قزوین از دیرباز خاستگاه دانشوران حوزههای مختلف علم و هنر به ویژه فلسفه و کلام، حدیث، تفسیر، فقه، شعر و ادب، تاریخ، جغرافیا، رجال و... بوده و آوازه فضل و شایستگی عالمان و دانشمندانش در سراسر ایران کهن پیچیده است.
اینک به مناسبت ماه مبارک رمضان نگاهی گذرا به کارنامه تنی چند از قرآنپژوهان قزوینی داریم و هر روز به معرفی مختصر دانشوران پیشین و معاصر، که در قلمرو ترجمه، تفسیر یا تتبّع در مفردات و واژهشناسی، اعلام، کتابت، قرائت، بلاغت و سایر علوم و هنرهای قرآنی قلم زده و اثری آفریدهاند، خواهیم پرداخت.
بيشتر بخوانيد:
یکی از خاندانهای علمی، ادبی و فرهنگی که از سده دوازدهم هجری تاکنون در ایران و عراق بهویژه در قزوین، نجف، حله و کربلا حضوری پررنگ و اثرگذار دارند «خاندان قزوینی» است که در منابع رجالی از آنها با عنوان «آل قزوینی» یاد کردهاند.
این خانواده برای تکمیل تحصیلات دینی از قزوین به عتبات عالیات و نجف اشرف مهاجرت کردهاند؛ بر حسب ضرورت، گاه به زادگاهشان برگشته گاه در ناحیه حله سکونت گزیدهاند و بنا بر رسم خود پس از وفات، همه آنها را در آرامگاه خانوادگی «آل قزوینی» در وادی السلام به خاک سپردهاند.
«آل قزوینی» خاندانی هستند که علاوه بر ترویج معارف اسلامی و فرهنگ شیعی در قلمرو ادبیات نیز بسیار تأثیرگذار هستند هم خودشان شاعرانی برجسته بهشمار میآیند و هم از شاعران و فرهنگیان حمایتهای گستردهای کرده، صلههای فراوانی به شاعران بخشیدهاند و از این جهت به عنوان یک خاندان علمی تاثیرگذار و فرهنگساز در سرزمین عراق امروز شناخته میشوند.
اعلا جد این خاندان «سیداحمد قزوینی» است که نسبشان به «زید بن سجاد» علیهالسلام میرسد و به همین جهت به «ساداتحسینی» هم شهرت پیدا کردهاند؛ سیداحمد قزوینی برای ادامه تحصیل به نجف رفته و در آنجا با دختر «سیدمرتضی طباطبایی» خواهر «علامه سیدمهدی بحرالعلوم» ازدواج کرده و سپس به قزوین بازگشته است.
سیداحمد قزوینی پنج فرزند به نامهای «سیدمحمد»، «سیدعلی»، «سیدحسن»، «سیدحسین» و «سید باقر» داشت که همگی از عالمان دین بودند؛ سیدباقر از علمای بسیار برجسته شیعی در قرن سیزدهم به حساب میآید و از شاگردان خاص و معروف «شیخ جعفر کاشف الغطاء» است. برای او ویژگیهای اخلاقی بسیار ممتاز و نادری برشمرده، کرامات فراوانی به او منسوب کردهاند و آثار و تألیفات مهمی در حوزههای فقه و اصول و کلام دارد، یکی از شاگردان برجسته او «معزالدین سیدمهدی بن حسن بن احمد قزوینی» است.
سیدباقر قزوینی برادرزاده خودش «معزالدین سیدمهدی» را که از بزرگترین فقیهان، قرآنپژوهان، اصولیان و ادبای این خاندان که در بین شیعیان ایران و عراق مطرح بوده را پرورش دادهاست. سید مهدی در سال 1222 یا 1223 هجری قمری به دنیا آمده؛ او را باید فقیه، اصولی، مفسر، متکلم، ادیب، شاعر و برجستهترین عضو خاندان قزوینی در طی 250 سال گذشته به شمار آورد.
تربیت علمی و سلوکی سیدمهدی با عمویش سیدباقر قزوینی و آقاسید محمدتقی قزوینی اعلا جد تقویهای قزوین بوده است که هم علوم ظاهری مانند فقه و اصول و حدیث را از این دو بزرگوار آموخته و هم معارف بلند عرفان اسلامی و سیروسلوک را تحت نظر این دو بزرگوار طی کرده و به مدارج عالی عرفانی رسیده است. استادان برجسته دیگر او در حوزههای فقه و اصول همگی از بزرگترین عالمان شیعه در قرن سیزدهم بودند افرادی مانند «شیخ مرتضی انصاری»، «میرزای شیرازی»، «حاج میرزا حسن» و «حاج میرزا علی» فرزندان «کاشفالغطاء» و برخی دیگر از علمایی که در آن روزگار در عتبات به سر میبردند.
سیدمهدی در نجف، سامرا، کاظمین تحصیل کرده و پس از رسیدن به اجتهاد ( با اختلاف روایات در 16 تا 20 سالگی) یک شخصیت ممتاز علمی بهشمار میآمده. وی حافظهای بسیار قوی داشته به گونهای که گفتهاند هر چیزی را میخوانده یا میشنیده به خاطر میسپرده و فراموش نمیکرده است.
در روزگاری که شیعیان سامان اجتماعی و فرهنگی درستی نداشتند، سیدمهدی قزوینی به وسیله حاجمیرزاحسن فرزند شیخجعفر کاشفالغطاء به ناحیه حله و سرپرستی شیعیان مأمور میشود.
حضور سیدمهدی قزوینی یک نقطه عطف در حلّه و استان واسط عراق امروزی به شمار میآید چون باعث آگاهی و استبصار اقوام و قبایل منطقه حله میشود، در آن روزگار بیش از 100 هزار نفر به هدایت سیدمهدی قزوینی به تشیع میگروند و از لحاظ اجتماعی هم آنها را سامان میدهد و مشابه نقشی که امام موسی صدر برای شیعیان لبنان داشت همین نقش را سیدمهدی قزوینی برای منطقه حله و استان واسط در شرق و مرکز عراق ایفا میکند.
علاوه بر این خدمات یک حوزه علمیه بسیار معتبر در حله به وسیله علامه سیدمهدی قزوینی ایجاد میشود. این غیر از تجدید بنای آثار بزرگانی مانند «سید بن طاووس»، «علامه محقق حلی» و بسیاری از بزرگان آن منطقه است که از حله برخاستهاند. سیدمهدی قزوینی مدارس را احیا، مساجد را بازسازی، زیارتگاهها را نوسازی و حتی فعالیتهای عمرانی همانند سدسازی میکند و به مردم آن سامان قدرت اقتصادی میبخشد و یک حوزه علمیه پرتکاپو و معتبر هم تشکیل میدهد.
آوازه گستره دانش سیدمهدی قزوینی در همه علوم در آن روزگار در بین شیعیان جهان بسیار مشهور بوده است و مردم از همه نقاط خود را به درس او میرساندند.
برخی از بزرگان شیعه مانند «سیدعلی قزوینی»، «میرزا محمدبن عبدالوهاب همدانی»، «ابوالمکارم شیخ محمد بن عبدالله حرزالدین»، «محمدبن علی جزایری نجفی» جزو شاگردان علامه سید مهدی قزوینی به شمار آمدهاند و برخی از بزرگان مانند «میرزا جعفر طباطبایی حائری»، «شیخ عمران نجفی»، «حاج میرزاحسین نوری» که در ایران به خاتمالمحدثین مشهور است، «آخوند ملامحمدکاظم خراسانی» رهبر معنوی جنبش مشروطه ایران و «شیخ محمدعلی خوانساری» و «شیخ محمدحسین شهرستانی حائری» از علامه معزالدین سیدمهدی قزوینی اجازه روایت داشتهاند.
این دانشمند برجسته شیعه از نظر اخلاقی و عرفانی شخصیتی کمنظیر بوده و علیرغم تمکن مالی فراوان مانند فقیرترین مردم زیسته و هیچگاه دستش آلوده به اموالی که در اختیار داشته نشده و در نهایت سادگی زندگی میکرده است.
علیرغم داشتن شکوه و جلال بینظیر اجتماعی و ثروت فراوان، پارسایی، مردمداری، زهد و تعبد و عمل به احکام در این عالم وارسته کمنظیر است، به همین جهت خیلی از بزرگان به خصوص شاگردش «میرزا حسین نوری» از این شخصیت با تجلیل تمام یاد میکند و مانند این عبارات را در «خاتمه المستدرک» آورده است: «سیدالفقهاءالکاملین، سندالعلماءالراسخین، افضلالمتاخرین و اکملالمتبحرین سید مهدی قزوینی که اصالت او از قزوین و سکونتش در حله بود... در زمره افرادی بود که سه بار به دیدار حجت باهره حضرت ولیعصر امام زمان(عج) نائل گردید».
اعتمادالسطلنه مولف «المآثر و الآثار» از شخصیت این عالم برجسته با این عبارات یاد کرده: «حاج سیدمحمدمهدی مجتهد قزوینی افتخار شیعه بود و پشتگرمی شریعت، مقام فقاهتی عالی داشت به جلالت قدر و عظمت شان و رفعت منزلتش در زهد و تقوا کسی نمیرسید».
علامه سیدمهدی قزوینی فرزندانی داشته که همگی اهل علم هستند: «سید محمد» از علما و ادبای بسیار برجسته است و یک کتاب در حوزه قرآنپژوهی و «رسالهای در تجوید» دارد؛ فرزندان دیگرش «سیدحسین»، «سیدجعفر» و «سید صالح» همگی از شاعران برجسته ، ادبا و فرهنگ پروران نامدار و فقها و دانشمندان مشهور شیعی در قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم هجری به شمار آمدهاند.
آثار علامه معزالدین سیدمهدی قزوینی بسیار فراوان است که متأسفانه در جریان طاعون نجف تعداد زیادی از آثار قلمی او که در دست شاگردانش بوده با درگذشت آنان از بین رفتهاست؛ فرزندش سیدصالح که برای گردآوری آثار پدر تلاش کرده نیز توفیق چندانی نیافتهاست.
در حوزه فقه بیش از 14 عنوان از کتابهای سیدمهدی قزوینی که برخی دارای مجلدات متعدد هستند به یادگار باقی مانده، در حوزه اصول هم از 14 عنوان کتاب که برخی از آنها دارای مجلدات متعدد هستند یاد شدهاست. یک کتاب اصولی از این دانشمند به یادگار مانده که رویکردی قرآنپژوهانه دارد، یکی از آنها «آیاتالاصول» است که برای هر یک از مطالب اصولی مستدرکات و شواهدی را از قرآن کریم آورده و به شیوهای استدلالی این آیات را مورد تفسیر و شرح قرار داده است.
کتاب دیگری هم از وی با عنوان «آیات المتوسمین» در دو جلد منتشر شده که رویکردی استدلالی و حکمی دارد و مباحث کلامی را با استناد به آیات قرآن کریم مورد تفسیر و بررسی قرار داده است. در حوزه فلسفه، منطق، کلام و ریاضی بیش از 10 کتاب از معزالدین قزوینی نام بردهاند.
این عالم وارسته در حدیثشناسی هم کتابهای متعددی دارد، سه کتاب تفسیری مستقل نیز با عنوان «تفسیر سوره فاتحه»، «تفسیر سوره قدر» و «تفسیر سوره اخلاص» نگارش کرده که بسیار مهم است. در عرفان و معارف اخلاقی و سلوکی هم دو کتاب را برای سید مهدی قزوینی نام بردهاند.
این عالم برجسته و مفسر عالیقدر در پایان عمر به حج مشرف شده، هنگام بازگشت بهسال ۱۳۰۰قمری در شهر سماوه جهان را ترک میکند و پیکرش را با احترام فراوان به نجف اشرف منتقل کرده در آرامگاه خانوادگی آل قزوینی به خاک سپرده میسپارند.
يادداشت از محمدعلی حضرتی
انتهای پیام