یکی از موضوعاتی که مورد غفلت مسئولان فرهنگی واقع شده توجه به مؤسسات قرآنی است. مسئولان و مربیان مؤسسات قرآنی همواره در این راه بدون هیچ چشمداشتی فعالیت میکنند اما متأسفانه امروز شاهد هستیم که مربیان قرآن بدون دریافت حقالزحمه مناسب و مهمتر از آن بیمه در حال انجام رسالت خطیر پرورش قرآنآموزان هستند.
در همین راستا میزگردی با حضور زهرا دباغها، مسئول مؤسسه قرآنی «ثامنالحجج(ع)» و لیلا یوردخانی، مدیر مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت «سیدالساجدین(ع)» در ایکنای قزوین، برگزار شد تا به بررسی چالشهای موجود در مؤسسات قرآنی پرداخته شود.
ایکنا ـ در معرفی مؤسسه قرآنی خود توضیحاتی بفرمایید.
یوردخانی: سال ۱۳۸۲ وارد مجموعه مهد قرآن شهر قزوین شدم و در رشته حفظ تخصصی قرآن ثبتنام کردم و یکی از قرآنپژوهان مهدقرآن شدم. دو سال بعد بنا به نیاز مؤسسه مهد قرآن که در حال گسترش شعبات خود به صورت کانون بود مدیریت کانون امام سجاد(ع) را پذیرفتم چون احساس دین داشتم و دوست داشتم عَلَم قرآن در شهر قزوین برافراشته باشد بنابراین مسئولیت یکی از کانونهای قزوین را برعهده گرفتم.
مدیریت قرآنی خود را از سال ۱۳۸۴ در کانون قرآن امام سجاد(ع) آغاز کردم که از کانونهای مهد قرآن استان قزوین بود و بعدها در اداره ارشاد هم به ثبت رسید و به کانون سیدالساجدین(ع) تغییر نام پیدا کرد. در ابتدا محل کانون در سه راه خیام قرار داشت اما در حال حاضر کانون امام سجاد(ع) و مؤسسه سیدالساجدین(ع) در خیابان شهدا، کوچه محمدیه مستقر است.
عمده فعالیت ما در زمینه حفظ قرآن، ترتیل، مفاهیم و تفسیر است که در سه بخش نوجوان، جوان و بزرگسال مشغول ارائه خدمت هستیم و در زمینههای روخوانی، مفاهیم قرآن و ترجمه هم به صورت تخصصی مشغول فعالیت هستیم. طی ۱۸ سال فعالیت مؤسسه تاکنون ۴۰ حافظ قرآنکریم پرورش دادیم که در طرحها حضور داشتند. نکته دیگر اینکه بالغ بر ۹۹ درصد مخاطبان کانون را بانوان و یک درصد را آقایان تشکیل میدهند که معمولاً در سنین نوجوانی قرار دارند.
دباغها: فعالیت قرآنی خود را در دو رشته حفظ و قرائت آغاز کردم و از کودکی با توجه به تأثیری که قرآن بر زندگی من گذاشت تصمیم گرفتم لطفی را که اساتیدم در حق بنده داشتند من هم به نوعی انجام دهم.
مؤسسه ثامنالحجج(ع) بهصورت تخصصی در زمینه قرائت فعالیت میکند که گروههای سنی کودک، نوجوان، جوان و بزرگسال در تمامی مقاطعِ رشتههای روخوانی، روانخوانی، تجوید و قرائت در آن فعالیت میکنند.
خانمها و آقایان در این مجموعه فعال هستند و پسران تا ۱۳ سالگی میتوانند با مؤسسه همراه باشند. تاکنون قاریان بسیاری در این مؤسسه تربیت شدهاند و از مجموعه ثامنالحجج(ع) شعبات قرآنی بسیاری در سطح استان رشد یافته است؛ مؤسسان شعبات هم قرآنآموزانی بودند که پس از رشد و شکوفایی در مجموعه ما اقدام به تأسیس مرکز قرآنی کردند و همچنان همکاری نزدیکی با ما دارند.
ایکنا ـ چه تعداد قرآنآموز دارید و از هزینههای دریافتی بگویید؟
یوردخانی: در حال حاضر حدود ۱۳۰ نفر در مؤسسه فعالاند و کلاسها در همه رشتهها و در تمامی سطوح به صورت رایگان برگزار میشود و روند کار به اینصورت است که معمولاً افراد تحت تعلیم بعدها به مربیان ما تبدیل میشوند و برای فعالیت خود حقالزحمهای دریافت نمیکنند.
دباغها: جمعیت شعبه قزوین در حال حاضر ۲۵۰ نفر است. برای کلاسهای کودک هزینه کمی دریافت میشود که حدوداً ماهی ۱۰۰ هزار تومان است اما کلاسهای بزرگسال کاملاً رایگان است.
ایکنا _ از مکان مؤسسه قرآنی بگویید، وقف است یا استیجاری؟
یوردخانی: مکان مؤسسه سیدالساجدین وقف یا استیجاری نیست بلکه امانت است و تا زمانیکه صاحبخانه نیاز نداشته باشد در اختیار مؤسسه خواهد بود، و مشکلی در رابطه با اجارهبها نداریم.
دباغها: مکانی که در اختیار ما بود بر اثر فوت مالک در انحصار وراثت قرار گرفت چون متوفی علاقهمند بود ملک در راه فعالیتهای قرآنی صرف شود بر همین مبنا ما در سال ۱۳۹۳ موفق شدیم از محل شهریهها مکان را خریداری کرده و وقف امور قرآنی کنیم که البته مکانی قدیمی و بسیار پر خرج است.
ایکنا ـ چه تعداد مربی در مؤسسات شما مشغول کار هستند و آیا مربیان مؤسسه از بیمه مؤسسات قرآنی بهرهمند شدهاند یا خیر؟
یوردخانی: در مؤسسه سیدالساجدین دوازده مربی داریم که در رشتههای حفظ، ترتیل و مفاهیم مشغول تربیت قرآنآموزان هستند که برخی از آنان از بیمه مؤسسات قرآنی استفاده میکنند و مؤسسه تکلیفی در قبال پرداخت حق بیمه آنها ندارد.
دباغها: مجموعه ثامنالحجج ۳۰ مربی معلم دارد که متأسفانه با توجه به شرایط سخت اقتصادی فعلی همواره با پرداختی اندکی که در توان مؤسسه است سعی در راضی نگهداشتن مربیان داریم و نکته دیگر اینکه بیمه فعالان قرآنی به هیچ وجه از مربیان ما حمایت نکرد که این یکی از گلههایی است که از مسئولین استان دارم.
عمر مربی در زمینه قرآنی صرف میشود اما نه حقالزحمهای دریافت میکند و نه تحت پوشش بیمه است که پس از سالها تلاش ماحصل مادی فعالیت خود را دریافت کند. مجموعههای قرآنی و افراد فعال در آن نیازمند حمایت جدی از سوی متولیان امور قرآنی کشور هستند.
با توجه به اینکه مجموعه قریب به دو دهه در حال فعالیت است اما هنوز نتوانسته از بیمه فعالان قرآنی برخوردار شود. از طریق اداره ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی اقدام کردیم اما فعالیت خاصی صورت نگرفت و این اواخر لیستی از مربیان فعال خواستند که باز هم مربیان ما بیمه نشدهاند.
متأسفانه در این زمینه سه نفر از مربیان از مجموعه ثامنالحجج شکایت کردند و ما در سال ۱۳۹۳ به پرداخت ۴۵ میلیون تومان محکوم شدیم و هیچ یک از مسئولین پاسخگو و پشتیبان ما نشدند.
اختصاص بودجه برای بیمه کردن فعالان قرآنی عادلانه نیست و هر مدیری که سرشناس باشد و ارتباطات بیشتری داشته باشد موفق خواهد شد که مربیان مجموعهاش را بیمه کند.
از این نکته غافل نباشیم که برخی افراد در مباحث دینی و اعتقادی در تضاد با مجموعههای قرآنی هستند، برخی از مخاطبین اصلاً وجهه قرآنی ندارند و با هدف ایجاد دردسر و حاشیه وارد مجموعه میشوند و در ابتدای ثبتنام با ایجاد جنجال و ثبت شکایت در مراجع قضایی برای افراد و مجموعههای قرآنی ایجاد مشکل میکنند.
با این بهانه که شما قرآنی هستید و نظام تمام قد از شما حمایت میکند عقدههای درونیشان سرباز میکند و پس از ایجاد مشکلات عدیده برای مؤسسه قرآنی در نهایت مسئله با عذرخواهی رفع میشود اما آیا دیگر هدف و انگیزهای برای ادامه دادن این مسیر باقی میماند؟
ایکنا ـ با توجه به عدم پشتیبانی نهادهای متولی امور قرآنی، انگیزه شما از ادامه فعالیت در مؤسسات قرآنی چیست؟
یوردخانی: کار قرآنی باید جهادی باشد و اگر وابسته به ارگانها باشیم با مغز به زمین خواهیم خورد. طی دوران هشت ساله دولت قبل مؤسسات قرآنی به مرز نابودی مطلق رسیده بودند و هیچ نوع بودجهای به ما نرسید. شرایط اقتصادی مطلوب و متوسط شخصی ما سبب شده که به این مسیر ادامه دهیم که اگر از طریق خانواده در مضیقه بودیم قطعاً این کار بر زمین مانده بود.
ما بسیاری از اعضا، مربیان و داوران خوب خود را به جهت عدم حمایت از دست دادیم که برخی از آنها به پرداخت هزینه ایاب و ذهابشان هم راضی بودند اما در این حد هم نتوانستیم از اعضا و مربیان خود حمایت کنیم. ولی در زندگی شخصی چه حمایت شویم و چه حمایت نشویم کار قرآنی را انجام خواهیم داد.
دباغها: با توجه به شرایط و عدم وجود حمایتها، تنها انگیزههای معنوی و روحیه جهادی است که مؤسسات قرآنی را سرپا نگهداشته است.
اگر به ۲۰ سال قبل بازگردم برای انگیزه شخصی و برای پاسخگویی به نیاز معنوی در منزل خودم کلاس قرآنی دایر میکردم و نیروی قرآنی پرورش میدادم و نیازی به پاسخ دادن به هیچ ارگان فرهنگی هم نداشتم، نه گزارش کار میدادم و نه انتظاری داشتم.
ایکنا ـ در دو سال اخیر که جامعه با ویروس کرونا درگیر بود چگونه فعالیت میکردید؟
یوردخانی: کار آموزش قرآن باید حضوری باشد. یک سال اول کرونا کلاسها مجازی بود اما از سال دوم کلاسهای آموزش حضوری را بهطور رسمی افتتاح کردیم چون زیرساختهای موجود پاسخگوی برگزاری کلاس آنلاین نبود. در ایام کرونا بسیاری از مؤسسات جمع شدند، نیروهای قرآنی با بیانگیزگی پراکنده شدند و کسی سراغمان را نگرفت که در ایام کرونا چگونه امورات خود را اداره کردیم.
مؤسساتی که مکانشان استیجاری بود به جهت عدم توان پرداخت اجارهبها منحل شدند چون با چشم بر هم زدنی سر ماه میرسد. مطلعم که مؤسسهای در شهر محمدیه با گرفتن نماز و روزههای استیجاری، هزینههای مؤسسه را پرداخت میکردند و پس از مدتی به دلیل فشار مسائل اقتصادی کار قرآنی را رها و مؤسسه را تعطیل کردند.
دباغها: به صورت جهادی و رایگان کلاسها را برگزار کردیم و مجموعه ۱۳۰۰ نفری ما کاملاً خالی شد و پس از اتمام کرونا هم به شکل سابق خود برنگشت و انگار مردم به نشستن در منزل عادت کرده بودند و کلاسهای مجازی هم فایده چندانی نداشت. حتی هزینه پرداخت سفره دعای ندبه را نداشتیم و این نکته قابل توجه است که با وجود رایگان بودن کلاسها و فعالیتها و پس از گذشت تقریباً سه سال از شیوع کرونا، هنوز هم استقبال از کلاسهای مؤسسات قرآنی بسیار کاهش یافته است.
ایکنا ـ برنامههای تجلیلی چه تأثیری در جذب جامعه به فعالیتهای قرآنی دارد؟
یوردخانی: مهد قرآن قائم به اشخاص است و باید بانی پیدا شود تا بتوان از نیروها تجلیل کرد و هنوز بودجهای به مجموعه ما تعلق نگرفته تا بتوانیم از فعالان قرآنی تقدیر کنیم. نهادهای متولی امور قرآنی حالی از ما نمیپرسند و تا پیگیری نکنیم و دنبال مطالبه بودجه نباشیم ساز و کاری وجود ندارد که بودجهها را در بین مؤسسات تقسیم کنند، روند اینگونه است که اگر پیگیر باشی بودجه میگیری و اگر مشغول کار و فعالیت باشی و پیگیری نکنی محروم خواهی ماند.
در سال ۱۴۰۱ پنجاه میلیون تومان برای جوایز هزینه کردیم. متأسفانه همه فکر میکنند مجموعههای قرآنی پولهای میلیاردی دارند اما حقیقت این است که کار ما جهادی است و با همه کم و کاستیها روی پای خود ایستادهایم و دیگر هیچ توقعی از کسی نداریم.
دباغها: از این بابت گله دارم که با بسیاری از سازمانها نامهنگاری کردیم که کودکی که به دنبال آموزش قرآن آمده است نیاز به تشویق دارد و کمترین جایزه برای هر فرد حداقل ۵۰ هزار تومان است. با توجه به محل مؤسسه که در خیابان سعدی است؛ خانوادههای مخاطبان در مناطق ضعیف شهر مستقرند و یک جایزه میتواند دنیای کودک قرآنآموز را تغییر دهد اما متأسفانه هیچ پاسخی از مسئولین دریافت نکردم امروزه دیگر کسی پشتوانه و پاسخگوی فعالیتهای قرآنی نیست.
ایکنا ـ ارتباط شما با مجموعه قرآنی اوقاف چطور است؟
یوردخانی: عملاً با ما کاری ندارند و هر بار که درخواست ارتباط داشتیم پشیمان شدیم. اما طی سالها فعالیت به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خود بایستیم و به هیچ سازمانی دلگرم نشویم.
دباغها: متأسفانه عِرق فعالیت قرآنی در جامعه به صفر رسیده است، زمانیکه تقاضای مکان برای اجرای یک برنامه و همایش قرآنی داریم حتی مساجد هم کلی شرط و شروط پیش پای ما قرار میدهند.
ایکنا ـ از دلسردی جامعه قرآنی برای ادامه فعالیت گفتید؛ علل این دلسردی چیست؟
دباغها: پایاننامه ارشد من در سال ۱۳۹۱ در رابطه با هنر تلاوت بود که تبدیل به کتاب شد، اما هیچگونه حمایتی جهت چاپ آن صورت نگرفت و بودجهای تخصیص نیافت اما من قطعاً چاپش خواهم کرد. اما علت اصلی اینکه جامعه قرآنی دلسرد شدند آن است که در حداقلها هم باز ماندند و هر طور هم خیّرها ورود کنند اگر مسئولین حمایت نکنند باز هم کارها به هم گره خواهد خورد. یک عامل دلسردی این است که در طول دو دهه فعالیت کسی سراغ ما را نگرفت و سری به مجموعه ما نزد.
باید هر ششماه یک بار با اجبار گزارش کار و آمار میدادیم اما من تقریباً یک سالی است که آمار و اطلاعات نمیدهم چون سود و ثمری برای مجموعه ما و فعالان قرآنی ندارد و تنها رزومه مسئولان را قطورتر میکند، کار را برای آنها انجام نمیدهیم و بودجهای از آنها دریافت نمیکنیم که ملزم به ارائه گزارش عملکرد باشیم.
ایکنا ـ از انجمن قرآن و نهجالبلاغه ارشاد خبری دارید؟ تا به حال مطالبهای از این انجمن بهعنوان نهادی که توان کمکرسانی به مؤسسات قرآنی را دارد داشتهاید؟
یوردخانی: به سراغشان رفتهایم و به طور موردی مسابقه و آزمون برگزار شده اما ارتباط مستمر نبوده است. آقای حقشناس هفتهای یک روز برای عموم مردم کلاس نهجابلاغه دارند اما کافی نیست چون طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، زمان، زمان نهجالبلاغه است اما آیا کسی پیدا شده که در این شهر عَلَم نهجالبلاغه را بلند کند؟
ما وقتی صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه را به مردم معرفی نکردیم و از قرآن هم غفلت کردیم چطور انتظار داریم که شرایط جامعه ما بهتر از این باشد که امروزه شاهد آن هستیم؟
ایکنا ـ از اقدامات مؤسسه ثامنالحجج(ع) در حوزه آموزش کودکان قرآنی بفرمایید.
دباغها: کودک از سه سالگی جذب میشود و براساس سن کودک و طبق برنامهریزیهای صورت گرفته از حفظ سورههای جزء سی آغاز میکنیم که حتی سورهها هم به صورت شعر است. ابتدا از مفاهیم سوره رمزگشایی میشود و بعد داستان سوره به صورت نمایش عرضه میشود سپس بچهها بهصورت خلاق نمایش آن را اجرا میکنند و در مرحله آخر سوره را در قالب شعر میآموزند.
بعد پیام سوره، علت نزول این سوره از قرآن عنوان میشود تا کودک بداند قرآن برای چه نازل شده و چه هدفی را دنبال میکند. چراکه بسیاری از نوجوانان و حتی بزرگسالان ما هنوز نمیدانند قرآن برای چه نازل شده است. در قالب شعر و بازی موضوعات و مفاهیم اصلی را برای کودک حل میکنیم. در ۴ و ۵ سال به سمت حروف میرویم و روخوانی و روانخوانی همراه با مفاهیم کودکانه ارائه میشود.
ما تجوید را با شکل و مفاهیم کودکانه ارائه میدهیم و کودکان قرائت قرآن را با ترتیل انجام میدهند بدون اینکه متوجه باشند و درکی از تجوید آکادمیک داشته باشند.
ایکنا ـ با توجه به اینکه رشته حفظ از قرائت سختتر است برای جذب کودکان چه راهکارهایی را بهکار گرفتهاید؟
یوردخانی: حوزه کاری ما از سوم ابتدایی به بعد است چون با توجه به سختی حفظ آیات، اگر کودک سرخورده شود بازگردان او بسیار دشوار خواهد بود. با دانشکده قرآن و عترت دانشگاه تهران در ارتباط هستیم و در امر آموزش حفظ از کتابهای منتشر شده توسط آنان استفاده میکنیم. سورههای جزء ۳۰ دارای طرح درس است و داستان و نقاشی در آن به کار رفته است و به مربی ایده داده که کدام روش برای تدریس این سوره مناسبتر است این روش بسیار مناسبی است که برای آموزش نونهال و نوجوان پاسخگوست.
ایکنا ـ به عنوان کلام آخر چه درخواستی از مسئولان دارید؟
یوردخانی: جای مرکز تخصصی تفسیر قرآن در شهر قزوین خالی است و در شهر قزوین یک کلاس تفسیر خوب ویژه بانوان وجود ندارد. دارالمؤمنین هستیم اما از کلاس تفسیر بیبهرهایم و کار تخصصی در این زمینه انجام نمیشود و یا در عرصه نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه در فقر به سر میبریم.
دباغها: هیچ حمایتی از هیچ نهادی و هیچ زمانی دریافت نکردم و واقعاً اذیت شدم. اما تا لحظهای که زنده هستم و نفس میکشم کار خود را با قدرت ادامه خواهم داد و ناامید نخواهم شد چون انتظار و چشم داشتی از کسی ندارم و تنها امیدم به خداست.
اما درد دل دیگر ما آنجاست که از هیچ نهادی حمایت نمیشویم اما همواره نامههای سفارشی از سوی بهزیستی و آموزش و پرورش به دست ما میرسد که این فرد را به صورت رایگان ثبتنام کنید. از کلاس ۱۵ نفره، هشت نفر با نامه سر کلاس هستند. در این شرایط من هزینه زحمات مربی را چطور باید تأمین کنم؟ اگر به نامهها ترتیب اثر ندهیم نماینده ارگانها در مجموعه حاضر شده و ما را تهدید میکنند که اصلاً شما مجوز مهد ندارید چطور فعالیت میکنید؟
با تمام این شرایط همه شعبههای ما دایر است و در مینودر، سعدی، اسفرورین و زیباشهر قرآنآموزان و قاریان بسیاری را تربیت کرده و آموزش دادهایم.
انتهای پیام