«حاج رضا» یک نفر نبود یک شهر بود / در معرفی قهرمانان قرآنی کوتاهی کرده‌ایم
کد خبر: 3947402
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۶
در نشست ایکنای قزوین مطرح شد؛

«حاج رضا» یک نفر نبود یک شهر بود / در معرفی قهرمانان قرآنی کوتاهی کرده‌ایم

۲۶ دی ماه سالروز درگذشت مرحوم «رضا یزدان‌پناه» مفسر و معلم قرآن قزوینی است؛ به همین مناسبت میزگرد «بررسی شخصیت، شیوه تربیتی و سبک زندگی حاج رضا یزدان‌پناه» به همت ایکنای قزوین برگزار شد که تقدیم مخاطبان می‌شود.

چهارشنبه منتشر شود// معلم قرآنی که یک شهر بود

۲۶ دی، سالروز درگذشت مرحوم «رضا یزدان‌پناه» مفسر و معلم قرآن قزوینی است؛ این معلم وارسته از دهه ۴۰ با برگزاری کلاس‌های اعتقادی و قرآنی جوانانی را تربیت کرد که برای مقابله با رژیم شاهنشاهی و بعث عراق سینه سپر کردند. حاج رضا تا آخرین روزهای عمر خود از امور تربیتی و قرآنی دست نکشید.

میزگرد «بررسی شخصیت، شیوه تربیتی و سبک زندگی حاج رضا یزدان‌پناه» به‌ مناسبت بیستمین سالگرد درگذشت این معلم قرآن کریم با حضور حسین یزدان‌پناه برادر، مرتضی روزبه از دوستان و مبارزان انقلابی و محمدعلی حضرتی از شاگردان این استاد وارسته به همت خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) در قزوین برگزار شد.

حسین یزدان‌پناه، برادر رضا یزدان‌پناه می‌گوید: فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی حاج رضا از گذشته‌های دور و در قالب هیئت طفلان مسلم آغاز شد که متشکل از جوانان، نوجوانان و خردسالان بود. حاج رضا نسبت به قشر جوان حس مسئوليت داشت و به همين دلیل تلاش می‌كرد با آموزه‌های دينی جوانان و نوجوانان را در مسیر مستقیم هدایت کند. تا آنجا که به یاد دارم همیشه نسبت به قشر جوان و نوجوان نگاه ویژه‌ داشت چون اگر از ابتدا شخصيت به درستی شكل گيرد در ادامه این افراد سرمایه‌هایی برای كشور خواهند بود. البته ایشان خود را به قشر جوان و نوجوان محدود نکرد و سعی داشت با اقشار مختلف ارتباط داشته باشد.

وی ادامه داد: حاج رضا با کمترین امکانات و بدون اینکه منتظر باشد تا از جایی امکاناتی دريافت كند به ساماندهی این تشکیلات پرداخت، گاه حتی مراسم هيئت را در منزل بچه‌ها برگزار می‌كرد. افرادی مانند مرحوم حاج هادی شکیب، رئیس اسبق حج و زیارت، حاج آقا برادران از عناصر متعهد آموزش و پرورش خانه خود را در اختیار این تشکیلات قرار می‌دادند. در آن سال‌ها 10 سال بیشتر نداشتم و در جلسات 2 ساعته شرکت می‌کردم؛ این کلاس‌ها برای مقاطع مختلف برگزار می‌شد و جذابیت خاصی داشت و اگر جلسه‌ای در خیابان نادری برگزار می‌شد بچه‌های خیابان راه‌آهن پیاده به راه می‌افتادند تا در جلسه شرکت کنند.

چهارشنبه منتشر شود// معلم قرآنی که یک شهر بود

یزدان‌پناه اشاره می‌کند: حاج رضا سعی می‌کرد در این جلسات به آموزه‌های دینی، آموزش قرآن کریم، احکام و مباحث روز بپردازد و شخصیت بچه‌ها را شکل دهد؛ از آنجایی که در این جلسات مباحثی مطرح می‌شد که با سیاست‌ کلی نظام شاه مغایر بود نسبت به جلسات وی حساس بودند؛ بر اساس اسناد، ساواک در تمامی جلسات برای آگاهی از محتوای آن جاسوس استخدام کرده بود. یکی از اسناد ساواک در ارتباط با جلسات حاج رضا را مطالعه می‌کردم که به نکته‌ای جالب برخوردم، در یک جلسه سه نفر را منبع کرده بودند تا برای ساواک گزارش تهیه کنند، اسامی مستعار آنان آقای شنبه، یکشنبه و دوشنبه بود و بدون اینکه مطلع باشند منبع دیگری هم در این جلسه حضور دارد مطالب جلسه را گزارش می‌کردند؛ علاوه بر این منابع، فرد کهنسال دیگری را تحریک و متقاعد کرده بودند مطالب جلسه را به ساواک منتقل کند.

برادر مرحوم یزدان‌پناه ادامه داد: در سند دیگری از ساواک، «منبع» گزارش کرده بود که در انتهای جلسه آقای یزدان‌پناه گفت «بچه‌ها از این هفته هر کدام توانستید 5 ریال یا 10 ریال به هیئت کمک کنید که ما این پول‌ها را جمع کنیم تا اگر یک روز امام خمینی نیازی داشتند ما حداقل کمکی که می‌توانیم بکنیم این باشد که پول‌هایی را در اختیار ایشان قرار دهیم». مشابه چنین مطالبی رژیم را نسبت به وی حساس کرد، حاج رضا متوجه شده بود ساواک نسبت به این جلسات حساس است به بچه‌ها توصیه می‌کرد هر بار که به جلسه می‌آیید سعی کنید از یک مسیر نیایید و موقع برگشت به خانه مراقب باشید که کسی در مسیر شما را تعقیب نکند چون قبلاً این اتفاق افتاده بود.

یزدان‌پناه افزود: وی علاوه بر تشکیل جلسات، بچه‌ها را آموزش داده و برای  حضور همگانی در نماز جماعت تشویق کرده بود به گونه‌ای که ظهرها رأس ساعت 12 دانش‌آموزان اختیاری به‌ شکل صف از مدرسه به مسجد می‌رفتند که این در نوع خود تظاهرات به انجام کار مذهبی بود. حاج رضا از زمانی که نیاز به انجام کار مذهبی را در جامعه احساس کرد با همان بضاعت کم جلساتی را برگزار می‌کرد. وی زمانی ژیان و پیش از آن دوچرخه داشت، حتی در جلساتی که مربوط به طفلان مسلم بود با دوچرخه رفت و آمد و با جدیت در جلسات حضور پیدا می‌کرد.

وی ادامه داد: حاج رضا از دهه 40 عمده فعالیت خود را آغاز کرد و این فعالیت تا سال 52 ادامه داشت؛ از 30 فروردین 52 به‌ دلیل فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی به‌ مدت هفت سال به ساوه تبعید شد. پس از تبعید هم فعالیت‌های حاج رضا با شدت ادامه داشت که اگر بخواهیم در این وادی صحبت داشته باشیم و جزئیات فعالیت وی را بیان کنیم به ساعت‌ها زمان نیاز است.

مسئوليت در قبال خانواده شهدا

یزدان‌پناه درباره دوران دفاع مقدس گفت: حاج رضا در دوران دفاع مقدس احساس تکلیف می‌کرد، از سوی دیگر به‌ دلیل اینکه یک عنصر ولایی شناخته شده بود در دفاع مقدس کاملاً در صحنه بود و برای ایجاد آمادگی در جوانان برای حضور در جبهه نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. طی یک روز با یک سخنرانی باعث شده بود عده زیادی از جوانان ورزشکار استان برای حضور در جبهه اعلام آمادگی کنند که حضور آنان جدی و تأثیرگذار بود. این سخنرانی را بین اقشار مختلف نیز شاهد بودیم، از زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد ارتباط بسیار نزدیک با مجموعه سپاه داشت و در حالیکه عضو رسمی سپاه نبود لباس سپاه را بر تن وی کردند و حاج رضا با حضور در جبهه‌ها انجام وظیفه کرد.

برادر مرحوم یزدان‌پناه اشاره می‌کند: حاج رضا در تشییع پیکر همه شهدا حضور پیدا می‌کرد و کمتر مراسمی را داشتیم که حضور نداشته باشد و برنامه‌ها را هدایت نکند. هم در مسیر تشییع و هم به هنگام نماز و تدفین شهید حضور داشت. سال‌ها بعد در مراسم تشییع و تدفین و بزرگداشت حاج رضا اظهاراتی را از خانواده و پدران شهدا در خصوص ارتباط حاج رضا با آنان شنیدم و متوجه شدم که وی ارتباط بسياری با خانواده شهدا داشته است.

وی با اشاره به اینکه حاج رضا برای خانواده شهدا ارزش بسیاری قائل بود، اظهار کرد: یک روز به حاج رضا گفتم کجا می‌روی؟ گفت «خیابان سعدی منزل یک پیرزن روضه دارم». گفتم شما با این همه مشغله از خيابان «تهران قدیم» می‌خواهی بروی «سعدی» برای یک خانم روضه بخوانی؟! با لحنی خاص به من گفت «شما اجازه ندارید در این زمینه اظهارنظر کنید، او مادر شهید است و الان هم که من منزل وی می‌روم، در منزل فقط خودش است و جلوی درب چشم به راه نشسته است تا بروم و روضه سیدالشهدا(ع) را بخوانم، او تمام امیدش این است که من به آنجا بروم و روضه بخوانم، من هم در قبال خانواده شهدا احساس مسئولیت می‌کنم».

یزدان‌پناه می‌گوید: از این دست از افراد که عالم و عامل باشند کم داریم، حاج رضا عالم و عامل بود، به‌عنوان فرزند کوچک خانواده چیزی را به یاد ندارم که به خانواده و جامعه گفته و به آن عمل نکرده باشد. به نظر من مهمترين علت میزان تأثیرگذاری حاج رضا در جامعه این بود که به هر چه می‌گفت، عمل می‌کرد به همین دلیل در دل مردم جای گرفته بود و اکنون كه 20 سال از فوتش می‌گذرد مردم هنوز سالگردش را فراموش نمی‌كنند و حتی گاهی تاریخ را به ما یادآور شده و از شهرهای دور مثلاً ساوه برای فاتحه‌خوانی بر سر مزارش حاضر می‌شوند.

حاج رضا یک انقلابی ساده بود

مرتضی روزبه از مبارزان انقلابی قزوين می‌گوید: جریانات انقلابی در قزوین سابقه و ریشه داشتند و نقش حاج رضا در انقلاب قزوین پررنگ بود.

وی با مهم برشمردن مکتب تربیتی بیان کرد: پس از قرن‌ها از رحلت رسول اکرم (ص) هنوز مکتب تربیتی رسول مهربانی‌ها زنده است و در جوامع مختلف شاهد آن هستیم. در دیار مینودری نیز روش، سلوک و رفتار حاج رضا او را زنده نگاه داشته است. نیاز جامعه امروز تربیت افرادی مانند حاج رضا است، امروز که عصر ارتباطات است شاهد اتفاقات فرهنگی عمیقی نیستیم ولی حاج رضا 40 سال پیش با حداقل امکانات کارهای فرهنگی عظیم انجام داد؛ فراموش نکنیم که حاج رضا حتی یک خودکار سازمانی نداشت ولی کاری کرد که معادل چندین مجموعه فرهنگی بود.

وی ادامه می‌دهد: امروزه امکانات بسیاری در اختیار داریم ولی توفیقات ما به اندازه توفیقات حاج رضا نیست بنابراين باید بررسی کنیم که در این سال‌ها چه اتفاقی افتاده است که خروجی مطلوبی را شاهد نیستیم.

چهارشنبه منتشر شود// معلم قرآنی که یک شهر بود

اين مبارز قزوينی با تأکید بر اینکه حاج رضا یزدان‌پناه یک انقلابی ساده بود، اضافه کرد: آنچه امروز ما رنج را می‌دهد چپاول بیت‌المال است که نمکی بر زخم پیکره جامعه شده است اینجاست که باید شخصیت یزدان‌پناه تحلیل شود؛ حاج رضا خودش را برای انقلاب تعریف کرده بود و این در حالی است که برخی به انقلاب به چشم طعمه می‌نگرند. حاج رضا یزدان‌پناه و امثال او فدایی انقلاب بودند و می‌گفتند اگر قرار باشد چیزی از انقلاب بگیریم باید عزت و شرافت باشد.

معلم قرآنی كه وصی شهدا بود

محمدعلی حضرتی از شاگردان مرحوم یزدان‌پناه اظهار می‌کند: مکاتب تربیتی که به آموزه‌های پیامبران الهی عمل می‌کنند اندک هستند و امام حسین(ع) به این نکته در خطبه‌ای کوتاه در مسیر کربلا اشاره دارند و می‌فرمایند «انسان‌ها بندگان دنیایند و دین همچون آب دهانی بر روی زبان آن‌هاست، تا آن هنگام که زندگی‌شان رو به راه است، دین را بر زبان می‎گردانند، ولی وقتی‎که زمان آزمایش فرا رسید، دینداران کمیاب شوند».

وی بیان کرد: در آموزه‌های دینی بر مراقبت از لقمه و عدم استفاده از لقمه شبهه تأکید شده است؛ حاج رضا نیز از ابتدا به لقمه توجه داشت. ساده‌زیستی و سلوک حاج رضا ریشه در حساب اعمالش داشت و حتی به شاگردانش برنامه و آموزش داده بود که چگونه به حساب و کتاب نفس خود برسند، حاج رضا گناهان روزانه را می‌نوشت و در پایان هفته به آن نگاهی می‌انداخت و می‌گفت آیا این را الان به امام زمان تحویل دهند شرمنده نمی‌شویم؟! این نکته نشان می‌دهد که رمز موفقیت اشخاص برجسته در این است که از خودشان خارج می‌شوند و فراموش می‌کنند، به همین دلیل خداوند آنان را بزرگ می‌کند. امام خمینی(ره) بعد از شهادت شهید بهشتی فرمودند «شهید بهشتی مثل یک ملت بود» این بدان معناست که این شهید بزرگوار یک تنه کار یک ملت را انجام می‌داد.

حضرتی ادامه داد: کسی می‌تواند کاری بزرگ انجام دهد که درگیر خودش نباشد؛ حاج رضا یزدان‌پناه سال‌ها پیش از انقلاب از خودش بیرون زده بود و به تنهایی یک شهر شده بود؛ وقتی کارهای وی را می‌نویسیم بسیار فراتر از کارهای یک فردی عادی است در حقیقت حاج رضا به اندازه چندین نفر کار می‌کرد. اگر امروز موفق نشدیم که انسان‌های آرمان‌طلب تربیت کنیم برای این است که کمیت را لحاظ کردیم، اما حاج رضا به کیفیت توجه داشت و خدا را همیشه حاضر و ناظر می‌دید؛ وقتی از خودت بگذری با خدا روبه‌رو خواهی شد.

وی تشریح کرد: حاج رضا در دهه 40 دبیر زبان انگلیسی بود و توانست این موج بزرگ فرهنگی را در قزوین به راه اندازد، حاج رضا به‌قدری در رشته زبان انگلیسی تبحر داشت که بر اساس اسناد ساواک وقتی وی را از قزوین به ساوه تبعید کردند از سوی «فرخ رو پارسا» وزیر آموزش و پرورش که از قضا بهایی نیز بود مورد تقدیر قرار گرفته بود.

چهارشنبه منتشر شود// معلم قرآنی که یک شهر بود

شاگرد این استاد وارسته یادآور می‌شود: زمانی كه حاج رضا ناظم مدرسه بود بدون اینکه اجباری در کار باشد دانش‌آموزان را به نماز اول وقت متقاعد می‌کرد و اين گونه دانش‌آموزان برای حضور در مسجد و نماز اول وقت صف می‌کشیدند؛ وی در هیئت طفلان مسلم شاگردانی تربیت کرد که در پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی نقش‌آفرینی کردند و شهدایی مانند شهید قاسم‌زاده از جمله شاگردان حاج رضا یزدان‌پناه بودند. بسیاری از شهدا، حاج رضا را امین و وصی خود قرار می‌دادند و حتی وصیت می‌کردند که تلقین آنان توسط این مرد بزرگ خوانده شود.

حضرتی با تأکید بر اینکه حاج رضا یزدان‌پناه عامل بود، توضیح داد: او در ابتدا خودش در جبهه حاضر می‌شد سپس دیگران را برای حضور در جبهه تشویق می‌کرد، طی یک روز با سخنرانی در چند مراسم توانسته بود یک گروهان تشکیل دهد؛ همین گروهان جلوی سنگین‌ترین پاتک دشمن ایستاد. حاج حسین عمرانی در سخنانی به پاتک عراق به جاده اهواز ـ‌ خرمشهر اشاره می‌کند و می‌گوید که گروهانی از قزوین جلوی پاتک دشمن را گرفتند، این گروهان همان گروهانی بود که حاج رضا با سخنرانی جذب کرده بود. حاج رضا در عملیات محرم، قبل و بعد از عملیات والفجر 8، کربلای 5، والفجر 10 حضور داشت و هر زمان که برای جبهه عازم می‌شد عده‌ای با او همراه می‌شدند. مهدی زین الدین به صادق انبارلوئی اتکا داشت و این شهید بزرگوار نیز به رضا شالی و حاج رضا یزدان‌پناه متکی بود.

سبک زندگی حاج رضا قرآنی بود

وی متذکر شد: حاج رضا برکت وجودی بالایی داشت و برای شناخت این مرد بزرگ باید سیره عملی و زندگی وی را مورد بررسی قرار دهیم، سبک زندگی حاج رضا سبک زندگی قرآنی بود، بنابراین بهتر است زندگی حاج رضا یزدان‌پناه را با علوم تربیتی تطبیق دهند و درسنامه‌ای برای زندگی افراد این روزگار تدوین کنند.

روزبه نیز می‌گوید: باید به سیره بزرگان تأسی کنیم و اگر این راه را ادامه دهیم نتایج مطلوبی را دریافت خواهیم کرد؛ فراموش نکنیم که حاج رضا یزدان‌پناه برای کارهایی که انجام داد چیزی درخواست نکرد ولی امروزه تکلفات بلای جان ما شده است، در صورتی که حاج رضا فرسنگ‌ها از تکلفات فاصله داشت.

این مبارز انقلابی یادآور می‌شود: فراموش نکنیم پیش از انقلاب شهر قزوین 5 سینما داشت که 2 سینما برای افراد زیر 18 سال ممنوع بود و انواع و اقسام مشروب‌فروشی در شهر وجود داشت اما شخصیت‌هایی مانند حاج رضا افرادی را تربیت کردند که توانستند انقلاب و جنگ را مدیریت کنند. حاج رضا پس از انقلاب هیچ ادعایی نکرد و رسالتی بر دوش خود احساس و برای آن تلاش می‌کرد، هیچ وقت به‌ دنبال سهم خواهی نبود، وی یک روح بزرگ وصف‌ناپذیر داشت و تنها خدمت می‌کرد. بنای انقلابیون در جمهوری اسلامی سبک زندگی اشرافی نبود و امثال شهید چگینی، حاج رضا یزدان‌پناه و آیت الله باریک بین به خاطر سبک زندگی و ساده زیستی در دل آحاد جامعه جای داشتند.

شاه کلید موفقیت حاج رضا

حسين یزدان‌پناه نیز می‌گوید: حاج رضا در یک مقطع زمانی منزل خود را بازسازی می‌کرد برای همین امر از لحاظ مالی با مشکل مواجه شد اما ریالی از هیچ نهاد و بانکی تسهیلات دریافت نکرد؛ در يک مقطع زمانی نیز بزرگان شهر تلاش داشتند برای حاج رضا در شهرک کوثر قزوين خانه‌ای بسازند که نپذیرفت.

وی اشاره می‌کند: حاج رضا تحت تأثیر آموزه‌های دینی بود که این شاه کلید موفقیت حاج رضاست. امام صادق(ع) فرمودند «مردم را با غير زبان خود دعوت كنيد، تا پارسايى و سخت كوشى و نماز و خوبى را از شما ببينند؛ زيرا اينها، خود مبلّغند» بنابراین کار فرهنگی باید از جنس باور باشد در غیر این صورت هیچ خروجی نخواهد داشت. حاج رضا وقتی می‌خواست امر به معروف و نهی از منکر کند به همه جوانب توجه داشت و هنگام نهی از منکر در خلوت با فرد مورد نظر سخن می‌گفت. در جامعه امروز اغلب ما سخنران خوبی هستیم ولی هنگام عمل خروجی نداریم. حاج رضا در اواخر عمرش چند مکتب مانند مکتب زینب، فاطمه و زهرا را راه‌اندازی کرد تا بانوان در نقاط مختلف شهر برای انجام کار فرهنگی مشکل نداشته باشند.

حضرتی نیز اشاره کرد: حاج رضا مصداق عینی و موفق آن چیزی بود که رهبری در دهه جاری از آن به عنوان آتش به اختیار یاد کردند؛ حاج رضا در ابتدا راه تشکیلاتی را پيش گرفت ولی وقتی دید در مسیرش سنگ‌اندازی می‌کنند به تنهایی مسیر را طی کرد باید بگوییم که «حاج رضا یک نفر نبود یک شهر بود».

روزبه نیز در پایان اظهار کرد: قزوین مهد پرورش بزرگانی همچون شهید رجایی و بابایی بوده است اما در معرفی قهرمانان ضعیف عمل کرده است و تنها یک خیابان به نام این بزرگان در شهر داريم؛ باید این سنت غلط را از میان برداریم و حاج رضا یزدان‌پناه را به مردم و جوانان این شهر معرفی کنیم و فردای برگزاری مراسم حاج رضا به مانند کنگره شهدا همه چیز را فراموش نکرده و در معرفی حاج رضا فقط به برگزاری یک مراسم بسنده نکنیم.

انتهای پیام
captcha