عباس هدایتیاصل، حافظ کل قرآن و سعدیپژوه، در وبینار «ارزش وقت در قرآن کریم و کلام سعدی» از سلسله نشستهای انضباط حرفهای در اجتماعات نخبگانی که شب گذشته، ۱۹ اردیبهشت همزمان با شب ۲۷ ماه رمضان از سوی بنیاد ملی نخبگان استان قزوین برگزار شد، اظهار کرد: در قرآن کلمات و مفاهیمی داریم که معنای آن برای ما اهمیت دارد برخی مفاهیم به قدری مورد تأکید قرآن قرار گرفته که بهعنوان اسم یک سوره انتخاب شده است، زمان یکی از مفاهیمی است که نام سوره لیل و والعصر به آن اختصاص پیدا کرده و علاوه بر آن در بخشهای مختلف قرآن به آن اشاره شده است.
وی افزود: زمان ۲۴ ساعته یعنی آن دقایقی که نفس کشیدن برای ما مهیا است و قرآن بارها به آن اشاره کرده است، زمانی که قرآن به آن اشاره میکند به دو بخش شب و روز تقسیم میشود و میگوید: «وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ» ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم. این زمان از شب شروع میشود، شب زمان آرامش و تاریکی است که فضا را فراگرفته است، در آیه یک سوره لیل در قرآن آمده است «وَ اللَّیلِ إِذا یغْشی» شب تا قسمتی که قرار است به روز تبدیل شود ادامه پیدا میکند، در تعبیری دیگر در سوره مبارکه تکویر آمده است که «وَ اللَّیلِ إِذا عَسْعَسَ» و درجایی دیگر در سوره مدثر میفرماید «وَ اللَّیلِ إِذْ أَدْبَرَ» یعنی زمانی که شب تمام و صبح شروع میشود.
هدایتیاصل یادآور میشود: قرآن با جزئیات بر بخشهای مختلف شب و روز تأکید میکند، صبح ادامه پیدا میکند، هوا روشنتر و نور بیشتر میشود و وقتی قسمت اوج نور میرسد به سوره «ضُّحَی» که اوج نور است اشاره میکند، روز با ضُّحَی به شدت و گرما میرسد و ادامه پیدا میکند و سوره بعدی «والعصر» است که به عصر میرسد و در این سوره آمده است «وَالْعَصْرِ» که به عصر قسم میخورد، برخی میگویند «العصر» همان عصر و به تعبیر برخی تأکید روی زمان است. زمانی میرسد که عصر به شب تبدیل میشود و بعدازآن زمانی قرار دارد که نه شب و نه روز است، درواقع زمان بینابینی است که در سوره انشقاق به آن اشارهشده است «فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ» قسم به شفق، شفق زمانی است که شب شروع میشود و همهجا را میگیرد و دوباره در سور لیل «وَ اللَّیلِ إِذا یغْشی» شب همهجا را میپوشاند.
وی بیان کرد: این زمانهای مورد تأکید قرآن است، گفتن این زمانها بهصورت جداگانه علاوه بر اینکه یک وجه تسمیه بین سورهها را نشان میدهد نیاز به تأکید این مفاهیم را تأیید میکند، در قرآن برای اینکه نشان دهد یک زمان خیلی با ارزش است میفرماید «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾. وَمَا أَدْرَاک مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾» در واقع خداوند در سوره قدر ارزش شب را میگوید و ارزش یک زمان را بازمان دیگری عنوان میکند و میگوید ارزش این شب از هزار ماه بیشتر است.
این سعدیپژوه در ادامه با اشاره به اهمیت زمان در نگاه سعدی، اظهار کرد: سعدی برای بیان ارزش زمان میگوید ارزش زمان را قدر ندانستم که در این بیتها بهخوبی به آن اشارهکرده است.
جوانا ره طاعت امروز گیر/ که فردا جوانی نیاید ز پیر
فراغ دلت هست و نیروی تن/ چو میدان فراخ است گویی بزن
قضا روزگاری ز من در ربود/ که هرروزی از وی شبی قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم/ بدانستم اکنونکه در باختم
این حافظ کل قرآن یادآور میشود: ارزش زمان در سوره بقره نیز مورد تأکید قرارگرفته است بهطوریکه در آیاتی از این سوره خداوند میفرماید «ای پیامبر از تو سؤال میکنند این هلالها یعنی چه بگو اینها برای وقتشناسی است»، ایجاد ساعت و اینکه برای هر کاری یک زمان خاصی تعیین میکنیم نیز بر اساس همین هلالهای ماه و گردش ماه دور زمین و گردش زمین به دور خورشید ایجادشده است.
وی تصریح کرد: قرآن در جایجای مختلف و حالات مختلف زمان را عنوان کرده است، گاهی بر زمان تأکید میکند، گاهی قسم میخورد و گاهی میخواهد قدرت را نشان دهد و در سوره حدید میگوید «یولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ وَیولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ» زمانی قبل از شب که هنوز شب شروع نشده و زمانی قبل از روز که هنوز روز شروع نشده است زمان خاص حساب میشوند که باید به آن توجه شود.
این سعدیپژوه بیان کرد: اگر در زمانهای دیگر در طول شبانهروز مثلاً ساعت ده و نیم شب یا ۱۰ صبح به آسمان نگاه کنیم و بعد از ۵ دقیقه مجدد نگاه کنیم تفاوت خاصی احساس نمیکنیم اما در زمانهایی که شب در حال تغییر بهروز است یا زمانی که روز در حال شب شدن است اگر به آسمان نگاه کنیم هر دقیقه تفاوت را احساس میکنیم و در قرآن نیز به آن اشاره شده است. همچنین قرآن به غروب هم اشاره کرده است «وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ (۳۹) وَمِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾».
هدایتی تأکید میکند: در زمانهایی که تغییر شب از روز و برعکس را داریم ما نیز باید فکر کنیم و تغییر را درون خودمان احساس کنیم، در این ساعتها خدا را بخوانید چراکه در این ساعات تمایل به تغییر را در خودمان میبینیم و راحتتر میتوانیم تغییر کنیم، اگر به قرآن مراجعه کنیم میتوانیم با مطالب بیشتری آشنا شویم.
وی افزود: حالا که میدانیم وقت بسیار ارزش دارد و در عینحال مفید و محدود است باید ببینیم زمان را برای چهکاری صرف کنیم، کلامی از امام علی(ع) مطرح است که میفرمایند «زمان را به سه بخش تقسیم کنید، یک بخش را به معاش و کسب درآمد، یک بخش را به لذتهای حلال و یک بخش را به خدا اختصاص دهید» درواقع باید زمانی را برای خلوت با خدا در نظر بگیرید، این در حالی است که عصر حاضر و با رشد تکنولوژی زمان ما محدود شده و بهترین زمان خود را به استفاده از تکنولوژی اختصاص دادیم؛ همچین زمانی از خودمان بیشتر دور شدیم و گوشه خلوت را فراموش کردیم.
این سعدی پژوه با اشاره به شعری از بوستان سعدی بیان میکند:
خنک نیکبختی که در گوشهای/ به دست آرد از معرفت توشهای
ما این گوشهها که باعث میشود خودمان را پیدا کنیم را گم کردیم، برای پرداختن به خداوند و آن چیزی که در اطراف ما است مهمترین بخش برگشت به خود است، هر چه که میبینیم در درون ما معنا پیدا میکند یعنی اگر دید ما دید مفیدی نباشد و دید گیرندهای نباشد هر اتفاقی بیفتد تأثیر نمیگذارد، همانطور که سعدی گفته است:
جهان پر سماع است و مستی و شور/ ولیکن چه بیند در آیینه کور؟
یا درجایی دیگر میگوید:
دو کس بر حدیثی گمارند گوش/ از این تا بدان، ز اهرمن تا سروش
وی یادآور میشود: در این شعر دو نفر هستند که یکی صدای شیطان را و یکی صدای جبرئیل را میشنود.
این حافظ قرآن در ادامه با اشاره به اهمیت برنامهریزی، تأکید کرد: در برنامهریزیها باید به دو نکته توجه کنیم، دو برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت داریم و استفاده از روشهای برنامهریزی کمک میکند تا از وقتمان بهتر استفاده کنیم، زمان محدود و هرلحظه ممکن است تمام شود برنامهریزی محدود ما باید در ذیل برنامهریزی بلندمدت قرار بگیرد.
هدایتی تصریح کرد: درواقع ما باید در برنامهریزی زمانی را بگذاریم تا بتوانیم قبل از اینکه زمان تمام شود برگشت کنیم و ببینیم آیا برنامه تاکنون درست اجراشده یا نه؛ قبل از اینکه به پایان خط برسید زمانی برای خودتان بگذارید تا بتوانید برگردید و نقطه قوت و اشتباهات را بررسی کنید، اگر اشتباهی انجام دادی این اشتباهات نباید تکرار شود این مسئله مهمی است و در برنامهریزی باید فرصت رزرو بگذارید.
وی خاطرنشان کرد: ممکن است فرصتی پیش بیاید که از اتفاقات و تجربیات دیگران استفاده کنید که این موضوع در قرآن هم اشارهشده است که «سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکثَرُهُمْ مُشْرِکینَ» در این آیه خدا میگوید چرا سیر نکردند عاقبت دیگرانی که قبل از اینها بود چه شد، در مثالی که در قرآن است هم اشاره شده که افرادی که قبل از شما بودند از شما قویتر بودند و از نظر توانایی جسمی، اموال و اولاد نیز از شما بیشتر بودند اما زمانشان محدود بود و تمام شد شما نیز بدانید و اشتباهات آنها را تکرار نکنید.
این حافظ قرآن تأکید کرد: این مسئله مهمی است که به ما یادآوری میکند که از تجارب دیگران باید استفاده کنیم، با توجه به زمان محدود نمیتوانیم زمان را به آزمونوخطا بگذرانیم چراکه فرصتمان بهقدری نیست که همهچیز را آزمونوخطا کنیم، اینجا ارزش استاد مطرح میشود، استاد فردی است که به شما یاد میدهد مسیر را بتوانید با خطای کمتری ادامه دهید.
وی یادآور شد: در حکایت بین حضرت موسی و حضرت خضر که در قرآن مطرحشده است «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْد» درواقع حضرت موسی به خضر میگوید میشود من از تو تبعیت کنم و دنبال راه تو بروم که یک بخشی از چیزی که بلدی را به من یاددهی، این آداب شاگردی است و در بوستان سعدی نیز به آن اشاره شده است:
همی یادم آید ز عهد صغر/ که عیدی برون آمدم با پدر
به بازیچه مشغول مردم شدم/ در آشوب خلق از پدر گم شدم
برآوردم از هول و دهشت خروش/ پدر ناگهانم بمالید گوش
که ای شوخ چشم آخرت چند بار/ بگفتم که دستم ز دامن مدار
هدایتی بیان کرد: سعدی نتیجه میگیرد بچهای که گمشده و بازیگوشی کرده، دست خود را از دست پدر خارج کرده و مسیری را رفته است، خودش فکر میکرده میتواند همه کار کند، فکر میکند با علم خودش میتواند برسد میگوید تو طفل راه هستی و هرچقدر هم که فکر کنی همهچیز را بلدی اینگونه نیست.
وی افزود: در قرآن آمده است که «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» از کسانی که اهل ذکر هستند سؤال کنید بخواهید و بشنوید از زمان اگر میخواهی استفاده کنی باید بینی و اگر نگاه نکنی هیچچیزی درک نمیکنی، در قرآن مثالی آمده است «وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَینَاهُ آیاتِنَا» بخوان بر ایشان خبر کسی که نشانههایمان را به او عطا کردیم ولی نگرفت اگر میخواستیم او را بلند میکردیم اما او به زمین چسبیده بود و بلند نمیشد، باید بلند شد و حرکت کرد و جلو رفت، چه سبک چه سنگین چه در اول راه چه در آخر راه باید حرکت کنید، سعدی در این خصوص میگوید:
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم/ نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
در آخر هم میگوید:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ و گر مراد نیابم بهقدر وسع بکوشم
این سعدیپژوه یادآور شد: خیلی از آدمها عناوینی دارند و خودشان برای عناوینشان احترام قائل هستند، درست است که زحمت کشیدند ولی نباید این برایشان پرده و حجاب شود نباید احساس کنند در آن حوزه حرف آخر را میزنند، کسی که فکر میکند کارش خیلی درست و در همهچیز استاد است هرگز حرف حق را نمیشنوند.
وی بیان کرد: قرآن یک آیه تکاندهنده در این حوزه دارد، در سوره کهف میگوید اگر میخواهی بدانی چه کسی حالوروزش از همه بدتر و وضعیتش بدتر است، آنها که تلاش میکنند ولی تلاششان گم میشود و فکر میکنند کارشان خیلی خوب است را ببین، حکایت سعدی نیز به این افراد میگوید:
الا ای مقیمان محراب انس/ که فردا نشینید بر خوان قدس
متابید روی از گدایان خیل/ که صاحب مروت نراند طفیل
کنون با خرد باید انباز گشت/ که فردا نماند ره بازگشت
هدایتی در پایان بیان کرد: در بیت آخر سعدی میگوید تمام این تغییرات و نگاهها بر اساس تعقل است، عقل و خرد است که به ما کمک میکند و این مدارا است و میگوید باید از خرد استفاده کنی، اگر زمان تمام شود دیگر نمیتوانی کاری کنی زمانی که فرعون در دریا در حال غرق شدن بود و دید کار از کار گذشته است گفت دیگر ایمان آوردم اما جواب میگیرد: الان؟ الان وقتش است؟ بنابراین هر کاری را باید در زمان خودش انجام داد.
انتهای پیام