جهان مملو از مدعیانی است که دچار خودپرستی و غرورند و از ارزشهای والای انسانی و اسلامی دور شدهاند، در این میان شخصیتی به نام حاجقاسم سلیمانی همه بزنگاهها و پرتگاههای زندگی را با بیادعایی و مخلص بودن با موفقیت پشت سر گذاشت و در قله انسانیت به بالاترین مدارج صعود کرد.
حاجقاسم گرچه یک فرد، اما به تنهایی نمونهای کامل از مکتب راستین اسلام ناب محمدی(ص) بود و به همین سبب رهبر معظم انقلاب از ایشان بهعنوان مکتب حاجقاسم یاد میکند؛ در آستانه سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی خبرنگار ایکنا از قزوین با اشکان ممبینی از کارشناسان مسائل بینالملل گفتوگویی کرده است که در ادامه آن را میخوانیم:
سردار سلیمانی ویژگیهای منحصر بهفردی داشت که موجب شکلگیری مکتب حاج قاسم شد؛ حاج قاسم توانست افراد، احزاب و گروههای مختلف را در یک راه با هم متحد کند و وجه تمایز مشخص ایشان ولایتمداری این شهید بود که به نظر من رمز موفقیت حاج قاسم در تمام مراحل زندگی ولایتمداری وی بود.
شجاعت دومین مشخصه بارز شهید سلیمانی است؛ او با شجاعت در سوریه، لبنان و عراق، گروهها و احزاب مختلف را در مقابله با تروریست و داعش متحد کرد. اخلاص شهید سلیمانی زبانزد است؛ او هیچگاه پشتمیز نشین نبود و همیشه در خط مقدم جهاد در راه خدا بود، پس از شهادت سردار در مراسم تشییع این شهید، اقشار مختلف مردم حضور داشتند، او با اخلاص، ایثارگری، فداکاری و سرباز وطن بودن دل همه را بهدست آورده بود.
وجود سردار سلیمانی برای امنیت منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی ایران مؤثر بود؛ این شهید در دفاع مقدس مسئولیتهای خطیری داشت ولی نامش از زمان تشکیل داعش بر سر زبانها افتاد چون با ایجاد اتحاد بین گروهها و احزاب مختلف در سوریه و عراق توانست مقابل داعش بایستد و با ایثار و فداکاری داعش را شکست دهد برای همین نقش بسیار آشکار وی در محور مقاومت نمایان بود.
سردار سلیمانی بهعنوان استراتژیست نظامی در محور مقاومت ایثار و فداکاری انجام داد و مجله تایمز وی را بهعنوان شخصیت برجسته نظامی سال معرفی کرد. مکتب حاج قاسم، مکتب اخلاص، ولایتمداری، شجاعت، ایثار و شهادت، است، برای همین امروز پیر و جوان و زن و مرد از حاج قاسم به نیکی یاد میکنند.
سال گذشته وزیر ارشاد کشور ونزوئلا در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تحتتأثیر شخصیت بزرگ حاج قاسم قرار گرفت و قرار شد کتاب زندگینامه حاج قاسم را به ونزوئلا برده تا پس از ترجمه به نمایش بگذارد.
فقدان شخصیتی کمنظیر مانند حاج قاسم در منطقه با توجه به فتنههای جدید محور شرارت آمریکایی ـ صهیونیستی کاملاً محسوس است. حاج قاسم یک سردار پرافتخار اسلام بود؛ سرداری که در همه محافل او را سردار مقاومت و سرداردلها معرفی میکردند، برای این بود که ارتباط قلبی خود را با مردم برقرار کرده بود و شهادت هم پاداش تلاش بیوقفه این شهید بزرگوار بود.
شهید سلیمانی مردی برای جهاد بود، در دفاع مقدس حضور داشت، پس از آن مسئولیتهایی در سپاه و سپس فرماندهی سپاه قدس و بعد از آن مبارزه با داعش در سوریه و عراق را انجام داد و توانست بیشتر بدرخشد و داعش را نابود کند، وقتی آمریکا دید حاج قاسم یک تنه میتواند تمام نقشهها و توطئههای آنان را نقش بر آب کند او را ناجوانمردانه به شهادت رساند. آمریکا و رژیم صهیونیستی فکر میکنند راه حاج قاسم با شهادتش پایان مییابد در صورتی که مقاومت با شهادت فرماندهانش تمام نمیشود مقاومت هم مانند مکتب حاج قاسم یک فرهنگ است، فرهنگ مقاومت و حاج قاسم در دل و فرهنگ مردم منطقه، ایران، سوریه و لبنان و یمن و فلسطین ریشه دوانده است برای همین با شهادت فرماندهان مقاومت، مکتب آنان از بین نمیرود و روزبهروز تنومندتر، قویتر و ریشهدارتر میشود.
جبهه استکبار گمان کرد با شهادت سردار سلیمانی و سیدحسن نصرالله و دیگر فرماندهان مقاومت حرکت مقاومت متوقف میشود در صورتی که این حرکت متوقف نشد و الان شاهد شجاعت و عملیات پی در پی انصارالله یمن هستیم، اگر قرار بود این حرکت متوقف شود با شهادت حاج قاسم متوقف میشد، اما اینگونه نیست و این مسیر مقاومت هر روز مستحکمتر به جلو حرکت خواهد کرد.
حاج قاسم مکتب مقاومت را با رهنمودهای مقام معظم رهبری پایهریزی کرد؛ وقتی پرچم مقاومت با شهادت یک فرمانده بر زمین میافتد فرماندهای شجاعتر و قویتر آن پرچم را به دست میگیرد و آن راه را ادامه میدهد. شهید سلیمانی در این راه شهید شد، اما پس از شهادت ایشان، میلیونها حاج قاسم متولد شدند و این راه را ادامه دادند و امروز میبینیم مکتب حاج قاسم و راه مقاومت قویتر و منسجمتر به پیش میرود.
حاج قاسم در وصیتنامه خود گفته بود روی سنگ مزار عنوان سردار درج نشود، حاج قاسم سرباز وطن بود و خود را سرباز ولایت و حفظ نظام را اوجب واجبات میدانست، ارتباط قلبی، معنایی و معنوی با مقام معظم رهبری داشت و خود را سرباز تمام و کمال ولایت، ایران اسلامی و جبهه مقاومت و وطن میدانست برای همین با اخلاص تلاش میکرد؛ سردار سلیمانی سرباز مبارزه تروریسم و رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین بود برای همین پویش «سرباز وظیفه» کار خوبی است و میتواند تأثیرگذار باشد. اگر کسی بخواهد با اخلاص و ولایتمداری در جبهه حق علیه باطل تأثیرگذار باشد نیازی به القاب و عناوین ندارد و با عنوان سرباز هم میتواند در دلها و منطقه تأثیرگذار باشد.
حاج قاسم یک جمله معروفی دارد که میگفت: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبتبخیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای(مدظلهالعالی) است» برای همین تا زمانی پشتیبان ولایت فقیه باشیم به مملکت آسیبی نخواهد رسید.
سادهزیستی و مبارزه با استکبار، دفاع از مظلوم، فراجناحی بودن از شاخصههای مدیر در تراز انقلاب اسلامی است؛ حاج قاسم فراجناحی تابع حزب ولایت فقیه بود و تنها برای ایران اسلامی جنگید و ایثار کرد.
شعار «ما ملت امام حسینیم» جملهای نیست که به سادگی بتوان از آن عبور کرد این جمله فرامنطقهای شده است؛ جایی نیست که نام حاج قاسم بیاید و این شعار نیاید. شعار «ما ملت امام حسینیم» روحیه ایثار، اخلاص و شجاعت سردار را نشان میدهد. او مرد عمل بود و در دوران دفاع مقدس در تمام صحنهها حضور داشت و جهاد و مبارزه را بدون هیچ چشمداشتی با سیاست مخلوط نمیکرد و عضو هیچ باند و گروهی نبود و صمیمانه به نظام اسلامی وفادار بود؛ او متواضع بود و تمام اخلاص و توانش را برای امنیت کشور و منطقه بهکار میگرفت.
حاج قاسم از شهدایی بود که در مقاطع مختلف، تحت فرمان رهبران الهی انقلاب اسلامی یعنی حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، در بقا و حدوث این انقلاب نقشآفرین بود و با رشادتها و تدابیر نظامی و امنیتی خود مسئولیتهای محوله را به نحو احسن ایفا میکرد. از رشادتهای سردار سلیمانی میتوان به جهادش در کانال ماهی در عملیات کربلای پنج، حفظ امنیت مرزهای شرقی کشور، مبارزه با اشرار و باندهای مخوف مواد مخدر، مجاهدت در جنگ ۳۳ روزه با دشمن صهیونیستی تا ازاله کردن یکی از سفاکترین گروههای تروریستی ـ تکفیری تاریخ یعنی داعش آمریکایی اشاره کرد.
حاج قاسم دِین خود را به انقلاب اسلامی که همه ایرانیان و مستضعفان و آزادیخواهان جهان به آن مدیونیم، ادا کرده و در پایان با اتصال خون پاکش به دماء مطهر شهدای کربلا، دِین خود را زینت داده است، حالا نوبت ادای دین انقلابیها و همه ایرانیها به حاج قاسم است تا با حاج قاسم و راه او که همان اطاعت محض از ولی فقیه و جانبازی در راه اسلام و ایران است، تجدید بیعت کنند.
حاج قاسم طی تمام سالهای جهاد و مجاهدت بیوقفه و مخلصانهاش، علیرغم مشغولیتهای کثیر، هیچ سالی حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و گرامیداشت این روز الهی را از دست نداد و هر ساله حضور بدون تشریفاتش در این راهپیماییهای باشکوه، توجه مردم و اهالی رسانه را به خود معطوف میکرد. این به روحیات سردار سلیمانی بازمیگردد، میتوان گفت حاج قاسم در کف میدان نبرد بود، وقتی نیروها میبینند که فرمانده در خط مقدم و در کنار رزمندگان میجنگد آنان هم شجاعت را از او میآموزند، بنابراین فرمانده روحیات و ویژگیهای خود را به مجموعه زیردست خود منتقل میکند، اگر فرمانده دارای ویژگیها خوب باشد روی نیروها تأثیر خواهد گذاشت و آنان را تشویق خواهد کرد، اما اگر ترسو باشد ترس او نیز به مجموعه منتقل خواهد شد و مجموعه را به سمت نابودی خواهد برد. حاج قاسم در کف میدان نبرد حاضر بود و شخصیتی فراتر از یک فرمانده در میدان رزم بود؛ کاری کرده بود وحشت به وجود داعشیان بیفتد.
هیچگاه سردار سلیمانی را در اتاقش ندیدیم و همیشه در میدان حاضر بود که همین امر باعث میشد روحیه مقاومت و شجاعت به بقیه منتقل شود و اینگونه روحیه مقاومت تکثیر پیدا کرد. شهید هنیه چندبار عبارت «شهید القدس» را تکرار کرد، سردار سلیمانی با روحیات بزرگ و شجاعت یک تنه جلو میرفت و تأثیر زیادی در منطقه گذاشته بود؛ سردار سلیمانی توانسته بود کاری کند که محور مقاومت و روحیه فرماندهی تکثیر یافته و به افراد دیگر منتقل شود.
بهتر است مراسم سالگرد حاج قاسم هر سال پررنگتر از سالهای گذشته باشد، ویژگیها و نکات بارز شخصیتی حاج قاسم طی یک سال مطرح و در سال بعد نتیجه یک سال تبیین در مکتب حاج قاسم نشان داده شود تا حاج قاسمهای بیشتری را برای کشور و منطقه تربیت کنیم.
انتهای پیام