به گزارش ایکنا از قزوین، به نقل از دفتر نماینده ولیفقیه در استان، آیتالله عبدالکریم عابدینی، امامجمعه قزوین در دومین جلسه تفسیر قرآن کریم در مسجد امام خمینی(ره) اظهار کرد: در نخستین آیه سوره فرقان آمده که خداوند منشأ همه برکات است و برای شما فرقان یعنی قرآن را نازل کرده است.
وی ادامه داد: خدا میخواهد به ما بفهماند هر برکتی میخواهیم باید در قرآن به دنبال آن باشیم، اگر میخواهیم مال ما بابرکت باشد باید در قرآن بجوییم، اگر میخواهیم عمر ما بابرکت باشد قرآنی باشیم، اگر میخواهیم زندگی ما برکت داشته باشد قرآنی باشیم، اگر میخواهیم اقتصاد مملکت بابرکت باشد قرآنی باشیم، اگر میخواهیم علم و دانش بابرکت باشد قرآنی باشیم، اگر کشاورزی بابرکت میخواهیم قرآنی باشیم، هر چه برکت بوده خدا در آیات قرآن به ما داده است.
امامجمعه قزوین بیان کرد: تجلی برکات خدا در همه عالم است، تمام ذرات عالم نشانگر برکت است؛ آسمانها، کهکشانها، دریاها، کوهها، انسانها، حیوانات، گیاهان، همه اینها برکات الهی هستند، ما اگر این تفکر را نداشته باشیم و بگوییم این عالم یک عالم هرج و مرج است انگار ما با همه عالم دشمن هستیم، اما اگر ما بفهمیم که بنده خدا هستیم و خدا ما را با کرامت آفریده و همه عالم را هم پر از برکت کرده است برای این که ما آدمها در بندگی پایکار باشیم، آن وقت احساس میکنیم آسمان، زمین، کهکشان، باد، ماه، خورشید و فلک به وجود آمدهاند تا خدمت کنند که ما بنده خدا بوده و با کرامت باشیم.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین خاطرنشان کرد: خدا در نخستین آیه سوره فرقان آورده خداوند که منشأ برکت است این قرآن را برای ما آورده است، قرآن کتاب مقدسی است و هر سوره و آیهای از سورههای قرآن یک منطقه آکنده و سرشار از برکت است.
وی افزود: خدا اسم کتاب خود را کتاب مبارک گذاشته، هم کتاب مبارک و هم ذکر مبارک گفته، بعضی جاها مثل سوره فرقان هم از قرآن تحت عنوان فرقان نام برده، یعنی قرآن از مرکز برکات خدا برای ما آورده است، خدا به این وسیله دارد برکات خود را برای ما جاری میکند، یعنی همه جا گفته قرآن با برکت همراه است.
این مسئول تصریح کرد: ماهی هم که قرآن در آن نازل شده، ماه مبارکی است، پیغمبر فرمود ماه قرآن ماه برکت است، خداوند فرمود ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم، ماه مبارک است، قرآن مبارک است، لیلهالقدر مبارک است، همه اینها برکاتی است که بهخاطر قرآن است. ماه مانند ظرف برکت برای قرآن است، همچنین خداوند فرمود قرآن در سرزمینی که نازل شده، آنجا را هم مبارک کرده است، اگر قرآن زمان را بابرکت کرده و لیلهالقدر کرده است، اگر قرآن مکان را بابرکت میکند پس انسان شایستگی و آمادگی و استعدادش از زمان و مکان برای دریافت برکات الهی بیشتر است، اصلاً قرآن برای فهم ما آمده که درک ما را بالا ببرد.
امامجمعه قزوین یادآور شد: ما در بحث نزول قرآن دو فعل داریم، یکی انزل و دیگری نزل است، انزل یعنی یکباره نازل شد، خداوند وقتی میخواهد بفرماید در شب قدر قرآن را نازل کردیم میفرماید انا انزلناه فی لیلهالقدر، مانند یک وقتی که یک باران خیلی تندی میبارد و پشت سر آن سیل راه میافتد، به این باران انزل میگویند، اما یک وقتی هست که دو شبانهروز آرام آرام باران میبارد، به این نزل میگویند، وقتی هم که قرآن آیهآیه و به تدریج در زمانهای مختلف نازل شده نزل گفته میشود.
آیتالله عابدینی تأکید کرد: خداوند فرمود نزل الفرقان، قرآن که ما باید قدر آن را بدانیم، یک کاری میکند که ما آدمها فرقها را بفهمیم، چقدر ما آدمها به خودمان و به دیگران ظلم میکنیم وقتی که فرقها را نمیفهمیم، فرق یک عمل خالص با یک چیز مادی را نمیفهمیم، خداوند راجع به منافقین میگوید اینها نماز را با کسالت و خواب آلودگی و خمیازه میخوانند، به خاطر ریا میخوانند، جز اندکی در حال ذکر نیستند و خیلی کم حواسشان به خداست، انصاف خدا را ببینید؟ حتی اگر منافقین هم کمی حواسشان به خدا شد آن را نادیده نمیگیرد.
وی بیان کرد: خدا در سوره بقره فرمود ابراهیم(ع) به خداوند فرمود اینجا (یعنی پیرامون خانه خدا) را شهر کن، آنهایی که میآیند در اینجا ساکن میشوند نان و آب و زندگیشان را برایشان جور کن، بعد ابراهیم گفت آنهایی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، به آنها زندگی و روزی بده، خداوند فرمود ابراهیم کافران هم بنده من هستند، حالا درست است که آنها قدر بندگی مرا نمیدانند، اما بههرحال من آنها را آفریدهام و شکم هم برایشان قرار دادهام، بنابراین آنها را هم باید تحویل بگیرم، سپس خداوند فرمود منافقین به یاد خدا نیستند، فقط به یاد دنیا هستند، حتی موقع نماز هم به فکر مسائل دنیوی هستند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین اظهار کرد: پس فرق گذاشتن خیلی مهم است، یک وقتی میبینی بین دو نفر دعوایی وجود دارد، یک بزرگتر میآید بین اینها وساطت کند و ببیند هر یک از اینها چه میگویند و حق و باطل چه کسی است؟ ممکن است در این میان بهخاطر قضاوت عجولانه این فرد ناحقی رخ دهد و حقی ضایع شود، کسی حق ندارد حق دیگران را با اظهار کدخدامنشانه غیرفنی و غیرعاقلانه ضایع کند، باید بیاید اینها را کنار هم قرار داده و حق و باطل را تشخیص دهید.
آیتالله عابدینی افزود: امتیاز یک مسلمان فرهیخته این است که فرقان داشته باشد، یعنی برای او مهم باشد مرز بین حق و باطل کجاست؟ مانند ترازویی که خیلی دقتش بالاست، برای مثال طلا یا زعفران را با آن وزن میکنند و اگر ذرهای جابهجا شود مبالغ زیادی اشتباه پیش میآید، دقیقترین ترازو آنقدر دقیق است که حتی برای وزنهای کوچک هم ناحقی نمیکند و وزنهای خیلی کم را هم دقیق اندازه میگیرد، این ترازو به همان اندازه که دقیق است قیمتش بالاست، خدا هم میگوید آدمهایش فرقهایی دارند، فرق خوب و بد، فرق زشت و زیبا، فرق حلال و حرام، فرق هواهای نفسانی و اخلاص در پیشگاه خدا، در هر زمینهای فرق دارند.
وی گفت: فلذا خدا میگوید اگر میخواهید فرقها را بفهمید راه آن است که باتقوا باشید و همیشه مواظب همه چیز باشید، مواظب کلامتان باشید، مواظب خورد و خوراکتان باشید، مواظب نگاهتان باشید، مواظب نیات خود باشید، مواظب عهد و پیمانهایتان با خدا باشید، یادتان نرود خدا همهجا حاضر و ناظر است. خداوند فرمود ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر اهل تقوا باشید، نه اینکه صرفاً حرف تقوا بزنید، حرف تقوا راحت است، اما باید وجود انسان با تقوا همراه باشد، ذات انسان باید باتقوا باشد، خداوند فرمود اگر اهل تقوا شدید خدا این قرآن را دقیق در ذات شما قرار میدهد، آن موقع بسیاری از چیزها را میفهمید.
امامجمعه قزوین بیان کرد: ما یک فرقان درونی داریم، یک فرقان بیرونی داریم، اگر کسی اهل تقوا باشد خدا هم به او فرقان درونی و هم فرقان بیرونی میدهد، فرقان درونی یعنی قدرت تشخیص، عقل روشن و نورانی، فهم بالا، فهم دقیق و ظریف و حکمت، فرقان بیرونی هم به معنای درک قرآن است، هر که بیشتر اهل تقوا شود بیشتر فهم قرآنی پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: خداوند، پیغمبر را با اوصاف مختلفی از قبیل مزمل و مدثر و نور ذکر کرده است، یکی از چیزهایی که گفته عبد است، خود پیغمبر فرمود من تمایل دارم با نام عبد مرا صدا بزنید، یعنی عبدالله.
آیتالله عابدینی در پایان گفت: امام در سال ۵۹ یا ۶۰ در جمع علما فرمود علی را نمیشود شناخت، ما فقط میتوانیم بگوییم علی(ع) عبدالله بود، پرورش یافته عبدالله اعظم رسول اکرم(ص) بود، همه انسانها تا قیامت این معنا شامل حالشان است، یعنی پیغمبر تا قیامت برای آنها نذیر است.
انتهای پیام