ضرورت تغییر رویکرد در سیاست خارجی دولت جدید / ایران در حوزه قفقاز تکمیل کریدور «شمال ـ جنوب» را جدی بگیرد
کد خبر: 3982023
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۶
شعیب بهمن در گفت‌وگوی تفصیلی با ایکنا بیان کرد:

ضرورت تغییر رویکرد در سیاست خارجی دولت جدید / ایران در حوزه قفقاز تکمیل کریدور «شمال ـ جنوب» را جدی بگیرد

کارشناس حوزه مسائل قفقاز و ترکیه با اشاره به ضرورت در اولویت قرار گرفتن ارتباط با همسایگان و تقویت نگاه به شرق برای ایجاد توازن به عنوان دو اقدام اساسی دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی گفت: یکی از این مناطق مهم حوزه قفقاز است که فارغ از تحولات سیاسی و امنیتی پس از چنگ قره‌باغ، ایران می‌تواند با تکمیل کریدور مهم «شمال ـ جنوب» اتصال خلیج فارس به اروپا را برقرار کند که هم درآمد قابل توجهی نصیب ایران می‌کند و هم با تعمیق روابط اقتصادی با سایر کشورها، امکان تحریم‌پذیری ایران را به حداقل می‌رساند.

سیاست خارجی یکی از عرصه‌های مهم در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بود که به ویژه برپایه مسئله مذاکرات هسته‌ای و برجام با هدف رفع تحریم‌ها از اهمیت خاصی برخوردار بود. با پیروزی حجت‌الاسلام و المسلمین رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری و اظهارات ایشان در خصوص سیاست خارجی به نظر می‌رسد در این دوره شاهد توجه بیشتری به روابط همسایگان، جهان اسلام و شرق نسبت به غرب و اروپا در حوزه سیاست خارجی باشیم.

در این راستا ایکنا گفت‌وگویی با شعیب بهمن، کارشناس حوزه قفقاز و ترکیه، انجام داده است که متن آن به شرح ذیل است:

ایکنا ـ به اعتقاد شما سیاست خارجی دولت سیزدهم چه تفاوت‌هایی با دولت‌های یازدهم و دوازدهم دارد؟ همسایگان چه جایگاهی در سیاست خارجی دولت آقای رئیسی دارند؟

سیاست خارجی کشور در هشت سال گذشته با یک تحول جدی روبرو شد که بن‌بستی را در عرصه‌های مختلف به وجود آورد، بدین معنا که ایده لغو تحریم‌ها از طریق توافق هسته‌ای و برجام، ایده‌ای بود که تمام ارکان سیاست خارجی کشور را در هشت سال گذشته، تحت‌الشعاع قرار داد و حداقل در وزارت امور خارجه تنها مسئله اصلی که دنبال می‌شد برجام و توافق هسته‌ای با 1+5 بود و هیچ ایده دیگری در خصوص سایر مسائل بین‌المللی دنبال نشد و فعالیت‌های ایران در منطقه هم محدود به اقدامات نهادهای دیگر از جمله سپاه قدس بود و اگر فعالیت‌های منطقه‌ای سپاه قدس در 8 سال گذشته وجود نداشت ایران امروز هیچ ارتباطی با تحولات منطقه نداشت زیرا دولت آقای روحانی اعتقاد چندانی به همکاری با کشورهای منطقه نداشت و توجه حداکثری این دولت به توسعه مناسبات با کشورهای اروپایی بود.

با توجه به این سابقه و پیشینه، آنچه که بیش از همه بایستی مورد توجه دولت سیزدهم قرار بگیرد این است که در وهله اول در الگوها و ایده‌های کلان موجود در سیاست خارجی تجدیدنظر کند که در رأس آنها می‌توان به افزایش و توسعه ارتباطات با همسایگان به ویژه در حوزه اقتصادی اشاره کرد. این ایده‌ای است که برای ایران می‌تواند آورده قابل توجهی داشته باشد. ایران در محیطی قرار گرفته که همسایگانش دارای یک بازار بیش از 1100 میلیارد دلاری هستند که متأسفانه سهم ایران از این بازار تنها حدود 2درصد است. اگر ایران بتواند مناسبات اقتصادی خود را با همسایگان توسعه دهد و سهم خود را از این بازار ارتقا دهد می‌تواند بخش مهمی از تحریم‌های اعمال‌شده از سوی آمریکارا خنثی کند. درعین حال اگر سیاست خارجی در دولت جدید اقتصادمحور و صادرات‌محور باشد به رونق و جهش تولید داخلی هم کمک شایانی می‌کند.

دومین کاری که دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی باید انجام دهد این است که برای اینکه توازنی در این حوزه ایجاد کند نگاه به شرق را تقویت کند. در طول هشت سال گذشته نگاه یکجانبه به غرب هم باعث برهم خوردن تعادل و توازن در حوزه سیاست خارجی ایران شد و هم اینکه غربی‌ها از جمله کشورهای اروپایی تصور کردند ایران هیچ گزینه دیگری ندارد یا دست کم نمی‌‌خواهد به سوی گزینه‌های دیگر حرکت قابل توجهی ندارد. این در حالی است که توسعه مناسبات و روابط با کشورهای شرقی و مستقل هم می‌تواند تأمین‌کننده منافع ملی ایران باشد و هم در سیاست خارجی‌ کشور موازنه ایجاد کند.

به اعتقاد من این دو اقدام، اساسی‌ترین رویکردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم است؛ البته این بدان معنا نیست که ایران روابط خود را با غرب کاهش دهد یا این روابط را نادیده بگیرد، بلکه رابطه با غرب باید به موازات این دو اقدام اصلی مورد توجه قرار گیرد، اما نباید رابطه با غرب به مثابه تنها ایده و رویکرد سیاست خارجی ایران مد نظر باشد که دارای مضرات زیادی است.

ایکنا ـ برخی معتقدند شرایط تحریمی مانع از توسعه روابط ایران با همسایگان شده و با وجود تمایل ایران این همسایگان هستند که به واسطه نگرانی از اقدامات تنبیهی آمریکا وارد فاز توسعه روابط اقتصادی با ایران نشده‌اند؛ نظر شما درباره این ادعا چیست؟

ایران در همین شرایط تحریم به بازارهای کشورهای همسایه از جمله عراق و افغانستان که بیشترین سهم صادراتی ایران را دارند، بدون مشکل خاصی، کالا صادر می‌کند و به جز حوزه نفت و گاز که تحریم‌های سختی علیه ایران وجود دارد در سایر کالاها مناسبات تجاری ایران با همسایگان نسبتا عادی است. عده‌ای می‌خواهند مسئله تحریم را به همه حوزه‌های اقتصادی و تجاری تسری دهند و ایران را یک بازیگر دست و پا بسته جلوه دهند که قدرت هیچ تحرکی ندارد و این واقعا یک ایده نادرست است.

ایران در ارتباط با همسایگان مشکل بسیاری از مواردی را که تحت تحریم قرار دارد، ندارد. برای نمونه ایران برای صادرات به کشورهای همسایه نیازی به بیمه‌های بزرگ در کشتیرانی ندارد و به راحتی می‌تواند کالاها را از طریق حمل و نقل جاده‌ای و ریلی ترانزیت کند. حتی برای نقل و انتقال پول به روش‌های غیر بانکی هم مشکلات خاصی که با کشورهای دیگر وجود دارد در مورد کشورهای همسایه صدق نمی‌کند و از طرفی در اکثر کشورهای همسایه بانک‌‌های نسبتا کوچکی هستند که یا تحریم‌ها بر آنها خیلی اثر ندارد یا خیلی تمایلی به پیروی از تحریم‌ها ندارند چون منافع آنها به نحوی است که می‌توانند از طریق ارتباط با کشورهایی مانند ایران خود را تأمین کنند بنابراین همکاری با این نوع نهادها و مؤسسات مالی می‌تواند تا حد بسیار زیادی راهگشا باشد ضمن اینکه شیوه‌‌های دیگری هم برای همکاری‌ها و تبادلات اقتصادی و تجاری با همسایگان وجود دارد که یکی از آنها می‌تواند تهاتر باشد.

در مجموع مسئله تحریم‌ها حداقل در روابط اقتصادی ایران با همسایگان نمی‌تواند تأثیرگذار باشد که اگر این چنین بود باید در این سال‌ها روابط اقتصادی ایران با همسایگان قطع می‌شد یا به شدت کاهش پیدا می‌کرد در حالی که ایران تقریبا همان روند پیشین خود را البته با فراز و نشیب‌هایی حفظ کرده است.

ایکنا ـ‌ به دو مورد خاص روابط با کشورهای حوزه قفقاز و ترکیه می‌رسیم. در مورد روابط ایران با کشورهای حوزه قفقاز چه ظرفیت‌هایی وجود دارد که هنوز فعال نشده و دولت جدید باید آنها را شناسایی و فعال کند؟ به ویژه اینکه تحولات یک ساله اخیر در قره‌باغ برخی نگرانی‌ها را نسبت به اینکه ایران این حوزه را از دست بدهد ایجاد کرده است.

دولت جدید در درجه اول باید متوجه این مسئله شود که وزن ژئوپلیتیکی ایران نسبت به منطقه قفقاز و ترکیه یک وزن خاص است. اگر دولت سیزدهم به این خودباوری برسد و این آگاهی و دانش را پیدا کند که ایران دارای یک وزن ژئوپلیتیکی برجسته در سطح منطقه است، آن زمان می‌تواند مناسبات خودش را شکل بدهد. متأسفانه در طی سال‌های گذشته این اتفاق به دلایل مختلف، از جمله منافع گروهی برخی از مقامات سیاسی، رخ نداده و ایران در برابر کشوری مانند جمهوری آذربایجان و ترکیه بیش از اندازه مماشات به خرج داده و بسیاری از فرصت‌های خود را در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی از دست داده است. لذا اولین و مهمترین اقدام در این حوزه بازخوانی سیاست خارجی کشور در حوزه قفقاز و ترکیه است تا خطرات، آسیب‌ها و منافعی که شرایط جدید بعد از جنگ قره‌باغ در منطقه ایجاد کرده، مورد مرور جدی و دقیق کارشناسی قرار گیرد.

دولت جدید در گام دوم باید ظرفیت‌های ایران را در ارتباط با کشورهای این منطقه را تعریف کند. برای نمونه یکی از حوزه‌هایی که ایران می‌تواند در ارتباط با حوزه قفقاز، فارغ از تحولات سیاسی و امنیتی، بر روی آن کار کند و درآمدزایی داشته باشد، مسئله تکمیل کریدور «شمال ـ جنوب» است که در طول سال‌های گذشته به دلایل خیلی ساده‌ای ناتمام مانده، در حالی که تنها قطعه کوچکی از این کریدور باقی مانده تا این پروژه بزرگ تکمیل شود. تکمیل این کریدور به معنای اتصال خلیج فارس به اروپا و انتقال بار و کالا از هند و خلیج فارس به کشورهای اروپایی و بالعکس است. لذا تکمیل این کریدور، هم به تنهایی درآمدهای قابل توجهی را نصیب ایران می‌کند و هم اینکه هرچقدر ارتباط اقتصادی کشورها با ایران بیشتر شود قطعا تحریم‌پذیری کشورمان سخت‌تر می‌شود.

یکی از مشکلات اصلی ایران در سال‌های اخیر این بوده که نتوانستیم ارتباط اقتصادی منسجم و عمیقی را با خیلی از کشورها برقرار کنیم و به همین دلیل است که بلافاصله وقتی تحریمی اعمال می‌شود خیلی از شرکت‌ها و کشورها به راحتی همکاری با ایران را کنار می‌گذارند. بنابراین تکمیل کریدورهای حمل و نقل و شناخت دقیق بازارهای منطقه دو راهکار اساسی است که می‌توانیم در ارتباط با همسایگان از جمله کشورهای حوزه قفقاز استفاده کنیم و منافع خود را تأمین کنیم.

ایکنا ـ دولت جدید نسبت به ترکیه، با توجه به رویکردهای خاص دولت اردوغان در حوزه‌های سیاسی و امنیتی، باید چگونه رفتار کند؟ با توجه به اینکه ترکیه برای خود مناطق نفوذی در قفقاز، عراق و سوریه تعریف کرده است.

به اعتقاد من منطقه نفوذ برای ترکیه به معنایی که برخی در ایران استدلال می‌کنند وجود ندارد که ایران هم نمی‌تواند در این مناطق کاری از پیش ببرد. منطقه قفقاز بیش از آنکه حوزه نفوذ روسیه یا ترکیه باشد در طول تاریخ منطقه نفوذ ایران بوده است و دوستانی که این اظهارات را می‌کنند باید بیشتر تاریخ را مطالعه کنند.

در مورد ترکیه باید دو نگاه داشته باشیم؛ مردم و کشور ترکیه و حکمرانان فعلی این کشور و سیاست‌های آنان در سال‌های اخیر. متأسفانه سیاست‌هایی که در سال‌های اخیر به ویژه پس از بحران سوریه، توسط دولتمردان فعلی ترکیه در پیش گرفته شده و تا جنگ اخیر قفقاز هم ادامه پیدا کرده سیاست‌های فرقه‌گرایانه مذهبی و قومیتی بوده است و دولت ترکیه هم در حوزه مسائل مذهبی به سمت گرایش‌های متعصبانه حرکت کرده و هم در سال‌های اخیر گرایش‌های قومیتی و به ویژه مسئله «پان ترکیسم» را در سیاست خارجی خودش برجسته کرده است. لذا تا زمانی که دولت ترکیه بخواهد از این اهرم‌ها استفاده کرده و با آنها کار کند و احیانا خطری را متوجه امنیت ملی ایران کند به طور طبیعی ایران هم بایستی به شکل قاطع با این سیاست‌های ترکیه مقابله کند. در عین حال روابط با ملت ترکیه می بایستی یک روابط دوستانه و متناسب با تاریخ دو کشور و پیوندهای عمیق مردمی بین دو کشور باشد.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha