ماجرای امام حسین(ع) ماجرای جامعی است و از زوایای مختلف میتوان به آن پرداخت؛ پژوهشگران بسیاری با نگاههای مختلف به ماجرای امام حسین(ع) پرداختهاند اما نکته اینجاست که باید به واقعه عاشورا نوعی نگاه همهجانبه داشت؛ از اینرو مرتضی فاضل، مدرس دانشگاه در یادداشتی که در چند شماره در اختیار ایکنای قزوین قرار داده؛ از زوایای مختلف به ماجرای کربلا پرداخته است که در ادامه شماره اول آن را میخوانیم.
رفتار تعقل، تبیان در مقابل قرآن است. هدف نزول عربی قرآن نیز عقل کردن است. خداوند در آیات قرآن همواره روی تعقل در ماجراهای قرآنی تأکید کرده؛ بهطور نمونه در آیه دوم سوره یوسف آورده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ همانا ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاید شما تعقل کنید»؛ تعقلون نیز به معنای عقل کردن در یک موضوع است، بنابراین ما باید به موضوعات عقلی نگاه کنیم.
نزول 23 ساله قرآن بهدلیل عربی بودن آن است و خداوند موضوعات عالم را به عربی قرائت کرده است، بنابراین اگر قرآن عربی نبود به راحتی نمیتوانستیم در آن تعقل کنیم. قرآن عربی، قابل تعقل است. تبیین یک موضوع نیز به معنای تعیین حد و حدود است، قرآن کتاب تبیین بوده و همه چیز را تببین میکند. خداوند در آیه 89 سوره نحل آورده است «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ؛ این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی است.»
در این میان روش نگاه کردن به موضوعات بسیار مهم است. تبیان یک موضوع یعنی اینکه خداوند متعال اقدمترین روش دیدن موضوعات را به بنده میگوید، برخی از داستانهای قرآنی چندین بار در قرآن آمده که در هر داستان، زوایه دید متفاوت است. زاویه دید داستان حضرت آدم(ع) در سوره اعراف و بقره با هم تفاوت دارد؛ خداوند در سوره بقره از منظر خلافت و در سوره اعراف از منظر نظام بشر به ماجرای حضرت آدم اشاره میکند.
تبیان به معنای منظره دیدن است، بنابراین در تمام ماجراها باید برای پیدا کردن تبیان موضوع تلاش کنیم. خداوند در قرآن جزئیات همه موضوعات را بیان میکند، اما روش پیدا کردن متفاوت است. بنابراین، باید روش استخراج مطلب را هم از قرآن کریم بیاموزیم و با توجه به تبیان بودن قرآن کریم قبل از نگاه به هر موضوعی باید از منظر قرآن به آن نگاه کنیم، برای مثال استخاره یک علم ذیل موضوع تبیان است.
در آیه 10 سوره انبیاء آمده است: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛ بیتردید کتابی بهسوی شما نازل کردیم که مایه شرف، بزرگواری، رشد و سعادت شما در آن است؛ آیا نمیاندیشید»؛ چون قرآن کتاب معجزه است ذکر هر فرد درون این کتاب قرار دارد و ما باید ببینیم جایگاهمان در این کتاب آسمانی کجاست. همه انسانها در قصص قرآنی یکی از افراد آن قصه هستند، برای مثال در داستان حضرت یوسف افراد بیشماری بودند باید ببینیم کدام فرد شبیه ماست، رفتار و عملکرد ما شبیه کدام است؟ یعقوب، یوسف، زلیخا، مردم عادی یا فرزندان ناخلف یعقوب؟
در ماجرای امام حسین(ع) هم باید ببینیم که ما شبیه کدامیک از افراد واقعه کربلا هستیم؟ آیا ما حُریم؟ آیا در جایگاه حضرت علیاکبر(ع) هستیم؟ آیا اصحاب امام حسین(ع) هستیم؟ آیا در لشکر دشمنیم که توبه کردند؟ آیا مختاریم؟ آیا از توابین هستیم؟ در زیارت عاشورا نیز همه حضور دارند و در بین اشخاص نامبرده باید دنبال خودمان باشیم و به این سمت برویم که از چه منظری به ماجرای امام حسین(ع) نگاه کنیم.
در زیارت عاشورا 18 گروه لعن شدند؛ سه بار آلزیاد و سه بار آلمروان مورد لعن قرار گرفتند؛ حال این سؤال مطرح میشود که مروانیها در کربلا نبودند و در مدینه ماندند چرا همه آلمروان لعن شدهاند؟ در پاسخ باید بگوییم که چون سالها بعد از عاشورا، فرزندان مروان خلیفه شدند و فرزندان حسین(ع) را به شهادت رساندند مورد لعن قرار گرفتند.
امام حسین(ع) یک عالم ایجاد کردهاند و برخی از افراد پس از مرگ وارد «عالم حسینی» میشوند. ملائکه نمیتوانند ثواب عالم حسینی را حساب و کتاب کنند، بنابراین انسانها وارد حساب و کتاب دیگری میشوند. خداوند در ایام محرم راه را برای ورود آدمیان به عالم حسینی باز میکند، پس انسان میتواند به بهانههای مختلف نظیر معارف و مداحی امام حسین(ع) خود را وارد این عالم کند.
نکته دیگر اینکه نباید مانند حضرت آدم(ع) فقط به بهشت فکر کنیم بلکه باید سراغ مبدأ برویم و از خدا بخواهیم ما را به سمت عالم حسینی هدایت کند، ضمن اینکه قواعد عالم حسینی متفاوت از آن است که ما در ذهن داریم، بهعنوان مثال بیابان عالم حسینی بهتر از بهشت عالم غیرحسینی است، از اینرو باید از دینداری تاجر مسلکی خارج شویم چون دینداری امام حسینی تاجر مسلکی نیست، بلکه باید از خداوند اذن و توفیق داشته باشیم که وارد این عالم شویم، اوج عالم حسینی نیز «اعلی علیین» است که در سوره مطففین نیز به آن اشاره شده است.
انتهای پیام