این اتفاق در حالی رخ داد که سرپرستی برای صندلی او مطرح نشد. هرچند نام محمد سلگی مطرح بود، اما ظاهراً خود او این مسئولیت را نپذیرفت تا همچنان این صندلی میان مدیران وزارت ارشاد بچرخد و فرد دیگری بر آن تکیه زند.
نکته جالب توجه اینجاست که فروردین هم روبه پایان است، اما از ادغام سه مؤسسه فرهنگی زیرمجموعه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها ضرورت انعقاد قراردادهای سه ماهه کارمندان سه مؤسسه اعلام شده؛ در حالی که ۲۵ روز از فروردین ۹۹ میگذرد و خبری از معرفی مدیرعامل مؤسسه ادغامشده نیست!
از سوی دیگر نکتهای که باید به آن توجه کرد، هزینههایی است که برای این مؤسسات، از جمله بنیاد شعر و ادبیات داستانی صرف میشود. این بنیاد در حال حاضر، هیچ برنامه اجرایی ندارد، اما بودجه تخصیصی خود را استفاده میکند. به عبارتی، وزارت ارشاد برای کار نکرده و نیروهایی که بعد از حدود ۴۵ روز دورکاری به محل کار خود بازگشتهاند و همدیگر را نگاه میکنند، حقوق میدهد!
در این روزها رفت و آمد به اتاق محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد زیاد است تا فردی به عنوان مدیرعامل مؤسسه نمایشگاهها معرفی شود. یک نکته در تمام این رفت و آمدها دیده میشود و آن، خودمعرف بودن افراد است! در واقع باز هم همان جمله همیشگی که «صندلیها دست به دست میشوند» صادق است. اِشراف به امور فرهنگی، فردی که مستقل از هر زد و بندی باشد، آگاهی از مسئولیت و وظایف سه مؤسسه، کاردانی، تدبیر، آشنایی به عرصه بینالمللی و از همه مهمتر پاکدستی داشته باشد از نکاتی است که در انتخاب فرد مسئول نباید فراموش کرد.
قحطالرجالی در دورهای که امروز مدیرکلی خود را برای این مسئولیت معرفی میکند، در روزگاری که مدیر یکی از مؤسسات خود را لایق مدیرعاملی بداند، بسیار نمایان شده است و این موضوع، رفت و آمدها را به اتاق معاون فرهنگی وزیر ارشاد، شدت بخشیده است.
گزینههایی این روزها مطرح شدهاند که با تصمیم درست از آنها صرف نظر شد. افرادی مثل رمضانعلی حیدری خلیلی (معاون پرسنلی سازمان سینمایی)، علیرضا اسماعیلی (رایزن پیشین ایران در اسپانیا)، برزین ضرغامی (از شهرداری تهران)، نیکنام حسینیپور (مدیرعامل فعلی خانه کتاب)، سرابی (مدیرکل سابق ارشاد خراسان رضوی)، محمد سلگی (مدیر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) و... البته با تدبیر جوادی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد افراد نامبرده در حد نام باقی ماندند، اما باید متولیان امر دقت نظر را در انتخابها داشته باشند؛ چرا که ادغام، موضوعی بسیار مهم و حساس است و نمیشود سه مؤسسه را با تعداد تقریبی ۳۰۰ نیروی فرهنگی با نگرانیهای گسترده از آینده شغلی به دست هر کسی سپرد.
موضوع ادغام، نهایی است و احتمالا به زودی مدیرعامل آن هم معرفی میشود و امید آن میرود که کاردانی و اشراف به عرصه داخلی و خارجی فرهنگ در اولویت انتخاب باشد؛ نه دست به دست شدن مسئولیت در ساختمان بهارستان.
مؤسسه فرهنگی ادغام شده از سه بنیاد شعر و ادبیات داستانی، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی و خانه کتاب به مدیری جامعالاطراف، فرهیخته، کاربلد و مسلط به اوضاع و احوال فرهنگ کشور نیاز دارد که لااقل از گزینههای بالا برنمیآید.