حمیدرضا مقصودی، دکتری تخصصی علوم اقتصادی، در گفتوگو با ايكنا از قزوين، اظهار کرد: اقتصاد کشور از سال 92 نسبت به تحولات سیاسی شرطی شده و این معنای شرطی شدن انتظارات مردم، فعالان اقتصادی، مسئولان و رسانههاست. شرطی شدن باعث میشود مردم درباره تحولات آینده نگاه خاص پیدا کنند که رفتار امروز آنها را تغییر میدهد و به طور طبیعی رفتار و واقعیت آینده هم تغییر میکند که به این سازوکار اثربخشی انتظارات گفته میشود.
این دکتری تخصصی علوم اقتصادی بیان کرد: در حال حاضر انتظاراتی در بدنه سیاسی و رسانهای کشور ایجاد شده و تلاش میشود این انتظارات به مردم القا شود؛ این انتظارات مبنی بر این است که با پیروزی بایدن کاهش قیمت را خواهیم داشت. وقتی چنین انتظاری ایجاد میشود رفتاری رخ میدهد که سفتهبازها به ویژه غیرحرفهایها دارایی خود را در بازار عرضه میکنند؛ بنابراین بازار افت میکند که در حال حاضر شاهد افت قیمت دلار، طلا و اوراق مالی هستیم. وقتی این اتفاق میافتد در بخش اول قیمتها کاهش پیدا میکند و در پی آن حرفهایها و دولتیها وارد عمل شده و شروع به خرید میکنند وقتی اوراق، طلا و دلار میخرند زمینه برای افزایش دوباره قیمتها فراهم میشود و قیمتها مجدداً افزایش پیدا میکند. هشت سال است که پنج دوره را به این شکل سپری کردیم.
مقصودی بیان کرد: در کوتاهمدت با توجه به فضای ساختهشده قیمت طلا و دلار کاهش پیدا کرد و به نظر میآید طبق تجربه، دولتیها و حرفهایها برای خرید اقدام و آن را با قیمت بالا به مردم عرضه کنند. خرید دولت و افراد باتجربه موجب ایجاد انتظارات تورمی و انتظارات فزاینده قیمتی خواهد شد و در نهایت دارایی خود را به مردم خواهند فروخت تا در پی آن کسری بودجه جبران و سود سرشاری کسب کنند. در این میان مردمی وارد فضای سفتهبازی شده بودند جیبشان کوچکتر شده و افرادی که هیچگاه وارد سفتهبازی نشدهاند ادوار تورمی را تجربه خواهند کرد. در کوتاهمدت افت قیمت فضای خوبی را فراهم میکند که از طرق مختلف مانند برجام روی اقتصاد سیاسی اثر میگذارد، یعنی در کوتاهمدت انتظارات و فضا را ایجاد میکنند که به مردم بگویند آیا علاقه دارند این فضا ادامه یابد و در این صورت راهکارش اقتصاد سیاسی است.
وی تصریح کرد: همه موارد مطرح شده نشاندهنده آن است که هیچ عامل خارجی وجود ندارد که بر قیمتها اثرگذار باشد و تنها عامل تأثیرگذار خارجی رسانه است و در داخل کشور هم رسانه و دولت تأثیرگذار هستند. هیچ اتفاق واقعی در عرصه اقتصاد نمیافتد و هیچ متغیر اقتصادی هم در فضای واقعی تغییر نمیکند، فقط انتظارات تغییر میکند، در حقیقت «انتظارات» ابرمتغیری است که همه متغیرها را تحت تأثیر قرار میدهد.
مقصودی با بیان اینکه رسانهها باید انتظارات را عقلایی کنند، افزود: متأسفانه رسانهها رسانهزده هستند. وقتی رسانه داخلی میخواهد آیتم انتظاری را ترسیم کند به رسانههای خارجی نگاه میکند. البته رسانههای خارجی هم براساس حساب و کتاب آیتمها خبری را برای ایران تولید میکنند. همچنین، رسانهها به شدت تحت تأثیر جنگ روانی دولت هستند. دولت در فضای رسانهای سیستم جنگ روانی قوی دارد و اگر دوست داشته باشد مذاکره کند فضای رسانهای کشور را با خود همراه میکند و رسانهها در مردم انتظارات را ایجاد میکنند و مردم هم رفتارشان طوری ترمیم میکنند که به سمت مذاکره حرکت کنند. اگر رسانهها منصفانه تلاش کنند تا انتظارات مردم را عقلایی یا همان واقعبینانه شکل دهند مشکل حل میشود.
این دکتری تخصصی علوم اقتصادی توضیح داد: ارزش و قیمت واقعی دلار مسئله پیچیدهای است، اقتصاددانها از مفهوم قیمت واقعی به مفهوم قیمت بازاری تنزل کردند، یعنی بازار تعیین میکند که قیمت دلار چقدر است؛ در حال حاضر بازار قیمت دلار را تعیین میکند بازاری که به شدت تب دارد و نیازمند دارو و طراحی است. بازاری که از نظام قیمتی سیگنال میگیرد نمیتواند ابزار امانتداری برای تعیین قیمت متغیرها باشد که در چنین شرایطی دولت باید وارد عمل شود. دولت از 2 طریق میتواند اوضاع را کنترل کند؛ نخست، متغیرهای واقعی را تحت تأثیر قرار دهد و عرضه ارز را افزایش دهد و ثانیاً متغیرهای انتظاری را کنترل کند.
وی ادامه داد: در فضای متغیرهای حقیقی دولت آگاهانه یا ناآگاهانه خود را در محدودیت قرار داده و با ورود به پیمانهایی همچون برجام و FATF و امثال آن دست خود را برای صادرات کالا و نفت و وارد کردن نفت بسته است؛ لذا قدرت چندانی برای کنترل متغیرهای واقعی اقتصاد ندارد. در فضای متغیرهای انتظاری، حداقل انتظار میرود که دولت ورود کند اما 2 مسئله وجود دارد؛ نخست آنکه مردم به رفتار دولت اعتماد ندارند و سرمایه اجتماعی دولت پایین است و وقتی دولت نکتهای را میگوید مردم معکوس آن عمل میکنند و دوم اینکه فضای جنگ روانی دولت به سمت برجام و مذاکرات مجدد ایجاب میکند که دولت نخواهد این اقدام را انجام دهد. دولت اگر بخواهد اوضاع را کنترل کند با هجمه رسانهای میتواند این کار را انجام دهد؛ وقتی رسانهها همراه دولت باشند میتوانند مردم را هماهنگ کنند. دولت میخواهد از قیمتهای تورمی و تبدار به سمت محور اقتصاد سیاسی خود استفاده کند.
مقصودی با اشاره به اینکه بازار ما از 20 سال گذشته فزاینده طولانیمدت و راکد کوتاهمدت است، افزود: در حال حاضر بازار در رکود کوتاهمدت قرار دارد و براساس تجربه مردم انتظاراتشان بسیار سریع به سمت قیمتهای فزاینده تغییر میکند. اوایل دهه 90 مدتی طول میکشید که مردم بر فضای روانی به سمت کاهش قیمتها غلبه کنند ولی الان انتظارات مردم به شدت متغیر شده است، لذا فضای کوتاهمدت کاهش قیمتها بسیار کوتاهمدت است و قیمت کالا و بازارهای مختلف افزایش خواهد یافت. تولید، تنها راه کاهش مداوم قیمتها در کشور است و متأسفانه چشمانداز و برنامهای برای جهش و رونق تولید در یک سال آینده نمیبینیم. در حقیقت وقتی رفتار دولت و بخش خصوصی را مشاهده میکنیم انتظاری برای یک سال آینده نداریم. مجلس اگر شوک اساسی به اقتصاد وارد کند ممکن است فضای روانی جامعه بازگردد و نظام انتظارات مسئولان هم بر هم بریزد، اما این مجلس بنا ندارد شوک اساسی به اقتصاد کشور وارد کند.
وی در پایان یادآور شد: فرایند تبدیل کشور بحرانزده به کشور پیشرفته به 10 سال زمان نیاز دارد. دولتی باید سر کار بیاید که این کار را انجام دهد و در حقیقت به دولت مقتدر در اقتصاد نیاز داریم. منظور ما دولتی دیکتاتور نیست بلکه دولتی است که تصمیم بگیرد و پای تصمیم خود بایستد و به سمت تولید حرکت کند.
انتهای پیام