امیرمؤمنان(ع) در مورد صفات ظاهری حضرت مهدی(عج) میفرمایند: «وَ شَابٌّ مَرْبُوعٌ حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الشَّعْرِ یسِیلُ شَعْرُهُ عَلَی مَنْکبَیهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ یعْلُو سَوَادَ لِحْیتِهِ وَ رَأْسِهِ بِأَبِی ابْنُ خِیرَةِ الْإِمَاءِ؛ او جوانی چهار شانه، نیکو صورت و نیکو موی است که موی او بر شانههایش فرو و درخشندگی چهرهاش، سیاهی موی محاسن و سر او را تحتالشعاع قرار میدهد فرزند بهترین بانوان است.»
امام علی(ع) پیشگوییهای دقیقی از حوادث دردناک در آستانه ظهور حضرت ولی عصر(ع) دارند که به «ملاحم» معروفند؛ برخی از این ملاحم شامل عقبگردی و گسیختگی، مدیریت خردسالان، دشوارتر بودن درآمد حلال، از تحمل ضربت شمشیر، رواج سوگند و دروغ، بدون ضرورت، رنج طولانی و ناامیدی بسیار، گزش بلاها، رنج مؤمن و راحت کافر، گمراهی فراگیر و جنگهای فریبنده و تلخ هستند.
در خطبه ۱۸۷ نهجالبلاغه در خصوص عقبگردی و گسیختگی آمده است «أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا یکونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِکم وَ انْقِطَاعِ وُصَلِکم؛ آگاه باشید که باید منتظر عقب گردی در امور و گسیختگی پیوندهایتان باشید.»
حضرت علی(ع) در خطبه ۱۸۷ در خصوص مدیریت خردسالان بیان کردهاند «أَلَا فَتَوَقَّعُوا... اسْتِعْمَالِ صِغَارِکم؛ بدانید که باید منتظر به کار گماردن خردسالان (نوجوانان) خود باشید.» بدیهی است هنگامی که افراد کمتجربه و خام و نالایق، مدیریت جامعهای را به عهده گیرند، عقبگردیها آغاز و پیوندهای اجتماعی گسسته خواهد شد. اینکه چرا گروهی از زمامداران برای مدیریتها به سراغ افراد کمتجربه و کم سن و سال میروند، فقط برای آن است که کمتجربهها، بندگانی «جان و دل بر کف و چشم بر امر و گوش به فرمان هستند» و این خود بزرگترین عامل بدبختی آنهاست.
در آخرالزمان به قدری اموال آلوده به حرام و شبهه، رشوه و تقلب در جامعه زیاد میشود، که بهدست آوردن یک لقمه حلال دشوارتر از زخم شمشیر در صحنه نبرد است. «ذَاک حَیثُ تَکونُ ضَرْبَةُ السَّیفِ عَلَی الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه؛ این وضع چنان است که ضربه شمشیر بر مؤمن آسانتر از یافتن یک درهم حلال است.» در حدیثی از پیامبر (ص) نیز همین مضمون آمده است: «اَقَلُّ ما یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمانِ اَخٌ یُوثَقُ بِهِ أو دِرهَمُ مِن حِلالٍ؛ کمترین چیزی که در آخرالزمان پیدا میشود، برادری مورد اعتماد یا درهمی حلال است.»
حضرت علی (ع) در خطبه 187 نهجالبلاغه بیان کردهاند «و تحلفون من غیر اضطرارٍ وَ تَکذِبُونَ مِنْ غَیرِ إِحْرَاج؛ سوگند میخورید نه از روی ناچاری و ضرورت، دروغ میگویید، بیآنکه به تنگنا افتاده باشید.» قسم خوردن و دروغ گفتن بدون اجبار، پایههای اعتماد را در میان افراد لرزان میکنند و زندگی در چنین جامعه سستی، طاقتفرسا خواهد بود.
حضرت علی(ع) در ادامه خطبه 187 آوردهاند «مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاء!؛ این رنج و سختی چه طولانی امید و رهایی چه دور است.» در اینجا سؤالی مطرح میشود و آن اینکه چرا ایشان میفرمایند امید نجات دور است؛ در حالی که در بعضی روایات آن را نزدیک دانستهاند؟ پاسخ آن است که ظهور حضرت، مشروط به شرایطی است که اگر تحقق یابند، نزدیک خواهد بود، وگرنه دور است؛ به عبارت دیگر، منتظران میتوانند با فراهم آوردن شرایط ظهور، یعنی خودسازی، آمادگی کامل و دعاهای پیدرپی، ظهور آن حضرت را نزدیک کنند و هرگاه این امور ترک شوند، ظهور به تأخیر خواهد افتاد؛ بنابراین ظهور از یک نظر نزدیک و از یک نظر دور است.
حضرت علی(ع) در ادامه خطبه 187 آوردهاند «ذَاک إِذَا عَضَّکمُ الْبَلَاءُ کمَا یعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِیر؛ و این در حالی است که بلاها شمارا میگزد، آنگونه که جهاز نامناسب شتر، پشت او را میآزارد.» بعید نیست این تشبیه از آن رو باشد که «قتب» را برای رهایی از مشکل برآمدگی کوهان شتر میگذارند، ولی مشکل دیگری ایجاد میکند و پشت و گردن شتر را میآزارد و مجروح میکند. حوادث و بلاهای آن روزگار همچنان است که هر چارهای برای آن اندیشیده شود، مشکل دیگری دامان مردم را میگیرد.
حضرت امیر(ع) در خطبه 187 اشاره دارند «فَقَدْ لَعَمْرِی یهْلِک فِی لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ یسْلَمُ فیها غَیرُ الْمُسْلِم؛ به جانم سوگند که مؤمن در آتش آن فتنه نابود میشود و کافر در امان میماند.» موج فتنه چنان است که اگر مؤمنان بخواهند با آن مقابله کنند، نابود میشوند و دیگران که خود را کنار میکشند سالم میمانند. در چنین مواردی نباید نیروها را بیهوده از دست داد؛ بلکه باید آنها را حفظ کرد و منتظر فرصت مناسب بود. این همان چیزی است که فلسفه اصلی تقیه است.
حضرت علی (ع) در خطبه ۱۵۰ نهجالبلاغه بیان میکنند «وَ أَخَذُوا یمِیناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِی مَسَالِک الْغَی وَ تَرْکاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ؛ عدهای به راست و عدهای به چپ میگرایند. در درههای گمراهی سیر میکنند و راههای هدایت را رها میکنند.» یکی از ابعاد غیبت کبری، بعد آزمایشی آن است. طولانی شدن زمان غیبت موجب میشود، مکاتب متعددی ایجاد شود و گرایشها و انحرافات بسیاری پیش آید و اعتدال و میانهروی واگذارده شود.
در خطبه 138 نهجالبلاغه آمده است «حَتَّی تَقُومَ الْحَرْبُ بِکمْ عَلَی سَاقٍ بَادِیاً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رضاعها عَلْقَماً عاقبتها؛ تا اینکه جنگ همچون حیوانی خطرناک و خشمگین بر روی دو پایش میایستد؛ در حالی که دندانهایش آشکار و پستانهایش پر شیر است؛ شیری که نوشیدن آن شیرین، ولی فرجامش تلخ است.» این جمله اشاره به پیروزیهای آغاز جنگ و تلخیهای سرانجام آن دارد؛ گویا جنگ شیرهای شیرین ولی مسموم در پستان دارد که افراد سادهلوح را به امید پیروزی بهسوی خود میکشد، ولی سرانجام آنان را زمینگیر و نابود میکند.
کسی که منتظر راستین امام عصر(عج) است، بر اثر تخلق به اخلاق الهی «دور حرام نمیگردد و جانش به گَرد معصیت غبار نمیگیرد»، «در انجام دادن واجب میکوشد و دوری از معصیت قصور و تقصیر روا ندارد»، «واجبات را عمل و از حرامها دوری کند»، «به فراخور توان خویش به انجام دادن مستحب و ترک مکروه نیز اهتمام ورزد» چون چنین کند، مطلوب مولای خویش را به انجام رسانیده و مستحق عنایت خاص و نگاه تشریفی امام خود خواهد شد؛ از اینرو امام علی(ع) در خطبه 187 در معرفی جایگاه امام در میان امت فرمودند «إِنَّمَا مَثَلِی بَینَکمْ کمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یسْتَضِیءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَیهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکمْ تَفْهَمُوا؛ مثل من در میان شما، مثل چراغ در تاریکی است که هر کس در ظلمت قرار گیرد از نور آن بهره میبرد؛ پس ای مردم! بشنوید و سخنانم را فرا گیرید و گوشهای قلب خود را آماده کنید تا کلام من را درک کنید.»
نخست دستور میدهند سخنان را بشنوند و نگهداری کنند. سپس فرمان میدهد که درباره آن تعمق و حقیقت آن را درک کنند؛ جمله «فَاسْمَعُوا أَیهَا النَّاسُ وَ عُوا» یعنی شنیدن و درک کردن و نگهداری کردن و جمله «وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکُمْ تَفْهَمُوا» به معنای دقت کردن و به عمق آن رسیدن است.
حضرت علی(ع) توصیههای مهمی را به مردم گوشزد کرده و فرمودهاند که به منزله تعیین وظایف منتظران است و مردم در سایه عمل به این دستورات، میتوانند سلامت خود و جامعه را در دوران غیبت حفظ کنند. برخی از این توصیهها عبارتند از شتاب نکردن برای ظهور، پیش از آمادگی، دور ندانستن ظهور، پرهیز از دامن زدن به فتنهها، جدانشدن از امام (ع)، کنار رفتن از مسیر امواج فتنه و ملازمت با دین و عترت پیامبر(ص) است.
خطبه 150 نهجالبلاغه در خصوص تعیین وظایف منتظران است؛ مشتاقی که خود را برای ظهور آماده کرده و فقط مولایش را میطلبد، گاهی خود را مسئول نمیداند و این شتاب بدون آمادگی، موجب پشیمانی و ناراحتی او خواهد بود؛ از اینرو حضرت علی (ع) فرمود «فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ کائِنٌ مُرْصَد، ... فَکمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَکهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ یدْرِکهُ؛ درباره آنچه آمدنی است شتاب نکنید... که چه بسیار شتابنده بهسوی چیزی است که وقتی به آن رسید، دوست میدارد که ای کاش به آن نمیرسید.»، چه بسا این بیقراری و شتاب و عجله، تو را به ناامیدی بکشاند و مأیوسانه به راههای منتهی به بنبست هلاکت برساند، یا اینکه عجله تو را به انکار بکشاند. آنچه برای سالک مهم است عبودیت و اطاعت از خدایی است که حکمت و رحمت او عوالم را پر کرده است.
بحث «انتظار» از بحثهای است که حتماً تحقق پیدا میکند و باید مردم هم منتظر باشند، اما عجله کردن خطراتی دارد چون ممکن است انسان در دام افرادی قرار بگیرد که از حب اهل بیت(ع) سوءاستفاده میکنند؛ همچنین عجله بدون آمادگی باعث میشود خودمان مقابل امام زمان(عج) قرار میگیریم.
علامه شوشتری در «بهج الصباغه» میگوید «ظاهراً منظور امام(ع) از عجله شیعیان برای قیام مهدی(ع) است که در روایات دیگر نیز از آن نهی شده است.»، ابراهیم بن مِهزَم اسدی از یاران خاص امام صادق(ع) پرسید «فدایت شوم قیام آن حضرت در چه زمانی رخ میدهد؟» حضرت فرمود «یا مِهزَم! کَذَبَ الوقّاتون، وَ هَلَکَ المُستَعجلونَ و نَجا المُسلِمونَ؛ ای مهرم! آنان که وقت ظهور را تعیین میکنند دروغ میگویند و شتابکنندگان هلاک میشوند و تسلیمشدگان نجات مییابند.»
در خطبه ۱۵۰ نهجالبلاغه آمده است «وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا یجِیءُ بِهِ الْغَدُ ... و آنچه را به زودی (فردا) خواهد آمد، دیر نپندارید» از یک طرف عجله نکنید در دام نیفتید و از طرف دیگر ظهور را آنقدر دور حساب نکنید که از فواید انتظار باز بمانید؛ انتظار فوایدی دارد که نخستین فایده آن آماده بودن انسان منتظر است دومین فایده انتظار این است که هر که واقعاً منتظر باشد هرچند از دنیا رفته باشد به او اعلام میکند مؤمن منتظر، امام زمان ظهور کرده اگر دوست داری میتوانی با ایشان رجعت کنی.
در ادامه خطبه 150 آمده است «... وَ مَا أَقْرَبَ الْیوْمَ مِنْ تَبَاشِیرِ غَدٍ؛…و چه نزدیک است امروز به فردایی که بشارتهای آن پیدا است». خدای سبحان به اهل ایمان و عمل صالح نصرت را وعده داده است و بشارت داده که آنان را جانشین انسانهای صالح گذشته کند. مؤمن منتظر که خود اهل ایمان و عمل صالح است، با اطمینان از نصرت الهی و امید مستحکم به بشارت قرآن از یأس مبرّا خواهد بود و نور امید همواره از مشرق جانش خواهد تابید و سرزمین قلب او را روشن خواهد کرد. اگر نهجالبلاغه را عملیاتی و اجرایی کنید حکومت امام زمان (عج) میشود.
در خطبه ۱۸۷ نهجالبلاغه آمده است «أَیهَا النَّاسُ! أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیدِیکم؛ ای مردم! افسار فتنهها را که بارهای سنگینی بر پشت دارند، از دست خود رها کنید.»، این جمله کنایه از این است که حوادثی در اطراف شما رخ میدهد که بار فتنه و فساد بر دوش دارند، شما رهبری آن را بر عهده نگیرید و به پیشرفت آن کمک نکنید. همین دستور در قرآن نیز به تعبیری دیگر آمده است «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان؛ برای گناه و تجاوز به دیگران، به یکدیگر کمک نکنید.»
همچنین در خطبه 187 آمده است «وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَی سُلْطَانِکمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکم؛ هرگز از اطراف پیشوایتان پراکنده نشوید که خود را به خاطر اعمالتان نکوهش خواهید کرد»، «تصدّعوا» از ریشه «صدع» معنای شکافتن نیز پراکنده شدن است.
این جمله عاقبت نامطلوب جدایی از رهبر را میفهماند که در نتیجه دشمن بر آنان مسلط میشود، عزتشان مبدل به ذلت و آسایش و نعمتشان به رنج و فقر تبدیل خواهد شد و آن موقع است که به زشتی اندیشههای خود پی برده و به نکوهش کارهای گذشته خود خواهند پرداخت و بهدنبال نهی آنان از اندیشههای زشت و منع آنها از پراکندگی و دور شدن از امام خود و بیان قسمتی از نتیجههای سوء آن ایشان را از فرو رفتن در فتنهای که به این علت در انتظار آنهاست بر حذر داشته و میفرماید «خودتان را بیباکانه در آتش آشوب و فتنهای که در اثر جدایی از رهبر، جلوی رویتان قرار گرفته است نیاندازید».
در ادامه خطبه 187 حضرت علی(ع) چنین اشاره دارند «وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سننها وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا؛ خود را در آتش فتنهای که در پیش دارید نیفکنید و از مسیر آن دوری گزینید و راه را برای آن باز گذارید.» بدیهی است که اقدامات نسنجیده در برابر فتنه، نتیجهای جز هدر دادن نیروها و از بین رفتن فرصتها نخواهد داشت. اگر مردم خود وارد فتنه نشوند؛ خود به خود از افروختهتر شدن آن جلوگیری میشود و خطرش کمتر خواهد بود. همچون سیلابی عظیم که وقتی از کوه سرازیر میشود اگر راهش باز باشد خطرش بسیار کمتر از آن است که کسانی بخواهند برای مهار کردن آن، بر سر راه سیلاب قرار گیرند.
حضرت علی(ع) در خطبه 138 فرمودند «فَالْزَمُوا السُّنَنَ الْقَائِمَةَ وَ الْآثَارَ الْبَینَةَ وَ الْعَهْدَ الْقَرِیبَ الَّذِی عَلَیهِ بَاقِی النُّبُوَّةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الشَّیطَانَ إِنَّمَا یسَنِّی لَکمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ؛ با سنتهای جاودانه اسلام و آثار آشکار پیامبر(ص) و پیمان نزدیکی که میراث نبوت بر آن باقی است، همراه باشید و بدانید که شیطان همواره راههای خویش را برای شما آسان جلوه میدهد تا از آن پیروی کنید.» راه امام عصر(ع) جز راه قرآن و عترت نیست و منتظر باید همسو با آموزههای دین و سیره اهل بیت (ع) حرکت کند؛ تا بتواند در پرتو انوار هدایتگر آنها خود را برای ظهور آماده کند.
منظور از «السُّنَنَ الْقَائِمَةَ» ضروریات و برنامه جاویدان اسلام است، که در هر زمانی باید محور همه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فردی باشد. منظور از «آثار بَینَة»، آثار و روایاتی است که از طرق معتبر ثابت شده و بخش عظیمی از تعلیمات و برنامههای اسلام در آنها نهفته است. منظور از «عهد قریب» وصیت پیامبر (ص) درباره ولایت علی(ع) است که میراثدار پیامبر(ص) است و منظور از «واعلموا ...» آن است که در انجام امور فوق، مراقب وسوسههای شیطان باشید؛ زیرا او راههای خود را آسان جلوه میدهد، تا افراد را در پیمودن راه طاعت خدا و پیشوایان معصوم(ع)، که به هر حال خالی از مشکلات نیست، باز دارد.
محسن حقشناس، کارشناس ارشد نهجالبلاغه و دبیر بنیاد بینالمللی غدیر در قزوین
انتهای پیام