به گزارش ایکنا از قزوین، محسن حقشناس، استاد نهجالبلاغه، در جلسه تفسیر خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه با بیان اینکه به اعتقاد علما این خطبه طولانیترین خطبه از نهجالبلاغه محسوب میشود، گفت: قاصعه صدونودودومین خطبه نهجالبلاغه است و به لحاظ مستندات بسیار قوی است چرا که در کتب علمای بزرگ جهان تشیع همچون شیخ کلینی و شیخ صدوق و نیز در کتب اهل سنت به آن پرداخته شده است.
این استاد نهجالبلاغه اظهار کرد: «قاصعه» به معنای نشخوار کردن است و نشخوار یعنی رفت و آمد غذا. شاید دلیل نامگذاری این خطبه آن باشد که حضرت امیر(ع) مطلبی را در آن عنوان کرده و عبور میکند و مجدداً باز میگردد و بیشتر آن مطلب را میپروراند؛ عرب این رفت و برگشت کلام را هم «قَصَعَ» مینامد.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: برخی دیگر از علما معتقدند که این قاصعه به معنای کوبش و ضرب و شتم کردن است و حضرت امیر(ع) در این خطبه شیطان و طرفداران او را تحقیر و تصغیر میکند. این خطبه تحلیلهای دقیقی در رابطه با ابلیس ارائه میکند. اینجا منظور از «ابلیس» یک شخص است و طرفداران او «شیاطین» نامیده میشوند.
حقشناس خاطرنشان کرد: پرداختن به ابلیس مهم است چون قبل از خلقت ما آفریده شده و در آستانه خلقت ما مورد آزمون قرار گرفته است که در این آزمون زمین خورده و دائماً همراه ماست و تلاش میکند تا بنیآدم را هم به زمین بزند. خداوند ۸۸ بار در قرآن از شیطان نام برده است و ۲۵ مرتبه از آن را تصریح میکند که ابلیس دشمن شماست و هرگز از او غافل نباشید.
وی در این جلسه تفسیر نهجالبلاغه اظهار کرد: خطبه ۱۹۲ سخنرانی بینظیر حضرت امیرالمؤمنین(ع) است که در آن ابتدا به موضوع حضرت آدم و ترک اولی اشاره میکند و سپس به موضوع امتحانات الهی و جهل انسان در آن مواضع ابتلاء میپردازد. خطبه قاصعه متضمن مذمت ابلیس است. حضرت علی(ع) رفتار ابلیس را مطالعه کرده و شخصیت او را نقد میکند. در این خطبه رفتار طیف شیطانی و شیطانصفتان مطالعه شده است و حضرت علائم رفتارهای شیطانی را به ما نشان میدهد تا بتوانیم به شایستگی رفتار خود را کنترل و مدیریت کنیم.
این استاد نهجالبلاغه بیان کرد: ابلیس به جهت استکباری که به خرج داد دچار مذمت شد، او سجده بر آدم را ترک کرد و حضرت اصرار دارند که اولین کسی که «عصبیت» را آشکار کرد ابلیس بود. تعصب هم از واژه عصبیت است و زمانیکه بر یک موضوعی اصرار و پافشاری کنیم تعصب نامیده میشود. تمام تلاش امیرالمؤمنین(ع) بر آن معطوف شده است که ما را از طی کردن مسیر ابلیس بر حذر دارد؛ باید ابتدا ابلیس و مسیر او را بشناسیم و سپس از آن دوری کنیم. تمام خطبه ۱۹۲ حول محور ابلیس، رفتار شیطانصفتان و پرهیز از پیروی شیطان است.
وی در بیان تفسیر خطبه ۱۹۲ گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْکبْرِیاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ، حمد از آن خدایی است که جامه عزّ و کبریا تنها برازنده اوست و این عزت و کبریایی را خدای متعال فقط برای خود اختیار کرده است و ما باید در مقابل آن عزیز متکبر سر تعظیم و تسلیم فرود آوریم.
این استاد نهجالبلاغه ادامه داد: وَ جَعَلَهُمَا حِمًی وَ حَرَماً عَلَی غَیرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ، خدای متعال عزت و کبریایی را حرم خود قرار داده و بر غیر خود ممنوع کرده است. حِمًی به معنای قُرقگاه است که ممنوعیت ورود دارد. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَی مَنْ نَازَعَهُ فِیهِمَا مِنْ عِبَادِهِ، خدای متعال لعنت و دوری از رحمتش را نصیب گروهی از بندگان خود میکند که در بزرگی و عزت با او منازعت میکنند چون ذات وجودی انسانها اقتضای کبریایی ندارد.
وی گفت: إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ فَسَجَدَ الْمَلائِکةُ کلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِیسَ، خداوند بر نهان جانها عالم است و در غیب موجودات است که در قرآن کریم فرمود؛ «من بنا دارم بشری را از خاک خلق کنم» مفسرین معتقدند زمانیکه بحث جسم میشود قرآن کریم از واژه «بشر» استفاده میکند و خداوند در خلقت انسان فرموده «هنگامیکه همه چیز را در جای خود قرار دادم از روح خدایی خود در او دمیدم، پس برای او به سجده بیفتید» و همه سجده کردند مگر ابلیس.
این استاد نهجالبلاغه در پایان تصریح کرد: «تعصب داشتن» اولین ویژگی است که امام علی(ع) از ابلیس و شیاطین و شیطانصفتان عنوان میکند. نخستین ویژگی انسان متعصب و متکبر آن است که داشتههای خود را میبیند و از کمبودهای خود بیخبر است اما در زمان مواجهه با مردم؛ کمبودهای مردم را میبیند و از داشتههای آنها چشمپوشی میکند.
انتهای پیام