فضائل امام علی(ع)، صفات و ویژگیهایی از آن حضرت است که در آیات قرآن، روایات و حوادث تاریخی به آنها اشاره شدهاست. پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «اگر همه درختان قلم، همه دریاها مرکب، همه ملائک حسابگر و همه آدمیان نویسنده شوند، هرگز نخواهند توانست فضائل علیبنابیطالب علیهالسلام را شمارش کنند». در روایتی دیگر نیز بازگوکردن، نوشتن، نگاه کردن و گوش دادن به فضائل حضرت علی(ع) نوعی عبادت محسوب میشود که باعث آمرزش گناهان خواهد شد.
در ارتباط با شناخت فضائل و شخصیت امام علی(ع)، با بهرهگیری از منابع گوناگون، مصاحبهای با کمالالدین غراب، از پژوهشگران برجسته دینی، خادمالقرآن و مترجم قرآن کریم داشتیم که در ادامه میخوانیم.
کمالالدین غراب در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، با بیان اینکه فضایل امام علی(ع) را میتوان از دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم شناخت، اظهار کرد: در شیوه مستقیم به خود نهجالبلاغه رجوع میشود، اما در روش غیرمستقیم، به سیره پیامبر اکرم(ص) و صحابه ایشان و بهخصوص حضرت امیر(ع) بهعنوان یک صحابه خاص آن حضرت توجه میشود، در واقع این نگاه از زاویه دید افراد دیگر است و از این طریق میتوان به فضایل حضرت علی(ع) شناخت پیدا کرد.
این پژوهشگر قرآن کریم در ادامه بهمنظور معرفی چند کتاب جهت بررسی فضایل حضرت امیرالمومنین (ع) از زاویه دید دیگران، عنوان کرد: کتاب «علی (ع) و فرزندانش» نوشته طه حسین را معرفی میکنم. دلیل انتخاب این کتاب این است که منبع اصیل تاریخی است و طه حسین کار بسیار عمیقی درباره حضرت امیر(ع) و فرزندانش انجام داده است، همچنین به دلیل معرفی زندگی حضرت علی (ع) کار زیبایی است.
وی ادامه داد: کتاب دیگر در مورد علیبنابیطالب، مجموعه 9 جلدی عبدالفتاح عبدالمقصود است که در 8 جلد و قبل از انقلاب به فارسی ترجمه شدهاست و یکی از مترجمان آن دکتر بهشتی بودند. این کتاب کار بسیار زیبایی است که از طریق آن به نوعی به شخصیت حضرت امیر(ع) نزدیک میشویم. کار دیگر کتاب جورج جرداق تحت عنوان «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانیت» است که کتاب بسیار سنگینی است از این جهت که حضرت امیر (ع) را به نوعی با ادبا و فلاسفه مقایسه و جنبههای فلسفی و معنوی زندگی خود شخصیت علی (ع) را بررسی کردهاست. البته ترجمههای خوبی از این کتاب منتشر نشدهاست. از میان نویسندگان ایرانی و کتابهای به زبان فارسی نیز میتوان به کتابهای دکتر علی شریعتی و استاد مطهری اشاره کرد و دکتر علی شریعتی بسیار زیبا در مورد فضایل حضرت علی (ع) سخن گفته است.
غراب تصریح کرد: نوع دومی نیز برای نیل به این هدف وجود دارد که آن شناخت مستقیم از شناخت ابعاد سیاسی اجتماعی و افکار خود حضرتامیر(ع) است که در نامه ایشان به مالک اشتر نمود و وضوح کاملی دارد. این نامه بهعنوان مانیفستی راهگشا در مسایل و معضلات حقوق بشری بسیار مورد توجه محققان قرار گرفتهاست. رده بعدی، نیایشهای حضرت علی(ع) است؛ نیایشها مستقیما ابعاد روحی افراد را نشان میدهند.
وی گفت: یکی از کانالهایی که افراد را به شناخت فرد نزدیک میکند، همین نیایشهاست. نیایشهای یک فرد چون از قلب و روح نشات میگیرد، یک مسیر مستقیم برای شناخت ویژگیها و خلق و خوی افراد است. از این طریق میتوان به حساسیتهای روحی و روانی فرد آگاه و با جایی که اندیشهاش پرواز میکند، آشنا شد. به عنوان مثال، اگر نیایشهای حضرت امیر(ع) را با نیایشهای پیغمبر اکرم(ص) مقایسه کنیم، متوجه میشویم این دو بزرگوار دو شخصیت کاملا متفاوت دارند و بر خلاف چیزی که ما متصور هستیم که معصومین همه کاملا شبیه به هم هستند و یک شکل و یکنواخت فکر میکنند.
غراب ابراز کرد: اگر بخواهیم بهطور گزینشی به نهجالبلاغه رجوع کنیم، همین نیایشها یا حکمتها منابع بسیار خوبی هستند. البته بهترین نوع مراجعه به نهجالبلاغه گزینشی عمل کردن است، زیرا نهجالبلاغه همچون دریایی است و غوطه زدن در آن سخت است. اینکه انتظار داشته باشیم، جوانها بهطورمستقیم خواندن نهجالبلاغه را آغاز کنند، نادرست است، بنابراین باید بهصورت گزینشی، نهجالبلاغه را خواند.
این پژوهشگر و مترجم قرآن اضافه کرد: بهعنوانمثال، خطبه اول نهجالبلاغه یا خطبه اوصاف پارسایان که مخاطب آن همام، یکی از صحابه است و در مجلسی از حضرت درخواست میکند که اوصاف متقین را برای او بیان فرمایند. این خطبه، یک خطبه ایدئولوژیک است، یعنی حضرت امیر(ع) بسیار زیبا یک انسان تراز مکتب اسلام را در این خطبه معرفی میکند. این خطبه یک شاهکار است، در حدی که وقتی حضرت امیر(ع) اصرار همام را میبینند، به او میفرمایند که تو ظرف وجودی کافی برای تحمل این اوصاف را نداری، اما با اصرار وی، حضرت شروع به توصیف میکنند که حتی نقل شدهاست که همام در میان خطبه از هوش میرود.
وی برای شناخت حضرت علی (ع)، شناخت پیامبر اکرم (ص) را نیز لازم دانست و خاطرنشان کرد: واقعیت این است که حضرت نبی اکرم(ص) به منبع وحی الهی متصل بودند و این موضوع متفاوت است، با کسی که باید بهطور مداوم، براساس و مبنای تعالیمی که میبیند، خودش را به آن منبع نزدیک کند. بنابراین میان پیغمبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) دو تفاوت، قائل خواهیم بود، البته ما از خیلی از حالات و روحیات پیغمبر اکرم (ص) قبل از بعثت اطلاعاتی نداریم، اینکه بتوانیم بگوییم ایشان در آن دوران چه رنجهایی متحمل شدند که قابلیت مهبط وحی شدن را دارا شدند. ما از زمانی ایشان را میشناسیم که به منبع وحی متصل شدند. پس از اتصال به منبع وحی دو سرنوشت برای ایشان به وجود میآید. از یک طرف در جامعه مدام با مخالفتها روبرو میشوند و رنجهایشان ریشه در نادانی افراد و منشأ اجتماعی مانند مقاومتهای سیاسی، اخلاقی و انحرافات اجتماعی دارد. از طرف دیگر میبینیم که چون ایشان به منبع وحی متصل هستند این اتصال به ایشان آرامش میدهد. حضرت امیر(ع) میفرماید که ما در سختیها به پیغمبر پناه میبردیم. این موضوع بسیار جالب است، امیرالمؤمنین که ما ایشان را آنقدر محکم میبینیم، در سختیها به پیامبر(ص) پناه میبردند، یعنی آن حضرت بهاندازهای آرامش داشتند و این اتصال به وحی شخصیت ایشان را ممتاز و مانند کوه استوار کردهاست و بیانگر تمایز شخصیت پیغمبر اکرم (ص) با دیگر صحابه است.
غراب در بیان تفاوت نیایشهای پیغمبر اکرم (ص) و حضرت امیر (ع)، بیان کرد: از یک طرف ما پیغمبر اکرم (ص) را داریم که به منبع وحی متصل است و آرامش، طمانینه، شکوه و عظمتی دارد. اگر نیایشهای پیغمبر بهعنوان مثال، دعای جوشن کبیر را با نیایشهای حضرت امیر (ع) مانند مناجات شعبانیه یا دعای کمیل مقایسه کنیم، میبینیم که بسیار متفاوت هستند. یک تن انگار مدام در آستانه حضور محبوب نشسته و او را تماشا میکند و غرق در وجود اوست و زیباییهای وجود او را میبیند و دیگری با شناخت عقلی که از محبوب دارد، تلاش میکند خود را به آن ساحت معنوی برساند و از آن الهام بگیرد. پیغمبر اکرم(ص) غرق در الطاف الهی است، البته به این معنی نیست که حضرت امیر(ع) از الطاف الهی نصیب نبرده است، اما به این معناست که تلاش میکند، از الطاف بهره ببرد و این تلاش در وجود و کلامش مشخص است. در واقع مانند تفاوت کسی که مدام در حضور قرار دارد، با کسی که مدام تلاش میکند، به حضور متصل شود و به این دلیل است که در نیایشها یکسره با رنجها و آرزوهای حضرت امیرالمؤمنین(ع) سروکار داریم.
انتهای پیام