به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا شاهسونی، مدیر موسسه فرهنگی قرآن و عترت بیتالاحزان حضرت زهرا(س) در بخش اول گفتوگو با ایکنا که با موضوع نقد عملکرد چهل سال مدیریت مدیران قرآنی کشور انجام شد، ضمن تعریف شاخصهای یک مدیر قرآنی، وضعیت فعلی فعالیتهای قرآنی را ناشی از عملکرد جزیرهای مدیران عنوان کرد.
شاهسونی به وضعیت تربیت حافظان قرآن و روش ناصحیحی که در این راستا وجود دارد، اشاره کرد و گفت: همیشه به کارکنان آموزش و پرورش گفتهام که به جای حفظ جزء سی برای دانشآموزان یک بار برای معلمها و مدیران آنها برنامهریزی کنید. چرا در آموزش و پرورش بخشی از معلمان را حافظ جزء سی قرآن نمیکنیم؟ اگر مدیر یک مدرسه هر چند به میزان اندک، حافظ قرآن باشد و دغدغه قرآنی در او ایجاد شود، خود به خود شاگردان را به سمت قرآن جذب خواهد کرد. وی همچنین اعتقاد دارد تا زمانی که بودجه فعالیتهای قرآنی به همین میزان اندک باشد، باید صرفاً حول یک برنامه پیش رفت. بخش دوم و پایانی این گفتوگو در ادامه آمده است.
- شما به فعالیت جزیرهای دستگاههای قرآنی اشاره کردید. چه چیزی باعث شده دستگاههایی که در یک زمینه مشترک فعالیت دارند و با هم از یک سنخ هستند، مراودهای نداشته باشند؟
یکی از دلایل این کار به دیدگاه مدیران بازمیگردد. مثلاً یک مدیر، اولویتهای خود را در دوره خود ترجمه و مفاهیم معرفی میکند، مدیر دیگر در دستگاه دیگر، اولویت را به چیز دیگر اختصاص میدهد. این تفاوت در اولویتها در دستگاههای مختلف باعث شده است، ارتباطات به حداقل برسد. سیاستهای مختلف و متفاوت باعث میشود تا دستگاهها با هم جمع نشوند، شاید در ظاهر دور هم جمع شوند، اما این جمع شدن خروجی ندارد.
الان حدود 10 سال است که بحث موسسات و نهادهای مردمی مطرح شده است. در حال حاضر اگر اتفاقی هم در حال شکل گرفتن است، توسط همین موسسات است. عاجزانه از مدیران قرآنی خواهش میکنم بحث توجه به نهادهای قرآنی ـ مردمی را جدی بگیرند و خصوصیسازی را در بحث قرآنی به صورت جدی محقق کنند. موسسهای همچون بیتالاحزان از کل ارگانها، نهایتاً 400 میلیون تومان کمک دریافت میکند. آیا واقعاً سهم این مجموعه همین مقدار است؟
این تازه یک مجموعهای است که نفوذ دارد و میتواند، رایزنی کند، بسیاری از موسسات هستند که از جذب یک میلیون تومان کمک دولتی هم عاجزند. نسبت به 200 شعبهای که داریم و 12 مرکز حفظ شبانهروزی که سالانه بودجههای میلیاردی میخواهد، 400 میلیون تومان رقم بالایی نیست. همه اینها نشان میدهد، بودجهها مردمی نشده است، شاید 10 تا 20 درصد بودجه به سمت بخش مردمی میآید.
- اعتقاد دارید که فعالیت موسسات در عین اینکه بودجههای اندکی دریافت کردهاند، خروجی بهتری نسبت به بخش دولتی داشتهاند. اگر در برخی مواقع، حمایتهای بخش دولتی نبود، بخش مردمی به این موفقیتها میرسید؟
در اینکه خروجی بخش مردمی بسیار بیشتر از بخش دولتی بوده است، شکی نیست. یکی از خروجیهای بخش مردمی تربیت حافظان قرآن است، کدام ارگان دولتی توانسته است، این تعداد حافظ قرآن را تربیت کند؟ البته حمایت کردهاند، اما اینکه خودشان به شخصه طرحی را اجرا کرده باشند و براساس آن طرح، تعداد خاصی را حافظ قرآن کرده باشند، نبوده است.
- مهمترین نقد به عملکرد نهادهای قرآنی را بیان کنید.
حضرت امام(ره) فرمودند: کتاب انقلاب ما قرآن است. اولین نقد به مدیران کشور وارد است که دیدگاه قرآنی در آنها وجود ندارد. اگر بود وضعیت قرآنی مملکت اینگونه نبود. بسیاری حتی این حرف امام(ره) را به خاطر نمیآورند.
غیر از این ایرادی که در مدیران قرآنی و از جمله شخص بنده به عنوان یک مدیر بخش مردمی وجود دارد، این است که افق دید کوتاهی داریم. بسیاری از مدیران قرآنی همین الان هم پشت پرده میگویند، تحقق 10 میلیون حافظ قرآن، شدنی نیست. من به جرأت همین جا قول میدهم، تمام بودجههای قرآنی کشور که در بین دستگاهها تقسیم میشود و خروجی خاصی ندارد، به مدت 10 سال به من بدهند، قول میدهم، طی 10 سال، 10 میلیون حافظ را تربیت کنم.
- قولی که شما میدهید، سنگین است، بسیاری اعتقاد دارند که در کشور حتی 10 میلیون نفر که انگیزه حفظ قرآن را داشته باشند، نداریم، چه برسد به اینکه 10 میلیون حافظ بالفعل داشته باشیم، با این وجود به اعتقاد شما شدنی است؟
بله شدنی است، این انگیزه را ایجاد میکنیم. ایجاد انگیزه هم جزئی از فرایند است. جا دارد، اینجا اشارهای به شبکه قرآن و معارف سیما داشته باشیم. ما انتظار داشتیم، سیمای قرآن با نشستهای مختلف به واکاوی این موضوع بپردازد و در جامعه جریانسازی کند، اما الان همه در حالت سکوت قرار گرفتهاند و هیچکس به دنبال قصورات نیست.
بله من راحت این حرف را نمیزنم، کاملاً مطالعه شده و دقیق این موضوع را مطرح میکنم. من چند سال قبل، قصد نگارش نامهای به مقام معظم رهبری داشتم و قصد داشتم در آن نامه همانند حضرت یوسف(ع) که خود را به عزیز مصر عرضه کرد تا ایشان را وزیر اقتصاد کند، من هم از معظم له بخواهم ستاد حفظ قرآن تشکیل شود و من رئیس آن شوم.
- الان ستادی با عنوان ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن تشکیل شده است، این همان خواسته شماست؟
این ستادی است که زیر نظر شورای توسعه فرهنگ قرآنی تشکیل شده است. اما طرح من ستادی بود که همانند ستاد اقامه نماز یا چیزی شبیه به آن و زیر نظر مقام معظم رهبری باشد و از ایشان دستور گرفته باشد تا حکمی که داده میشود، نافذ باشد.
البته با این شکل از برنامهریزی، بودجهدهی و مدیریت تا 100 سال دیگر هم به 10 میلیون حافظ نخواهیم رسید. اینکه میگویم 10 ساله این رقم را محقق میکنم، در این صورت محقق میشود که همه وارد کار شوند و حمایتهای مجلس و ... نیز وجود داشته باشد.
انگیزه در خود جامعه وجود دارد و یک سری انگیزههای دیگر را باید ایجاد کنیم. الان شأن و منزلت حافظ قرآن در جامعه ما پایین است. بحث معنوی و ... سر جای خود، اما الان دیگر کسی افتخار نمیکند، حافظ قرآن است. زمان صدر اسلام، پیامبر(ص) برای حافظان قرآن هم پاداش اخروی و هم پاداش دنیوی در نظر میگرفتند. در روایت است که هر جا میخواستند به جنگی بروند، پرچم را به دست حافظ قرآن میدادند. چرا ما نباید اینگونه عمل کنیم؟ یعنی کسی که میخواهد درجه سرداری بگیرد، باید حافظ قرآن باشد. آیا میترسیم خیلی از افراد نتوانند سردار شوند؟ میتوانیم از همان ابتدا که درجهها داده میشود، شرط حفظ قرآن را نیز به سایر شروط اضافه کنیم. برخی گمان میکنند، اگر این کار صورت گیرد، کسی آن را انجام نخواهد داد. اما مگر برای تحصیلات تکمیلی گذراندن دورههای زبان و ... را ضروری نکردهاند، پس چرا همه این دورهها را میگذرانند؟ تنها برای قرآن این کارها سخت است.
تشویقهای اجتماعی بسیار کمی برای حافظان قرآن داریم. اگر هم هست بهروز نیست. زمانی به حافظ قرآن مدرک کارشناسی داده میشد، اما الان مدرک کارشناسی، آن هم کارشناسی علوم قرآن و حدیث هیچ اثری در جامعه ندارد. شاید 15 سال قبل که این موضوع مصوب شده است، کارکرد داشت، اما الان دیگر جواب نمیدهد.
چه ایرادی دارد که اگر آموزش و پرورش میخواهد، معلم ریاضی جذب کند، از بین افراد با ضوابط مساوی، فردی که حافظ یا آشنا با قرآن باشد، انتخاب کند. این به کجای عدالت لطمه میزند؟ فردی که توانسته کارشناسی ریاضی بگیرد و خواهان شغل معلمی باشد، اگر یکی از ضوابط هم حفظ قرآن باشد، قطعاً میتواند به سمت حفظ قرآن هم برود. حاضر هستیم، 20 سال برای یک دانشآموز از پیشدبستانی تا ارشد هزینه کنیم، کلاسهای فوقالعاده را نه تنها اضافه نمیدانیم، بلکه ضروری هم میدانیم، اما اگر همین دانشآموز یک سال برای قرآن زمان بگذارد، مقاومت میشود.
- در برنامه مدونی که برای تربیت حافظان قرآن تهیه کردهاید و به گوشههایی از آن اشاره کردید، به چه میزان بودجهای برای تربیت 10 میلیون حافظ قرآن رسیدهاید؟
باید به صورت پلکانی حرکت کنیم. اگر سال اول 10 هزار نفر تربیت کنیم، سال دوم 50 هزار نفر خواهد شد. هر چه این طرح بالاتر میرود، تصاعدی رشد میکند. ممکن است در سال ششم به 200 هزار حافظ در سال برسیم، اما کشوری که 200 هزار حافظ قرآن دارد به راحتی میتواند در سال هفتم یک میلیون و در سال هشتم دو میلیون حافظ قرآن تربیت کند؛ چرا که رشد به صورت شبکهای خواهد بود.
بخش اعظم این تعداد حافظ قرآن، امکان دارد در دو سال آخر تربیت شود. بودجهها نیز نیاز نیست از ابتدا زیاد اختصاص داده شود. بودجهها هم در سالهای ابتدایی در حد همین 100 میلیارد و 200 میلیارد باشد و براساس پیشرفت کار آن را ارتقاء دهند.
- موضوع گفتوگوی ما بیشتر در مورد عملکرد چهلساله مدیران قرآنی کشورمان بود، اما بحث حفظ قرآن باعث شد تا مقداری از اصل موضوع دور شویم، سوالی که در این رابطه دارم، این است که به اعتقاد شما عملکرد چهل ساله مدیران دستاوردی داشته است تا در چهلمین سال پیروزی انقلاب آن را تقدیم کند؟
خیلی کم بوده است؛ اعتقاد بنده این است که اگر واقعاً قرآن را در بین اقشار جامعه نفوذ داده بودیم، الان وضعیت جامعه بسیار بهتر از وضعیت فعلی بود. با وجود پیشرفتهای بسیار خوبی که در عرصههای مختلف داشتهایم، اما در بسیاری از موارد دیگر با مشکل مواجه هستیم. الان آن فرهنگ ارزشی و دینی در جامعه به معنای واقعی حاکم نیست، اگر آن فرهنگ حاکم میشد، بسیاری از معضلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی وجود نداشت.
مقام معظم رهبری توصیهای دارند که اگر ما 10 میلیون حافظ داشته باشیم، کشور به یک کشور نفوذناپذیر تبدیل میشود. یعنی از زیر سلطه خیلی از داخلیها و خارجیها بیرون خواهیم آمد.
این چهل سال، عملکرد ضعیف بوده است. زمانی به من گفتند که به چند درصد از اهداف قرآنی رسیدهام، گفتم شاید یک یا دو درصد. کارهایی که کردهایم در قبال کارهایی که باید بشود، عددی نیست.
ـ احتمالاً اعتقاد خواهید داشت که دستاوردهای بخش مردمی بیشتر از بخش دولتی بوده است؟
همین دستاورد اندکی هم که وجود دارد، مرهون بخش مردمی است. اگر درصدبندی کنیم، از همین وضعیت موجود هفتاد تا هشتاد درصد توسط بخش مردمی صورت گرفته و دستاورد این بخش است. بسیار علاقه دارم، جلساتی با حضور مدیران بخش دولتی و مردمی برگزار شود و معضلات و مشکلات قرآنی به صورت شفاف بحث و بررسی شود. یکی از مشکلات ما این است که رودرروی هم نمینشینیم تا در مورد مشکلات به صورت شفاف بحث کنیم.
فعالیتهای قرآنی موضوعات رها شده بسیار زیادی دارد که هیچ کدام پیگیری نمیشود. سرنوشت بیمه فعالان قرآنی چه شد؟ ارتباط شورای توسعه با مجلس در چه سطح است؟ تاکنون چند جلسه مشترک بین شورای توسعه و کمیسیون فرهنگی مجلس برگزار شده است؟ از این دست موضوعات رها شده بسیار زیاد است. میگوییم مصوبات شورای توسعه قانونی است، اما چرا به اجرای آن بیتوجه هستند؟ تعاملات بین نهادهایی که باید باشد، چرا وجود ندارد؟
برای من به عنوان یک فعال قرآنی حسرت شده است که وقتی میبینم، ورزشکار، دانشجو، هنرمند و ... هر سال یک یا دو بار با مقام معظم رهبری دیدار دارند و نخبگان آن جمعیت، دغدغههای خود را در جمع بیان میکنند، اما قرآنیها که در سال دوبار دیدار دارند، هیچ کدام دغدغههای خود را بیان نمیکنند. یک سال یکی از دانشجویان در همین جلسات، پیشنهادی مطرح کرد که منجر به شکلگیری بنیاد ملی نخبگان شد. چرا چنین دیدارهایی با مقام معظم رهبری وجود ندارد؟ مسئولان قرآنی نمیتوانند در سال دو ساعت وقت از معظم له بگیرند تا دردودلهای خودمان را بگوییم.
- اغلب مدیران قرآنی به وضعیت بغرنج فعالیتهای قرآنی اذعان دارند، شما چه راهکار یا پیشنهادی برای خروج از این وضعیت دارید؟
من خودم را یک مدیر موفق نمیدانم، شاید از این باب من موفق دیده میشوم که از بس برای قرآن کار نشده است کارهای جزئی که صورت میگیرد، خوب دیده می شود. وگرنه واقعاً برای آن کاری که باید برای قرآن انجام دهیم، موفق نبودهایم. زمانی موفق هستیم که سالیانه یک میلیون حافظ قرآن را تحویل جامعه دهیم.
الان علاوه بر بحث بودجه، از بحث امکانات و امتیازات یک نقص بزرگ دیگر هم داریم و آن هم بحث منابع انسانی است. نیرو نداریم، استاد قرآنی و مدیر قرآنی نداریم. خیلی از جاها میتوانستند در این زمینه کارهایی انجام دهند، اما فعالیتهای آنها خروجی چندانی نداشته است. من قصد نام بردن از دانشگاه خاصی را ندارم.
اگر آموزش و پرورش به ما بگوید 10 هزار استاد حفظ قرآن برای 10 هزار مدرسه میخواهد. آیا چنین جمعیتی داریم؟ واقعاً نداریم. همین 10 یا 20 هزار نفری که هستند هر کدام جایی مشغولند. آموزش و پرورش در مقطعی میخواست پنج هزار نیروی قرآنی بگیرد، به جایی رسید که هرکسی که یک مدرک صرف داشت، پذیرش شد.
موسسات قرآنی نیروی عمومی قرآنی تربیت میکنند در حالی که باید نیروی متخصص نیز تربیت کنند و این یکی از مشکلات است. اگر همین امسال بگویند بودجه خوبی آمده است تا 10 هزار حافظ قرآن تربیت شود من میگویم این کار را نکنند، چون نیروی آموزشدهنده برای این کار وجود ندارد.
- در پایان این گفتوگو اگر صحبت خاصی باقی مانده است، بگویید.
از شما تشکر میکنم که این وقت را در اختیار ما قرار دادید، امیدوارم گشایشهایی صورت گیرد. تنها از مسئولان بزرگوار و دوستان قرآنی یک درخواست دارم و آن هم این است که بحث اختلافاتی که وجود دارد به هر شکلی شده کنار بگذارند و به یک برنامه مشترک برسند. موسساتی در کشور هستند که در شرایط بسیار سختی فعالیت میکنند و چه بسا در آستانه تعطیلی هستند. تلاش کنند تا در دنیا و آخرت نسبت به قرآن کریم روسفید باشند.
گفتوگو از تیمور کاکایی
انتهای پیام
به نظرم خیلی نکته ی مهمی گفتند که دغدغه های قرآنی باید جلوی رهبری مطرح بشه
خبرگزاری ایکنا اگه جسورباشه آتش به اختیار عمل کنه می تونه این مهم از مسئولین مربوط پیگیری جدی کنه ویک خدمت بزرگ دیگه به جامعه قرآنی انجام بده اما بعیده ...
دست هایی به دنبال حذف فعالیت های قرآنی است
می گید نه؟
نگاه کنید سیر تخصیص بودجه تو سال های اخیر رو
بازم