در عصری که هوش مصنوعی مرز بین واقعیت و تخیل را محو کرده است، ما به نقطهای خطرناک رسیدهایم، جایی که حتی معتبرترین شواهد بصری یعنی تصاویر و ویدئوها ممکن است کاملاً جعلی باشند. حدیثه پیلهچی، مدرس سواد رسانه، در این نوشتار به این سؤال پاسخ داده که که چرا دیگر حتی به چشمهای خود هم نمیتوانیم اعتماد کنیم؟
سواد رسانهای، دژ مستحکم ذهن در برابر هجوم اطلاعاتی است، چراکه کمتوجهی به آن باعث شده بسیاری از افراد فریب محتوای دستکاری شده را بخورند. رسانهها با استفاده از تکنیکهای اقناع و مخصوصاً تکنیک مهم تکرار، احساسات مخاطب را هدف گرفته و او را به سمت پذیرش محتوای جعلی سوق میدهند. وقتی مخاطب درگیر احساسات شود، دیگر توانایی تحلیل و مقاومت در برابر اخبار جعلی را نخواهد داشت.
دیپفیک (Deepfake) بهعنوان خطرناکترین تهدید رسانهای امروز شناخته میشود. این فناوری با جایگزینی چهره و صدا روی ویدئوهای واقعی، محتوایی تولید میکند که تشخیص آن حتی برای کارشناسان هم دشوار است. نکته نگرانکننده اینجاست که مغز انسان بهطور طبیعی به تصاویر و صداها بیش از متن اعتماد میکند، همین امر دیپفیکها را به سلاحی کشنده در جنگ رسانهای تبدیل کرده است.
از طرفی طبق تحقیقات ژورنال Science، اخبار جعلی شش برابر سریعتر از اخبار واقعی منتشر میشوند. الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی نیز با اولویت دادن به محتوای جنجالی، به گسترش این اخبار دامن میزنند.
بسیاری از رسانهها مخاطب را نه بهعنوان شهروند که بهمثابه مشتری میبینند و برای جذب بیشتر، به انتشار چنین محتوایی روی میآورند، اما در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه در برابر محتوای جعلی میتوانیم از خود محافظت کنیم؟
بررسی منبع: همیشه منبع خبر را بررسی کنید. آیا رسانههای معتبر دیگر نیز آن را تأیید کردهاند؟
جستجوی معکوس تصاویر: با ابزارهایی مانند Google Lens میتوانید منبع اصلی تصاویر را پیدا کنید.
توجه به کیفیت محتوا: تصاویر و ویدئوهای جعلی اغلب کیفیت پایینتری دارند یا واترمارک ابزارهای تولید هوش مصنوعی روی آنها دیده میشود.
کنترل احساسات: اگر خبری احساسات شما را به شدت تحریک کرد، شک کنید! اکثر اخباری که واکنشهای احساسی شدید ایجاد میکنند، جعلی هستند.
توجه به زمان انتشار: اخبار واقعی معمولاً با تأخیر کمتری نسبت به اخبار جعلی منتشر میشوند.
عکسها قدیمی، تار و بیکیفیت نیستند اگر این نشانهها را دیدید حتماً به جعلی بودن خبر شک کنید.
هوش مصنوعی همانند چاقوی دو لبهای است که هم میتواند زندگی را آسانتر کند و هم بزرگترین تهدید برای اعتماد عمومی باشد. اگر برای مقابله با این پدیده چارهای اندیشیده نشود، بهزودی به دنیایی قدم خواهیم گذاشت که در آن هیچچیز حتی آنچه با چشمهای خود میبینیم قابل اعتماد نخواهد بود، بنابراین بهتر است آموزش سواد رسانهای و توسعه ابزارهای تشخیص محتوای جعلی در اولویت سیاستگذاریها قرار گیرد.
انتهای پیام