ثبات، امنیت و حفظ تمامیت ارضی از برکات انقلاب اسلامی است
کد خبر: 3951203
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۶
یادداشت /

ثبات، امنیت و حفظ تمامیت ارضی از برکات انقلاب اسلامی است

مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب هفت برکت برای انقلاب اسلامی مطرح کردند که «ثبات، امنیت و حفظ تمامیت ارضی» یکی از این برکات است.

فعلاً ارسال نشود// «ثبات، امنیت و حفظ تمامیت ارضی» از برکات انقلاب اسلامی

کشورهای حامی صدام در جنگ هشت ساله زیاد بودند به‌گونه‌ای که بیش از نیمی از کره زمین با ایران می‌جنگیدند. این کشورها به‌ غیر از کشورهایی هستند که به عراق سلاح فروختند، و جدا از کشورهایی هستند که ما از آنان اسیر گرفتیم. کشورهای حامی صدام تا توانستند پول و مجهزترین و مدرن‌ترین تجهیزات نظامی را به صدام دادند و با ما وارد جنگ شدند.

در جنگ تحمیلی با ۲ ابرقدرت بلوک شرق و بلوک غرب می‌جنگیدیم در حقیقت ما با کل ناتو و ورشو مقابله می‌کردیم. کشوری که حمله می‌کند باید بیشترین تجهیزات نظامی را داشته باشد و هرچه جنگ ادامه پیدا می‌کند باید تجهیزات نظامی آن کشور کاهش پیدا کند و این امر برای ما صادق بود و هر روز تجهیزات نظامی ما کاسته می‌شد ولی تجهیزات نظامی‌ عراق روز به روز افزایش پیدا می‌کرد. در روزهای نخست جنگ، عراق ۲۷۰۰ تانک و آخر جنگ بیش از ۴۵۰۰ تانک داشت، ما اول جنگ ۱۷۴۰ تانک داشتیم که تنها ۵۰۰ عرّاده از آن‌ها قابل استفاده بود به‌طوری که در پایان جنگ با تعمیر تانک‌های معیوب و گرفتن غنایم تعداد آن‌ها به ۱۰۰۰ عرّاده رسید.

اول جنگ حزب بعث ۳۳۲ فروند هواپیما و در پایان بیش از ۵۰۰ فروند هواپیما داشت؛ ما چند صدبار هواپیماها و ۸۰ درصد تجهیزات نظامی عراق را مورد هدف قرار داده بودیم. در ابتدای جنگ نیز ما ۴۴۵ فروند هواپیما داشتیم که حدود ۱۰۰ فروند قابل استفاده بود ولی تا پایان جنگ آن‌ها را راه‌اندازی کردیم. عراق روی هلی‌کوپتر مانور نمی‌داد اول جنگ ۴۰ و آخر جنگ ۱۵۰ فروند هلی کوپتر داشت، ما در ابتدای جنگ ۵۰۰ هلی‌کوپتر داشتیم که در پایان جنگ ۶۰ هلی‌کوپتر برای ما باقی مانده بود. عراق ابتدای جنگ ۱۰۰۰ و آخر جنگ بیش از ۴۰۰۰ توپخانه داشت، ما اول جنگ بیش از ۱۰۰۰ توپخانه داشتیم که تنها ۳۰۰ توپخانه قابل استفاده بود و تا پایان جنگ همه آن‌ها را راه‌اندازی کردیم و قابل استفاده شدند.

وقتی صدام جنگ را شروع کرد یک تصور داشت و آن این بود که ارتش به‌ویژه نیروی هوایی به کمک جمهوری اسلامی نخواهد آمد اما همان روزهای نخست جنگ نیروی هوایی ارتش وارد میدان شد. مشاوران زبده نظامی دنیا به صدام ۲ مشاوره دادند؛ نخست شوروی مجهزترین پدافند هوایی دنیا که به دیوار آتش معروف بود را به عراق داد تا هر هواپیمایی را مورد هدف قرار دهد، دومین کار مشاوران این بود که به صدام گفتند هواپیماهای مدرنش را در دورترین نقطه عراق با مرز ایران قرار دهد تا هیچ یک از هواپیماهای ایران توان رسیدن به آن نقطه را نداشته باشند.

صدام هواپیماهای مدرن نظامی خود را در پایگاه نظامی الولید در مرز اردن قرار داد، نظامیان نیروی هوایی ایران عملیاتی موسوم به H3 را طراحی کردند که از این عملیات با عنوان پیچیده‌ترین عملیات هوایی جنگ‌های ایران یاد می‌شود. عملیات بدین‌گونه انجام شد، ۲ فانتوم از ایران به سمت عراق حرکت کردند و عملیات ایذایی انجام دادند، ۸ فانتوم به سمت دریاچه ارومیه حرکت و روی دریاچه سوخت‌گیری کرده و به سمت نقطه صفر مرزی ترکیه به عراق حرکت کردند، رادارها را خاموش کرده و نشستند و سپس به نقطه صفر مرزی سوریه به عراق رفتند. هواپیمایی که از قبرس حرکت کرده بود به بهانه نقص فنی تغییر مسیر داد و روی آسمان بدون ردیاب و رادار سوخت‌گیری کرد. پس از اتمام سوخت‌گیری به مرز اردن رفتند و وارد عراق شدند و ۴۸ هواپیمای فوق پیشرفته عراق و پایگاه نظامی الولید را مورد هدف قرار دادند و باز گشتند، عراق تا ۴۸ ساعت فکر می‌کرد که اسرائیل به کشورشان حمله کرده است.

۲ شهر ژاپن پس از بمباران هسته‌ای تلفات بالایی داشتند اما دانشمندان ژاپن و شهرک‌های صنعتی آن آسیب ندیدند. در هشت سال دفاع مقدس دانشمندان و نخبگان زیادی از ایران شهید و ۱۶ استان موشک‌باران و ۸۷ شهر ایران با خاک یکسان شد و نزدیک ۲۸۰۰ روستا از بین رفتند.

مقامات ایران تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار نیز برآورده داشته‌اند؛ کتاب «ایران و اقتصاد سیاسی‌اش بعد از انقلاب» توسط غرب نگارش و در آن خسارت‌های ایران لیست شده است که در آن خسارت زیرساختی ایران را ۵۹۲ میلیارد دلار برآورد کرده‌اند.

در سال ۵۷ بالاترین بودجه نفتی ایران به میزان ۳۱ میلیارد دلار بوده و این در حالی است که خسارت جنگ تحمیلی به گفته تحلیل‌گران غربی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بوده است. مجموع بودجه نفتی ایران تا پایان دولت هشتم کمتر از ۵۰۰ میلیارد دلار بوده است در حقیقت می‌توانیم بگوییم خسارت به ایران بیش از بودجه مجموع این دولت‌ها بوده است. تحلیلگران جنگ می‌گفتند ایران حداقل ۲ برابر جنگ زمان نیاز دارد که کشورش را به جای اول بازگرداند.

بیشترین عملیات‌های تروریستی دنیا در اطراف ایران انجام شده است و در عین حال ایران امن‌ترین کشور در ناامن‌ترین نقطه دنیاست. از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ در افغانستان، بحرین، عراق، یمن، ترکیه، سوریه، عربستان، لبنان، پاکستان، ایرلند، فرانسه، آلمان، عملیات‌های متعدد تروریستی انجام شده است.

با مشاهده نقشه ۲۰۰ سال گذشته ایران می‌بینیم که شتر ایستاده نقشه ایران به گربه نشسته تبدیل شده است، هر روز یک قسمت از ایران را جدا کردند، در عهدنامه گلستان و ترکمانچای، پاریس، گلداسمیت و آخال بخشی از ایران را گرفتند؛ پس از آن در جنگ جهانی اول میلیون‌ها ایرانی بر اثر گرسنگی و وبا از بین رفتند در جنگ جهانی دوم ایران اشغال شد و نیمی از آن را روس‌ها و نیمی دیگر را انگلیسی‌ها گرفتند.

سال ۱۳۵۰ بحرین از ایران جدا شد و جداشدن آن به چهار دلیل برای ما سخت بود، نخست اینکه شاهراه نفتی و تجاری دنیا را از ایران گرفتند، دوم اینکه شیب نفتی دنیا از سمت ایران جدا شد، سوم اینکه در قرارداد ترکمانچای و گلستان بعد از شکست ایران در جنگ شهرهایی از ایران جدا شدند ولی بحرین تقدیم شد و چهارم اینکه بحرین تنها شهری بود که بعد از جدا شدن مقام عالی رتبه ایران پیام تبریک فرستاد.

در این ۴۰ سال یک وجب از خاک و امتیازی به سلطه‌گران نداده‌ایم، دشمنان تلاش دارند بگویند که ایران قسمتی از کشورش را فروخته است و بحث دریای خزر را مطرح می‌کنند و می‌گویند ایران مالک ۵۰ درصد دریای خزر بود و آن را به روس‌ها واگذار کرده است.

برای بررسی این ادعا باید بگوییم که در سه قرارداد ایران با روسیه نام دریای خزر در آن قید شده است نخست در قرارداد ترکمانچای است که ایران حتی حق استفاده از کشتی در دریای خزر با پرچم خودش نداشته است. دوم در قرارداد ۱۹۲۱ به ایران اجازه می‌دهد در آب‌های دریای خزر کشتیرانی کنیم. در قرارداد ۱۹۴۰ آمده است دریای خزر دریای مشترک ایران و روسیه است ولی این به معنای سهم ۵۰ درصدی ایران نیست.

یکی از نمایندگان سابق مجلس در فضای مجازی سندی را منتشر کرد که عدد ۵۰ وجود داشت ولی این نماینده به ترجمه سند توجه نداشت، در این سند در خصوص ۵۰ درصد حق کشتیرانی ۵ کشور حاشیه دریای خزر سخن گفته شده بود که به اندازه مساوی می‌توانند از آن حق در آب‌های بین‌المللی استفاده کنند و این رقم هیچ ارتباطی به مالکیت ندارد و هیچ زمانی ۵۰ درصد دریای خزر برای ما نبوده است.

۱۸ درصد دریای خزر متعلق به ایران است؛ عده‌ای می‌گویند به سازمان ملل شکایت کنیم، در صورت شکایت این سازمان حد مرز آبی به سه صورت براساس عمق، خط ساحلی و مساحت دریا و کشور مشخص می‌شود اگر بر اساس عمق دریا محاسبه شود ایران چون کمترین عمق را دارد ۷ درصد دریای خزر را مالک خواهد شد. ایران در بین ۵ کشور کمترین میزان خط ساحلی را در دریای خزر دارد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت تنها ۱۰ درصد از دریای خزر را صاحب خواهد شد. اگر دریای خزر بر اساس مساحت دریا و کشور تقسیم شود ایران در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۱۸ درصد دریای خزر را مالک خواهد شد.

یادداشت از حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمدحسین راجی، استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب‌های «گام تمدن‌ساز» و «صعود چهل ساله» 

انتهای پیام
captcha