به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش، از اساتید حوزه علمیه، شب گذشته، 8 مرداد در نشستی که از طریق صفحه اینستاگرام خود برگزار کرد، به طرح بحث در زمینه رفتارهای اخلاقی امام کاظم(ع) پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
در برخی از تقویمها، ولادت امام کاظم(ع) را در ماه صفر ذکر کردهاند، اما ظاهرا این تاریخ با روایاتی که داریم مطابقت ندارد و تاریخی که در ماه ذیالحجه است، بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است. ابوخالد برقی در کتاب المحاسن روایتی نقل میکند که امام صادق(ع) در ایام مناسک حج به حج مشرف شدند و وقتی از حج بازگشتند، در چنین شبهایی در مسیر بازگشت به مدینه بودند و در یکی از منزلهایی که کاروان امام توقف کرده بود به ایشان اطلاع دادند که فرزند شما به دنیا آمد. براساس این روایت، طبیعتا امام صادق(ع) از سفر حج برمیگشت و این سفر نیز در ماه صفر نیست و در ماه ذیالحجه است. بنابراین یکی از شواهد در باب ولادت امام کاظم(ع) همین روایت است.
اما آنچه در این جلسه مورد بحث قرار میگیرد، اخلاق کاظمی است. نفوذ اخلاقی امام کاظم(ع) بسیار قوی است و همه ائمه(ع) ما شاگردان مکتب پیامبر رحمت و اخلاق هستند. در برخی از ائمه(ع) طبق شرایطی که پیش میآمد اخلاق، بیشتر ظهور پیدا کرده است و الا همه آنها نور واحد بودند. اخلاق امام کاظم(ع) یک الگوی ابدی برای هر انسانی است که به اخلاق میاندیشد. ما یک منبع قوی در اخلاق داریم اما متأسفانه گاهی نگاه و مطالعات ما در زمینه این اخلاق به جاهای دیگری متمرکز میشود. ما خودمان سرمایههای عظیم اخلاقی را در بشریت داریم اما چرا برای بهره بردن از اخلاق به سمت شرق و غرب برویم؟ اخلاق اهل بیت(ع) با مطالب دیگر قابل مقایسه نیست.
یکی از فرزندان امام صادق(ع)، عبدالله نام دارد. یک وقت امام(ع) ایشان را نصیحت کرد که شما از برادرت موسی اخلاق را یاد بگیر. عبدالله به پدر عرضه داشت، چرا ایشان را برای الگوی اخلاقی معرفی میکنید؟ پدر من و پدر موسی که یکی است و مادرمان نیز یکی است. اما چرا شما این تفاوت را قائل هستید که به من میگویید از او یاد بگیرم؟ امام صادق(ع) به فرزند خود فرمودند شما فرزند من هستی اما موسی بن جعفر جان من است. این نشانه اخلاق والای حضرت امام کاظم(ع) در همان دوران کودکی است.
در این جلسه سه عنوان را در مورد اخلاق کاظمی مطرح میکنم و در ادامه نیز به روایتی اشاره میکنم که قابل توجه است. اولین خصوصیت اخلاقی امام کاظم(ع) که ما و جامعه نیاز داریم حفظ حرمت است. امروزه حرمتها شکسته شده و ما در این آسیب خیلی کم آوردیم و آسیبپذیر شدیم و به راحتی حرمتشکنی میکنیم. تا دیروز اگر رو در رو حرمتشکنی میشد، اما امروزه فضای مجازی حرمتشکنی سادهتر شده است. گاهی اوقات با یک عکس یا پیام حرمت کسی شکسته میشود. امام کاظم(ع) نسبت به کسانی که حرمت ایشان را میشکنند حرمت نگه میداشتند. حضرت(ع) فرمود: ما اهل بیت(ع) این چنین هستیم که حرمت ما را میشکنند و حرفهای نابهجا پیرامون ما میزنند، اما برنامه ما اهل بیت(ع) این است که به خدا نگاه میکنیم و میخواهیم اخلاق خدا در ما جلوه کند و خداوند غفور و ستور است و میبخشد و روی نقاط منفی پرده میکشد.
خداوند دوست ندارد اسرار بندگانش را برملا کند. امام کاظم(ع) فرمود ما نیز این طور هستیم و اگر کسی حرف درشتی به ما بزند تکذیب میکنیم، اما آبروی او را نمیریزیم و از در بیاخلاقی با او وارد نمیشویم. برخی از ضربالمثلها بین ما خوب است اما برخی نیز اخلاقی نیست. میگویند جواب کلوخانداز، سنگ است، اما آیا این قرآنی است؟ قرآن میگوید جواب کلوخانداز کلوخ است نه سنگ و این برای زمانی است که انسان بخواهد جواب بدهد، در حالی که امام کاظم(ع) فرمود بنای ما این است که حرمت را حفظ میکنیم.
دومین نکته در اخلاق کاظمی پیرامون سوءظن است که این نیز از مشکلات خیلی جدی اخلاقی خانواده و جامعه و حکومت ما است. امام کاظم(ع) روش دیگر و برنامه دیگری دارد. در سوره حجرات نیز آمده است که از سوءظن خود را دور کنید که برخی از اینها گناه محسوب میشود. شخصی خدمت امام کاظم(ع) رسید و خیلی هم عصبانی بود. گفت جایی بودم که یک نفر علیه شما صحبت میکرد. امام کاظم(ع) با یک آرامشی فرمودند که سوءظن نداشته باش. مگر نمیگویی او اسم فردی به نام موسی را برد. همه موسیها که من نیستم و افراد متعددی این نام را دارند پس شاید مقصودش کسی غیر از من بوده است. این روش اخلاقی برخورد امام کاظم(ع) با سوء ظن است. اما ما دقیقا نقطه عکس این رفتار هستیم.
سومین نکته اخلاقی که برای شرایط امروز ما لازم است نیز عبارت از توجه به مشکلات جامعه است. امام کاظم(ع) سالهای زیادی در حصر بودند و تحت نفوذ امنیتی دشمن قرار داشتند، اما در عین حال حضرت امام کاظم(ع) روش اخلاقیشان این بود که هیچ وقت در سطح جامعه از عزیزان و مردم و جامعه خود و کسانی که گرفتار شدند غافل نبودند و توجه جدی به این موضوع داشتند. مشکلات جامعه مخصوصا مشکلات جوانها مورد توجه خاص امام کاظم(ع) بوده است.
در روایتی آمده است، گویا به امام کاظم(ع) اعتراض میشده که بیت المالی که دست بنی عباس است و به شما میدهند را چرا قبول میکنید؟ امام(ع) پاسخ دادند اگر نمیدیدم در میان جامعه جوانانی هستند که آمادگی ازدواج دارند اما به دلیل شرایط سخت مالی نمیتوانند ازواج کنند، این پول را قبول نمیکردم. یعنی اگر این پول را از اینها قبول میکنم و به عنوان بیت المال میگیرم به عنوان مخارج برای ازدواج جوانان است. این نشان میدهد که امام کاظم(ع) یک اخلاق وسیع اجتماعی هم دارد و آن این است که ولو بنی عباس هم بیایند و از بیت المال پولی بدهند برای حل مشکل جوانان این پول را میپذیرد.
در روایت دیگری آمده است که هارون الرشید خلیفه وقت عباسی در کنار کعبه به امام کاظم(ع) برخورد و دید جمعیتی محضر امام کاظم(ع) میآیند و به ایشان عرض ادب میکنند. این جمله را به امام کاظم(ع) عرض کرد که خلیفه من هستم و حاکمیت دست من است و حال چطور شده که مردم در کنار کعبه به شما احترام میگذارند؟ امام کاظم(ع) این جمله را فرمودند؛ آنکه بر دلها امامت میکند ما هستیم و شما فقط بر جسم و دنیای مردم دارید فرمانروایی میکنید. این بیان نشان میدهد که برای یک فرمانروا بدبختی است که ذره ای از دل شهروندان خود را نداشته باشد.
راه حکمرانی بر قلوب متخلق شدن به اخلاق است که سه مولفه اصلی دارد؛ یکی اینکه باید حرمتها حفظ شود، دیگر اینکه سوءظن نداشته باشیم و سوم اینکه، نسبت به نیازهای یکدیگر نیز حساسیت داشته باشیم.
در روایت دیگری از امام کاظم(ع) داریم که فرمود برخی شیعیان کارهایی میکنند که خدا را غضبناک میکنند. حال وقتی خدا غضب میکند میخواهد واکنش نشان دهد، اما امام(ع) میگوید اینجا ما هستیم که از خدا میخواهیم گناه شیعه را ببخشد و به پای ما بگذارد اما خداوند شیعیان ما را از هر نوع غضبی محفوظ دارد.
انتهای پیام