کد خبر: 4260427
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۲
در گفت‌وگو با ایکنا تبیین شد

پیشگامی حقوق بشر اسلامی بر حقوق بشر غربی

عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) با بیان اینکه یکی از دلایل لزوم حکومت، احقاق حق افراد جامعه است، گفت: بنابر نظر برخی از بزرگان شیعه و اهل سنت از ادله لزوم حکومت اسلامی، احقاق حقوق و قرار گرفتن حق‌ها در اختیار صاحبانشان همچون حق حیات، حق آزادی، حق حیات و حق مساوات است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است.

کودکان غزه

روز ۲۹ دی‌‌ماه به‌عنوان روز «غزه نماد مقاومت فلسطین»، در سال ۱۳۸۸ هجری شمسی توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسید و از سوی رئیس‌جمهور وقت برای اجرا ابلاغ شد.

به‌ انگیزه روز ملی «غزه» خبرنگار ایکنا از قزوین با محدثه معینی‌فر، دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی‌(ره) با موضوع «حقوق بشر از دیدگاه اسلام» گفت‌و‌گویی کرده است که در ادامه آن را می‌خوانیم:

ایکنا_ از دیدگاه اسلام حقوق بشر چه تعریفی دارد؟

ماهیت اسلام به‌عنوان یک دین از سایر ادیان نظیر مسحیت و یهودیت متمایز است؛ دین اسلام دینی تکلیف‌مدار و حق‌مدار است و هر دوی این‌ها را با هم دارد، در حالی که در مسیحیت تأکید بر حقوق را داریم و در یهودیت نیز تأکید بر تکلیف را شاهد هستیم. بیش از ۶۰۰ تکلیف در تورات آمده است، اما در مسیحیت بیشتر حقوق اخلاقی را شاهد هستیم و نظریه حقوق طبیعی نیز برگرفته از نظام حقوقی مسیحیت است.

در تفاوت مسیحیت، یهودیت و اسلام باید اذعان کرد نظام حقوقی خاصی برای مسیحیت متصور نیست؛ اما درباره آنچه با عنوان حق در دین اسلام شناخته می‌شود و حقوق بشر هم در زمره آن است، باید گفت یکی از مهم‌ترین منابعی که می‌توانیم برای اسلام به‌‌عنوان منبع و سند حقوق بشر بدان اشاره کنیم، رساله حقوق سید‌الساجدین(ع) است که ایشان در این رساله به حقوق بسیاری از افراد اشاره کردند.

حق خدا، حق انسان بر اعضای بدن خویش، حق افعال مانند حق افعال عبادی مانند نماز و صدقه دادن، حق فرادستان، حقوق فرودستان و زیردستان انسان، حقوق خویشاوندان، حق انسان، حق مؤذن، حق پیش‌نماز و حق همسایه از حقوقی هستند که امام سجاد(ع) در رساله خود به آن اشاره کردند.

نکته جالب در مورد صحیفه سجادیه این است که ایشان بعد از اشاره به مجموعه‌ای از حقوق، بر بی‌شمار و سیال بودن برخی از حق‌ها تصریح می‌کنند و می‌فرمایند: «ثمّ الحقوق الجاریه بقدر علل الاحوال و تصرف الاسباب؛ حق‌های دیگری هستند که بر پایه مقتضیات زمان و پیشامدهای جدید مطرح می‌شوند.» این عبارت دریچه‌ای است تا از طریق آن و با تمسک به ادله‌ای از قرآن و روایات به شناسایی حق‌های جدید در دنیای معاصر پرداخته شود؛ بنابراین علاوه بر حق‌هایی که امام سجاد(ع) در این رساله ارزشمند برشمردند، در گذر زمان می‌توانیم همگام با تغییر و تحولات جامعه بشری مانند معرفی فناوری‌های مختلف در حوزه‌های مختلف نظیر حوزه‌های اطلاعاتی و پزشکی، حق‌های جدیدی را معرفی کنیم.

حق، مسئله‌ای است که از دیرباز در نظام حقوقی اسلام مطرح بوده است و در متون اسلامی اعم از قرآن، روایات و کتب فقهی به آن اشاره شده است. نه تنها اعلامیه حقوق بشر اسلامی، بلکه خیلی پیش‌تر از آن نیز به واژه حق اشاره شده و مورد توجه اسلام بوده است. حتی در سیره فقیهان نیز که در کتب خود دست به نگارش در حوزه حق زدند، سه نظریه را می‌بینیم. فقهای اسلام درباره مفهوم اصطلاحی حق نظرات مختلفی دارند. به‌طور کلی سه نظر درباره مفهوم اصطلاحی حق میان فقهای امامیه وجود دارد:

۱- ملکیت: حق به معنای ملکیت است؛ یعنی صاحب حق مالک آن است. فقهایی چون میرزای نائینی، مرحوم طباطبایی یزدی، مرحوم خوانساری و مرحوم بحرالعلوم آن را مرتبه ضعیفی از ملک می‌دانند. برخی دیگر نیز از آن به ملکیت نارسیده (ملکیت غیر ناضجه) تعبیر می‌کنند.

۲- سلطنت: شیخ انصاری اعتقاد دارد که حق همان سلطنت و این سلطنت نیز بالفعل(فعلی) است.

۳- امری اعتباری: امام خمینی(ره)، آیت‌الله اصفهانی، مرحوم آخوند خراسانی و آیت‌الله خویی حق را امری اعتباری و اثر آن را سلطنت می‌دانند. امام معتقد است که حق دارای ماهیتی اعتباری و از احکام وضعیه است که عقلا و شارع آن را جعل می‌کنند. اما باید دانست که حق در همه مصادیق و استعمال‌هایش به یک معنا به‌کار می‌رود و عرف، لغت و تبادر، دال بر وحدت معنای حق هستند.

پس بحث حق افراد انسانی بسیار پیش‌تر از اعلامیه‌های حقوق بشری، در اسلام طرح شده؛ اما مباحث حقوق بشر بعد از جنگ جهانی دوم و از سال ۱۹۴۵ میلادی مطرح شده است و قدمت چندانی نیز ندارد. علاوه بر این، حقوق بشر غربی در این حوزه دستاوردی به جز فهرستی بلند از این حقوق بشر نداشته است و بیشتر این مصادیق نیز قابل استیفا نیستند؛ در حالی که در موضوع حق، آنچه مهم است استیفای حق‌هاست، نه صرفاً صاحب حق‌هایی باشیم که قابل استیفا و اجرا نیستند.

ایکنا_ در تمدن اسلامی به چه میزان شاهد اجرا یا استیفای حقوق بشر بودیم؟

بررسی این موضوع نیازمند یک مطالعه تاریخی و بررسی گسترده اسناد تاریخی است، اما در مورد نقش حکومت‌های اسلامی در این موضوع باید اذعان کرد که اداره جامعه اسلامی در دوره‌ای طولانی در دست اهل سنت بوده است و در منابع اهل سنت نیز بحث حق دیده می‌شود و در انتها به برخی خصائص حق‌های قرآنی اشاره دارند:

۱- مصدر و منشأ آن‌ها قرآن و سنت است.

۲- آن‌ها از تکریم الهی نسبت به انسان ناشی می‌شوند.

۳- آن‌ها تمامی اصناف حق‌ها را در بر می‌گیرند.

۴- آن‌ها ثابت هستند و قابلیت لغو، تغییر و تبدیل را ندارند، چون جزئی از دین هستند.

۵- برای ادای آن‌ها ثواب و برای عدم اجرای آن‌ها جزا وجود دارد، زیرا آن‌ها الزام‌آور و واجب هستند.

۶- آن‌ها دارای ضمانت اجرا هستند و در نتیجه، این ضمانت اجراها مانع از بین رفتن آن‌ها می‌شوند، مانند اقامه حدود شرعی که هدف آن، محافظت از حقوق افراد و ضروریات خمس، و تحقیق عدالت مطلقی است که خداوند بر بندگانش واجب کرده است.

در مرحله عمل به حق مصادیق زیادی داریم که حق زوجه، حق زوج و حق حیات از جمله آن‌هاست؛ حق حیات یک حق بشری است ولی نکته اینجاست که شما در یک واقعه تاریخی می‌بینید که مادری از دنیا می‌رود و فرزند درون شکمش زنده است. در اینجا هر چند معتقدیم تشریح جسد اهانت به میت است، ولی اجازه داده می‌شود اهانت انجام و نوزاد متولد شود، بنابراین حق حیات مدنظر اسلام بوده و قابل احترام است.

امروزه در نظام حقوقی غرب، حق باروری در صدر فهرست حق‌های بشری مطرح است؛ اما بزرگان فقه شیعه و اهل سنت در قرن‌ها پیش به این حق اشاره کرده‌اند و از آن با عنوان «حق فی‌الولد» یا «حق استیلاد» یاد می‌کنند؛ جالب اینجاست که این حق را ابتدا برای زوجه در نظر گرفتند و معتقدند زوجه صاحب این حق است و سپس این حق را برای زوج هم در نظر می‌گیرند؛ به این ترتیب که روش‌های پیشگیری از بارداری قرن‌ها توسط بشر آزموده شده است؛ اما جالب اینجاست وقتی که زوج بخواهد پیشگیری کند، برخی فقیهان اهل سنت و اهل تشیع از حق زوجه بر فرزندآوری حمایت می‌کنند و می‌گویند زن حق دارد که صاحب اولاد شود و زوج برای داشتن فرزند نمی‌تواند به تنهایی تصمیم‌گیرنده باشد. این در حالی است که بعد از سند پکن، حق باروری در کشورهای غربی مورد توجه قرار گرفته است؛ بنابراین ما می‌توانیم ادعا کنیم اگر کسانی تابع شریعت اسلام بودند، این حق‌ها را به عنوان مکلف و به‌صورت فردی حتماً رعایت می‌کردند و حکومت نیز در سایر حق‌ها خود را موظف به احقاق حقوق می‌دانسته است و از این‌رو، اهتمام ویژه‌ای در ایجاد مناصب قضا در دیارها و شهرها داشته است.

ایکنا_ اسلام چه اهمیتی به حقوق بشر داده است؟

در اجرای حقوق بشر دو نکته مهم است: نخست آنکه باید متون و اسنادی وجود داشته باشد تا به‌عنوان منبع به آن مراجعه کنیم و دوم استیفای حقوق مذکور و ضمانت اجرای آن‌ها است. در مورد نظام حقوقی غرب می‌بینیم که مجموعه‌ای از متون وجود دارد که بعد از جنگ جهانی دوم مصوب و وارد مکتوبات حقوقی شده است. در اسلام منبع حق و استیفای آن در متون اصلی مانند قرآن و سنت اعم از رساله حقوق امام سجاد(ع) و روایات دیگر، قابل رؤیت است. برای مثال، یکی از مباحث مهم و چالش جدی در انگلستان، مادران و فرزندان فقیر آنان است که به سادگی نمی‌توانند خود را اداره کنند و فرزندانشان نیز درگیر فقر هستند.

علت این موضوع آن است که در قوانین برخی کشورهای غربی، طلاق بدون تقصیر قانونی است و بر اساس آن زوج بدون پذیرش مسئولیت به سادگی از زندگی مادر و فرزند خارج می‌شود؛ اما در اسلام برای کودک نفقه در نظر گرفته می‌شود و پرداخت این نفقه توسط زوج بعد از انحلال نکاح هم ادامه دارد در مراجعه به روایات چند نوع نفقه مطرح است که شامل نفقه زوجه، اقارب می‌شود و در مورد نفقه زوجه عیناً کلمه حق را می‌بینیم. بر این اساس، اگر زوج در مدت زمانی نفقه زوجه را پرداخت نکند، بعداً قابل دریافت است، اما در مورد کودک و سایر اقارب نفقه گذشته قابل مطالبه نیست.

هر انسانی نیاز به حمایت دارد؛ بنابراین اسلام دقیق‌تر و کامل‌تر نسبت به حقوق ما مانند حق حیات و آموزش اهمیت داده است و برای هر فردی حقوقی را در نظر گرفته است. برای نمونه، در دین یهود، زن حق آموختن و یادگرفتن تورات را ندارد؛ اما در اسلام زن حتی می‌تواند مهریه خود را آموزش یک جزء قرآن کریم قرار دهد. فارغ از شخصیت انسانی، عناوین نیز حقوق و تکالیفی را برای انسان به همراه دارند و نکته اینجاست که در اسلام فهرستی از حقوق و تکالیف داریم که همه به‌صورت متقابل اجرا و در نظر گرفته می‌شوند؛ بنابراین هم در متون اسلامی و هم به‌صورت عملیاتی اهمیت حقوق بشر در اسلام را می‌بینیم.

ایکنا_ حقوق بشر غرب چه تفاوتی با حقوق بشر اسلامی دارد؟

دو نظریه درباره حق در نظام غربی وجود دارد که تعاریف متعددی از حق را ارائه می‌دهد، یکی، نظریه سود و منفعت و دیگری، نظریه اراده و انتخاب است و نقدهایی به این نظریه‌ها وارد است. نظریه سود و منفعت، یک نظریه سیال است و معمولاً حق را در جایی تعریف می‌کند که سودی وجود داشته باشد. البته این نظریه نسخه‌های متعددی دارد، اما نکته جالب آن این است که سیال بودن یکی از نقاط ضعف آن است. برای نمونه، الان در غرب مدعی هستند که به حق تولید مثل افراد احترام می‌گذارند؛ اما نکته جالب اینجاست که با بررسی متون انگلیسی غرب متوجه می‌شویم که مصادیق نقض این حقوق بسیار است. در آمریکا از روش‌های پیشگیری از بارداری برای بحران جمعیت استفاده و از آن با عنوان کنترل جمعیت یاد می‌کنند و حتی از داروهای بسیار خطرناک برای ناباروری زنان آمریکای جنوبی استفاده می‌کنند یا در آمریکا نیز سیاست‌هایی را در قبال زنان سیاه‌پوست و رنگین‌پوست استفاده و عقیم‌سازی اجباری انجام می‌شود. وقتی آمریکا به ویتنام حمله کرد، پس از حمله با تزریق آمپول به رحم زنان موجب از بین بردن قدرت باروری آنان شدند. برای همین می‌توان گفت که در غرب هیچ از این قوانین در عمل برای نه تنها به استیفای حق افراد کمک نکرد، بلکه در مرحله نظر و نظریه پردازی نیز با ضعف جدی روبه‌رو است. البته در نظریه سود و منفعت به ظاهر سود جامعه در نظر گرفته می‌شود و در عین حال، فمینیست‌ها مخالفان جدی برنامه کنترل جمعیت هستند، زیرا عمده این برنامه بر دوش زنان تحمیل شده است، نه مردان.

در نظریه اراده و انتخاب نیز مشکلاتی وجود دارد یکی از آن این است که افراد بالغ صاحب حق بوده و کودکان و حیوانات صاحب هیچ حقی نیستند و این قابل‌قبول نیست؛ برای همین بعد از جنگ جهانی دوم کمی به حقوق کودک توجه شده است و پیش از آن حقوق کودک برای آنان مهم نبود. این‌ها ثابت می‌کند در مورد نظریات حق و مباحث حقوق بشر در غرب نقصان نظریه را شاهد هستیم و در گام بعدی در مرحله اجرا و استیفای این حقوق نیز مشکلاتی وجود دارد. حقوق معلولان، کودکان و زنان زیرمجموعه حقوق بشر است که در نظریه ‌ردازی و اجرا با ضعف جدی رو‌به‌رو هستند و آن عدم وجود ضمانت اجرا در عرصه بین‌المللی است. در خصوص معاهده‌ها باید بگوییم که کشورها برای عضویت در معاهده‌ها حق رزو دارند و می‌توانند تعدادی از ماده‌های این قوانین را نپذیرند، حتی جالب است بدانید با توجه به اینکه حقوق کودک یکی از حقوق‌های بشر است، آمریکا و عربستان به معاهده حقوق کودک نپیوستند.

معاهده‌های بین‌المللی نمی‌توانند قوانین داخلی کشورها را براساس آنچه در متن معاهده وجود دارد، تغییر دهند، اما در حقوق بشر اسلام می‌بینیم که مطالب این حوزه از قدمت بیشتری برخوردار است و هم در متون اصلی و متون فرعی مانند کتب فقهی و حقوقی دیده می‌شود. از این‌رو، حقوق بشر در اسلام در مرحله نظر و نظریه‌پردازی مشکلی ندارد.

پس وارد مرحله عمل و اجرای این حق‌ها در اسلام می‌شویم. در مرحله عمل، ارکان حق شامل متعهد حق، صاحب حق و خود حق است. گاهی متعهد حق، یک فرد است که در اسلام ضمانت اجرا برای استیفای حق ملاحظه شده است. برای مثال ممکن است پدر و مادری حقوق کودک را رعایت نکنند که دولت می‌تواند در این حوزه دخالت کند و ملاکش مصالح کودک باشد؛ اما در خصوص تعیین مصالح و موارد دیگر ضمانت اجرا وجود دارد که به دادگاه‌ها بازمی‌گردد. گاهی نیز دولت «متعهد حق» است که در بسیاری از موارد ضمانت اجرا وجود دارد و حکومت اسلامی خود را ملزم می‌داند تا موارد را مدنظر قرار دهد و حقوق را برای شهروندان خود در نظر بگیرد.

ایکنا_ با توجه به آیات قرآن کریم خداوند برای تحقق حقوق بشر چه ضمانت اجرایی قائل شده است؟

یکی ادله لزوم حکومت اسلامی، احقاق حقوق و قرار گرفتن حق‌ها در اختیار صاحبانشان است. در قرآن به حق‌های مختلفی اشاره شده، مانند حق حیات که در آیه ۳۲ سوره مائده و آیه ۲۹ سوره نساء به این حق اشاره شده است. مباحث زیادی بر حق حیات تأکید دارند و احکام فقهی مانند حق ارث بردن نطفه‌ای که روح در آن دمیده شده از جمله آن‌هاست.

حق کرامت از دیگر حقوقی است که در قرآن به آن اشاره شده است، البته کرامت ذاتی و اکتسابی دو موضوعی هستند که روی آن اختلاف نظر وجود دارد و برخی به کرامت ذاتی و برخی به کرامت اکتسابی اعتقاد دارند. خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء خداوند به کرامت ذاتی اشاره کرده است: «وَلَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا؛ و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آن‌ها را روزی دادیم و آن‌ها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم». کرامت اکتسابی نیز کرامتی است که فرد به واسطه تقوا آن را کسب می‌کند و در آیات به آن اشاره شده است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ.»

همچنین، خداوند در آیه ۱۱۴ سوره طه بر حق تعلیم و تربیت اشاره می‌کند: «فَتَعَالَی اللَّهُ الْمَلِک الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یقْضَی إِلَیک وَحْیهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا؛ پس بلند مرتبه است و بزرگوار خدایی که به حق و راستی پادشاه ملک وجود است و تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا.»

در مورد حق آزادی نیز می‌توان به ابتدای آیه ۲۵۶ سوره بقره اشاره کرد: «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی؛ کار دین به اجبار نیست، تحقیقاً راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گردیده». از این آیه می‌توان احکامی اسلامی مانند ممنوعیت تفتیش عقاید، زندگی مسالمت‌آمیز با اقلیت‌های دینی و آزادی اندیشه را به دست آورد. خداوند در قرآن کریم به آزادی بیان نیز اشاره کرده است، مانند آیه ۱۸ سوره زمر: «الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِک هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آن‌ها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند».

در مورد مالکیت خصوصی می‌توان به آیه ۳۲ سوره نساء اشاره کرد که خداوند متعال در آن فرموده است: «وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا؛ و نعمت‌ها و مال و ثروتی که خدا به سبب آن برخی از شما را بر برخی برتری داده آرزو مکنید که آرزویش مایه حسد و فساد است. این تفاوت‌ها و برتری‌ها لازمه زندگی دنیا و براساس محاسبات حکیمانه است، اما در عین حال برای مردان از آنچه کسب کرده‌اند بهره‌ای است، و برای زنان هم از آنچه کسب کرده‌اند بهره‌ای است. و با کمک تقوا و عمل صالح از بخشش خدا بخواهید، یقیناً خدا همواره به همه چیز داناست.»

در خصوص حق مساوات یا عدالت هم آیات زیادی وجود دارد که آیه ۱۳ حجرات به آن اشاره کرده است: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملاً دانا و آگاه است.» این آیه نشان می‌دهد ما حق مساوات و برابری داریم، وقتی خداوند خود ملاک تقوا را مطرح می‌کند؛ یعنی انسان‌ها در پیشگاه او برابر هستند و حق مساوات دارند.

انتهای پیام
captcha