بازخوانی سیره امام خمینی (ره) و انس او با قرآن
کد خبر: 3816586
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۹

بازخوانی سیره امام خمینی (ره) و انس او با قرآن

گروه فرهنگی ــ امام خمینی (ره) که با قیام الهی خود در عصر غربت انسانیت و ظلمت جهل و کفر، بت‌ها را شکست و دریچه‌های نور را به روی انسان‌های دردمند و منتظر گشود، در زمرهٔ این بزرگ‌مردان است که شناخت ابعاد وجودی او به‌سادگی میسور نیست.

امام خمینی (ره) و انس با قرآن کریم

زنده نگاه‌داشتن یاد و نام مردان بزرگ تاریخ که سرنوشت ملت‌ها را با اندیشه الهی، اراده پولادین و پشتکار خود رقم‌زده‌اند، وظیفه همه انسان‌های دردمند و دلسوزان هدایت نسل‌هاست.
در هفت‌سالگی قرآن ختم شد
امام در مکتب‌خانه آخوند ملأ ابوالقاسم تحصیل می‌کردند. ملأ ابوالقاسم پیرمردی بود که مکتب‌خانه‌اش نزدیک منزل ما بود. من هم پیش او درس خوانده بودم. هر یک از ما بچه‌ها در مکتب‌خانه روزی نیم جزء قرآن می‌خواندیم و هر وقت کسی قرآن را ختم می‌کرد و به آخر می‌رسید، رسم بود که به سایر بچه‌ها و به ملأ، ناهار بدهد.
امام پس از ختم قرآن که سنّش تقریباً هفت سال بود، برای فراگیری ادبیات و درس عربی نزد شیخ جعفر پسر عموی مادر ما رفت. «آیت‌الله پسندیده (برادر امام) ـ ماهنامه پاسدار اسلامش 86»
روزی دو جزء قرآن می‌خوانند
امام مدّتی قبل از نماز مغرب و عشا و قبل از نماز ظهر یا مفاتیح می‌خواندند یا قرآن. یک‌بار در ذهنم هست که خودشان می‌فرمودند: روزی دو جزء قرآن می‌خوانند. تند تند هم از روی قرآن می‌خواندند. «حجةالاسلام و المسلمین مسیح بروجردی ـ کتاب پابه‌پای آفتاب – ج 1 - ص 347»
روزی هفت مرتبه قرآن می‌خوانند
برنامه امام این‌طور نیست که هر وقت بخواهند قرآن بخوانند، ایشان دقیقاً و سر ساعت روزی هفت مرتبه قرآن می‌خواندند. «زهرا مصطفوی – نشریه شاهد بانوان - ش 149 - ص 10»
روزی هشت بار قرآن می‌خوانند
یک مرتبه از یکی از نزدیک‌ترین افراد امام خواستم به من بگوید ایشان در بیست‌وچهار ساعت چه‌کار می‌کند. او ضمن آنکه از برنامه بیست‌وچهار ساعت امام سخن می‌گفت اظهار کرد که امام روزانه هشت بار قرآن می‌خواند و حداقل هر ده روز یک‌بار یک دوره قرآن را ختم می‌کند. «آیت‌الله لاهوتی – هفته‌نامه زن روز - ش 774»
در هر فرصتی قرآن می‌خواندند
امام بعد از نماز شب قرآن می‌خواندند تا هنگام نماز صبح. پس از نماز صبح نیز قرآن می‌خواندند. ایشان در هر فرصتی که بین کارها فراغت داشتند بین کار، قرآن قرائت می‌کردند و روزانه هشت مرتبه قران می‌خواندند. امام ماهی یک مرتبه قرآن را تمام می‌کردند. «حجةالاسلام و المسلمین انصاری کرمانی - روزنامه رسالت - 9 / 3 / 72»
روزی سه تا پنج بار قرآن می‌خواندند «علت تفاوت نقل نزدیکان امام از دفعات قرائت و تعداد جزءهایی که ایشان در طول روز می‌خواندند به‌درستی معلوم نیست اما آنچه از خود امام نقل‌شده آن است که ایشان روزی دو جزء قرآن قرائت می‌کرده‌اند.»
امام با همه اشتغالاتی که داشتند به انجام مستحبات، به‌ویژه خواندن قرآن، دعا و نماز اول وقت اهمیت می‌دادند. ایشان هر روز سه تا پنج مرتبه قرآن می‌خواندند. در ماه مبارک رمضان سه بار قرآن را ختم می‌کردند. «آیت‌الله توسلّی – کتاب پابه‌پای آفتاب - ج 2 - ص 103 (چاپ جدید)»
هر وقت ایشان را می‌دیدیم قرآن می‌خواندند
امام روزانه چندین نوبت قرآن می‌خوانند و در هر فرصت مناسب که برای ایشان پیش می‌آید قرآن می‌خوانند و معمولاً بعد از نماز صبح قبل از نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا و یا در هر فرصت دیگر مقید به این مستحب الهی هستند و ما بارها که ضمن روز خدمت ایشان می‌رسیم امام را مشغول خواندن قرآن می‌یابیم. «حجةالاسلام و المسلمین انصاری کرمانی – ماهنامه پیام انقلاب - ش 48 - ص 53»
جزو کارهای روزانه امام است
تا جایی که من اطلاع دارم امام از اوایل عمر تاکنون هر روزه مقداری قرآن می‌خوانند و این یکی از کارهای روزانه ایشان است که روی همان نظم دقیقی که در زندگی دارند ساعتی را نیز برای تلاوت و انس با قرآن کریم اختصاص داده‌اند که در آن ساعت کسی نزد ایشان نمی‌رود و پاسخ سؤال کسی را نمی‌دهند و کاملاً جان دل را به قرآن داده و توجه به آیات قرآنی و معانی آن می‌کنند. «حجةالاسلام و المسلمین رسولی محلاتی - روزنامه اطلاعات - 10 / 9 / 67»
با قرآن خیلی مأنوس‌اند
امام با قرآن خیلی مأنوس‌اند. مثلاً بعد از صرف صبحانه و ملاقات با مسئولان و غیره حدود ساعت نه و نیم صبح بعد از مقداری قدم زدن، شروع به تلاوت قرآن می‌کنند. سپس به انجام بعضی از امور و مطالعهٔ نامه‌های محرمانه که رسیدگی به آن‌ها خاص خود ایشان است می‌پردازند و مجدداً نزدیک اذان ظهر، وضو می‌گیرند و قرآن می‌خوانند. امام انس خاصی با قرآن و علاقه خاصی به ادعیه دارند. «حجةالاسلام حسن ثقفی – پا به پای آفتاب - ج 1 - ص 144»
چشم را برای قرآن خواندن می‌خواهم
نجف که بودیم آقا چشمشان ناراحت شده بود. دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت: «شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید.» امام یک دفعه خندیدند و گفتند: «دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می‌خواهم، چه فایده‌ای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن را بخوانم». «فاطمه طباطبایی – کتاب حضور - ش 3 - ص 84»
تلاوت قبل از آماده شدن غذا
امام هیچ‌گاه نمی‌گذاشتند وقتشان به هدر برود. بارها می‌دیدیم که در دقایقی قبل از آماده شدن سفره که معمولاً به بطالت می‌گذرد ایشان به تلاوت قرآن می‌پرداختند. «حجةالاسلام و المسلمین مسیح بروجردی - روزنامه سلام - 2 / 3 / 72»

بلند شدند و قرآن خواندند
وقتی مرحوم آقا مصطفی رحلت کرده بودند قرار شد جمعی به‌اتفاق حاج احمد آقا به محضر امام برسند و به‌صورت تدریجی خبر را به امام برسانند. یکی گفت از حاج‌آقا مصطفی تازه از بیمارستان چه خبر؟ آقای میرزا حبیب‌الله اراکی گفت: الآن از بیمارستان تلفن کردند که ایشان را مثل‌اینکه باید زودتر به بغداد برسانند. احمد آقا جلوی صدای گریه‌اش را نتوانست بگیرد ولی رویش را برگرداند که آقا او را نبینند. ولی امام صورتش را برگرداند و گفت احمد چته؟ مگر حاج‌آقا مصطفی مرده؟ اهل آسمان‌ها می‌میرند و از اهل زمین کسی باقی نمی‌ماند، همه می‌میریم. آقایان بفرمایید سرکارتان. خودشان هم بلند شدند و وضو گرفتند و مشغول خواندن قرآن شدند. «حجةالاسلام و المسلمین فرقانی – کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی - ج 1 - ص 62»
هر سه روز یک ختم قرآن
امام در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می‌خواندند. یعنی هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می‌کردند. بعضی برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را در این ماه خوانده‌اند. ولی بعد متوجه می‌شدند امام ده یا یازده دور قرآن را در طول این ماه شریف خوانده‌اند. «حجةالاسلام و المسلمین ناصری - کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی - ج 4 - ص 129»
حتی شب عمل جراحی قرآن می‌خواندند
امام هر روز مقید بودند چند صفحه قرآن (حدود یک حزب یا بیشتر) حتماً بخوانند. حتی روزهای آخر و شب قبل از عمل جراحی هم قرائت قرآن و نماز شب ایشان ترک نشد. «حجةالاسلام و المسلمین رسولی محلاتی - نشریه حوزه - ش 37 و 38 - ص 64»
روزی هفت بار قرآن می‌خواندند
امام روزی هفت بار قرآن می‌خواندند. اوقات قرائت ایشان ‌که حاج احمد آقا می‌فرمود روزانه چهار جزء قرآن را شامل می‌شود به ترتیب عبارت بودند از: قبل از نماز صبح، بعد از نماز صبح، ساعت نه صبح، قبل از نماز ظهر، بعدازظهر (بعد از قدم زدن روزانه)، قبل از نماز مغرب، بعد از نماز عشاء. «سید رحیم میریان - مصاحبه مؤلف کتاب برداشت‌هایی از سیره امام خمینی (ره)»
بخوان جانم...
وقتی هلی‌کوپتر به زمین نشست افراد انتظامات یک دالان انسانی تا نزدیکی جایگاه درست کردند و امام همراه حاج احمد آقا و چند تن از روحانیون روی جایگاه قرار گرفتند. نخست یک نوجوان با صدایی بسیار خوش و دل‌نشین چند آیه از قرآن مجید همراه با ترجمه قرائت کرد. هر بار که او می‌خواست ختم کند، امام به او می‌گفت: «بخوان جانم». «خبرنگار کیهان - 14 / 11 / 57»
همیشه قرآن نزدیکشان است
امام علاقهٔ خاصی به قرآن دارند. خیلی با قرآن انس دارند. یعنی با قرآن مأنوس‌اند و همیشه قرآنی نزدیکشان است. «حجةالاسلام و المسلمین حسن ثقفی – کتاب پا به پای آفتاب - ج 1 - ص 143»
قرآن را برندارید
امام حاضر نمی‌شدند به خاطر همدردی با مردم به پناهگاهی که ساخته‌شده بود بروند حتی به‌زحمت ما کتاب‌ها و وسایلی را که در طاقچه بالای مبل ایشان بود برداشتیم تا در اثر لرزش‌های متعددی که در مواقع حملات هوایی ایجاد می‌شد به امام برخورد نکنند، اما ایشان قرآن و مفاتیح را نگذاشتند ما از کنار دستشان برداریم چون می‌خواستند دائماً به آن‌ها دسترسی داشته باشند. «فرشته اعرابی - سروش - ش 476 - ص 19»
چند ختم قرآن بخوانید
امام هرسال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان دستور می‌دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مدنظر مبارکشان بود قرائت شود. «در سایه آفتاب - ص 115»
در وضع کثرت به سر می‌برم
امام به قرآن و تلاوت آن و تدبر در معانی دقیق آن علاقهٔ فراوانی داشتند. به خاطر دارم از حضور مبارکشان درخواست کردم تفسیری بنویسند. فرمودند: «تفسیر را کسی باید بنویسد که در زندگی فقط یک همّ داشته باشد و یک مقصد؛ من الآن در وضع کثرت به سر می‌برم و اشتغالات مختلفی دارم». «آیت‌الله جعفر سبحانی - نشریه حوزه - ش 32 - ص 125»
قرآن را روی زمین نگذارید
در مورداحترام امام به قرآن نکته جالبی از ایشان به‌طور مکرر دیده‌ام. گاهی به دلایلی قرآن‌هایی را در کیف‌دستی در محضر امام می‌بردیم، در دفعات اولیه بدون توجه قرآن را همراه با چیزهای دیگر از کیف بیرون آورده روی زمین می‌گذاشتیم و امام که مراقب بودند می‌فرمودند: «قرآن را روی زمین نگذارید.» بعد بلافاصله دستشان را جلو آورده آن را از ما می‌گرفتند و روی میزی که در کنارشان بود می‌گذاشتند. بعد ما متوجه شدیم که امام چون روی کاناپه نشسته‌اند نمی‌خواهند قرآن روی زمین و درنتیجه پایین‌تر از جایی باشد که ایشان نشسته‌اند. «حجةالاسلام و المسلمین رحیمیان - کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی - ج 5 - ص 69»
این چه کاری است که می‌کنید؟
یک‌بار فردی تعدادی قرآن در قطع کوچک که فقط محتوی چند عدد از سوره‌های قرآن است را آورده بود تا پس از امضای امام برای رزمندگان جبهه‌ها هدیه برد. وقتی یکی از آقایان پاکت محتوی قرآن‌ها را برداشت و به‌طرف امام نزدیک کرد، امام به گمان آنکه طبق معمول که گاهی نبات و امثال آن را برای تبرک خدمتشان می‌بردیم دستشان را جلو آوردند ولی وقتی چشمشان به داخل پاکت افتاد فرمودند: «این‌ها چیست»؟ به عرض رسید: «قرآن‌هایی است که برای تبرک خدمتتان آورده‌اند.» امام که همیشه حرکاتش کاملاً آرام و معقول بود ناگهان به‌طور بی‌سابقه‌ای با شتاب و شدت مضطربانه‌ای دستشان را عقب کشیده و با لحن تند و عتاب‌آمیز فرمودند: «من قرآن را تبرک کنم؟» این چه‌کارهایی است که می‌کنید؟»«حجةالاسلام و المسلمین رحیمیان - کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی - ج 5 - 113»
آمدند روی زمین نشستند
یک‌بار همه دیدند که امام در یک مراسم ملاقات در حسینیه جماران به‌طور استثنایی به‌جای آن‌که در جایگاه همیشگی‌شان روی صندلی بنشینند، وقتی وارد شدند روی زمین نشستند. و این در همان روزی که بود که برندگان مسابقات قرائت قرآن به حضور امام آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه قرآن تلاوت شود. «حجةالاسلام و المسلمین رحیمیان - کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی - ج 5 - 115»
چون قرآن می‌خواندی به تو علاقه‌مند شدم
من در حرم حضرت علی (ع) قرآن می‌خواندم و دائماً آنجا بودم. امام مرا در آنجا دیدند و علاقه‌مند بودند که مرا بپذیرند. پیش از آن یک نفر را به سراغ بنده فرستادند. ابتدا نرفتم چون تصور می‌کردم امام از من دلگیر هستند و قصد شکایت دارند. بار دوم همان شخص به سراغم آمد و گفت: امام با تو کار دارند. گفتم: شما را به خدا بگویید چکار دارند. گفت: به خدا من نمی‌دانم. گفتم: نکند از دست من ناراحت هستند. گفت: نه فقط به من گفته‌اند که برو و آن مردی را که در حرم است به اینجا بیاور. به او گفتم: شما بروید من خواهم آمد. او هم رفت. وقتی خدمت امام رسیدم از بنده پرسیدند. اسمت چیست؟ گفتم: حاج ابراهیم خادم نجفی. فرمودند: دوست داری در این خانه بمانی و به ما کمک کنی؟ گفتم: آقا من چه کاری از دستم ساخته است؟ فرمودند: در کارها وارد می‌شوی. مطمئن باش که در اینجا راحت هستی. ضمناً من به خودت علاقه‌مند شده‌ام و مهم نیست که چقدر در انجام کارها توانا باشی. چون تو آدم مؤمنی هستی و من هر موقع که به حرم می‌آمدم تو را مشغول قرآن و دعا می‌دیدم. «ابراهیم خادم نجفی - خدمتکار منزل امام در نجف - کتاب پابه‌پای آفتاب - ج 2 - ص 9»
هر کس می‌خواهد آدم بشود باید قرآن بخواند
وقتی غذای امام را داخل اتاق می‌بردم وارد اتاق که می‌شدم می‌دیدم قرآن را بازکرده‌اند و مشغول قرائت قرآن هستند مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: حاج‌آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است دیگر چرا این‌قدر قرآن می‌خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هر کس بخواهد از آدمیت سر دربیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند. «مرضیه حدیده‌چی (دباغ) - کتاب پابه‌پای آفتاب – ج 2 – ص 157 (چاپ جدید).»

انتهای پیام

captcha