدمهای آغازین را خوب برداشتند، زیرا برنامهریزی خوبی صورت گرفت و در نهایت آثاری تولید شدند که هنوز زبانزدند.
وی گفت: اکنون آهنگهایی که به اسم موسیقی پاپ روانه بازار میشوند این ویژگی را ندارند؟ زیرا کافی است نظری به برنامههای تلویزیونی بیندازیم تا ببینیم چه خوانندههایی دعوت میشوند و در آنها چه سبک موسیقی اجرا میشود. اگر بخواهم توصیفی واقعی از موسیقی پاپ داشته باشم باید بگویم این هنر دستخوش سرطانی مرگبار شده که فقط با شیمیدرمانی میتوان آن را مداوا کرد. در گام نخست، باید بر اشعار نظارت بیشتری شود، چون بسیاری از آثار موجود تهی از معنا هستند و بسیار سطحی به موضوعاتی نظیر عشق و زندگی توجه دارند. مشکل دیگر موسیقی پاپ شباهت صداهاست. برای همین با مقایسه صداهایی که در موسیقی پاپ شنیده میشود نمیتوانید گوناگونی خاصی را مشاهده کنید، چون اکثر آنها شبیه یکدیگرند. این امر نشان میدهد که خلاقیت و نوآوری از موسیقی رخت بربسته و کافی است یک صدا با استقبال مواجه شود تا افراد دیگر از آن کپیبرداری کنند. البته در میان صداهای بد فراوان چند نمونه خوب نمیتواند دوای دردی برای موسیقی پاپ باشد.
عنوان پاپ برای بسیاری ترانههای موجود منصفانه نیست، چراکه کیفیتشان به اندازهای سخیف است که نمیتوان به آن پاپ گفت، بلکه بهتر است نامی، چون مطربی را برای آنها برگزید
وی با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما متضاد هم عمل میکنند، تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلات این موسیقی دوگانگیهاست، چون تلویزیون و وزارت ارشاد با هم همسو و همراه نیستند و هر یک از قواعد و چارچوبهای خود پیروی میکنند. یکی دیگر از مواردی که باید مد نظر قرار گیرد شرکتهای خصوصی موسیقی هستند که نبض بازار را به دست گرفتهاند. برای این شرکتها سودآوری مهم است. پس با هر حربهای سعی میکنند از راه موسیقی درآمدزایی کنند، بدون اینکه بخواهند به نقش ارشادی این هنر توجه کنند. در چنین فضایی طبیعی است که خوانندگان جوانی که تازه کار خود را شروع میکنند تن به خواسته این شرکتها میدهند و نتیجه آن میشود که میبینیم.
افشار متذکر شد: سالها پیش از یکی از مدیران وزارت ارشاد سؤال کردم که چرا سیاستی را اتخاذ نمیکنند تا جلوی موسیقی سخیف را بگیرید؟ این مسئول گفت: زور ما به شرکتهای خصوصی برای هدایت موسیقی نمیرسد! پس وقتی مدیران ارشاد چنین نظری دارند دیگر چگونه انتظار دارید موسیقی پاپ در مسیر صحیح خود قرار گیرد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به واژه موسیقی مردمی اشاره کرد و گفت: این تصور که فقط موسیقی پاپ قادر است ویژگی مردمی بودن را داشته باشد نادرست است، زیرا هر سبک از موسیقی میتواند با مردم ارتباط برقرار کند. برای مثال در موسیقی سنتی ترانههایی پس از سالها هنوز هم بین مردم محبوبیت دارد، اما این باور به وجود آمده که ترانههایی که به اسم پاپ آنها را میشنویم خریدار دارند.
عنوان پاپ برای بسیاری از ترانههای موجود منصفانه نیست؛ چراکه کیفیتشان به اندازهای سخیف است که نمیتوان به آن پاپ گفت، بلکه بهتر است نامی چون مطربی را برای آنها برگزید
افشار در پاسخ به اینکه چرا برخی موسیقیهای سخیف بین مردم رواج پیدا میکند، گفت: تبلیغات و پشتیبانی دو شاخصه بسیار تأثیرگذار در موسیقی امروز است. اگر این دو در اختیار افراد سالم قرار گیرد، دیگر شاهد این آثار نخواهیم بود، اما وقتی هم در داخل و هم در خارج از این آثار حمایت همهجانبه میشود، طبیعی است که این آثار سلیقه مردم را به سمت خود جذب خواهد کرد. حدوداً یک سال پیش ترانهای سخیف در مدارس پخش شد و کودکان با آن رقصیدند، اما باید از مسئولان آن مدارس پرسید که چرا چنین آهنگهایی را برای کودکان پخش کردند؟ آیا در کشورمان موسیقی شاد مناسبی وجود نداشت که آنها به سمت چنین آهنگهایی رفتند؟
وی با بیان اینکه موسیقی فاخر مورد پسند مدیران رسانه نیست، ابراز کرد: اخیراً آهنگی منتشر کردم با عنوان «پرستاران». این آهنگ برای ایثار پرستاران و کادر درمانی در این روزها ساخته شد تا تقدیر شوند، اما تلویزیون به بهانه اینکه این اثر مجوز ندارد حاضر به پخش آن نشد، اما همین رسانه در برنامههای خاص اشکالی از موسیقی را به مردم عرضه میکند که در پایینترین سطح موسیقیاند.
این خواننده پاپ در پایان با تأکید بر اینکه سیما ارزشهای خود را فراموش کرده است، اظهار کرد: تلویزیون حرمت و شأن خاصی دارد به ویژه که عنوان اسلامی را هم به همراه دارد. پس نباید رسانه ملی عرصهای برای حضور افرادی باشد که اثرشان هیچ گونه نشانی از کیفیت و اخلاق ندارد، ولی متأسفانه مدتهاست که برنامهسازان تلویزیون هویت رسانه ملی را فراموش کرده و برای جذب مخاطب و راضی کردن طرفداران خوانندههای بازاری، معیارها را زیر پا گذاشته است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام