به گزارش ایکنا از قزوین، آیتالله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم در مسجد شیخالاسلام در سخنانی به شرح سوره حشر پرداخت که در ادامه میخوانیم:
خدای متعال در آیه دوم سوره حشر فرموده است «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِی الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِی الْأَبْصَارِ».
خدای متعال در این آیه میفرماید خدا کافران اهل کتاب، یعنی یهودیان را از خانههایشان اخراج کرد، در حالی که شما مسلمانان گمان نمیکردید به این راحتی بتوانید اینها را از خانهها و از دژهای مستحکمشان بیرون کنید، خود یهودیان هم گمان میکردند این دژهای مستحکمی که درست کردهاند، نمیگذارد که مسلمانها بیایند به اینها مسلط شوند، اما خدا کاری کرد که اصلا با حساب و کتاب دنیوی سازگار نبود.
خدای متعال در ادامه میفرماید نه تنها خدا یهودیان را از خانههایشان بیرون کرد، بلکه در دلهایشان رعب و وحشت ایجاد کرد و ترس سر تا پای وجود آنها را فرا گرفت و خودشان شروع به خراب کردن خانههایشان کردند، مؤمنین هم برای خراب کردن خانههای آنها آمدند، یعنی دو طایفه اعم از خود یهودیان و مسلمانان، خانههای یهودیان بنینضیر را خراب میکردند.
بیشتر بخوانید:
در رابطه با آیه دوم سوره حشر، یک نکته این است که یهودیان مدینه از جاهای مختلف به آنجا آمده بودند، چون در کتابهایشان خوانده بودند که قرار است در آخرالزمان پیامبری در جزیرهالعرب مبعوث به رسالت شود، اینها به همین دلیل به مدینه کوچ کرده بودند و خودشان را آماده میکردند تا پیامبر مبعوث شود.
آیا اینها مثل منتظران ظهور منجی عالم بشریت انتظار میکشیدند و برای عبادت، بندگی و یاری کردن حضرت آمده بودند؟ بعدها رفتار اینها نشان داد که اینها برای زمینخواری، مقام و منزلت آمده بودند، چون فکر میکردند پیامبری که میآید موقعیتی دارد، خوب است ما هم در اطراف او باشیم و خودمان را به او نزدیک کنیم و از این فرصت برای دنیاطلبی استفاده کنیم.
نکته دیگر اینکه یهودیان آن روزگار همانند یهودیان امروز از منافقان بهعنوان ابزار نفوذ علیه اسلام و مسلمانان استفاده میکردند، یعنی این تازگی ندارد، نه رفتار منافقین تازگی دارد و نه رفتار یهودیان و استکبار جهانی در استفاده از منافقین علیه مسلمانان تازگی دارد، همه اینها از قدیم الایام بوده است.
نکته دیگر اینکه یهودیان در نقض پیمان، شهره بودهاند، کار اینها پیمانشکنی و بدعهدی بوده است، خدای متعال در آیه ۱۵۵ سوره نساء میفرماید «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا»، خداوند در این آیه فرموده یهودیها پیمانهایشان را نقض میکردند، به آیات خدا کفر میورزیدند و بدون هیچ بهانهای پیامبران خدا را به شهادت میرساندند.
در تفسیر قمی شأن نزول آیه دوم سوره حشر این چنین است، در این تفسیر آمده سه طایفه از یهود شامل «بنینضیر، قریظه، قینقاع» در مدینه بودند، عهد و پیمانی بین اینها و رسول خدا(ص) بسته شده بود، اما اینان عهد و پیمانشان را نقض کردند.
ماجرا از این قرار بود که یک نفر از مسلمانان دو نفر از یهودیها را کشته بود، طبق عهد و پیمانی که بسته شده بود، پیامبر(ص) باید دیه این دو یهودی را میداد، وقتی حضرت نزد کعببناشرف که بزرگ بنینضیر بود، رفتند تا دیه این ۲ نفر را بپردازند، او به پیامبر(ص) گفت خیلی خوش آمدی یا ابوالقاسم، طوری از جا برخاست که گویا قصد دارد برود اسباب پذیرایی برای حضرت بیاورد، اما نزد خودش تصمیم گرفت که الان موقع مناسبی برای کشتن پیامبر(ص) است.
جبرئیل به رسول خدا(ص) خبر داد که نقشه کعببناشرف چیست، رسول خدا(ص) فرمود من خبر دارم شما چه نقشهای کشیدهاید، یا از این شهر بیرون میروید، یا آماده جنگ باشید، یهودیان در وهله اول گفتند ما از شهر میرویم، اما منافقین فعال شدند و به بنینضیر گفتند شما تنها نیستید، ما هم با شما هستیم، قوم ما به کمک شما میآیند تا علیه پیامبر(ص) بجنگیم.
با اینکه یهودیها به پیامبر(ص) گفته بودند ما شهر شما را ترک میکنیم و میرویم، اما ماندند، خانههایشان را آماده کردند و دیوارهایشان را محکم کاری کردند و گفتند ما با شما میجنگیم، به رسول خدا(ص) هم پیغام دادند که ما نمیرویم و سر جای خودمان هستیم.
رسول خدا(ص) قیام کرد و اللهاکبر گفت، اصحابش هم بلند الله اکبر گفتند، با همین الله اکبرها وحشت در دل یهودیها انداخته شد، رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود نزد بنینضیر برو و پرچم را به دست بگیر، رسول خدا(ص) هم آمد و دژ و قلعه یهودیها را محاصره کردند، طوری شد که اگر کسی از یهودیها خانهای با تزئینات زیبا داشت، خودشان خانهشان را خراب میکردند تا اگر شکست خوردند این سرمایه و زیبایی در اختیار مسلمانان قرار نگیرد.
پیامبر(ص) شروع به بریدن نخلهای اینها کرد، برای اینکه یهودیان مقاومت میکردند و حضرت میخواست مقاومت آنها را بشکند، یهودیان به جزع افتادند و گفتند چرا نخلها را قطع میکنید؟ بگذارید نخلها بماند؛ اینها میخواستند به این طریق مقاومت کنند و مسلمانان را شکست بدهند.
وقتی بنینضیر دیدند پیامبر(ص) خیلی جدی است، به آن حضرت گفتند ما تصمیم گرفتهایم از اینجا برویم؛ از این آیه معلوم میشود یهودیان اگر مال و جانشان به خطر بیفتد، گورشان را گم خواهند کرد، اما اگر ببینند مال و جانشان در امن و امان است هیچ چیزی نمیتواند آنها را از جایشان تکان بدهد.
یهودیان گفتند ما اموالمان را برمیداریم و از این شهر میرویم، پیامبر(ص) فرمود به اندازه بار یک شتر میتوانید اموالتان را ببرید، وقتی حضرت این طور فرمود، یهودیان مقاومت کردند و گفتند ما خیلی بار داریم و به یک شتر قانع نمیشویم، اینها چند روزی در شهر ماندند، اما به تنگنا افتادند و گفتند قبول است، ما با یک بار شتر میرویم.
این بار پیامبر(ص) سختگیری را بیشتر کردند و فرمودند باید بروید و حق ندارید هیچ چیزی با خودتان ببرید، هر کس با خودش چیزی ببرد، او را خواهیم کشت؛ این آیه به ما نشان میدهد باید با یهودیان این گونه رفتار کنیم تا سر جای خود بنشینند.
یهودیان از مدینه خارج شدند، یک عده از آنان به سمت فدک رفتند، یک عده هم به سمت وادیالقری رفتند، یک عده هم به سمت شامات رفتند، اینجا بود که خدا آیه ۲ سوره حشر را نازل کرد، همه این سخنانی که پیامبر(ص) میفرمود از جانب خدا بود و رسول خدا(ص) از خودش حرفی نمیزد، لذا آن کسی که یهودیان را از شهر بیرون کرد خدا بود، چون مسلمانها تصور نمیکردند بتوانند یهودیان را از خانههایشان بیرون کنند، خود یهودیان هم میگفتند این دیوارهای محکم مگر میگذارد مسلمانها ما را از خانههایمان بیرون کنند؟
ممکن است این سؤال در ذهن برخی از ما پیش بیاید که چرا رسول خدا(ص) اینقدر در مورد این مسئله سختگیری کرد؟ صاحب تفسیر کاشف یعنی محمدجواد مغنیه میفرماید پیامبر(ص) نسبت به یهودیها بر اساس کتاب توراتی که آنها ادعا میکنند عمل کرد، البته تورات حقیقی این گونه نیست، حضرت به ما یاد دادند که اکنون اگر شما میخواهید یهودیها ریشهکن شوند، بیایید با اینها همین رفتار را داشته باشید.
در توراتی که یهودیان مدعی آن هستند، آمده است شهری که شما فاتح آن شوید، همه آدمهایی که در آنجا هستند، مانند عبد و برده شما و در تسخیر شما هستند، اگر با شما کنار نیامدند و دیدید که میخواهند با شما بجنگند، محاصرهشان کنید، اگر هم کدخدای آن شهر، شهر را در اختیار شما قرار داد، مردانشان را با شمشیر به قتل برسانید، اما زنان، کودکان و بهائم آنها را به عنوان غنیمت بگیرید.
محمدجواد مغنیه میگوید کسی که دینش این است، به همه احکام دینش ملتزم است و باید اعتقاد داشته باشد که این احکام باید برای خودش هم اجرا شود، رسول خدا(ص) نیز همین کار را کرد و دین آنان را برای خودشان اجرا کرد، امروز هم اگر ما با سیره رسول اکرم(ص) به سراغ یهودیها برویم، در سرعت بخشیدن به شکست آنها نتیجهبخش خواهد بود.
انتهای پیام