به گزارش ایکنا از قزوین، جلسات تفسیر قرآن آیتالله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین که سابقهای بالغ بر ۳۰ سال دارد در ایام کرونا با وقفه مواجه شد، اما به تازگی و با تقاضای مشتاقان و افرادی که با جلسات قرآن انس داشتند، مجدداً در حال برگزاری است.
آیتالله عابدینی در نخستین جلسه تفسیر قرآن در جمع قرآندوستان در خصوص عظمت قرآن کریم گفت: رسول مکرم اسلام(ص) فرمودند «علیکم بالقرآن» جان شما و قرآن، تا زنده هستید دست از قرآن برندارید، به این معنا که قرآن را امام و رهبر میدانی خود بدانید، قرآن هم امام شماست هم قائد شما و همه مسائلتان را با قرآن رقم بزنید.
وی ادامه داد: قرآن کریم در آیات متعددی بیان کرده که از رهبرتان اطاعت کنید، شما ولی و امام دارید؛ قرآن میگوید ولایت دیگران را پس بزنید، باید کاری کنید که کفار از سلطه بر مؤمنان برای همیشه مأیوس شوند.
این مفسر قرآنکریم خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم(ص) در اصول کافی فرموده است، وقتی فتنهها کاری میکنند که روز شما مثل شب شود (همچون زمان حال ما) نمیتوانید راه خود را پیدا کنید، قرآن را امام خود در نظر بگیرد، قرآن دست مؤمنان را گرفته و تا بهشت میرساند چون مقصد قرآن بهشت است، اما آنانکه همیشه قرآن را به بازی گرفته و آن را زینتالمجالس قرار داده و از آن سوءاستفاده کنند، قرآن آنان را به سمت جهنم میراند.
وی با بیان اینکه هر چه از قرآن بهره ببریم باز هم تشنه آن هستیم گفت: اگر تمام عمر اعماقِ حقایق دریای بیکران قرآن را ببینیم و صبح تا شام به آن فکر کنیم و بیندیشیم و بر اساس آن عمل کنیم، زمان مرگ تصور خواهیم کرد که از دریای بیکران قرآن تنها نَمی به ما رسیده است.
آیتالله عابدینی ادامه داد: امام راحل همه عمر با قرآن بود اما در جلد ۲۰ صحیفه نور در مطلبی خطاب به حجاج میفرمایند: به جرئت میگویم از عمر از دست رفتهای که در خدمت قرآن نبوده تأسف میخورم. اینطور میتوان نتیجه گرفت که با قرآن خیلی کار داریم و وقت ما بسیار کم است، ما که چند روزی بیشتر در این دنیا نیستیم پس چه زمانی میخواهیم به داد خودمان برسیم. قرآن رزق است، باید بتوانیم از سفره برکات قرآن رزق خود را برداریم، کرامت انسانی و علم و دانش ثمره قرآن و رزقی بالاتر از رزقهای دنیایی محسوب میشود.
وی با بیان اینکه تا قبل از تعطیلی این جلسات نورانی به آیات پایانی سوره مبارکه نوح رسیده بودیم اظهار کرد: به صراحت آیه قرآن عمر تبلیغی حضرت نوح هزار سال مِنهای ۵۰ سال بود یعنی حضرت نوح ۹۵۰ سال فعالیت و تلاش تبلیغی داشت اما چقدر به او ایمان آوردند؟ تعداد خانوادههایی که به او پیوستند انگشتشمار بود و کار به جایی رسید که نوح دعا کرد.
این مفسر قرآن با قرائت آیه ۲۶ سوره نوح گفت: وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾ و نوح گفت: پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار. در نتیجه تلاشهایش مردم هر روز با او بد رفتارتر میشدند، نوح(ع) خطاب به آنان میگفت خدا را عبادت کنید و شرک نورزید، من از طرف خدا و به دلسوزی شما حرف میزنم و برای هدایت شما تلاش میکنم، اما نتیجهبخش نبود و کار به جایی رسید که نوح گفت خدایا در زمین احدی از کافران را باقی نگذار.
وی در ادامه بیان کرد: إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾ که اگر آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی بدکار و ناسپاس زاد و ولد نمیکنند. در کتاب عللالشرایع آمده که شخصی از پدرش نقل میکند که پدرم به امام باقر(ع) عرض کرد: دیدی که نوح چطور قوم خود را نفرین کرد که گفت از کافران احدی روی زمین باقی نماند که خدایا اگر بگذاری اینها بمانند، بندگانت را هم به گمراهی خواهند کشاند و اگر فرزنددار شوند، فرزندانشان هم مثل خودشان کافر به دنیا میآیند؛ نظر شما در مورد این آیه چیست و نوح چطور میدانست که کسی از آنها بهدنیا نخواهد آمد؟ امام باقر(ع) در پاسخ به پدرم فرمودند: خدا به نوح وحی کرد، انتظار نداشته باش که از قوم تو غیر از آنها که ایمان آوردند دیگر احدی ایمان آورد و هرچه زاد و ولد کنند همه مثل خودشان بیایمان، کافر و فاسد خواهند بود.
آیتالله عابدینی اظهار کرد: نوح(ع) خطاب به خداوند عرضه داشت: رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا ﴿٢٨﴾ پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر کس که با ایمان به خانهام درآید و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز، و ستمکاران را جز هلاکت میفزای. خانهای که نوح(ع) از آن یاد کرده شهر کوفه و محلِ مسجد کوفه است که خانه نوح در آن مکان بنا شده بود.
وی در خصوص با واژه بیت و شهر کوفه بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) هنگام بازگشت از جنگ صفین و در حین نزدیکشدن به قبرستان کوفه سخنان حکیمانهای را درباره مرگ و زندگی بیان فرمودند؛ يا أهلَ الدِّيارِ المُوحِشَةِ و القُبورِ المُظلِمَةِ، ای کسانی که در خانههای وحشتناک زندگی میکنید آن موقع که خانهها را تزئین میکردید، حواستان بود که آنجا جای ماندن شما نیست و خانه ماندگارتر شما قبر است که از آن هم کوچ خواهید کرد.
این مفسر قرآن آیه را اینگونه تفسیر کرد: منظور نوح از داخل شدن در «بیت» نه تنها وارد شدن در امامت و ولایت است بلکه خود شهر کوفه و مسجد کوفه هم مدنظر است، ما درک کردهایم که حضور در آن مکان وجود انسان را پر از آرامش و حال خوب میکند چراکه دعای نوح در آن موج میزند چراکه دعا کرده تا از والدینش (آدم و حوا) تا آخرین مؤنینی که در زمین پا میگذارد را خداوند مورد مغفرت خود قرار دهد آن هم نه مؤمنانی در سطح سلمان و ابوذر بلکه پایینترین درجه از ایمان را هم شامل میشود.
وی با اشاره به آیه معرف تطهیر گفت: إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً بیگمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. امام صادق(ع) هم در این باره میفرمایند هر کسی که مطیع و اهل ولایت باشد داخل در بیت انبیاست.
آیتالله عابدینی از نعمت ولایت بهعنوان دژی مستحکم یاد کرد و افزود: خداوند در حدیث قدسی میفرماید «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي» لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است و یا خداوند تبارک و تعالى فرمود «ولايت و دوستى على بن ابى طالب(ع) قلعۀ من است پس كسى كه داخل شود در قلعۀ من ايمن است از عذاب من». پس زندگی و بندگی بدون ولایت نمیشود. ولایت فرق مذهب تشیع با دیگر مذاهب است. تفاسیر آنها که از ولایت محرومند خشک و بیروح و بی جاذبه است. اگر نماز و روزه وحج و زکات را اعضای دین بدانیم ولایت، قلب دین است.
وی در پایان گفت: در اصول کافی آمده است که پرداختن به واجبات و مستحبات و تشرف هر ساله به حج و انفاق کردن اگر بدون شناخت امام انجام شود نه تنها ذرهای ثواب نزد خدا ندارد بلکه آن فرد اهل ایمان هم شمرده نمیشود.
انتهای پیام