اماناله قرایی مقدم، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به قتل کارگردان سینما توسط خانوادهاش، اظهار کرد: چند عامل در بروز این حادثه موثر بوده که یکی از آنها عامل فرهنگی، ارزشی و هنجاری است. بهدلیل اینکه این پسر و خواهر او رفتارهای ناشایست فرهنگی انجام میدادند، پدر و مادر آنها نمیتوانستند بپذیرند که فرزندانشان رفتارهایی مغایر با عرف و هنجارها انجام میدهند، بنابراین بر اثر ناراحتی و عصبانیت ناشی از این موضوع، به قتل پسر، دختر و دامادشان اقدام کردند.
وی افزود: دیگر عامل موثر در بروز این حادثه که در جامعه نیز رواج دارد، پرخاشگری و خشونت اجتماعی، تربیتی و پرورشی است. در مورد این پدر و مادر میتوان گفت که از کودکی با خشونت رشد کردهاند و طبق تحقیقی که مارگارت مید، استاد مردمشناسی دانشگاه کالیفرنیا در مورد دو قبیله ابتدایی در اقیانوس آرام به نامهای آراپش و موندوگومور انجام داد، مشخص شد که نحوه شیر دادن به کودک و شستوشوی او در بروز خشونت، پرخاشگری، ناآرامی و جنگطلبی موثر است. همه اینها میتواند درباره نوع تربیت این پدر و مادر نیز صدق کند.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی اضافه کرد: بنابراین در همه جوامع از جمله جامعه ما، خشونت از لحظه تولد آغاز میشود و علاوه بر این، پرخاشگری یکی از ویژگیهای جامعه ما بهشمار میرود و در تمام شرایط و موقعیتها خشونت وجود دارد، چون افراد با شرایطی مثل سختی معیشت، گرانی و تورم، نداشتن اوقات فراغت لذتبخش و ناراحتیهای روحی و روانی مواجه هستند. این خواهر و برادری که بهوسیله پدر و مادر خود به قتل رسیدند، بهدلیل فقدان امکانات لازم نمیتوانستهاند زندگی مستقلی برای خود تشکیل دهند، بنابراین عامل اقتصادی را نیز باید در بروز این حادثه موثر دانست.
قرایی مقدم تصریح کرد: مجموعه این عوامل به همراه محرومیتها و شکستهایی که در جامعه وجود دارد، روی هم انباشته و باعث شده تا پدر و مادر تصمیم به قتل فرزندان خود بگیرند، چنانکه پدر اصلا از کاری که انجام داده است، اظهار پشیمانی نکرد. روانشناسان معتقدند که این پدر و مادر دچار ناراحتیهای روحی و روانی هستند، ولی این ناراحتیها ریشه ارثی، نژادی و فطری ندارد، بلکه فشار ناشی از شرایط اجتماعی باعث ایجاد این نوع مشکلات میشود.
وی بیان کرد: در دنیای امروز، بهقول سوروکین، روابط افراد از معنویگرایی به روابط صوری و ظاهری تغییر یافته و ذهنیت حسی و مادی بر جوامع حاکم است، یعنی ارزشهای وجودی افراد نادیده گرفته میشود و میزان پول و درآمد و امکانات مادی آنها مورد توجه قرار میگیرد و علاوه بر این، افراد نسبت به یکدیگر بیتفاوت شدهاند و ارزش معنوی برای همدیگر ندارند. در واقع، شیءسروری در جامعه حاکم شده است، یعنی این اشیا هستند که ارزش و اهمیت افراد را تعیین میکنند. علاوه بر این، در خانوادههایی مثل نمونه مورد بحث، روابط اعضا با یکدیگر، موزائیکی است، یعنی اعضای خانواده در کنار یکدیگر زندگی میکنند، ولی در واقع با هم نیستند، هر کس به انجام کارهای خود مشغول است و از اوضاع و احوال یکدیگر خبر ندارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه آمار فرزندکشی در کشور ما نسبت به کشورهای ماتریالیست کمتر است، گفت: وقتی مادیات بر روابط حاکم باشد، برادرکشی، همسرکشی، طلاق و خشونت و پرخاشگری افزایش پیدا میکند، چون افراد برای یکدیگر ارزشی قائل نیستند. راه غلبه بر حاکمیت مادیات، ایجاد و تقویت شادی و نشاط در جامعه و تامین مایحتاج اقتصادی، مسکن و امکانات ازدواج است. آیا ما این کارها را انجام دادهایم یا خلاف آن عمل کردهایم؟ در جامعهای که شادی و نشاط وجود ندارد، همه چیز نامطلوب است و هیچ بعید نیست که اگر حواسمان نباشد در آینده فرزندکشی، دخترکشی، همسرکشی، فحشا، فرار دختران، همباشیهای سیاه و تجردگرایی افزایش پیدا کند که در مورد همه اینها از سالها پیش هشدار داده شده است.
انتهای پیام