کد خبر: 4281248
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹

چرایی شرح حدیث سلسلة‌الذهب از سوی امام رضا(ع) در مسیر مدینه تا مرو

امام رضا(ع) بعد از بیان حدیث سلسلة‌الذهب می‌‎فرمایند: «انا من شروطها» یعنی شناخت امام حاضر و زمان شرط تأثیرگذاری توحید است، بنابراین همه باید امام زمان خود را بشناسند و پیرو او باشند.

داود معماری استاد دانشگاه

یازدهم ذی‌القعده سالروز ولادت امام رضا(ع) است، این امام همام به خاطر مصلحت جامعه اسلامی ولایتعهدی مأمون را پذیرفتند، همچنین حضرت ضمن تربیت شاگرد، در مناظرات علمی با علمای دیگر ادیان شرکت می‌کردند، در این خصوص خبرنگار ایکنا قزوین با داوود معماری، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) گفت‌وگویی کرده است که در ادامه آن را می‌خوانیم. 

ایکنا_ تأثیر و نقش امام رضا(ع) در تاریخ ۲۵۰ ساله امامت، ائمه چه بود؟ 

ائمه معصومین(ع) با توجه به شرایط زمانی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی که زندگی می‌کردند قدم برمی‌داشتند و سخنان و هدایت آنان تحت‌تأثیر فضای غالب بر جامعه اسلامی زمان خودشان بوده است. این را می‌توان با مثال‌های مختلفی بیان کرد، زیاد شنیده شده است که حضرت علی(ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) با توجه به شرایط خاص زمانی خود و شرایط خاص حاکم بر جامعه اسلامی ترجیح دادند که سکوت کنند و بر گرفتن مقام خلافت بیش از حد اصرار نکنند، حضرت علی(ع) دست همکاری و مشاورت به خلفا دادند و همه این‌ها به‌خاطر حفظ اتحاد مسلمین و حفظ کیان جامعه نوپای اسلامی بود و مصلحت اقتضا می‌کرد حضرت علی(ع) در آن زمان این‌گونه رفتار کنند.

صلح امام حسن(ع) با معاویه و واقعه کربلا در زمان امام حسین(ع)، برخاسته از شرایط زمانی، مکانی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی بود؛ سخنان و عملکرد معصومین(ع) ناشی از عقلانیت، حکمت و درایت بود. سخنان و عملکرد امام رضا(ع) در زمان امامتشان هم ناشی از شرایط زمانی، مکانی و فرهنگ غالب بر جامعه آن روز و سیاست‌های رایج و مبتنی بر مصالح اسلامی و حفظ کیان اسلام و اتحاد مسلمین و حفظ فرهنگ اهل بیت(ع) و تشیع بوده است. 

ایکنا_ امام رضا(ع) چگونه فرهنگ و تفکر اهل‌ بیت(ع) را ترویج کردند؟

امام رضا(ع) با درنظر گرفتن شرایط زمانی، مکانی و فرهنگی و نیازهای مردم و سیاست‌های حاکم بر جامعه و حفظ مسائل مسلمین به‌ویژه شیعیان، برای گسترش فرهنگ اهل بیت(ع) در بین مردم تلاش کردند.

تعلیم و تربیت تدریجی بسیار مهم است؛ امام رضا(ع) و سایر اهل‌ بیت(ع) ترجیح می‌دادند فرهنگ اهل‌ بیت(ع)، فرهنگ قرآنی و اصیل و ناب اسلامی را به‌تدریج در دل و جان مسلمین نشر دهند، مانند بارانی که به آرامی از آسمان ببارد و ذره ذره در زمین فرو رود و زمین را سیراب و بانشاط کند تا سبزه و گل بروید و زمین سرسبز و خرم شود، باران سیل‌آسا همه چیز را تخریب خواهد کرد. فرهنگ آهستگی و پیوستگی از اصولی بود که امام رضا(ع) همیشه مدنظر داشتند و رعایت می‌کردند.

اصل دیگر این بود که امام رضا(ع) و سایر اهل‌ بیت(ع) مانند امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کنار هدایت مردم عوام و اکثریت مردم به تربیت شاگردان خاص و ویژه اقدام کردند که عالم، فقیه، متکلم و عارف بودند. در زمانی که مردم دسترسی مستقیم به ائمه اطهار(ع) نداشتند لازم بود افرادی عالم و فرهیخته به‌عنوان وکلای امام سخنان معصومین و فرهنگ اهل بیت(ع) را به مردم برسانند. امام رضا(ع) فرصت زیادی را برای تربیت شاگردان فرهیخته و عالم اختصاص دادند.

امام رضا(ع) در زمانی زندگی می‌کردند که جامعه اسلامی با فرهنگ دیگر کشورها آشنا و نهضت ترجمه آغاز شده بود و مردم با فلسفه یونان، علوم مصر، چین و سایر تمدن‌های آن روزگار آشنا شده بودند؛ جامعه اسلامی نیز از نظر علمی رشد کرده و اهل سنت به مذاهب مختلف درآمده بود، همچنین شیعه از زمان امام باقر(ع) و صادق(ع) به یک مکتب علمی تبدیل شده بود. امام رضا(ع) در چنین برهه‌ای امامت را بر عهده گرفتند و علاوه بر تربیت شیعیان، با اهل سنت و عالمان دیگر مذاهب مراودات علمی داشتند.

در تاریخ معروف است که امام رضا(ع) مناظرات زیادی با عالمان یهودی، مسیحی، زرتشتی، هندو و دیگر مذاهب داشتند. در همه این گفت‌و‌گوها امام رضا(ع) با برهان و استدلال با طرف مقابل برخورد داشته و درعین حال ادب و احترام را رعایت می‌کردند، به‌گونه‌ای که آنان بیشتر از اینکه تحت‌تأثیر علم و دانش امام رضا(ع) قرار بگیرند بیشتر تحت‌تأثیر اخلاق و محبت و بزرگواری امام قرار می‌گرفتند و سخنان ایشان را می‌پذیرفتند. امام از هر فرصت و روشی برای گسترش فرهنگ اهل بیت(ع) و اسلام اصیل استفاده می‌کردند و یکی از این روش‌ها تربیت شاگردانی بود که آن‌ها را در تاریخ اسلام بسیار تأثیرگذار می‌بینیم.

ایکنا_ چرا امام رضا(ع) در مسیر مدینه تا مرو به حدیث سلسلةالذهب اشاره کردند؟ 

همه ائمه اطهار(ع) حدیث «سلسلةالذهب» را روایت کردند، چون این حدیث از جانب خداوند نقل شده یک حدیث قدسی است؛ خداوند در این حدیث فرموده «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي؛ لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است»، امام رضا(ع) در تکمیل این حدیث فرمودند «بشروطها و انا من شروطها؛ اما این شرط‌هایی دارد و من از شرط‌های آن هستم.» 

در حدیث سلسلة‌الذهب خداوند اشاره می‌کند که رکن اصلی توحید است و اگر کسی توحید را بپذیرد در امان است و از اهل بهشت خواهد بود؛ امام رضا(ع) می‌گویند امامت رکن اصلی توحید است یعنی توحید در صورتی دارای خاصیت در زندگی فردی و اجتماعی است که با هدایت‌های یک امام معصوم همراه باشد و اگر امامت در کنار توحید قرار نگیرد چندان کارساز نخواهد بود.

امام رضا(ع) اشاره می‌کنند «انا من شروطها» یعنی امام حاضر شرط تأثیرگذاری توحید است، بنابراین همه باید امام زمان خود را بشناسند و پیرو او باشند، اگر تمام ائمه معصومین قبل را بشناسیم اما امام زمان خود را نشناسیم و از ایشان تبعیت نکنیم توحید برای ما تأثیر تربیتی و سازندگی نخواهد داشت.

ایکنا_ چرا امام رضا(ع) ولیعهدی را پذیرفتند؟ 

امام رضا(ع) با وجود اینکه خلافت عباسیان را مشروع نمی‌دانستند و آن‌ها را به‌عنوان خلفا و جانشینان پیامبر(ص) به رسمیت نمی‌شناختند و خودشان و اهل بیت(ع) را محق خلافت می‌دانستند، اما بنا بر شرایط زمانی، مکانی، فرهنگی و سیاسی گاهی صلاح می‌دانستند مصلحت جامعه اسلامی را رعایت کنند؛ مصلحت جامعه اسلامی حفظ وحدت و عدم درگیری بود تا از هم گسیخته نشده و به فرقه‌های مختلف مبتلا نشود و شکوه و قدرت خود را در مقابل قدرت‌های خارجی به‌ویژه امپراطوری روم از دست ندهند. 

امام رضا(ع) علاوه بر مخالفت اعتقادی، نظر خود نسبت به خلفا را به‌صورت صریح بیان می‌کردند، اما گاهی این امام مانند دیگر ائمه(ع) برای حفظ جامعه اسلامی با خلفا از در همکاری وارد می‌شدند ولی این به معنای به رسمت شناختن خلفا و موافقت با آن‌ها نبود بلکه برای مصلحت جامعه اسلامی بود. در خصوص ولایتعهدی امام رضا(ع) نیز باید بگوییم که این امام همام در ابتدا مخالفت صریحی برای پذیرش آن داشتند اما چون این ولایتعهدی جدی نبود آن را پذیرفتند. 

از طرفی امام رضا(ع) در پی این بودند که دست مأمون و حکومت بنی‌عباس را که در اوج قدرت بودند از شیعیان و گروه‌های شیعه کوتاه کنند تا آسیبی به شیعیان وارد نشود چون شیعه تازه به‌صورت مذهب رسمی درآمده بود امام اجازه دادند شیعه در فضایی آرام نفس بکشد و رشد کند و به یک جامعه علمی، فرهنگی و سیاسی ماندگار در جهان اسلام تبدیل شود. شاید اگر امام رضا(ع) از قبول ولایتعهدی خودداری می‌کردند دست مأمون و حکومت بنی‌عباس برای از بین بردن نهضت شیعیان و مذهب شیعه باز می‌شد.

امام رضا(ع) با وجود پذیرفتن ولایتعهدی از دخالت کردن در امور سیاسی و عزل و نصب‌های حکومتی خودداری کردند تا اعلام کنند این ولایتعهدی را امری جدی نمی‌دانند و در سیاست عباسیان شریک نمی‌شوند؛ در حقیقت به‌صورت غیرمستقیم اعلام کردند که خلفای عباسیان را به رسمیت نمی‌شناسند.

ایکنا_ مبارزات علویان در دوران ولیعهدی امام رضا(ع) چگونه بود؟

در زمان خلافت هارون و مأمون عباسی گروه‌های زیادی ضد خلفای عباسی قیام کردند که بعضی از این گروه‌ها علویان بودند و به تعبیری می‌توان گفت برخی از این شیعیان امام رضا(ع) را به‌عنوان امام خود به رسمیت می‌شناختند، برخی از آنان پیرو اشخاص و افراد دیگر و بعضی از آنان صرفاً به‌دنبال قدرت‌طلبی بودند اما امام رضا(ع) برای اینکه شر مأمون و حکومت عباسیان را از این گروه‌ها برطرف کند با پذیرش ولایتعهدی آن‌ها را موقتاً از آسیب حکومت بنی‌عباس در امان نگه داشت، با این اقدام شیعیان فرصت پیدا کردند تا انسجام پیدا کرده و خودشان را از نظر علمی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی تقویت کنند و به گروه‌های قوی و ماندگار در جهان اسلام تبدیل شوند.

اگر همه شیعیان تابع امام رضا(ع) بودند و از امام زمان خود تبعیت می‌کردند، امام رضا(ع) ولیعهدی را نمی‌پذیرفتند و دست به قیام می‌زدند ولی امام رضا(ع) این علم را داشتند که همه این گروه‌ها به جز گروه‌های اندکی امام را به‌عنوان بزرگ شیعیان و امام معصوم به رسمیت نخواهند شناخت؛ بسیاری از آنان با سوءاستفاده از عناوین علوی، به‌دنبال رسیدن به قدرت بودند.

امام رضا(ع) ترجیح دادند علویان به تقویت خود بپردازند و خودشان را با مضامین قرآن، حدیث و فرهنگ اهل بیت(ع) هماهنگ کنند و از حالت ضعف خارج شده و به گروه‌های قوی علمی، سیاسی و فرهنگی و نظامی تبدیل شوند تا در آینده جامعه شیعه را به شکل مستقل تشکیل دهند. 

انتهای پیام
captcha