به گزارش ایکنا، چهل و پنجمین شماره از «پژوهشنامه معارف قرآنی» به صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی به زیور طبع آراسته شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «فلسفه وجودی آمادگی و قدرت دفاعی در قران با تاکید بر اندیشه علامه طباطبایی»، «بازکاوی کارکرد قصص قرآنی در تحلیل آیندهنگاری راهبردی (مطالعه موردی داستان بنیاسرائیل)»، «تأثیر منفی جن در سلامت جسمی انسان از دیدگاه مفسّران با تأکید بر آیه 41 سوره صاد»، «گونهشناسی مفرداتپژوهی در قرآن از منظر روایات تفسیری اهل بیت(ع)»، «توقیفی یا اجتهادی بودن «رسم الخط قرآن کریم» در بوته نقد»، «تحلیل فرایند «تفسیر» و «تطبیق» قرآن بر اساس کارکرد «سیاق» و «شأن نزول»»، «رهیافت قرآنی و روایی بر حقیقت ادراکی نفس با تبیین های صدرایی».
در چکیده مقاله «فلسفه وجودی آمادگی و قدرت دفاعی در قرآن با تاکید بر اندیشه علامه طباطبایی» میخوانیم: «به هر نوع آمادگی و اقتداردر برابر تهاجم دشمن، آمادگی وقدرت دفاعی گفته میشود که از مولفههای قدرت نظامهای سیاسی دینی و غیر دینی محسوب میشود، و اساس هرگونه پیشرفت، توسعه و مقابله است. از این رو همگان در صدد تقویت، تکامل و تجهیز همه جانبه سازمان دفاعی خویش برآمدهاند. چرا که حفظ موجودیت، تمامیت ارضی، استقلال و آزادی ایشان در سایه این امر مهم تامین میشود. امری بسیار مهم که آیات قران کریم بدان امرو تاکید نموده است. لذا این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و تفسیری به بررسی فلسفه وجودی آمادگی و قدرت دفاعی از نگاه قران با رویکرد تفسیری علامه طباطبایی پرداخته است که یافتههای این پژوهش بدین شرح است: آمادگی وقدرت دفاعی سازوکاری حیاتی، عقلی، فطری، شرعی، مستمر و پیشنیاز دفاع و جهاد شمرده میشود و نقش موثری در ایجاد رهب و ترس در دشمن دارد و نیز رابطه مستقیم بین آن و باز دارندگی وجود دارد که هرچه میزان آمادگی واقتدار دفاعی افزایش یابد به همان میزان سطح بازدارندگی هم ارتقا مییابد. همچنین با بالا رفتن سطوح آمادگی و قدرت دفاعی میزان غافلگیر شدن قوای مسلح و مدافع نظام اسلامی کاهش مییابد و در نهایت آمادگی و قدرت دفاعی جامع عامل مهمی در حفظ دین و شعائر الهی وصیانت امت اسلامی میباشد که در دیدگاه علامه طباطبایی مهمترین فلسفه وجودی و هدف نهایی از آمادگی وقدرت دفاعی است و ارهاب، عدم غافلگیری و بازدارندگی اهداف میانی و ابزاری برای رسیدن به حفظ دین و شعائر الهی وامت اسلامی میباشند.»
در طلیعه مقاله «بازکاوی کارکرد قصص قرآنی در تحلیل آیندهنگاری راهبردی (مطالعه موردی داستان بنیاسرائیل)» آمده است: «مقوله پیشرفت با نظر به عینیت آن در موقعیتهای زمانی و مکانی، نیازمند الگوی معین با رویکرد آیندهنگری و آیندهنگاری است. نقش آموزههای دین در آیندهنگاری تمدنی، یک مسئله محوری و راهبردی در دوره معاصر است. برجستهترین فصل آموزگاری آیندهنگاری دینی، رخدادهای تاریخ تمدنی و به طور خاص، قصص هستند. رویکرد آیندهنگاری به مدد قصص، اصلی بنیادین در مبانی فلسفه دین (نظام انتظار از دین و نیاز به دین) است. قصه قرآنی یک منظومه گفتمانی است که رویدادهای مؤثر در تحول فرد، جامعه و تمدن را پیش رو می گذارد و هدف آن قرار دادن مخاطب در موقعیتی است که با انتخاب و اختیار خود در مسیر رشد قرار گیرد تا آینده خود، جامعه و تمدن را در سمت و سوی آرمان الهی رقم زند. این مقاله با پرسش اصلی «چیستی آیندهنگار قصص قرآنی»، با روش تحلیل محتوا به نظریه آیندهنگاری برآمده از قصص قرآنی میپردازد و بر آن است که پژوهش کارکرد آیندهنگار از قصص تمدنی، یک ساحت راهبردی نه فقط در حوزه پژوهش هنجارین، بلکه در حوزه تحقیق و توسعه آیندهنگار نیز هست. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که آیندهنگری تا آیندهنگاری، فصل راهبردی فلسفه قصه قرآنی است و قصه قرآنی ظرفیتی معرفتشناخت و روششناخت در پیشنهاد رویکرد آیندهنگار راهبردی دارد.»
انتهای پیام