کد خبر: 3752716
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۰

بررسی جلوه‌های زیباشناختی حماسه حسینی در حسينيه امینی‌های قزوين

گروه فرهنگی- ویژه‌برنامه «حماسه جمال» در راستای بررسی و تحلیل جلوه‌های زیباشناختی حماسه حسینی با حضور اساتید،‌ هنرمندان و علاقه‌مندان در حسینیه امینی‌ها برگزار شد.

 بررسی جلوه‌های زیباشناختی حماسه حسینی در حسينيه امینی‌های قزوين

به گزارش ايكنا از قزوين، ویژه‌برنامه حماسه جمال در راستای بررسی و تحلیل جلوه‌های زیباشناختی حماسه حسینی به همت حوزه هنری قزوين شب گذشته 11 مهر با حضور اساتید،‌ هنرمندان و علاقه‌مندان در حسینیه امینی‌ها برگزار شد.

بازتاب واقعه عاشورا از طريق مرثيه

در این برنامه سید اسماعیل قافله باشی عضو هیئت‌علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) ضمن اشاره به بازتاب حماسه حسینی در ادبیات فارسی عنوان کرد: ادبیات ما یکی از افتخارات ما ایرانیان است و ظرفیت بسیار بالایی در پرداختن به پدیده‌ها دارد؛ یکی از ظرفیت‌های ادبیات پرداختن به موضوع مرثیه است.
وی در ادامه گفت: مرثیه انواع مختلفی دارد مرثیه‌های خانوادگی، مرثیه‌هایی که درباره پادشاهان است؛ نوعی از مرثیه‌ها هم مرثیه مذهبی هستند؛ در مرثیه مذهبی هم یک قسمت مربوط به جریان جان‌سوز حضرت سیدالشهدا و کربلاست.
قافله باشی با اشاره به بازتاب عاشورا در ادبیات فارسی از طریق مرثیه‌سرایی خاطرنشان کرد: مرثیه‌ها در ادبیات هم بازتاب گسترده‌ای دارد؛ درواقع جریان کربلا آن‌قدر بزرگ و عظیم بود که بلافاصله بعدازاینکه اتفاق افتاد در تمام عالم بازتاب یافت،‌ در ادبیات فارسی نیز درست از آن زمان به بعد مرثیه‌ها سروده شدند.

تأمين نيازهای معنوی مردم در تكايا و حسينيه‌ها

در بخش دیگری از برنامه محمدمهدی سنماری عضو هیئت‌علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) به جایگاه تکایا و حسینیه‌ها از منظر معماری اشاره و اظهار کرد: اساس هنر معماری کشف حقیقت است و اصلاً معماری و هنرمند به دنبال حقیقت است که بداند عالم برای چه آفریده‌شده است و این نگاه به‌نوعی با قیام امام حسین (ع) پیوند می‌خورد.
وی گفت: انسان دو بعد جسمانی و روحانی دارد و معمار سعی می‌کند در تأمین نیازهای جسمانی و روحانی انسان قدمی بردارد؛ البته باید گفت در تاریخ معماری ایران تا قبل از دوره صفویه آثاری از هنر معماری در حسینیه‌ها و تکایا نداریم.
سنماری با اشاره به تفاوت حسینیه و تکیه تصریح کرد: بعد از دوره صفویه هنرمندان معماری به این موضوع توجه کرده و این نیاز جامعه را تأمین می‌کنند؛ البته باید گفت تکایا پهنه بیشتری برای فعالیت دارند چراکه مرثیه‌خوانی‌ها و تعزیه‌ها در حسینیه‌ها اتفاق نمی‌افتد بلکه در تکایا انجام می‌شد.

تصوير عاشورا روی پرده سينما از گذشته تا كنون

حسن لطفی فیلم‌ساز و پژوهشگر سینما در این برنامه به موضوع بازتاب عاشورا در سینمای ایران پرداخت و اظهار کرد: یکی از نمونه‌های انعکاس حماسه حسینی در فیلم و سینما؛ فیلم اربعین ناصر تقوایی است که در سال 1349 ساخته‌شده است، این فیلم به‌اندازه‌ای اثرگذار است که بعد از مدت‌ها در سال 1397 در جشنواره فیلم فجر بازسازی و به‌عنوان یک اثر شاخص پخش می‌شود و مورد تشویق و تحسین همگان قرار می‌گیرد.
این هنرمند سینما در ادامه گفت: در زمانه‌ای که تصویر عاشورایی امکان رفتن روی پرده سینما را نداشته ناصر تقوایی فیلمی ساخته است که تجلی یک احساس ناب درباره عاشوراست؛ احساسی که از انسانیت سرچشمه گرفته است.
لطفی افزود: ناصر تقوایی اولین فیلم‌سازی نیست که درباره عاشورا فیلم ساخته است بلکه قبل از او افراد دیگری بوده‌اند که عاشورا را وارد سینما کرده‌اند تا تماشاگران روی پرده حس و اندیشه نابی را درک کنند.
لطفی ضمن اشاره به تاریخ سینمای ایران در موضوع عاشورا اظهار کرد: اولین فیلم با موضوع کربلا در تاریخ سینمای ایران مستندی به نام «فاجعه کربلا» است که توسط زکریا هاشمی ساخته‌شده است؛ این فیلم مستند است چون در سینمای آن روزگار امکان نمایش واقعه عاشورا را نداشت.
این کارگردان قزوینی عنوان کرد: سازنده فیلم فاجعه کربلا این فیلم را درباره اجرای تعزیه در روستای آوج استان قزوین ساخته است؛ نگاه این فیلم‌ساز به واقعه کربلا و عاشورا در این فیلم چنین است که اگر عاشورا و یاد شهدای کربلا در ما تغییری ایجاد نمی‌کند یک جای کار می‌لنگد؛ این دیدگاه سال‌ها بعد توسط مسعود کیمیایی در فیلم «سفر سنگ» ادامه می‌یابد.
لطفی افزود: درواقع حماسه کربلا در صورتی به فاجعه کربلا تبدیل می‌شود که ما به‌عنوان بیننده و تماشاچی نتوانیم عظمت و بزرگی اندیشه امام حسین (ع) و یارانش را درک کنیم.

عاشورا يك فرهنگ است

در بخش دیگری از این برنامه محمدعلی حضرتی نویسنده و پژوهشگر به موضوع مردم‌شناسی عزاداری عاشورایی در قزوین پرداخت و بیان کرد: عاشورا و محرم از یک واقعه و رویداد فراروی کرده و به یک فرهنگ تبدیل‌شده و این موضوع در طول زمان محکم‌تر شده است؛ یعنی هرچه از زمان عاشورا دور می‌شویم عاشورا پررنگ‌تر می‌شود.
وی با اشاره به آیین‌های عاشورایی گفت: اولین آیین‌های بزرگ عاشورایی در سطح یک شهر را آل‌بویه زمانی که بغداد به تصرف آن‌ها درآمد در آن شهر ایجاد کردند. آن‌ها برای اینکه به اهل سنت بغداد توضیح بدهند که چه اتفاقی در عاشورا افتاده از هنر تعزیه استفاده کردند.
این نویسنده افزود: از آن روزگار که عاشورا باهنرهایی فراتر از هنرهای کلامی آمیخته شد تاکنون جنبه نمادین پیداکرده است، چراکه عاشورا درگذر زمان به یک فرهنگ تبدیل‌شده است.
حضرتی عنوان کرد: در نماد سه عنصر دال، مدلول و دلالت را داریم و اصل عاشورا به‌عنوان یک حرکت آزادی خواهانه و ظلم ستیزانه یک اصل نمادین شده است و اساساً حرکت امام حسین و عاشورا نمادی برای آزادگی و ظلم‌ستیزی است اما اگر از این موضوع عبور کنیم همه سازوکارهای عاشورا در درون خود نیز وجه نمادین دارد.
این پژوهشگر بابیان برخی نمادهای عاشورایی ادامه داد: آن نخلی که در مراسم نخل گردانی در شهرهای کویری داریم نماد درخت است و علامت‌های قزوین نیز نماد درخت است ضمن اینکه علم به معنی چوب بلندی که پارچه‌هایی را می‌بندند و در روستاها در مراسم عزاداری استفاده می‌شود هم نماد یک درخت است.
حضرتی مهم‌ترین ویژگی علم را شباهت آن به سرو دانست و عنوان کرد: برای امام حسین و شهدای کربلا علم نمادی از سبزینگی، رویش و بالندگی پیوسته است.
وی افزود: علم در شهرهایی مانند قزوین و تهران استفاده می‌شود ضمن اینکه استفاده از حیوانات در پای علم برای این است که پیوند درخت با جانداران را نشان می‌دهد.
حضرتی درباره ارتباط طبیعت و عاشورا تصریح کرد: استفاده از نماد در یک موضوع مخاطب را چند قدم فراتر از ظاهر و پوسته موضوع برده و او را به بحث بزرگ‌تری می‌رساند؛‌ به همین علت استفاده از نماد طبیعت در علم‌ها درواقع نماد زندگی جاودانه شهدای کربلاست و به آیات قرآن درباره شهدا اشاره دارد که شهدا زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

مضمون و فرم در آثار عاشورايی ملكمحمد خوشنويس

احمد ابوطالبیان خوشنویس و پژوهشگر در این نشست به بررسی ساختار آثار عاشورایی ملک محمد قزوینی پرداخت و عنوان کرد: خط زیبا تجلی عالم معنا در جلوه صورت است، هندسه‌ای است روحانی که گردش‌ها و چرخش‌های علم هستی را از گردن آهو تا طره شاهدان زیباروی را به یاد می‌آورد و با آب لطف، غبار از چهره معنی می‌شوید، این جایگاه خط و خوشنویسی در فرهنگ و هنر ایرانی دارد؛‌ ملک محمد از پیشروترین و نوگراترین خوشنویسان هنرمند در طول چند هزارساله خوشنویسی ماست که با این‌همه بسیار امروزی و مدرن است.
ابوطالبیان با اشاره به نوگرایی ملک محمد در آثار کهن بیان کرد: با استناد به آثار ملک محمد،‌ او حرف‌های نویی در قالب‌هایی نو زده است که بسیار هنرمندانه و جهان‌شمول است؛ بار گرافیکی موجود در آثار ملک محمد و هارمونی موجود در اثر او به‌گونه‌ای ایجاد تقارن و تناسب در یک اثر هنری ایجاد کرده است.
وی گفت: بیشتر آثاری ملک محمد در مدح سیدالشهدا (ع) است که با تلفیق و ترکیب انقلاب گونه چند ژانر خوشنویسی در یک قطعه ملک محمد مشهود است، تلفیق خط کوفی، نستعلیق، ثلث و تعلیق در یک اثر او دیده می‌شود ضمن اینکه قالب مضامین او عاشورایی است و نه‌تنها مضمون بلکه تداعی معانی عاشورایی را نیز دارد.
این خوشنویس عنوان کرد: فرم‌هایی که ملک محمد در آثارش استفاده کرده فرم‌هایی است که در طوق‌ها و علم‌های عاشورایی می‌بینیم، در آثار عاشورایی او نه‌تنها مضمون به بیان اثر می‌پردازد بلکه فرم نوشتاری و هندسه گرافیکی که ملک محمد در اثر ایجاد کرده است؛ خود گویای عاشورایی بودن اثر است.
ابوطالبیان در پایان گفت: کتیبه‌های آب‌انبارهای قزوین؛ قبر شهید ثالث و شخص دیگری به نام میرزا ابوالقاسم بهشتی شیرازی از آثار اوست، آثار ملک محمد در موزه‌های جهان به‌عنوان یک اثر گرافیکی شناخته‌شده و نشان‌دهنده مضامین مذهبی و آیینی است.

تولد همه هنرها در بستر ادیان بوده است

در بخش دیگری از این برنامه سعید افزونتر پژوهشگر انسان‌شناسی و موسیقی با اشاره به موضوع جلوه‌های موسیقایی آیین‌های عاشورایی گفت: یکی از اساتید دانشگاه در تعریف موسیقی عرفانی می‌گفت موسیقی عرفانی موسیقی است که فردی عارف می‌نوازد، اگر این تعریف را مبنای هر نوع دیگر از کاربرد موسیقی در هر حوزه دیگری بگذاریم؛ خود موسیقی به‌عنوان ماده صوتی فاقد اعتبار لازم برای انتخاب به‌عنوان مؤلفه تحقیق خواهد شد.
افزونتر در ادامه گفت: بنابراین موسیقی مذهبی که یک نفر مسلمان آن را می‌نوازد، فاقد اعتبار برای تحقیق است و تنها مؤلفه‌های فراموسیقایی هستند که هویت موسیقی را تعین می‌بخشند.
وی افزود: موسیقی به‌عنوان اسم، حوزه خاصی را پوشش می‌دهد؛‌ درحالی‌که صفت موسیقایی این امکان را فراهم می‌آورد که در رابطه با هر آنچه همراه آن است مطالعه کنیم؛ به‌عنوان‌مثال در رویکرد انسان‌شناختی، باید موسیقی را در بستر اجتماعی و فرهنگی خویش همراه تمامی ناخالصی‌های غیر موسیقایی مانند متن،‌ حرکت و غیره در نظر داشت.
این پژوهشگر ادامه داد: ازاین‌روست که در بحث تاریخ هنر همیشه عنوان‌شده است که تولد همه هنرها در بستر ادیان بوده است و هنر غیردینی پدیده متأخری است؛ هنر غیردینی و عاری از تعهد، زاده انحراف از دین است.

انتهای پيام

captcha