مسئله اعتبار حدیث یکی از دغدغه‌های حدیث‌پژوهان است
کد خبر: 4145251
تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۱
مجید معارف:

مسئله اعتبار حدیث یکی از دغدغه‌های حدیث‌پژوهان است

استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران گفت: یکی از دغدغه‌های حدیث‌پژوهان مسلمان و غیر مسلمان در بسیاری از اعصار و به ویژه عصر حاضر، مسئله اعتبار حدیث است.

مجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهرانمجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهرانبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، مجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران، امروز ۱۱ خردادماه در آیین رونمایی از مجموعه آثار سیدعلی شهرستانی و تکریم آثار علمی ایشان که در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: به عنوان فردی که حدود ۳۰ سال درباره حدیث شیعه و اهل سنت فعالیت داشته‌ و مقالات و کتاب‌های زیادی در این باره نگاشته‌ام، اگر از من سؤال شود که بزرگ‌ترین دغدغه حدیث‌پژوهان در عصر حاضر و شاید در بسیاری از اعصار چیست؟ به نظر من پاسخ این سؤال، مسئله اعتبار حدیث بوده که سرمایه‌ای است و  اعتبار خاصی دارد.

وی بیان کرد: در واقع مسئله اعتبار حدیث در بین حدیث‌پژوهان به یک دغدغه تبدیل شده است که این موضوع هم برای مسلمانان و هم برای غیرمسلمانان که از آنان به عنوان خاورشناسان و مستشرقان تعبیر می‌کنیم به عنوان یک دغدغه مهم مطرح شده است. در این میان حدیث برای مسلمانان دو کارکرد دارد، اولین کارکرد آن این است که بعد از قرآن کریم منبع شناخت اسلام و دریافت معارف دینی است و به همین جهت حدیث باید اعتبار کافی را داشته باشد که این شناخت را به ما می‌دهد.

این پژوهشگر افزود: همچنین کارکرد دوم حدیث این است که حدیث به مثابه مأخذی است برای شناخت تاریخ اسلام که طبیعتاً همه ما دوست داریم تاریخ اسلام را آنچنان که بوده به درستی بشناسیم.

معارف تصریح کرد: اما کارکرد حدیث برای خاورشناسان اینگونه است که مسئله اول یعنی حجیت دینی حدیث، موضوعیتی ندارد، اما آن‌ها هم از چند قرن اخیر تاکنون پذیرفته‌اند که حدیث منبعی برای شناخت تاریخ اسلام است و همواره سعی می‌کنند که حدیث را در عصری که صادر شده شناسایی کنند و به همین دلیل است که غربی‌ها در مسیر حدیث‌شناسی، اصطلاحی تحت عنوان «تاریخ‌گذاری روایت» دارند که هر روایتی را در هر موقعیت، شرایط، زمان و مکانی، تعیین تاریخ کنند.

وی تأکید کرد: حال اگر‌ بخواهیم مسئله اعتبار حدیث و رسیدن به حدیث معتبر را جست‌وجو کنیم و به دست آوریم، کلیدی دارد که اگر آن را درست پیدا کنیم ما را به هدفمان که حدیث معتبر است می‌رساند و این کلید چیزی جز تدوین‌الحدیث نیست.

این پژوهشگر اظهار کرد: وقتی از تدوین‌الحدیث سخن به میان می‌آوریم، در تاریخ حدیث این موضوع دو معنا دارد که در معنای اول، ثبت و نگارش و در معنای دوم آن نیز تألیف و تصنیف مجموعه‌های حدیثی است که هر دو معنا در کتاب‌ها و مقاله‌هایی که نوشته می‌شود مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. تدوین در معنای اولیه، ثبت و نگارش اولیه در اشیای متفرق چه بسا نامنظم و نامدون است و به زعم ما مسلمانان این اتفاق از حوادث قرن اول هجری و سپس از نیمه دوم قرن هجری بوده است و در نهایت وارد مرحله دیگری از تدوین می‌شویم.

معارف ابراز کرد: این در حالی است که افرادی چون مالک‌بن انس، اصحاب امام هفتم(ع) و امام هشتم(ع)، حسن‌بن محبوب، صفوان‌بن یحیی، یونس‌بن عبدالرحمان و... صاحب آثار مفصل و مدونی در حدیث بوده‌اند که این‌ها نسل دوم کتاب‌های حدیثی در شیعه هستند، زیرا نسل اول کتاب‌های حدیثی در شیعه چیزی جز اصول اولیه اصحاب ائمه نبوده است.

وی تصریح کرد: حال اگر گفتیم که سرنوشت مسئله اعتبار حدیث به مسئله تدوین وابسته است، مقصود ما تدوین ثانویه و یعنی دوره پیدایش کتاب‌های حدیثی نیست، زیرا امروزه کتاب‌های حدیثی در شیعه و سنی از یک جایگاهی برخوردار هستند و نسبتشان به مولفان آن‌ها قطعی است و غالباً گرفتار اختلاف نسخه نیستند و لذا گفته می‌شود که کتاب کافی کلینی کتاب معتبری است.

استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بیان کرد: اگر مسئله اعتبار حدیث را به تدوین گره می‌زنیم، منظور ما تدوین کتابت اولیه است و این موضوع باید در تاریخ اسلام روشن شود که چه وضعیتی دارد. به عنوان مثال در قرن اول به لحاظ کتابت و نقد، چه اتفاقی بر حدیث گذشت که در حقیقت مقطع حساس و کانون اصلی بحث باید همین موضوع باشد.

معارف بیان کرد: در تاریخ اسلام و تاریخ حدیث، پرونده‌های هزارساله‌ای وجود دارد که یکی از این پرونده‌های هزار و چند صدساله تاریخ حدیث در مجموعه تاریخ اسلام، مسئله کتابت حدیث در قرن اول هجری نسبت به روایات نبوی است که برخی از افراد سعی داشتند این پرونده را ببندند، اما باید گفت که این پرونده بسته‌شدنی نیست، به‌گونه‌ای که در عصر حاضر خاورشناسان این پرونده را باز کرده‌اند و مجدداً اعتبار حدیث را زیر سؤال برده‌اند.

وی اظهار کرد: در همین راستا به کتاب ارزشمند منع تدوین‌الحدیث علامه شهرستانی می‌رسیم که ایشان در این کتاب با اصل قرار دادن پدیده منع، در ابتدا چند سبب را ذکر می‌کند که از این اسباب آنچه را که مایه حیرت است، پنج سبب آن توجیهات سنی‌هاست، یک سبب آن مربوط به خاورشناسان و یک سبب آن مربوط به شیعه است که ایشان این اسباب را به صورت مستدل و علمی مورد نقد قرار می‌دهند.

این نویسنده اظهار کرد: ایشان در این کتاب یک نوع نظریه‌پردازی درباره شیعه دارند و آن مجتهدانگاری رسول خدا و احساس هم‌عرض پنداری شیخین با پیامبر اکرم(ص) است. در این نظریه باید عناصری وجود داشته باشد که منسجم و ارتباط ارگانیکی با یکدیگر داشته باشند که برخی از اجزای این نظریه را می‌توان به تلاش در نشان دادن سیره شیخین به عنوان منبعی برای تشریع، خلاص کردن خلفا از مراجعات مکرر به صحابه و محدثان، تنزل درجه پیامبر(ص) و علی(ع) و اهل بیت او در حد سایرین و در نهایت تقویت اجتهاد در صحابه در مجاهدات فقهی و تفسیری اشاره کرد که در واقع ایشان با آوردن چندین مورد این موضوع را به ما اثبات می‌کند.

معارف در پایان گفت: به هر حال کتاب منع تدوین‌الحدیث و اسباب و نتایج استاد شهرستانی کتابی است که سعی دارد به یک مسئله تاریخی، یک جواب علمی بر پایه یک پدیده نظریه‌پردازانه دهد و نظریه‌ای می‌تواند نظریه شود که اجزای آن به یکدیگر متصل شوند و ما این معنا و ابتکار را در این کتاب شریف و سایر آثار این استاد بزرگوار ملاحظه می‌کنیم.

انتهای پیام
captcha