قزوین از دیرباز خاستگاه دانشوران حوزههای مختلف علم و هنر به ویژه فلسفه و کلام، حدیث، تفسیر، فقه، شعر و ادب، تاریخ، جغرافیا، رجال و... بوده و آوازه فضل و شایستگی عالمان و دانشمندانش در سراسر ایران کهن پیچیده است.
اینک به مناسبت ماه مبارک رمضان نگاهی گذرا به کارنامه تنی چند از قرآنپژوهان قزوینی داریم و هر روز به معرفی مختصر دانشوران پیشین و معاصر که در قلمرو ترجمه، تفسیر یا تتبّع در مفردات و واژهشناسی، اعلام، کتابت، قرائت، بلاغت و سایر علوم و هنرهای قرآنی قلم زده و اثری آفریدهاند، خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید:
«عبدالکریم بنمحمد بنعبدالکریم بنفضل بنحسین بنحسن قزوینی» معروف به «امام رافعی قزوینی» از فقیهان، مفسران، محدثان و تاریخنگاران برجسته نیمه دوم سده ششم و نیمه اول قرن هفتم هجری است. کسانی مثل ذهبی و سبکی او را «علامه»، «امام»، «شیخالشافعیه» و «عالمالعرب والعجم» نامیدهاند و از او ستایش کردهاند.
به گفته سعدی «همه قبیله او عالمان دین بودند» هم از سمت مادر که به خاندان زاکانیان میپیوست و هم از طرف پدر که خاندان رافعان بودند جملگی عالمان دین به شمار میآمدند. تاریخ تولد رافعی را به اختلاف ۵۵۵، ۵۵۶ و ۵۵۸ ثبت کردهاند که ذهبی قول سوم را از جانب خود رافعی بیان کرده است.
تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در خانواده آموخته چون معتقد است که مادرش «صفیه»، دختر «امام اسعد زاکانی قزوینی»، بانویی عالمه و صاحب اجازه در نقل حدیث بوده و از مادر، پدر و دایی خودش فراوان استماع حدیث کرده و کتابهای فراوانی را نزد آنان خوانده است.
درباره مشایخ او سخن فراوان است که یکی از برجستهترین و نامدارترین آنها محدث بزرگ شیعی ابنبابویه است که رافعی در ری محضر او را دریافته؛ هم احادیث فراوانی از او نقل کرده و هم کتابهای بسیاری را در نزد وی فرا گرفته است. او از عالمان برجستهای که در ری، همدان و بغداد بودند فقه، حدیث، تفسیر و مناظره آموخته، در سالهای ۵۸۶ یا ۵۸۷ به قزوین بازگشته است. پس از ورود به قزوین با داشتن محراب و مدرسه، در مسجد جامع عتیق مجالس تفسیر و حدیث دایر و در همین روزگار کتابهای متعددی را تألیف میکند که از جمله مهمترین آثارش درسگفتارهای تفسیری او مشتمل بر ۳۰ جلسه تفسیر سوره مبارکه حمد است که مشروح آن را با عنوان «امالیالشارحه علی مفرداتالفاتحه» در ۳۰ مجلس املا کرده و به گفته «اسماعیل پاشا» این ۳۰ مجلس را در پنج جلد مدون کردهاند.
کتابهای دیگری هم در حوزه فقه شافعی دارد آثاری از جمله «فتحالعزیز فی شرحالوجیز»، «المحرر فی فروعالشافعیه» و «مسند شافعی» را تألیف کرده و سفرنامه حج خود را نیز با عنوان «الایجاز فی اخطارالحجاز» نگاشته است. مشهورترین کتاب وی «التدوین فی اخبار اهلالعلم بقزوین» است که دو بار در بیروت و تهران به حسب وصیت رئیسجمهور شهید محمدعلی رجایی و از ثلث مال وی منتشر شده است.
درباره رافعی سخنانی که گفته شده همراه با ثنا و ستایش است. «ذهبی» گفته که او از دانشمندان و اهل پرهیزگاری و فروتنی بوده است. اسفراینی هم گفته که فقیهی زاهد و متقی و فروتن بود که احادیث فراوانی شنیده بود. برخی قائل هستند که در همه فنون بیمانند بوده است. «سبکی» در «طبقاتالشافعیه» گفته که امام رافعی در علوم شریعت دانشمندی متضلع و توانمند بود و به تفسیر، حدیث و اصول آشنایی کامل داشت و تأکید میکند که بهخصوص در فقه از محققان و مصنفانی بود که فقه شافعی را که گویی مرده بود احیا کرده و زبانی پاک و بسیار مؤدبانه داشته است.
دیگران هم اشاره کردهاند که او مرجع عموم فقیهان بود و شروحی که بر کتابهای متعدد نوشته، بسیار مورد رجوع فقیهان، محدثان و مفسران بوده است. نقدهایی نیز به جانبداری متعصبانه مذهبی او و کمرنگ نشان دادن دانشمندان شیعی معاصرش در التدوین وارد کردهاند.
رافعی در سال ۶۲۳ در ۶۷ سالگی در قزوین وفات پیدا کرده و در گورستان کهنبر که در جوار آستانه امامزاده حسین (ع) است به خاک سپرده شد.
يادداشت شفاهی از محمدعلی حضرتی
انتهای پیام