ابومحمد مشرفالدین مصلح بن عبدالله بن مشرف معروف به سعدی است که از او را با دو اثر «گلستان» و «بوستان» میشناسیم. در تقویم روز اول اردیبهشت ماه «روز بزرگداشت سعدی» نامگذاری شده است، به همین مناسبت خبرنگار ایکنا از قزوین با حمید عابدیها، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) گفتوگویی کرده است که در ادامه آن را میخوانیم:
تعبیر استاد سخن را برای سعدی از حافظ داریم، حافظ همشهری و شاگرد سعدی برای اولین بار این تعبیر را برای سعدی بهکار برد، سعدی به لحاظ سنی همسن و سال پدربزرگ و حتی جد حافظ بوده است و نقشی که سعدی بر گردن حافظ دارد این است اگر سعدی نبود حافظ شاعر نمیشد؛ حافظ گفته «استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما/ دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو»؛ بنابراین حافظ لقب «استاد سخن» را به سعدی داده است.
اگر یک استاد برای ادبیات و سخن فارسی درنظر بگیریم و معرفی کنیم سعدی است، زبان سعدی، زبان معیار است و مجموع ادبیات، غزلیات، مفردات، ترجیعات، ترکیبات و منظومه مثنوی بوستان و نثر زیبای گلستان سعدی را از بقیه شاعران متمایز میکند.
از ۱۳۰۰ سال پیش تا به امروز را دوره سوم زبانی یا دوره نو مینامند که در این سالها ادب فارسی به سمت قله حرکت کرده که از «سعدی» بهعنوان قله ادب یاد میشود؛ در این سالها از دانش سعدی ارتزاق کردهایم و معیار ما نیز این شاعر نامور بوده است، برای همین هر وقت که بخواهیم زیبایی، دقت و بلاغت را بررسی کنیم آن را با سعدی و آثار او میسنجیم.
سعدی استاد سخن است؛ صائب تبریزی یکی از تکبیتی سُراهای ادبیات فارسی است، اما یکی از بهترین تکبیتیها برای سعدی است، در غزل، سعدی یکی از چند سراینده برتر است و اگر نگوییم بهترین است، اما میتوانیم بگوییم آثار او به غزلیات حافظ پهلو میزند.
در قصیده سعدی در کنار سنایی و خاقانی قرار دارد و چه بسا نفر اول قصیدهسرایان است. ترجیعبند «بنشینم و صبر پیش گیرم؟/ دنباله کار خویش گیرم؟» و ترجیعبند «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وَحْدَهُ لا إِلهَ إِلا هُو» از سعدی است.
در مجموع باید بگوییم که نمره سعدی از همه شاعران، ناثران و ادیبان ایرانزمین بالاتر است و استاد سخن سعدی است؛ از این حیث هم ما در بین ادیبان به این معتقدیم روز استاد شهریار روز شعر و ادب فارسی باشد با تمام احترامی که برای شهریار قائلیم او خود مریدی از مریدان و شاگردان درس سعدی محسوب میشود؛ اول اردیبهشت روز سعدی است؛ او در این روز دیباچه گلستان را امضا کرده است که بهتر است این روز به نام شعر و ادب فارسی باشد.
چند نوع ادبی داریم، گونههای ادبیات جهان شامل ادبیات حماسی، غنایی، عرفانی، پایداری، کودکان و نوجوان، نمایشنامهای و تعلیمی است. ادبیات تعلیمی در پی تعلیم، اخلاق و آداب فردی و اجتماعی است و از این حیث چون سعدی تعلیمی سراست به اخلاق و مضامین اخلاقی توجه دارد.
در خصوص سیر و سیاحت سعدی اختلاف وجود دارد، برخی متعقدند این سیر و سیاحتها تخیلی بوده است؛ سعدی تصور میکرده در دریای هند سوار کشتی است و میخواسته شخصیت حکایت بوستان را بپزد و ما با او همزادپنداری کنیم.
نظر دیگری وجود دارد که سعدی سیاح بوده است و تمامی شهرهایی که نام برده است را سفر کرده است. به نظر میرسد سعدی سفرهایی به حجاز، عراق فعلی و شام سفرهایی داشته است، سعدی در نظامیه بغداد که از مدارس منحصر بهفرد زمان خود بود تحصیل کرده است. او همچنین به عتبات عالیات، مکه و مدینه و ترکیه امروزی هم سفر کرده است، ممکن است سعدی با مولوی دیداری کرده باشد، اما دیدار با «محیالدین ابن عربی» قطعی است. اگر همه سفرهای موجود در آثار واقعی نباشد، اما او سفرهایی داشته است و این سیر و سیاحت او حتماً در آداب، بلوغ اجتماعی و فکری این شاعر مؤثر بوده است. سعدی پیامآور انسانیت است و دفتر دیوان او مباحث اخلاق و ترویج اخلاق و انسانیت و کمال انسان است.
ظاهراً سعدی سنی مذهب بوده است، بهتر است در ابتدا شیعه و سنی را تعریف کنیم. شیعه در اصطلاح تاریخی و عقیدتی، به كسانی گفته میشود كه پس از رحلت رسول اكرم(ص)، به سفارش ایشان، حضرت علی(ع) را خلیفه و جانشین بلافصل آن حضرت میدانند. در حقیقت شیعیان میگویند جانشینان پیامبر از حضرت علی(ع) شروع میشود و حق ایشان غصب شده است و خلفای پیش از او را به رسمیت نمیشناسند و ائمه(ع) را از نسل امیرالمؤمنین علی(ع) میدانند و معتقدند امام دوازدهم غایب است.
سنت در لغت به معنای طریقه و روش است و در اصطلاح، «اهل سنت» به كسانی گفته میشود كه خود را پیرو سنت و سیره پیامبر اكرم(ص) میدانند. اهل سنت در اصول عقاید به چند گروه تقسیم شدهاند كه معروفترین آنان، «معتزله»، «اشاعره»، «ماتریدیه» و «حنابله»اند.
اهل سنت در فروع و احكام فقهی بر چهار مذهب حنفی، مالكی، شافعی و حنبلی هستند که حنفیه پیروان امام حنفیه، حنبلیه پیروان ابوعبدالرحمان احمد ابن حنبل، مالکیه پیروان مالک ابن انس و شافعیه نیز پیروان محمد بن ادریس شافعی هستند، گویا سعدی در اصول فقه تابع محمد بن ادریس شافعی بوده است.
به همکاران و دانشجویان توصیه میکنم که سعدی را هر چه بیشتر و بهتر معرفی کنند و او را از حصر و حبس گروههای ادبیات فارسی و کلاسهای درس آزاد کرده و با او زندگی کنند، سعدی را نباید به شعر محدود کرد بلکه سعدی بهعنوان رسانه زمان خودش یک رسانه عمومی بوده و متونی را به ما داده است که جامعه به آن احتیاج دارد. نباید سعدی را دسر سر سفره بدانیم بلکه سعدی غذای اصلی روح و جان ادبیات است و اگر آن را نخوریم در ادبیات گرسنه خواهیم ماند.
گفتوگو از سیده زهرا حسینی فلاح
انتهای پیام