محمدحسین شفیعیها، دبیر حزب مؤتلفه اسلامی قزوین، در گفتوگو با ایکنا از قزوین، اظهار کرد: اگر بخواهیم درباره ابعاد شخصیت مطهری در فرهنگ ناب اسلامی بحث کنیم باید از جامعیت و صاحبنظری ایشان در بخشهای مختلف علم حوزوی یاد کنیم اینچنین شخصیتهایی در حوزه و دانشگاه انگشتشمارند و کمتر اندیشمند و صاحب نظری را میتوان یافت که در تاریخ حوزه جامعیت این چنینی داشته باشد که قلههای تفکر را در بخشهای مختلف علوم اسلامی فتح کند.
وی با اشاره به یکی دیگر از ویژگیهای شخصیت استاد مطهری خاطرنشان کرد: یکی از خصوصیات مطهری آشنایی با مکاتب فلسفی معاصر و مکاتب غربی بود. در پنج دهه قبل که در فضای حوزه محدود بود و طلاب صرفاً در یک حصار علوم اسلامی مطالعه و تحصیل میکردند؛ مطهری از مرحوم طباطبایی دنبالهروی کرد. وی احساس کرد برای تقویت دین و برای محکم کردن بنیان پایههای فکری اسلامی نیاز است که با مکاتب فلسفی معاصر و بهخصوص دنیای غرب که توانسته بود دنیا را درنوردد و یک سیطره فکری بر همه دنیای خاکی ایجاد کند، آشنا شود.
شفیعیها افزود: تعدادی از شاگردان شهید مطهری میگویند؛ با اینکه استاد مطهری اشراف بر زبان نداشت و فلسفه غرب را تقریباً بهصورت غیرمستقیم و واسطهای یاد گرفته بود؛ اما فلسفه غرب و اندیشههای نظریهپردازان غربی مانند هگل، مارکس و کانت را بهتر درک کرده بود وهمین به قدرت فکری و توانایی ذاتی مطهری برمیگشت.
وی خاطرنشان کرد: یکی از خصوصیات ویژه شهید مطهری این بود که بهخوبی میتوانست از مکاتب و فلسفههای غربی مطلع شود و در خصوص این تفکر صاحبنظر بود. علیرغم اینکه این تفکر یک تفکربیگانه بود ولی مطهری آنچنان تسلط پیداکرده بود که در آن بحث صاحبنظر به حساب میآمد.
این مسئول با اشاره به ویژگی نظریهپردازی استاد مطهری، تأکید کرد: شهید مطهری در مقابل هجمههای سنگین فرهنگ غربی مثل مارکسیسم بهخصوص در دورههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ ایستاد و بهنوعی پرچمدار مبارزه در بین روشنفکران در دنیای اسلام بود.
وی تصریح کرد: آیتالله مطهری به همراه مرحوم علامه طباطبایی این ضرورت را تشخیص دادند که باید در مقابل این هجمه بایستند و این ایستادن از روی روشنفکری و آگاهی و پاسخگوییهای مستدل بود، سعی میکرد پاسخهای متقن و عقل پسندی به مسائل داشته باشد. اگر کتابهای ایشان را بررسی کنیم میبینیم که بسیاری از مطالب و شبهاتی که مطرح بود، بهنوعی در کتابها و سخنرانیها پاسخ میداد و مخاطب را قانع میکرد.
شفیعیها بیان کرد: میتوان گفت که استاد مطهری یک گفتمان ساز فعال بود، در آن زمان که فضای جریانات روشنفکری و چپ بر جامعه حاکم بود، استاد مطهری و علامه طباطبایی برای طرفداران این جریان پاسخگویی مستدل داشتند و جامعه اسلامی را از هجمههای سنگینی که میتوانست ضربات سخت و سنگینی بر حیات فکری مسلمانان وارد کند، حفظ کردند.
وی با اشاره به تألیفات استاد مطهری اظهار کرد: یکی از ویژگیهای برجسته آثار شهید مطهری که بسیار در موفقیت ایشان اثرگذار بود آثار قلمی و سخنرانیهای شهید است که بهشدت عمیق و فلسفی است. وی با زبان ساده و همهفهم مطالب عمیق دینی، فلسفی و فکری را در آثارش مطرح میکرد.
این مسئول گفت: نکته خیلی مهمی است که انسان بتواند در ضمن تعمق در مسائل آنها را به زبان ساده و روان بیان نکند و مطالب را آنگونه که هست ارائه دهد. در سخنرانیهای ایشان در مساجد همه طیف مردم حضور داشتند، اما ایشان بهگونهای مطالب را مطرح میکرد که چه فرد بیسواد و چه تحصیلکرده، جوان یا میانسال هرکدام بهتناسب ظرفیت خود میتوانست از بیان ایشان استفاده کنند که این از خصوصیات خاص تألیفات آثار مطهری است.
وی تصریح کرد: وقتی کسی به آثار ایشان اشراف پیدا کند؛ متوجه میشود که در تمام آثار یک نظام واحد و منسجم فکری وجود دارد؛ آثار متنوع است اما این تنوع حول یک محور میچرخد و حرکت میکند و آنهم بحث توحید است.
دبیر حزب مؤتلفه اسلامی قزوین در ادامه گفت: اگر به کتابهای شهید مطهری نگاه عمیقتری داشته باشیم؛ خواهیم دید که آثار ایشان از جمله حقوق زن، حماسه حسینی، مهدویت، هجرت وجهاد و آثار دیگر همه از یک منبع و تفکر اسلامی نشئت گرفته و مجموعه منسجمی را تشکیل میدهد که این نظام واحد دارای اصول و فروع است؛ یعنی از یک ریشه شکلگرفته اما شاخههای مختلف دارد و آن ریشه توحید است زیرا توحید اصل خدشهناپذیری است که تمام تفکر اسلامی بر پایه آن بنا شده است.
وی با بیا ن اینکه توحید است که همه مباحث دیگر را سیراب میکند اظهار کرد: توحید مانند خون به همه اندامها و اجزا غذا میرساند یا به تعبیر دیگر مانند روح برپادارندهای است که همه اندامها بهواسطه وجود آن روح است که حیات دارند وزنده هستند.
شفیعیها خاطرنشان کرد: مطهری امالمعارف و امالمسائل را بحث انسانشناسی و فطرت یاد میکند که بهمنزله تن و بدنه درخت معرفت است یعنی ریشه اگر توحید باشد بدنه مسائل انسانشناسی، فطرت است. ایشان دریکی از آثارشان اشاره میکند درخت انسانیت اگر بخواهد بهراستی بارور باشد و میوه دهد؛ باید ریشه توحیدی وایمانی داشته باشد.
وی افزود: انسان صاحبفکر و تأثیرگذار در جامعه، انسانی است که از تفکر توحیدی برخوردار باشد؛ به دلیل مباحث کاربردی زندگی در جهانبینی توحیدی است که برای انسانِ موحد آزادی معنای خاص خودش را پیدا میکند؛ هجرت، جهاد و عدالت و بسیاری از معارف معنا پیدا میکند.
این مسئول با اشاره به اینکه مجموعه آثار مطهری بهمنزله موضوع واحدی است که اگر بهطور کامل و دقیق به آن بپردازیم، به نظام فکری خواهیم رسید، بیان کرد: کارآمدی آثار استاد بحث مهمی است؛ به عنوان مثال بعضی تصورشان این است که اسلام متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است و برای دنیای امروز متمدن، فنآور و پیشرفته توان پاسخگویی ندارد اما مطهری توانست این معنا را اثبات کند که اسلام برای مسائل دنیای امروز هم پاسخ دارد و این امر در آثارش بهوضوح دیده میشود که با شناخت و فهم نیازهای ثابت و متغیر جامعه و پاسخگویی عقلانی به آنها در هرزمانی میتوانیم از اسلام بهره بگیریم و استفاده کنیم.
وی درباره دیدگاه مطهری درباره تمدن اسلامی و علل انحطاط آن، گفت: استاد مطهری معتقد بود، اسلام تمدنی داشت که بهتدریج دچار انحطاط شد و این انحطاط دلایل خودش را دارد؛ وی درباره علل این انحطاط به نظریه خاصی معتقد است که با نظریه غربیها و برخی غربزدهها که صاحبنظر هم هستند متفاوت است.
شفیعیها افزود: غربیها معتقدند که اندیشه اسلامی ظرفیت تمدنی ندارد اما نگاه مطهری این است که این اندیشه ظرفیت تمدنی دارد و تمدن اسلامی میتواند بر فراز عصرها و نسلها حرکت کند؛ تمدن اسلامی ذومراتب است و میتواند خودش را با شرایط دنیای جدید تطبیق دهد. از نظر مطهری علل انحطاط این تمدن هم در ذات اندیشه اسلامی نیست. مطهری آن را عَرَضی و ثانوی میداند و معتقد است که بههیچعنوان قصور ذاتی در این اندیشه وجود ندارد.
وی تأکید کرد: اگر دوران درخشان تمدن اسلامی به افول رفت و جامعه اسلامی به انحطاط کشیده شد به دلیل آثار ثانوی و عَرَضی بود که باعث این آسیب شده است. مطهری مدعی نیست که تمدن اسلامی در عصر خودش تمدن کاملاً ناب بوده اما در مجموع یک تمدن بود و توانست یک حرکت را در دنیای آن زمان برای خودش ایجاد کند و انحطاط آن به علل ثانوی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام و جهان بیرون اسلامی برمیگردد.
دبیر حزب مؤتلفه اسلامی قزوین با بیان اینکه آیتالله مطهری معتقد است در عصر حاضر که عصر غیبت است میتوانیم به احیای تمدن نوین اسلامی بپردازیم، اظهار کرد: مطهری معتقد است ممکن است به دلیل عدم توفیق ارتباط با امام معصوم به تمدن ناب نرسیم اما عرصه برای حرکت بهسوی تمدن نوین اسلامی کاملاً باز است و اینطور نیست که مسلمانان نتوانند به آن ریشههای بلند و ایجاد تمدن دست پیدا کنند.
وی ادامه داد: این شهید عالیقدر فقط عالمی که در حوزه یا دانشگاه بنشیند و حرفهای نظری محض بزند نبود. ایشان معتقد بود که میتوانیم به تمدن اسلامی بپردازیم و مجدد آن را احیا کنیم. به شهادت رسیدن ایشان اثبات این معناست که مطهری در عمل هم پای گفتههای خود ایستاد و دشمنانش نتوانستند او را تحمل کند.
شفیعیها افزود: نقش مستقیم مطهری در گسترش فرهنگ اسلامی همان آثار قلمی و زبانی آن مرحوم است. وی نقشهای غیرمستقیمی هم در جامعه زمان خود داشت. یکی از کسانی که در معرفی آیتالله بروجردی و آوردن ایشان به حوزه علمیه قم اثربخش بود، شهید مطهری بود.
وی یادآور شد: بعد از حوادث دهه ۲۰ و جو سنگینی که رضاخان علیه حوزههای علمیه و متدینین ایجاد کرده بود، فرصتی پیش آمد که علما به فکر بازسازی مبانی دینی و فرهنگی اسلامی بیفتند. شخصیت آیتالله بروجردی شخصیتی بود که توانست این تغییر را در حوزه علمیه ایجاد کند.
این کارشناس تصریح کرد: شهید مطهری ازجمله کسانی بود که برای آوردن آیتالله بروجردی از بروجرد به قم نقش مهمی ایفا کرد. در آن زمان مطهری جزو طلبههای فعال حوزه بود و برای معرفی آیتالله بروجردی به مدرسانی که ایشان را نمیشناختند تلاش فراوانی کرد. ارتباط شهید مطهری با فدائیان اسلام در مسائل سیاسی و ارتباط با مرحوم نواب صفوی از دیگر عرصههای اثرگذار زندگی ایشان بود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: مبارزه با مارکسیسم بهعنوان یک ایدئولوژی مخالف حاکم در دهه ۳۰ و ۴۰ و مطرحشدن مارکسیسم بهعنوان یک ایدئولوژی برتر، برای جامعه مسلمانان ایران و جوانان بسیار تهدید برانگیز بود. در آن زمان که اروپا و آسیا دائماً حکومتهای کمونیستی شکل میگرفت، در ایران هم تبلیغات گستردهای شکل گرفت که دامان بسیاری از جوانان را گرفته بود.
وی افزود: این جهانبینی مادی یک مبارز میطلبید که مردان این میدان مرحوم علامه طباطبایی و شاگردش آیتالله مطهری بودند، لذا اولین کتابی که علامه طباطبایی نوشتند، اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که پاسخ به اندیشههای رئالیسمی بود. ازقضا شهید مطهری برای این کتاب پاورقی نوشتند که پاورقی از خود کتاب مفصلتر است.
دبیر حزب مؤتلفه اسلامی قزوین با اشاره به حضور استاد مطهری در دانشگاه تهران یادآور شد: حضور مطهری در دانشگاه تهران خیلی اثربخش بود. بهروز بودن ایشان یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی ایشان است. در این میان رژیم شاهنشاهی نمیخواست و ساواک بهشدت فشار میآورد که ایشان در دانشگاه نباشد، این سختگیریها تا سال ۱۳۴۶ ادامه داشت تا آنجا که ایشان بهعنوان استاد تمام در دانشگاه نبودند و بهعنوان استادیار فعالیت داشتند.
وی گفت: ساواک معتقد بود چون مطهری در قیام ۱۵ خرداد نقش داشته نباید سمت استادی در دانشگاه داشته باشد اما در نهایت مجبور شدند بهواسطه اتقانی که در بیان، کلام و دانش ایشان وجود داشت، سمت استادی به ایشان بدهند.
شفیعیها با اشاره به دیگر نقشهای غیرمستقیم شهید مطهری در گسترش فرهنگ اسلامی و تأثیر بر روی قشر نوجوان اظهار کرد: نکته قابل تأ ملی است که یک شخصیت ممتاز علمی و دینی در تراز شهید مطهری هرگز از انجاموظیفه در حوزه مردم، در گروه عوام یا قشر نوجوان غفلت نمیکردند. ایشان هرگز فکر نمیکردند سطح بالاتری دارند و پرداختن به این دسته از مردم جامعه برایشان ضرورتی ندارد.
وی با اشاره به کتاب «داستان راستان» که شهید مطهری برای قشر نوجوان نوشتند خاطرنشان کرد: شهید مطهری با تألیف کتاب داستان راستان برای قشر نوجوان؛ مجموعهای از داستانها و روایتهای اسلامی را بابیان نوجوانانه به رشته تحریر درآورد که از طرف یونسکو بهعنوان کتاب سال انتخاب شد و جایزه ویژهای به آن تعلق گرفت.
این مسئول گفت: پیگیری نهضت امام از ویژگیهای بارز مطهری بود. مطهری یک چهره بهشدت فرهنگی، علمی و نظری بود که هرگز خود را از حضور در عرصههای انقلابی و نهضت دور نمیدانست؛ از سال ۱۳۴۲ که بعد از فوت آیتالله بروجردی؛ امام وارد عرصه نهضت شدند؛ شهید مطهری هم وظیفه خود دانست که بهعنوان یک شاگرد در این نهضت حضور مستمر داشته باشد و تا پایان عمر به فعالیتهای خود ادامه داد.
وی افزود: در سال ۱۳۴۳ زمانی که هیئتهای مذهبی تهران با توصیه و دستور امام دورهم جمع شدند؛ شهید مطهری مسئول شد که بر مجموعه هیئتهای موتلفه از جهت فکری و اعتقادی نظارت داشته باشد و دورههای مختلف برای اعضا برگزار کند.
این کارشناس تصریح کرد: یکی از کارهای مهم و اساسی شهید مطهری مقابله با تفکرات انحرافی انقلاب بود. مقابله با تفکر سازمان مجاهدین خلق به دلیل تغییر ایدئولوژی آنها یکی از اموری بود که استاد مطهری دنبال میکرد.
وی افزود: یکی دیگر از فعالیتهای استاد، تأسیس حسینیه ارشاد بود که در زمان خودش اتفاق مهمی به شمار میآمد. این حسینیه پایگاهی برای روشنفکران دینی بود که در آنجا مباحث فکری و انقلابی را مطرح میکردند.
این کارشناس تأکید کرد: دلیل موفقیت ایشان اخلاص بود. شهید مطهری به برکت اخلاص، ایمان، اعتقاد و عبادتی که نسبت به خداوند متعال داشتند، به موفقیتهای فراوانی دست یافتند.
دبیر حزب مؤتلف اسلامی بابیان علت نامگذاری روز معلم به نام استاد مطهری اظهار کرد: از مجموع مطالبی که اشاره شد میتوان گفت که ایشان نقش معلمی رابه شایستگی ایفا کردند. وی با آموزش دادن، بهروز بودن و اشراف داشتن بر همه تحولات فکری، سیاسی و فرهنگی جامعه، نقش یک معلم را بهتماممعنا ایفا کرد بنابراین طبیعی است که شهید مطهری را بهعنوان یک الگوی برتر معلمی معرفی کنیم.
شفیعیها در پایان گفت: روز معلم بزرگداشت کسی است که یک شخصیت کامل و همهجانبه است، یک نظریهپرداز و کسی که در دوران حیات خود توانسته آثار شگرفی در حوزه اندیشه و عمل از خود بهجای بگذارد، لذا شایسته است تمام کسانی که مسئولیت آموزشوپرورش فرزندان این مرزوبوم را به عهدهدارند، با تأسی از این شخصیت بدانند چه نقشی در تربیت نسل آینده دارند و خداینکرده با پرداختن بیش از حد به مسائل مادی شأن و جایگاه معلمی را تنزل ندهند.
انتهای پیام