آیتالله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین، 25 آبان در دومین جلسه تفسیر قرآن در جمع مردم قزوین به تفسیر آیه آخر سوره نوح پرداخت و اظهار کرد: در محتوای این آیه درخواست غفران از خدای متعال مطرح است، نوح نبی میفرماید خدایا مرا مشمول مغفرت خود قرار بده. اما شایسته است که ما راجع به غفران بیشتر سماجت کنیم، یعنی چه؟ یعنی ما چه کار باید انجام دهیم که مشمول غفران الهی شویم؟
وی بیان کرد: در این خصوص چند نقل قول وجود دارد؛ مرحوم علامه طباطبایی راجع به معنای «عفو» به گفته راغب اصفهانی استناد کرده میگوید، عفو بهمعنای «قصد» است که خدایا ما محتاجیم به ما نظر کنی و این یک معناست، اما علامه در جای دیگر به استناد قرآن میفرماید که شرک مرگ انسان است، گناه و معصیت ظلمت و تاریکی دارد، روح انسان را مکدر میکند، چراغ دل را خاموش میکند و وقتی انسان توبه کرده و شرک و معصیت را کنار میگذارد دل نورانی میشود.
این مفسر قرآن کریم گفت: زندگی یعنی ایمان، عمل صالح، تقوا و ذکر خدا و بر همین اساس به آیه ۳۵ سوره نور استناد کنیم که در ابتدای آیه به نور و برپایی عالم وجود توسط خدا اشاره شده و در اواخر آیه میفرماید که خدا هر که را بخواهد با نور هدایت و راهنمایی میکند؛ اما از آنجا که خداوند حکیم است نمیتوان گفت بندگانش را تصادفی انتخاب کرده و هدایت میکند یا رها میکند، همه براساس حکمت است و انسانی که خدا هدایت میکند یک شایستگی، لیاقت و آمادگی قبلی را در خود ایجاد کرده است.
وی با اشاره به آیه «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ» اظهار کرد: خدا حاج قاسم را از روستاهای دورافتاده کرمان آورد، او از کودکی در جستجوی هدایت و مطیع ولیفقیه بود؛ خدا هم او را هدایت کرد و از یک انسان عادی یک قهرمان، یک الگو و یک اسوه درست کرد که هر کسی غبطه حرکت به سمت شخصیت او را میخورد و یا امام راحل(ره) که از ظلمت جامعه به سمت هدایت آن خیز برداشت، برای مردم قیام کرد و خدا چه فرصتهایی را برای حرکت امام آماده کرد که دنیا را تکان داد و دشمنان هم بر قدرتش اذعان کردند؛ بنابراین خدا برای کسانی که در راه او مجاهدت میکنند درهای بسته را میگشاید.
آیتالله عابدینی با اشاره به آیه آخر سوره نوح گفت: حضرت نوح از طرفی برای مؤمنان دعا کرده و از طرفی کافران را نفرین میکند و ما در این جلسه بهدنبال غفرانی هستیم که نوح درخواست کرده و بدانیم که این درخواست غفران به انقلاب و اسلام مربوط نمیشود بلکه آدم و حوا که پا روی زمین گذاشتند، احساس کردند که به غفران نیاز دارند، گفتند خدایا اگر غفران تو شامل حال ما نشود ما خسارت دیده و بدحال باقی خواهیم ماند. این پیشینه غفران در بیان اهل بیت(ع) است که در آیه ۲۳ سوره اعراف هم به آن اشاره شده است.
وی ادامه داد: چند کلمه در همسایگی غفران قرار دارد، «عفو» و «صفح» که آیتالله جوادی مفسر قرآن میگوید عفو یعنی گذشتن از مجازات و محاکمه خطاکار و صفح یعنی صفحکننده بر اثر کرامت نفسانی، اشتباه خطاکار را از یاد برده است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین گفت: عفو، پیگیری و رفع تعقیب را در دل دارد اما غباری از عفوشدگان در دل عفوکننده میماند که با تمرین و ممارست میتوان آن را از دل زدود و به مرحلهی «محو» رسید که بزرگواری بسیاری نیاز دارد.
وی در بیان نظر علامه طباطبایی(ره) در تمایز مفهوم عفو و صفح تصریح کرد: صفح معنایی بالاتر از عفو دارد یعنی رویخوش نشان دادن به شخصی که مورد عفو قرار گرفته است همچون جوان خطاکار نزد پدر و مادرش؛ دانشآموز خطاکار نزد معلم، یعنی خطا را کامل از یاد ببرید و تشویق کنید و به کرامت انسانی طرف مقابل احترام بگذارید.
آیتالله عابدینی در بیان نظرات علامه شهید استاد مرتضی مطهری در خصوص معنای عفو و صفح اظهار کرد: کسی که کار خطایی انجام میدهد هم استعداد معاقبه و مجازات دارد هم استحقاق ملامت و سرزنش؛ عفو گذشت از مجازات است ولی صفح یک درجه بالاتر است به این معنا که نه تنها انسان آن مجازات معمول را انجام نمیدهد بلکه اصلاً نامی از آن نبرده و بهروی طرف هم نمیآورد؛ لذا اولیای خدا همیشه مقامی بالاتر از عفو دارند یعنی عفو آنها بهصورت صفح است و هرچه درجه انسان پایینتر باشد نسبت به کسی که خطایی کرده بیشتر سرزنش میکند و هرچه انسان به اولیاالله نزدیکتر باشد به کرامت انسانها بیشتر احترام میگذارد.
وی ادامه داد: صفح یعنی پوشاندن روی گناه با رحمت؛ لذا اکثر بخشهایی که قرآن از غفور بودن خدا یاد کرده بعد از آن رحیم بودن آمده یعنی شیء شکسته را نوعی ترمیم میکند که از اولش هم بهتر میشود.
این مفسر قرآن گفت: گاهی بعد از غفران فضل عظیم آمده یعنی انسان پس از عبور از این مراحل ممکن است وضعش از قبل هم بهتر شود. گاهی زخمی دارم اصلا برایم اهمیت ندارد، اما گاهی حاضرم هر کاری انجام دهم تا زخم گناه و معصیت را بازسازی کنم که قرآن، برای این نیت راههایی را پیش پای ما قرار داده است که اولین راه آن «توبه» است و بعد از آن «استغفار» میآید که در طلب مغفرت از خدا سرعت و سبقت مد نظر است.
وی ادامه داد: راهکار سوم قرآن «تقواست»، دین در هر زمینه به آن سفارش میکند و حدود ۱۸۰ بار واژهی تقوا و مشتقات آن در قرآن آمده است. تقوا یعنی ایجاد زمینه شایستگی برای بخشیده شدن، با تقوا میتوان غفران الهی را تحصیل کرد.
آیتالله عابدینی در پایان بیان کرد: راه چهارم قرآن برای قرار گرفتن در مسیر مغفرت الهی «دعای ولی و پدر و مادر» است. راه پنجم «قرضالحسنه» است که نه تنها فرد چیزی از دست نمیدهد بلکه چیزی هم بر او افزوده میشود، چراکه خدا میگوید طرف قرض، من هستم نه آن آدم گرفتاری که به او قرض دادهای و خداوند شکور است؛ مگر میشود تو قدمی برداری و خدا شاکرانه با تو برخورد نکند. راه ششم «دوری از گناهان کبیره» است و راه هفتم «عمل صالح» اینها راههای رسیدن انسان به غفران الهی بود و در جلسه آینده به بیان موانع غفران خواهیم پرداخت.
انتهای پیام