با توجه به اینکه پیامبر ختمی مرتبت(ص) افضل تمام انبیا بوده است پس جانشین ایشان نیز افضل همه اوصیا است، حجتالاسلام والمسلمین محمود فیضی، معاون پژوهش حوزه علمیه قزوین، در یادداشتی که در اختیار ایکنای قزوین قرار داده به جایگاه حضرت علی(ع) پرداخته است که تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
لقب امیرالمؤمنین(ع) از سوی خداوند تبارک و تعالی به امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) قرار داده شده است و حتی دیگر معصومین هم این لقب را ندارند. در روایتی آمده است، شخصی در محضر امام صادق(ع) حضرت را با لقب امیرالمؤمنین صدا زدند، حضرت ناراحت شدند و فرمودند «این لقب مخصوص امیرالمؤمنین است و کسی شایستگی و لیاقت این لقب را ندارد، سائل پرسید پس به شما چه بگوییم امام صادق(ع) پاسخ دادند شما به ما یابن رسولالله بگویید؛ این شخص سؤال بعدی را پرسید که حتی به امام عصر و زمان که در دوران غیبت هستند و ظهور خواهند کرد به او هم امیرالمؤمنین اطلاق نمیشود؟ حضرت فرمود خیر حتی نمیتوان به فرزند ما مهدی موعود(ع) که از پس غیبت ظهور خواهد کرد لقب امیرالمؤمنین نسبت داد و این لقب تنها به حضرت علی(ع) اختصاص دارد.
جایگاه و مقام امیرالمؤمنین بسیار بالاست پیامبر(ص) در روایتی فرمودند «ای علی! خدا را نشناخت جز من و تو و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من». از اوصاف امیرالمؤمنین(ع) و ویژگیهای این حضرت فقط خداوند و پیامبر(ص) آگاهی و اطلاع دارند که علی کیست.
«صعصعة بن صوهان» در روز بیستم ماه رمضان از بزرگان شیعه خدمت امیرالمؤمنین(ع) رسید و عرض کرد به من خبر دهید که شما افضلید یا حضرت آدم؟ حضرت فرمود: تعریف کردن مرد از خود قبیح است ولی از باب «وَأَمَّا بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثۡ»، نعمتهای خدا داده به خود را نقل کن، میگویم که من افضل از آدم هستم. عرض کرد به چه دلیل؟ برای آدم همه نوع وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود فقط از یک شجره گندم منع شد ولی آدم نتوانست خودداری کند و از آن خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد.» آدم قول داد ولی نتوانست به آن وفادار باشد ولی حضرت علی(ع) قول نداده بودند اما برای اینکه حرف آدم را اجرایی کنند تا زمانی که زنده بود به نان گندم لب نزدند.
«صعصعة بن صوهان» پرسید شما بالاتر هستید یا حضرت ابراهیم خلیلالله، علی(ع) من از ابراهیم خلیل هم بالاتر هستم، براساس آیه ۲۶۰ سوره بقره «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی كَیفَ تُحْیی الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی؛ و چون ابراهیم گفت: بار پروردگارا، به من بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد؟ خدا فرمود: باور نداری؟ گفت: آری باور دارم، لیکن خواهم (به مشاهده آن) دلم آرام گیرد» ولی در مقابل حدیث حضرت علی(ع) آمده است «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً؛ اگر پرده برداشته شود، بر یقین من چیزى افزوده نمىگردد»، حضرت علی(ع) یقین دارد و نیازی به کسب ایمان قلبی ندارد.
«صعصعة بن صوهان» عرض کرد شما افضل هستید یا حضرت موسی؟ فرمود: من، گفت: چرا؟ فرمود: وقتی خدا موسی را مأمور کرد که برای دعوت فرعون به مصر رود عرض کرد: وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِی رِدْءًا یصَدِّقُنِی ۖ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یكَذِّبُونِ؛ و (با این حال اگر از رسالت ناگزیرم) برادرم هارون را نیز که ناطقهاش فصیحتر از من است با من یار و شریک درکار رسالت فرما تا مرا تصدیق و ترویج کند که میترسم این فرعونیان سخت تکذیب رسالتم کنند. امام صادق(ع) میفرماید خداوند موسی را مأمور کرده بود به سمت قومی برود که در نگاه آن قوم موسی یک قاتل و فراری بود و چون میترسید برادرم هارون با من بیاید، اما حضرت علی(ع) کسی است که سوره مبارکه توبه را در میان مردمانی برد که در جنگها به دست ایشان زخم خورده و یا کشته شده بودند، با همه این اوصاف وقتی که سوره توبه نازل شد پیامبر(ص) فرمود چه کسی این سوره را اعلام میکند، حضرت علی(ع) فرمود من آن را اعلام میکند.
«صعصعة بن صوهان» شما بالاترید یا حضرت عیسی؟ فرمود: من افضلم، عرض کرد چرا؟ حضرت فرمود: پس از آن که جبرئیل در گریبان مریم دمید به قدرت خدا حامله شدن چون وقت وضع حمل او شد در بیتالمقدس به مریم وحی شد که از بیتالمقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادتست نه محل ولادت و زائیدن، لذا از بیتالمقدس بیرون رفت در میان صحرا پای نخلهای خشکیده عیسی به دنیا آمد، اما وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زایمان گرفت در وسط مسجدالحرام بود بمستجار کعبه متمسک شده عرض کرد الهی درد زایمان را بر من آسان گردان. همان ساعت دیوار کعبه شکافته شد مادرم فاطمه را با ندای غیبی به داخل دعوت کرد مادرم داخل بیت شدند و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم.
شخصی از امام صادق(ع) سؤال كرد چرا رسول خدا را ابوالقاسم میگویند؟ فرمود برای اینكه آن حضرت فرزندی داشت به نام «قاسم» و چون پدر قاسم بود از این جهت به رسول خدا، «ابوالقاسم» میگفتند. راوی عرض كرد این معنا را من میدانم؛ كمی روشنتر بیان كنید كه چرا رسول خدا(ص) را ابوالقاسم میگویند؟ حضرت فرمود چون علی بن ابیطالب(ع) «قسیم الجنة و النّار» است، «قاسم» است؛ یعنی قسمتكننده بهشت و جهنم است. در قیامت آن حضرت به اذن خدا جهنمیها را به جهنم و بهشتیها را به بهشت فرامیخواند، پس علی(ع) قاسم است. چون خداوند متعال علی بن ابیطالب را در همان دوران كودكی به دامان پیامبر(ص) منتقل كرد و از همان طفولیت رسول خدا معلم و علی بن ابیطالب شاگرد پیامبر بود و از آنجا كه هر شاگردی فرزند استاد است و استاد حق پدری بر او دارد، پس علی(ع) به منزله فرزند اوست. از این رو پیامبر را «ابوالقاسم» مینامند.
شیعیان علی(ع) باید به گونهای رفتار کنند تا مردم از رفتار و کردار آنان سخن بگویند چون رفتاری غیر از آن به دور از مرام و معرفت شیعیان حضرت علی(ع) است؛ امام صادق(ع) در روایت دیگری از شیعیان درخواست میكند كه «كونوا لنا زینا ولا تكونوا علینا شیناً، قولوا للناس حسنا واحفظوا السنتكم و كفوا عن الفضول و قبح القول (شیعیان) زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیكو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ كنید و از زیادهروی و زشتگویی بازدارید.»
انتهای پیام